فاطمه اقوامی
«از همین شنبه شروع میکنم» این سخنی آشنا برای همه ماست. سخنی که همه ما کمِ کم یکبار برای تعیین زمان شروع یک کار و تصمیم یا آغاز یک رژیم لاغری و... از آن استفاده کردهایم و به خودمان یا دیگران قول دادهایم از روز شنبه آستین همت بالا میزنیم و دست به کار میشویم اما متأسفانه در بسیاری از موارد آن شنبه مدنظر هیچگاه از راه نرسیده و نخواهد رسید. هر دفعه هم که از سمت اطرافیان یا وجدان خودمان مورد مؤاخذه قرار گرفتیم لیست بلندبالایی از دلایل را پشت هم ردیف کردهایم هرچند خودمان بهتر از هر کسی میدانیم که دلیل قابل قبولی در کار نیست همهاش توجیه است، توجیه برای پوشاندن تنبلی و اهمالکاری. روزهای کسالتبار کرونایی هم که بیش از یکسال است همراه ماست این شرایط را بدتر کرده و برخی از ما داریم فرصتهایمان را همین طور مفت و مجانی از دست میدهیم.
اما حالا که دوباره که بهار از راه رسیده و فصلی نو در دفتر زندگی ما گشوده شده بهترین فرصت است برای آنکه تصمیم بگیریم شروع کنیم. براساس برنامهای دقیق جلو برویم و تصمیمهایمان را تک به تک عملی سازیم و از باقیمانده عمرمان که نمیدانیم چقدر به درازا خواهد کشید بهترین بهره را ببریم. برای همین در اولین شماره سال 1400 میخواهیم کمی درباره این موضوع با شما صحبت کنیم.
وقت طلاست
اهمیت وقت زمان فقط مختص ما انسانها نیست بلکه موجودات دیگر هم زندگیشان برپایه یک نظم زمانی استوار است و برنامهریزی مختص خود را دارند. مثلا بارها خواندهایم یا در مستندهای حیاتوحش دیدهایم که پروانهها، مورچهها و... در فصلهای مختلف سال وظیفه خاصی بر عهده میگیرند و زندگی را براساس یک برنامه دقیق جلو میبرند. کوچ پرستوها یا خواب زمستانی خرسها هم بازگوکننده همین واقعیت است.
اما خب وقت برای انسان به سبب اشرف مخلوقات بودن از ارزش و بهایی فوقالعادهای برخوردار است و اساسا عمر یک فرصت است که از جانب خدا به انسان داده شده تا بتواند قابلیتها و استعدادهای خود را شکوفا سازد و گوهر وجودی خود را به بهترین شکل ممکن صیقل دهد. ضربالمثل قدیمی «وقت طلاست» که بین ما ایرانیان رایج است یا ضربالمثلهای شبیه آن در فرهنگهای دیگر همه حکایت از همین ارزش وقت برای انسانها دارد.
ابرهای در حال گذر
شاید گویاترین جمله در باب اهمیت وقت و لزوم مغتنم شمردن آن، همان حدیث مشهور « اَلْفُرْصَة تَمُرُّ مَرَّالسَّحابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْر» حضرت امیرالمؤمنین باشد که همه آن را شنیدهایم. اگر چند لحظه چشمهایمان را ببندیم و فقط همین سال 1399 که به تازگی از آن عبور کردیم را در ذهنمان مرور کنیم خیلی خوب عمق این فرمایش حضرت امیر را درک میکنیم. اصلا چرا راه دور برویم، مگر همین چند روز تعطیلات عید نوروز 1400 که کلی برایش برنامه ریخته بودیم مثل برق و باد نگذشت و افسوس فرصتهای از دست رفتهاش را بر دلمان نگذاشت؟!
متأسفانه این فرصتهای از دست رفته شمارش در زندگی برخی از ما زیاد است. فرصتهایی که قدر و قیمتش را نمیدانیم و تازه وقتی آن را پشت سر میگذاریم آه از نهادمان برمیخیزد و حسرت میخوریم چنانچه حضرت امیرعلیهالسلام میفرمایند: «إضَاعَةُ الفُرصَةِ غُصّةٌ/ از دست دادن فرصت اندوهبار است.» آنوقت است که آرزو بازگشت زمان از دست رفته مثل خوره به جانمان میافتد. حالمان درست میشود شبیه آنهایی است که شرح حالشان در قرآن آمده که وقتی پایشان به آن دنیا باز میشود و میفهمند ماجرا از چه قرار است از خدا میخواهند به دنیا بازگردند که کار نیک انجام دهند.
