نیلوفر حاج قاضی
جرج ساتلند میگوید: « مد مانند شمشیری دو دم است. از یک سو در ذاتش نشان از شکوه و هنر دارد و از سوی دیگر در کارکرد اجتماعی خود در اکثر موارد به عنوان پدیدهای نازل و عامهپسند عمل میکند.» بدون رودربایستی بگویم؛ مد همان اتفاقی است که به محض تشخیص هِر از بِر، به سراغمان میآید و گاهی حتی واجبتر از نان شب برایمان رخ مینمایاند. به همین خاطر است که میگوییم مد، پدیدهای فرهنگی است که به خاطر جذابیتش بسیار سریعتر از دیگر اتفاقات فرهنگی مثل زبان یا اندیشه دچار تغییر میشود و ما را گرفتار میکند تا کمدهایمان پر از لباسها و وسایلی باشند که بدون پوشیده شدن به میزان کافی، کیسه مشکی لباسهای بخشیدنی را پر کنند.
شاید وقتی «چارلز فردریک ورث» نام خود را روی یک برچسب نوشت و به لباسهایی که طراحی میکرد دوخت، هیچوقت تصور نمیکرد اتفاقی را رقم زده است که تا سالیان بعد میتواند منشأ اثر برای اوج و حضیض ملتها شود وحتی عمق غنا و اصالت یک جامعه را نشانه رود. در آن روزهای قرن 19 میلادی هم، درست مثل امروز موفقیت آقای ورث تا حدی بود که او به جای اینکه مانند خیاطهای دیگر که در گذشته تنها از دستور مشتری پیروی میکردند رفتار کند، میتوانست به مشتریانش دیکته کند چه به پوشند.
نگاهی گذرا به آلبوم قدیمی مادر یا عکسهای سیاه و سفید مادربزرگ به خوبی میتواند ادوار مختلف مد و نوع پوششهای وابسته به آن را برایمان در معرض نمایش بگذارد.
یقه خرگوشی و پاشنه تخم مرغی
عکسهای دهه 50 نشان میدهد که بعد از انقلاب و افت تب استقبال از مد، پوشش اطرافیان ما هم به شدت دچار تحول شده است. میل به سادهزیستی و شرایط سخت دفاع مقدس باعث شدند مد در دهه ۶۰ هجری شمسی به حاشیه برود. مردم صاحب اهداف حقیقی و بزرگتری شده بودند و دیگر حوصله جیغ و بلوزهای نایلونی تنگ و چسبان و گل درشت دهه 50 را نداشتند. مردها بزرگ شده بودند و پوشیدن کفشهای پاشنه تخممرغی و بلوزهای گل من گلی یقه خرگوشی را مضحک میدانستند. اکثر خانمها تحتتأثیر ارزشهای حاکم بر جامعه و رعایتشان خانوادههای شهدا کمتر سراغ بزک دوزک یا استفاده از لباسهای محرک و نمایشی میرفتند. برای همین لباس زنان به مانتو و چادر و لباس مردان به شلوارهای پارچهای گشاد و پیراهنهای ساده و اورکت تغییر پیدا کرد. حتی برای برگزاری مجالس عروسی از تکلفهای امروزی خبری نبود. میان مهمانان تنها عروس متفاوتتر از بقیه مهمانان بود آن هم در نهایت سادگی و بقیه هم با لباسهایی آراسته اما ساده و معمولی در جشن عروسی شرکت میکردند و کلی هم خوش میگذشت. خلاف امروز که تشخیص عروس از میان مهمانان که با آرایشهای سنگین خودشان نوعی عروس شدهاند مشکل است.
...