فائقه بزاز
در طول تاریخ، جنایتکارها همیشه در کنار شمشیر، قلمها را هم به کار گرفتهاند تا جنایتشان را توجیه کنند و با پروپاگاندا خونهای ریخته شده را در افکار عمومی بشویند. برخی هم از روی نادانی یا متفاوت به نظر رسیدن عقل و منطق را نادیده میگیرند.
آقا پسری توئیت زده: «کودکان در همهجای دنیا مقدسند و باید دنیا و کودکیهای شیرینش راتجربه کنند. فرقی نمیکند فلسطین یا اسرائیل؛ دنیای کودکی با جنگ و خون غریبه است.»
اما این واقعیت انسانی در مورد فرزندان صهیونیسم فرق میکند که از همان
آغاز بغض و کینه دیگر ادیان بهخصوص مسلمانان را در دلشان میکارند. هنوز روایت «شکارچی
شنبه»، حتی اگر دهها بار دیده باشیمش، برایمان عجیب، تلخ و دلهرهآور است.
بر فرض هم که بخواهیم برای کودکان اسرائیلی دل بسوزانیم باید انگشت اتهام را به
سمت پدر و مادرهایشان نشانه رویم. آنها باید برای حفظ جان فرزندانشان، باید باروبندیلشان
را ببندند و از جایی که غصب کردهاند بروند همان جاهایی که بودند.
آن جوان صهیونیست هم که دستش پلاکادر گرفته بود و رویش با وقاحت خطاب به مسلمانان رجز نوشته بود؛ «خیبر آخرین شانس شما بود» هم باید رویش را کم کند و برود جایی پناه بگیرد از ترس موشکهای مقاومت. اتفاقا زمان، زمان خیبر و خندق است حتی اگر فشار و کشتار کور و هدف گرفتن طفلانی که در آغوش مادرشان خوابیدهاند و سالهاست که در همان آغوش پرپر میشوند، ادامه یابد.
مردم غاصبی هم که دهانشان را گرفتند جلوی میکروفن گزارشگر و گفتند: «عربها را باید بندازیم بیرون. باید برشون گردونن به کشورهای عربی.اگر تاریخ را نگاه کنیم حق با اسرائیله. اینجا مال ماست. بعد از ١۴٠٠ سال ما برگشتیم. اسرائیلیها اومدن اینجا و زمینشون را پس گرفتند و دیگه نباید هیچ عربی اینجا باشه. ما غزه را بهشون دادیم ولی میتونن برن عراق یا هر جایی که میخوان. عربها را باید بکشیم اینها تروریستند. یهودیا حق دارند که از اینها متنفر باشند. اگر یه راکت زدند ما باید یه راکت بزرگتر بزنیم و بووووم!» آنها هم باید بروند داخل تونلهای زیرزمینی و پناه بگیرند و حالا حالاها بیرون نیایند بلکه شاید بهشان اجازه داده شد با خفت و خواری خنزرپنزرهایشان را بردارند و از سرزمین مقدس بیرون بروند.
حالا موازنه قدرت به برکت موشکهای ایرانی تغییر کرده و پشت و پناه مردمی بیگناه و دستهایی خالی شده.
فضای غم و ماتم و خون حاکم بر سرزمین مسلمانان تکان خورده؛ فلسطینیهای ساکن رام الله، الله اکبرگویان گوشیهایشان را بهسوی آسمان گرفتهاند و با هیجان نورافشانی موشکها را ثبت میکنند. حالا که تقویت شدهاند مذاکره بایشان بیمعنا شده. نیروهای مقاومت هم راهحلی را که در سطح فداکاری ملت فلسطین نباشد، قبول نمیکند. زمان، زمان کنارگذاشتن مذاکره است و آنچه رخ داده نقطه عطفی است در امتداد سخنانی نورانی که؛ اسرائیل بیست سال آینده را نخواهد دید.
این روزها و شبها فلسطین با موشکهای «قاسم» میخوابد و بیدار میشود. میان این معرکه حالواحوال نوچههای منافقین و وطنفروشهای اینترنشنال و قلم به مزدهای اسرائیل دیدنی است.