اگر همین الان به شما خبر دهند که دزد به خانهتان زده یا ماشینتان به سرقت رفته یا وقتی دارید در کمال آرامش در خیابان قدم میزنید یکدفعه یک آدم از خدا بیخبر موبایل عزیزتر از جانتان را از میان دستان برباید چه حالی به شما دست میدهد؟! بیشک داد و قال به راه میاندازید و ناسزا حوالهاش میکنید و زمین و زمان را بهم میدوزید تا آن دزد نابهکار را به دام بیفتد اما خندهدار نیست که خودمان ارزشمندترین داراییمان که عمرمان میباشد را دودستی برفنا میدهیم و انگار نه انگار؟! در حالی که پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله در توصیهای به ابوذر میفرمایند: «به عمرت بخيلتر از درهم و دينار باش»
سخن در باب اهمیت و قدر و قیمت فوقالعاده عمر و فرصتهای زندگی در میان سخنان ائمهاطهار، بزرگان دین، اندیشمندان جهان بسیار است که فرصت نیست به همه آنها در این نوشتار بپردازیم اما بد نیست تعدادی از آنها که در همین متن هم به آنها اشاره شد و در ادامه هم خواهد آمد را به خطی خوش بنویسیم و جایی که همیشه در تیررس نگاهمان هست، نصب کنیم تا یک تذکر دائمی برایمان باشند و مدام به ما یادآوری کنند باید یک قدم به جلو برداریم.
کار امروز به فردا نینداز!
همان طور که در ابتدای بحث هم اشاره شد یکی از معضلاتی که ما گرفتارش هستیم این است که برای شروع یک کار و تصمیم سریع دست به کار نمیشویم و همه چیز را به فرداهایی که معلوم نیست بالأخره چه از زمانی از راه میرسند موکول میکنیم در صورتیکه خودمان هم میدانیم ممکن است برای همیشه آن فرصت را از دست بدهیم. امام صادقعلیهالسلام میفرمایند حضرت علیعلیهالسلام خطاب به برخی از یاران خود نوشتند: «آنچه را از عمرت باقي مانده، درياب و مگو فردا و پس فردا. بسيار كسان پيش از تو سرگرم آرزوها و امروز و فردا كردنها گشتند و گرفتار اجل شدند و غفلتزده مردند.» یا امام محمدباقرعلیهالسلام فرمودهاند: «مبادا در عمل تأخير كنيد كه تأخير، دريايي است كه بسيار كسان در آن به هلاكت ميرسند.»
روزهایی کرونایی با وجود هزاران بدی که دارد این واقعیت را بیپردهتر از همیشه برایمان به تصویر کشید که نمیشود به فرداهای نیامده اطمینان کرد و باید امروز را غنیمت شمرد چنانچه حضرت علیعلیهالسلام هم میفرمایند: «ديروزت از دست رفته و فردايت مشكوك است و امروزت مغتنم. پس در بهرهبرداري از فرصت ممكن شتاب كن و از اطمينان كردن به روزگار بپرهيز.»
پس برای اولین قدم باید تصمیم بگیریم از همین امروز شروع کنیم حتی شده با یک کار ساده. باید سستی و تنبلی کنار بگذاریم.
مدیریت زمان
مطمئنا یکی از گامهای اساسی و مؤثر برای استفاده بهینه از وقت و زمان و عمر ـ که این همه در باب اهمیتشان با هم سخن گفتیم ـ مدیریت زمان و برنامهریزی مناسب است. داشتن یک برنامهریزی منسجم و دقیق ما را در رسیدن به اهدافمان و کارهایی که دوست داریم یا باید به انجام برسانیم بسیار کمک خواهد کرد. برنامهریزی باعث خواهد شد ما از زمانمان به بهترین و کاملترین شکل بهره ببریم و هر کاری را در زمان مناسبش به انجام برسانیم. بدون برنامهریزی اولویتها مشخص نیستند و ما دچار سردرگم میشویم. وقتی برنامهریزی میکنیم میدانیم باید از کجا شروع کنیم و چه کارهایی را باید به انجام برسانیم برای همین راحت و براساس نقشه راه جلو میرویم. برنامهریزی به شما برای دنبال کردن اهدافتان انگیزه میدهد و مثل یک محرک عمل میکند مخصوصا وقتی در بررسی روزانه ببینید بیشتر کارهایی که یادداشت کردهاید را انجام دادهاید آنوقت است که بیش از پیش برای ادامه مسیر انرژی میگیرید.
برنامهریزی هم کاری مختص امروز و دیروز نیست و از قدیمالایام مورد توجه بوده است چنانچه در کلام و رفتار ائمهاطهار و بزرگان دین توجه به برنامهریزی در کارها و استفاده مناسب از زمان و وقت همیشه مورد تأکید بوده است چنانچه امام رضاعلیهالسلام فرمودهاند: «بكوشيد كه زمانتان را به چهار بخش تقسيم كنيد: «زمانى براى مناجات با خدا؛ زمانى براى تأمين معاش؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى كه عيبهايتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند؛ و ساعتى براى كسب لذّتهاى حلال و با بخش چهارم توانايى و نیروی انجام وظایف سه بخش دیگر را تأمین كنید.»
البته نگفته پیداست که برنامهریزی به تنهایی گرهای را باز نخواهد کرد و برای ما موفقیت و نتایج مثبت به بار نخواهد آورد درست مثل آنکه کتاب خواندن به خودی خود از ما فردی دانشمند نخواهد ساخت. برنامه نیاز به عمل دارد تا اثربخش باشد.
حواشی را رها کن و برنامهات را بنویس!
حالا که این همه از ارزش و اعتبار وقت گفتیم و از عمری که باید اول از همه بگوییم نوشتن یک برنامه دقیق و کار درست فقط کمی همت میخواهد با چاشنی اراده و البته یک قلم و دفتر ساده. داشتن دفترهای برنامهریزی یا همان planerهای شیک و مجلسی که بعضیهایشان بهایی هوش از سر بر دارند، حواشی قضیه است. البته زیبایی و اصولی بودن این دفترها که را منکر نمیشویم اما مطلب مهمتر آن است که اولا برنامهریزیمان درست باشد دوما همان طور که گفتیم به آنچه نوشتهایم عمل کنیم وگرنه فرقی بین نوشتن در دفترهای گلگلی یا یک برگه چرکنویس نیست.
اینکه کجا بنویسیم مهم نیست اما اینکه حتما برنامه خود را مکتوب کنیم از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. ژست داشتن حافظه قوی و نگهداری برنامه در ذهن را باید کنار بگذاریم چون اولا مدتی از که از اجرای برنامه بگذرد متوجه خواهیم شد که بسیاری از آنچه باید انجام میدادیم را فراموش کردهایم دوما وقتی برنامهای را روی کاغذ میآوریم به صورت جدیتر به دنبال اجرایش میرویم و هم کارنامه عملکرد ما همیشه روبروی چشمان خواهد بود و میتوانیم خود را ارزیابی کنیم. فقط نیاز نیست برای نوع نوشتن وسواس به خرج دهیم. همین که خودمان بفهمیم چه چیزی نوشتهایم کافی است.
به گذشته نگاهی بینداز!
اول از همه باید برگشت و به راهی که تاکنون طی کردهایم و سالی که پشت سر گذاشتهایم نگاهی بیندازیم و ببینیم چه کردیم؟! تجربیات سال گذشته برای ساختن آینده به ما کمک زیادی خواهد کرد. با بازنگری کارنامه گذشته و اتفاقاتی که تجربه کردهایم هر چند که تجربه تلخی باشد میتوانیم منطقی و واقعبینانه هدفهای خود را برای آینده در نظر بگیریم. وقتی گذشتهتان را بدون جانبداری سبک و سنگین کردید میتوانید به نقاط ضعف و قدرت خودتان پی ببرید. ببینید کدام عادتها شما را برای رسیدن به هدفهایتان کمک میکردند و کدام مانع بودند. مثلا یک عادت بد که میتواند مانع رسیدن به اهداف باشد دیر بیدار شدن از خواب است حالا بگردید و علت این عادت بد را پیدا کنید مسلما یکی از دلایل اصلی آن سرگرم دنیای مجازی شدن است. خب این عادتی است که باید در سال جدید کنار بگذارید وگرنه باز هم در سال جدید به آنچه میخواهید نمیرسید.
اولویتها را مشخص کن!
