کد خبر: ۶۰۶۳
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۰
پپ
نگاهي به سريال «صبح آخرين روز» ساخته حسين تبريزي
صفحه نخست » ایوان هنر



مصطفي شاه‌كرمي

سريال «صبح آخرين روز» به كارگرداني حسين تبريزي به دليل توقف در ابتدايي‌ترين اصول قصه‌پردازي، شخصيت‌پردازي و نيز با توجه به ضعف مفرطي كه در فيلمنامه‌نويسي، كارگرداني و بازيگري آن مشهود است، نتوانسته به هدف اصلي كه ساخت اثري جذاب و مخاطب‌پسند است، دست پيدا كند.

سريال «صبح آخرين روز» با نام قبلي ميراث مجيد در ۳۰ قسمت ۵۰ دقيقه‌اي در صدا و سيماي مركز زنجان به سفارش مركز سيماي استان‌ها و با مشاركت سازمان انرژي اتمي، وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و استانداري زنجان توليد شده است. داستان اين سريال از صبح روز ترور شهيد دكتر مجيد شهرياري در هشتم آذر ۱۳۸۹ توسط رژيم صهيونيستي با همكاري اطلاعاتي منافقين طي يك عمليات تروريستي آغاز می‌شود و به گذشته برمي‌گردد و ۴۶سال زندگي اين استاد برجسته دانشگاه شهيد بهشتي را كه اتفاقا از جمله دانشمندان هسته‌اي ايران بود، روايت مي‌كند. قرار بود اين سريال به ابعاد مختلف علمي، اجتماعي، خانوادگي و كاري زندگي شهيد مجيد شهرياري بپردازد اما آنچه در عمل شاهد آن هستيم به تصوير كشيدن برخي اتفاقات و وقايع در طول زندگي شهيد شهرياري است كه چند بازيگر درجه 2 جلوي دوربين آن‌ها را ارائه مي‌دهند.
ضعف‌هاي فني، ساختاري و محتوايي سريال «صبح آخرين روز» در كنار انتخاب غيرمسئولانه بازيگران و نيز استفاده‌نکردن از تكنيك‌هاي رايج دراماتيزه كردن وقايع جهت ايجاد جذابيت براي مخاطب در كنار يكديگر اين اثر را تبديل به ملغمه‌اي كرده كه نتيجه آن مضاعف شدن مظلوميت دانشمند و شهيد هسته‌اي است. در همان روزهاي ابتدايي انتشار خبر ساخت اين سريال و انتخاب برخي بازيگران مي‌شد اين نتيجه را پيش‌بيني كرد.
متأسفانه مركز استان‌هاي صداوسيما با سپردن مسئوليت ساخت اين اثر مهم كه مي‌توانست به بازآفريني نگاه مخاطبان نسبت به شخصيت علمي و اخلاقي بي‌بديل دانشمندان شهيد هسته‌اي كشورمان بينجامد، به دست تيمي كه در تمامي سوابق گذشته آن‌ها يك اثر شاخص و قابل دفاع وجود ندارد، عملا نشان داد دريافت دقيق و نگاه بلندنظرانه‌اي به موضوعات و اتفاقات استراتژيك ندارد.
در كنار كارگرداني ضعيف سريال بايد به انتخاب غلط و نيز سطح نازل بازي بازيگران آن هم اشاره كرد كه سرآغاز اين اشتباه انتخاب كاوه خداشناس براي ايفاي نقش استاد برجسته بين‌المللي كشورمان است؛ بازيگری كه صرفا به دليل شباهت چهره وي با شهيد شهرياري انتخاب شده است. متأسفانه فيلم‌نامه سريال از ابتدايي‌ترين اصول پرداخت دراماتيك وقايع و حوادث بي‌بهره است و دريغ از جانمايي چند خرده روايت يا طراحي پيرنگ‌هايي كه جزو الزامات ايجاد جذابيت براي مخاطب تلويزيون است، اين در حالي است كه به‌طور مثال صرفا قضيه ترور شهيد ظرفيت ساخت يك اثر سينمايي جذاب را دارد يا مثلا وقايعي كه در مسير ساخت سوخت 20 درصد و توليد صفحه‌هاي سوخت براي نيروگاه اتمي تحقيقاتي تهران توسط شهيد شهرياري شكل گرفت، با رعايت ملاحظات امنيتي و محرمانگي، قطعا به تنهايي ظرفيت بسيار بالايي براي تهيه و توليد يك سريال تلويزيوني را دارد اما آنچه در حال حاضر شاهد آن هستيم تصوير‌سازي از يك سري اتفاقات مستند است كه بازسازي شده‌اند و روايتگري صرف اتفاقات بدون در نظر گرفتن جذابيت‌هاي دراماتيك از قدرت اثرگذاري كار مي‌كاهد و اين دقيقا نقض غرض توليدات تلويزيوني با رويكرد راهبردي است. نكته قابل توجه ديگر اين است كه ساختار ضعيف فيلم‌نامه، كارگرداني و بازيگري اين اثر با انتشار عجيب نظرات موافق و مثبت چند مخاطب پيش و پس از پخش سريال برطرف و رفع و رجوع نمي‌شود و اين اقدام غيرحرفه‌اي ممكن است توهين به شعور مخاطبان تلقي گردد.
جالب است كه كارگردان سريال صبح آخرين روز اخيرا در گفتگويي عنوان كرده: «من ابتدا فكر كردم اين سريال يك كار سياسي است و بعد ديدم شخصيت او فراتر از اتفاقات سياسي است.» در واقع كارگردان اثر خودش اعتراف مي‌كند پيش از سفارش كار كمترين شناختي از همشهري نخبه شهيد خود نداشته و فكر مي‌كرده شهيد شهرياري شخصيتي سياسي است و بديهي است كه نبايد توقع و انتظار نتيجه‌اي غير از سريال ضعيف و غيرقابل دفاعي مثل «صبح آخرين روز» داشته باشيم. به نظر مي‌رسد ساخت سريال درباره شهداي هسته‌اي در سيما با رويكرد واگذاري به مراكز استان‌ها به اين بهانه كه اصالت او به فلان شهرستان برمي‌گردد، تنزل و تقليل نگاه ملي درباره اين شهدا باشد.

منبع: روزنامه جوان

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: