یاسمین رضوی
هیچ فردی در ابتدا گمان نمیکند که روزی ممکن است مورد خیانت قرار بگیرد. زوجین به هم علاقه دارند، برنامههای خوبی برای با هم بودن در سرشان است و میخواهند آرام و شاد کنار هم ادامه دهند. اما مواردی پیش آمده است که به دلایلی که بهخاطر تنوع و تعددشان از ذکر آنها در این مقال معذوریم، دست به ارتباط با دیگری میزنند و روابط خارج از خانواده آغاز میشود.
خانواده برای ما سرشار از حرمت و قداست است. آنچه درون خانه اتفاق میافتد و انس و الفت و پیمانی که میان اعضای آن باید باشد، کوچکترین خطایی را درباره آن نمیپذیرد. به همین دلیل است که خیانت، از نظر اعضای خانواده یکی از بدترین اتفاقاتی است که ممکن است برایشان بیفتد.
ما پیش از این توضیح دادهایم که حریم خصوصی زوجین چه مرزهایی دارد، تا کجا باید به آن احترام گذاشت؟ حق چک کردن گوشی موبایل همسرمان را داریم یا خیر و نکاتی از این دست. در این نوشتار میخواهیم دربارهی کسانی صحبت کنیم که از خیانت همسر و رابطه پنهانی او مطلع شده و از وجود خیانت مطمئن هستند و نمیدانند باید چهکار کنند.
این پایان کار نیست
آسمان به زمین آمده است و دنیا جلوی چشمهای زن سیاه شده. گمان میکند که دیگر نمیتواند تحت هیچ شرایطی به زندگی ادامه دهد. او مطمئن است که همسرش بهش خیانت کرده است. با او که صحبت کردم متوجه شدم که همسر مهربانی دارد که همیشه در قبال خانوادهاش مسئولیتپذیر و مهربان بوده است. همین نکته باعث شده که زن، هرگز در خیالش هم نگنجد که مردش روزی، دیگری را به او ترجیح دهد. حالا زن، که جوان است و مادر، زندگی مشترکش را خراب و تمام شده میپندارد. هیچ ایدهای برای ادامه دادن یا بخشیدن ندارد. او حتی هنوز با همسرش صحبت هم نکرده است. فقط مطمئن است که خیانتی در حال وقوع است.
باید بدانیم که خیانت دیدن، پایان رابطه زناشویی نیست. قبل از هر چیز باید آرامش خودمان را حفظ کنیم. میخواهیم گریه کنیم، احساس تباهی بهمان دست بدهد، به خودمان رجوع کنیم و رفتارهایمان را بکاویم؟ همه این احساسات طبیعی است. نه باید ازشان فرار کرد نه زیادی به آنها میدان داد.
زمان بدهید
عصبانیت، غم و اندوه و شوک شدن واکنش رایجی است. اما باید به خود و احساساتتان زمان بدهید تا بتوانید افکار و احساساتتان را جمع کنید. اگر با خشمیکه به آن دچار شدهاید به سراغ حلمسئلهتان بروید، مطمئنا تصمیمی نادرست و عجولانه خواهید گرفت. میتوانید از یک مشاور برای آرام کردن خودتان کمک بگیرید. آنها راههای را بهتان پیشنهاد میدهند که باعث تنظیم احساساتتان خواهد شد.
از خودتان مراقبت کنید
تمام احساساتی که ناگهان به فرد هجوم میآورد ممکن است با علائم جسمی همراه باشد. علائمی مانند؛ اسهال و استفراغ، حالت تهوع، سردرد و سرگیجه و لرزش دست. اگر علائم جسمیشدید دارید حتما به پزشک مراجعه کنید. فراموش نکنید که تمام زندگیها با چالشهای فراوانی روبرو هستند و این شما هستید که باید آرامشتان را حفظ کنید و از این مسئله هم به سلامت عبور کنید.
اتمام رابطه خارج از خانواده
با همسرتان صحبت کنید و به او بگویید که از ماجرا اطلاع دارید. اجازه ندهید بحث به سمت دعوا و پرخاشگری برود. اگر برایتان محرز شد که میخواهید به زندگی زناشوییتان ادامه دهید، به همسرتان بگویید که خواهان تمام شدن کامل رابطه او هستید و چیز دیگری جز این را نمیپذیرید.
کنجکاویتان را کنترل کنید
در مورد جزئیات رابطه کنجکاوی نکنید. این مسئله فقط به شما آسیب زیادی وارد خواهد کرد. «عکسش را به من نشان بده، چی از من بیشتر داشت مگه؟ کجاها براش خرج کردی؟» اینگونه سؤالات آتشی است بر احساساتتان که اوضاع را از کنترل خارج خواهد کرد.
راهی به سوی اعتماد
آنچه خراب شده است، اعتماد همسر است و یکشبه ترمیم نخواهد شد. اما قدم اول در مسیر رسیدن به اعتماد دوباره، پذیرش مسئولیت است. فردی که خیانت کرده است باید کلیت مسئله را قبول کرده و مسئولیت تمام آنچه اتفاق افتاده را است را بپذیرید. در این مرحله هم نباید اجازه دهید که جزئیات غیرضروری از رابطه ی پنهانی رو شود چرا که این کار هیچ زخمی را ترمیم نخواهد کرد.
تنظیم دوباره حریم خصوصی
زمانی که همسری خیانت کرده است، حریم خصوصیای که تا پیش از این داشته را از دست میدهد. این امری طبیعی است. دیگر نباید به حریم سابقی که داشت پافشاری کند، بلکه میبایست حق ارزیابی شدن توسط همسرش را برای بازگرداندن دوباره اعتماد، برای او قائل باشد. بهطور مثال اگر تا پیش از این، تلفن همراه او بخشی از حریم خصوصیاش بود و کسی هم رمز آن را نمیدانست، حالا باید آن را بدون رمز در اختیار همسرش قرار دهد. برای برگرداندن اعتماد باید کاری کرد.
نیازی که دیده نشد
آدمهای نیازهای عاطفی متفاوتی دارد که اگر برآورد شود، احساس خوشبختی و شادی و تعهدش چند برابر میشود. اما اگر برآورده نشود، احساس ناامیدی، ناراحتی و تنهایی کرده و برای برآوردن آنها به کسی جز همسرش رجوع کند تا پاسخی درخور و فوری دریافت کند.
در مورد نیازهای پاسخ داده نشده همسرتان صحبت کنید. البته این مسئله نباید باعث شود که شما نیازهایتان را نادیده بگیرید یا خودتان را کاملا مقصر بدانید. هر دو باید نیازهایشان را روش و صریح به گوش طرف مقابل برسانند.
تلاش کنید
واضح است که روزهای اول سرشار از خشم و ناامیدی هستید. مطمئنا کسی که خیانت کرده هم احساس خوبی ندارد. ناامیدی، پشیمانی و شرمگین بودن هم سهم اوست. احساس «خطاکار» بودن چیز کمی نیست. بعد از اینکه به اعصابتان مسلط شدید، به خودتان وقت داید و صحبت کردید، حالا زمانی است که باید برای ترمیم دوباره رابطهتان تلاش کنید. قرار نیست مدام به خودتان حمله کنید و خودتان را مقصر همهچیز بدانید، همان قدر که قرار نیست سهمتان را هم نادیده بگیرید. واقعبین باشید و خوب است که از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.
نیاز به زمان مشترک
شما مسئلهای مهم را از سر گذراندهاید، نباید توقع داشته باشید یکشبه همهچیز به حال سابق برگردد، اعتماد و رابطهتان با گذر زمان و تلاشی که برایش میکنید ترمیم میشود.
سرزنش نکنید
اگر همسرتان را بخشیدهاید و به زندگی مشترکتان فرصتی دوباره دادهاید، دیگر هیچ نفعی در سرزنش کردن همسرتان نیست. در موقعیتهای مختلف با طعنه و نگاه او را سرزنش نکرده و گمان نکنید کسی که خطا کرده را باید مدام با یادآوری خطایش، تنبیه کرد.
مرزهایتان را روشن کنید
اگر تا پیش از این راجع به مرز روابط و خط قرمزتان با همسرتان صحبت نکردهاید، الان دیگر وقتش رسیده که حتما آنها را صراحتا بیان کرده و نظر او را هم بخواهید. بهطور مثال میتوانید بگویید که سطح ارتباط با همکارانش را تا فلان حد برایتان پذیرفته شده است و بیش از این توجیهی برایتان ندارد. روشن کردن مرز و خط قرمزها از سوءتفاهمها پیشگیری میکند و باعث میشود که هر دو طرف دقیقا از حساسیتهای هم باخبر باشند و به آنها احترام بگذارند.
خبر خوب
خبر خوب اینکه آمارها میگویند افرادی که پس از یک بار خطا و خیانت احساس پشیمانی کرده و همسرشان هم آنها را میبخشند و به زندگی مشترکشان ادامه میدهند، معمولا بنیانهای ارتباطیشان قویتر از سابق میشود.