در مرحله بعد باید لیستی از همه اهداف مدنظرمان برای سال آینده و کارهایی که دوست داریم انجام دهیم تهیه کنیم تا بتوانیم اولویتها در میان آنها مشخص کنیم. برای تعیین دقیق اولویتها میتوانیم از روشهای مختلفی چون «ماتریس آیزنهاور» استفاده کنیم. برای این کار باید فعالیتی که مدنظر داریم را از دو جهت اهمیت و فوریت برای خودمان بررسی کرده و جایگاهش را برای خودمان معین کنیم. کارهای مهم در واقع چیزهایی هستند که هدفهای اصلی ما ربط پیدا میکنند. کارهایی که ما را در رسیدن به اهدافمان یاری میرسانند. در مرحله بعد باید فوریت کارها را هم تعیین کنیم و ببینم چه کاری باید سریع انجام شود و چه کاری را میتوان به آینده موکول کرد. یعنی ما میتوانیم کارهایمان در چنین جدولی قرار دهیم و دستهبندی کنیم. حالا وقت آن است که بدانیم با این دستهبندی کارها چه برخوردی داشته باشیم. کارهای مهم و فوری بالاترین اولویت را دارا هستند و باید سریع انجام شوند. کارهای مهم و غیرفوری آن دسته از کارها هستند که اگر آنها را انجام ندهید در لحظه به شما ضرری نمیزنند اما در بلندمدت فرصتهای بسیاری را از شما خواهند گرفت و شما را عقب نگه خواهند داشت در نتیجه باید برایشان برنامهریزی کرد و بلافاصله بعد از کارهای با اهمیت و فوری به سراغ آنها رفت. کارهای غیرمهم اما فوری را اگر بتوانیم باید به دیگران واگذار کنیم یا زمان آنها را جابهجا کنیم. و اما کارهای غیرمهم غیر فوری آنهایی هستند که بیشتر وقت ما را میگیرند تا به ما سودی رسانند مثل پرسه زدن در صفحات مجازی یا پیگیری اخبار زرد و غیره که باید تا حد امکان آنها را حذف کنیم.
البته این یک روش علمی برای تعیین اولویتهاست. میتوانیم با یک جستجوی ساده در فضای اینترنت روشهای دیگر را هم امتحان کنیم و ببینیم با کدام یک راحتتر و سریعتر به مقصود میرسیم. میتوانید خیلی راحت تمامی اهدافی که مدنظر دارید در سال پیشرو محقق کنید را یادداشت کنید. بعد هم با دقت و جزئیات کارهایی که معمولا در طی روز انجام میدهید یا مجبورید که انجام دهید را یادداشت کرده و ببینید چقدر وقت صرف هر کدام از آنها میکنید. بعد از تهیه لیست که احتمالا خیلی هم بلندبالا خواهد بود باید آنها را سر و سامان دهید تا شما را در رسیدن به اهدافتان یاری برسانند. میتوانید برای هر روز خود براساس ساعت دقیق کارهایتان را مشخص کنید مثلا بنویسید 6 صبح: بلند شدن از خواب، مسواک زدن و ..../6:30: صبحانه خوردن / 7: ترک خانه/ و... یا میتوانید برنامه بلندمدتتری برای خود تنظیم کنید. خلاصه خیلی سختش نکنید فقط باید دقیق باشید و اهل عمل.
سنگ بزرگ علامت نزدنه!
ضربالمثل سنگ بزرگ علامت نزدنه در برنامهریزی هم کاربرد دارد یعنی نباید اهداف رؤیایی برای خودمان تصور کنیم یا آرزوهایمان را بهعنوان هدف در نظر بگیریم. چون هم وقت و انرژی خود را صرف موضوعی میکنیم که دستیابی به آن دور از دسترس است هم با شکست در آن دلسرد شده و ممکن است عطای اهداف دیگر را هم به لقایش ببخشید و بیخیال رسیدن به آنها شوید.
از طرفی اهدافتان کاملا باید واضح و روشن باشند مثلا اگر تصمیم به گرفتن رژیم لاغری دارید در برنامهتان به صورت کلی به آن اشاره نکنید بلکه بنویسید تصمیم دارم «7 کیلو لاغر شوم». از طرفی دیگر هرچه هدفتان قابل سنجش و اندازهگیری باشد بهتر است. البته مطمئنا برخی از اهداف مثل همین پروژه لاغری به راحتی قابل اندازهگیری و سنجش نیست برای این کار میتوانید از مراحل پیشرفت کارتان عکس تهیه کنید تا با مقایسه آنها با هم عملکردتان را بسنجید.
شما ربات نیستید!
