مریم کمالی نژاد
نوجوانی، دورهای است که بیش از هر زمان دیگری، نیاز به معاشرت و دوستیابی داریم. تمایل نوجوانان به گروههای دوستانه، گاه حتی از حضور در میان خانواده بیشتر است. ممکن است فرزند شما برای یک روز وقتگذرانی با دوستی، قید مسافرت رفتن با خانواده را بزند یا حتی پاداشهای دیگری را رد کند. در هر صورت دوستیهای دوره نوجوانی اهمیت و ضرورت ویژهای دارند که ما در این نوشتار میخواهیم درباره ی ویژگیهای سلامت یا عدم سلامت آن، با والدین صحبت کنیم. معمولا اغلب والدین نسبت به دوست یابی فرزندان و معاشرتهایشان حساسیت دارند، اما کمترین نقش را در شکلگیری، ادامه، حفظ یا بر هم خوردنشان بازی میکنند. چراکه والدین یا میخواهیم کامل فرزندشان را کنترل کنند و از تمام رفتوآمدها و ارتباطاش خبر داشته باشند که در این صورت معمولا با تحکم همه چیز را پیش میبرند و قطعا جایی داستان از کنترل آنها خارج خواهد شد و یا نسبت به دوستان فرزندشان چندان حساسیتی ندارند و چهبسا که خبر هم نداشته باشند میان آنها چه میگذرد.
ما نمیخواهیم بگوییم که در دوستیهای نوجوانان دخالت کرده و مدام در حال تعیین خط و مشی رابطه آنها باشید. بلکه میخواهیم درباره اصول اساسی دوستیابی و تشخیص دوستی سالم یا آسیبرسان، صحبت کنیم که والدین بتوانند بر اساس آن با فرزندشان صحبت کرده و به آنها هشدار بدهند. با ما همراه باشید.
خبردار باشید
نمیشود که شما کاملا از دوستیهای فرزندتان بیخبر باشید. باید بدانید که او با چه کسانی معاشرت میکند و خانواده دوستش چه افرادی هستند. بنابراین اگر بیخبرید و تنها به «آدمهای خوبی هستند» فرزندتان اکتفا کرده اید، باید بگویم که چند پله از فرزندتان عقبترید و ممکن است دردسرهایی برایتان درست شود.
حالت خوب است؟
با نوجوانتان درباره دوستیهایش صحبت کنید. بدون حکم کردن، بدون سرزنش و یا قضاوت. از او بپرسید که حالش با این دوستی خوب است؟ بعدتر توضیح دهید که حال خوب یعنی چه؟ و منظورتان فقط این نیست که با این فرد بهش خوش میگذرد یا نه! بگویید که حال خوب یعنی اینکه وقتی با این فرد معاشرت میکنی، دچار اضطراب و استرس نمیشوی؟ اعتمادبهنفس پایینتری نداری؟ نگران قضاوتهایش نیستی؟ آیا مدام به تو دستور نداده و ازت سوءاستفاده نمیکند؟ البته لازم نیست که تمام این سوالات را مستقیم از فرزندتان بپرسید. بلکه میتوانید طی یک گفتگوی سالم، به تمام این مسائل پی ببرید بیآنکه بخواهید سؤالی بپرسید.
برای فرزندتان توضیح دهید زمانی که شخصی کاری را انجام میدهد که باعث ترس یا احساس بدی نسبت به خودتان میشوید مانند فریاد زدن، لقب بد دادن، گفتن حرفهای ناخوشایند در مورد دوستان و خانواده، شرمنده کردن عمدی، به رخ کشیدن آنچه شما میتوانید یا نمیتوانید انجام دهید، تهدید به آسیب رساندن و صدمه زدن به خودش یا شما، سرزنش کردن و تحت فشار قرار دادن کلامی، باید به سلامت دوستیاش شک کرد.
احترامت را نگه دار
به فرزندتان توضیح دهید که در یک دوستی سالم، طرفین به هم احترام میگذراند و نسبت به هم صادق هستند. درست است که بین دوستان ممکن است بعضی از آداب وجود نداشته یا کمرنگ باشد، اما این به معنای بیادبی و بیاحترامینسبت به هم نیست. اگر دوست فرزندتان او را با القابی صدا میکند که فرزندتان شرمزده میشود، باید بداند که این دوستی، سالم نیست. اگر به هم یا به خانواده هم احترام نمیگذارند، معاشرت شان به صلاح نیست. نوجوان شما باید بداند که در یک رابطه دوستانه سالم افراد با هم درباره خودشان صحبت میکنند، بدون اینکه دردسری برای هم درست کنند. در این سنوسال باید بلد باشند که چطور با گفتگو مشکلاتشان را حل کنند و کارشان به کتک کاری و دعوا نکشد.