خیلیها به خاطر اینکه برنامهریزی زندگیشان در یک نظم خشک و منطقی قرار میدهد از آن گریزان هستند و هیچوقت به سراغش نمیروند. اشکال کار اینجاست که این افراد برنامهریزی صحیح را نیاموختهاند. شما نباید در برنامهریزی از صبح تا شب خود را با کارها و برنامههای جورواجور پر کنید و اصلا فرصتی برای استراحت و کارهای تفریحی و تفننی در نظر نگیرید. اگر به این روال جلو بروید دیر یا زود خسته خواهید شد و قید ادامه مسیر را میزنید. همانطور که در احادیث هم آمده بخشی از برنامه روزانه باید به استراحت و کسب لذتهای حلال اختصاص یابد تا انگیزه و انرژی لازم برای حرکت در بخشهای دیگر را به دست آورید. البته مواظب باشید در این راه دچار افراط نشوید!
از موارد غیرقابل پیشبینی غافل نشوید!
زندگی براساس یک سناریوی از پیش نوشته شده جلو نمیرود و شما باید همیشه برای موارد غیرقابل پیشبینی آماده باشید و در برنامهریزی خود آنها را در نظر بگیرید تا یکدفعه دچار بهم ریختگی برنامه و سردرگمی خودتان نشوید. اگر با انعطافپذیری برنامه خود را بنویسید و همیشه زمانی خالی برای اینطور اتفاقات در نظر بگیرید هیچ وقت به مشکل برنخواهید خورد.
خودت را تشویق و تنبیه کن!
یکی از کارهای که خوب است در مسیر عمل به برنامهریزی در نظر بگیرید بحث تنبیه و پاداش است. اگر در بررسی عملکردتان دیدید که برنامهای را بدون دلیل موجه انجام ندادهاید خودتان را تنبیه کنید. این تنبیه نه باید خیلی سفت و سخت باشد که شما را از ادامه مسیر منصرف کند نه اینقدر کم و بیارزش که اثر بازدارندگی آن به طور کلی منتفی شود. مثلا میتوانید خودتان را از فیلمی که دوست دارید ببینید محروم کنید تا زمانی که عقب افتادگی خود را در برنامه جبران کنید. البته از تشویق خودتان هم غافل نشوید. اگر به انجام برنامه پایبند هستید و دارید به درستی مسیر را دنبال میکنید حتما به خودتان پاداش دهید تا انگیزه مضاعف برای ادامه مسیر پیدا کنید.
در دام فضای مجازی نیفت!
«نمیدانم چرا نمیتوانم بر طبق برنامهریزی پیش بروم و مدام زمان کم میآورم» این جمله صحبتی است که خیلی از ما بعد از ناکامی در اجرای برنامهریزی خود به زبان میآوریم و به دنبال مقصر میگردیم. همه را هم در مظان اتهام قرار میدهیم غافل از اینکه مقصر اصلی خودمان هستیم که گاهی اوقات چنان در دریای مواج دنیای مجازی غرق میشویم که برای بیرون کشیدنمان حتما نیاز به یک غریق نجات است. گاهی اوقات مقدار زمانی که خرج سرک کشیدن به این فضا میکنیم اصلا به چشممان نمیآید اما برای آنکه شوکه شوید پیشنهاد میکنم حتما یک روز به کسی بسپارید بدون اینکه شما را درجریان بگذارد شما را زیر نظر بگیرد و این مدت زمان را برای شما ثبت کند یا به قسمت اندازهگیری میزان فعالیت در برخی از برنامه مانند اینستاگرام بروید تا چشمتان به روی حقیقتی تلخ باز شود. دنبال کردن اخبار زرد، پیگیری لحظه به لحظه اتفاقات روز، پاسخگویی به تمام پیامهایی که برای شما ارسال میشود را هم که به این لیست اضافه کنید تازه خواهید فهمید مشکل از کمبود بودن ساعات شبانهروز نیست بلکه این مسئله از آنجا آب میخورد که ما زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی تلف میکنیم. برای آنکه صحت این مطلب کاملا برای شما عیان شود کافی است یک هفته به صورت امتحانی استفاده از فضای مجازی را محدود کنید و جز در مواقع ضرور به آن سر نزنید. قول میدهم به نتایج جالبی دست خواهید یافت.
سخن آخر:
این واقعیتی است انکارناپذیر که تا امروز زمانهای زیادی را از دست دادهایم اما نباید ناامید شویم، هنوز شاید فرصت زیادی باقی مانده باشد. باید فکری کنیم و دست به کار شویم. آن هم نه از روز شنبه از همین حالا. پس بدون لحظهای درنگ شما را دعوت میکنم که قلم و کاغذی بردارید و برنامهای دقیق برای سال 1400 که آخرین سال قرن است در نظر بگیرید تا به امید خدا اگر عمری بود با توشهای پربار به قرن جدید قدم بگذاریم.