دوستت هنگام عصبانیت چه میکند؟
نوجوانان معمولا دچار خشم و پرخاشگری فزایندهای هستند. لحظاتی که بهاصطلاح خون جلوی چشمهایشان را میگیرد و دست به رفتارهای تکانشی میزنند. از فرزندتان بخواهید به این نکته دقت کند که دوستش هنگام عصبانیت چه رفتاری دارد. متأسفانه دیده شده که پرخاشگری و خشم نوجوانان بر سر مسائل ساده و پیشپاافتاده چطور حادثههای جبراننشدنی آفریده است.
من را خیلی دوست دارد
کم نیستند نوجوانانی که نسبت به دوست خود حسادت میکنند. اگر به نوجوانی خود بازگردید و دقت کنید، میبینید که معمولا دوستان صمیمیاز اینکه یکی از آنها با افراد دیگری دوستی کند، دچار ناراحتی و عصبانیت میشوند. «محمدرضا میگوید: وقتی با عرشیا حرف میزنم یا یک قرار دوستانه داریم، دوست صمیمیام، علی، از دستم ناراحت و حتی عصبانی میشود. من مدام باید رفتوآمدهایم را به او توضیح بدهم و قول بدهم که غیر از او با کسی دیگری دوستی نخواهم داشت. به نظرم خیلی مرا دوست دارد.»
به فرزندتان توضیح دهید که این مدل رابطه دوستانه، سالم نیست. بهتر است که با دوستش صادق باشد. با او صحبت کند و بگوید: «من از دوستی با تو خوشحالم و حالم خوب است. اما میخواهم با خانواده و بقیه دوستان هم وقت بگذرانم و به علایق، درسها و زندگیام هم برسم، من هم به دوستی با تو نیاز دارم هم به داشتن وقتی برای خودم و آزادی انجام کارهایی که دوست دارم.»
رئیس منم
در دوستیهای نوجوانان، پیش میآید که کسی رئیس است. همه تصمیمها را او میگیرد. او میگوید امروز کجا برویم، او میگوید چه بخوریم و چه بپوشیم. او میگوید با چه کسانی دوستی کنیم و با چه کسانی دشمنی! این نوجوانان معمولا نقش رهبر گروه را دارند و اغلب از دیگران سوءاستفاده میکنند. حتی دیده میشود که بقیه بچهها را وادار میکنند که خرج خوراکی و حتی لباس و رفتوآمدشان را بدهند. به هر حال رئیسها از بقیه دوستان خود سوءاستفادههای متفاوتی میکنند. از فرزندتان بخواهید به این مورد دقت کند. خودش رئیس نباشد و تحت سلطه هیچ رئیس دیگری هم قرار نگیرد.
هنوز مرد نشدی؛ هنوز بزرگ نشدی
دوستان دوره نوجوانی هم را به کارهایی که به نظرشان هیجانانگیز است و تا به امروز به هر دلیلی در حیطه دسترشان نبوده مجبور میکنند. بهعنوان مثال از دوستشان میخواهند که سیگار بکشد و اگر او امتناع کند، او را تحت فشار قرار میدهند که؛ «بابا تو بزرگ شدی دیگه، نکنه هنوز بچهننه موندی؟ یه نخ سیگار که معتادت نمیکنه، نکنه فکر کردی من همون دوست نابابم» نوجوان معمولا در چنین شرایطی برای اینکه ثابت کند بچهننه نیست و استقلال رأی دارد، زیر بار حرف و فشار روانی دوستش میرود و دست به رفتارهای پرخطر میزند. در این مورد با فرزندتان صحبت کنید.
تقصیر توست
دوستیها کمی که عمیق میشوند، چالشهایشان هم بیشتر میشود. کافی است چند سال هم مدرسهای باشند و همکلاسی و دوست، تا کمکم نسبت به هم حس مالکیت داشته باشند یا هم را بهخاطر مشکلاتشان مقصر بدانند؛ «تقصیر تو شد که من این درس را نتوانستم قبول شوم، هرکاری کردم زیر بار تقلب نرفتی» تقصیر توست که...
مقصر دانستن دوست صمیمی بابت عدم موفقیتها، امری رایج است. از فرزندتان بخواهید این مورد را بررسی کند و در صورت مشاهده چنین امری با دوستش صحبت کند یا درباره رفاقتش تجدید نظر کند.