کد خبر: ۵۸۶۲
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۴
پپ
اهمیت سلامت جنسی و راهی که به اشتباه رفته‌ایم
صفحه نخست » یار مهربان



نیلوفر حاج‌قاضی

ماجرا از آنجا شروع شد که هم زنان و هم مردان دنبال حق و حقوق بیشتری برای خود رفتند. با ظهور مدرنیته و پررنگتر شدن نقش زنان در فعالیتهای اجتماعی و وارد شدنشان به حوزههای کاری و شغلی کمکم صفا و مهرطلبیهای زنانه در فضای خانواده شکل و شمایل دیگری پیدا کرد. از آن طرف داعیهداران فمنیسم خانواده سنتی را زیر سؤال بردند و با چماق کردن موضوع چند همسری برخی مردان در قدیم نقش زناشویی بیشتری برای زن طلب کردند. گستره این ادعا به فضاهای خصوصیتر زندگی نیز کشیده شد. جریان جدید بهظاهر دنبال حقوق زیر پا مانده زن بود اما ندانست که جاهلانه، شاید هم عامدانه فضا را برای تنوعطلبی بیشتر مرد آماده میکند. زنان و مردانی که زیر سایه حریمها و سنتها آبرومندانه زندگی میکردند، آهستهآهسته حقوق زناشویی خود را فریاد زدند. پردههای نجابت دریده شد و حالا در این نقطه از زمان به جایی رسیدهایم که وقاحت، برهنگی، میل سیریناپذیر جنسی و بهدنبال آن طلب بیشتر، بشریت را به کام هرزگی و افزونخواهی جنسی کشاننده است؛ میلی که سیری ندارد.

آری! قرار است تمکین زنان اصل اولیه زناشویی باشد. این بهجای خود و در آن هیچ شکی نیست. خانواده بهسامان و البته مجموعهای که در آن زن و مرد هردو از تعادل جنسی، اخلاقی و روانی برخوردار باشند را که به آن تمکین اضافه کنیم خانواده ایدهآلی را به دست میآوریم که نه مرد به بهانه عدم رضایت دنبال هوی و هوس است و نه زن به دلیل واهی حقوق از دست رفته سر ناسازگاری با مرد خانه را دارد. در این مقاله مجموعه خانواده ایدهال را که شرایطش ذکر شد، در جایی امن و مقدس میگذاریم و پیرامونش را گلریزان میکنیم و میرویم سراغ آنچه که نباید اتفاق میافتاد.

کلاهی که بر سرمان گذاشتند!

اگرچه تکراری است اما تکرارش از اهمیت آن نمیکاهد؛ اینکه بزرگترین عامل مخرب خانوادهها و دامن زدن به پیمانشکنیها ورود امواج بیگانه به زندگیها بود. همان آسیبی که برای خانوادههای خودشان نمیپسندیدند و رایگان در اختیار خانوادههای مسلمان گذاشتند. اکنون بهجای تعمیق بخشیدن آموزههای دینی و زندگی سنتی ایرانی در جامعه، در معرض امواج رسانههای بیگانه قرار گرفتهایم و آنها با استفاده از این ابزارها و از طریق قبحزدایی طلاق، عرفیسازی روابط نامشروع با نام ازدواج سفید و هنجارسازی مدلهای زندگی مشترک که در فرهنگ ایرانی و اسلامی مشروعیت ندارد بهسوی خانواده باصفای ایرانی تاختند و ویرانشان کردند.

از این سو برخی از ما نیز فراموش کردیم اصل مهم «لتسکنوا الیها» و آرامشی که قرار است هدیه وصلتی باشد که خداوند به ما وعده داده چیست. زندگی را در شکم و شهوت خلاصه کردیم و از این عیاشی عکسهای آنچنانی گرفتیم و به بهانه تقسیم کردن خوشبختی اما در واقع برای نمایش و اندامنمایی در معرض دید کوچک و بزرگ قرار دادیم. یادمان رفت ازدواج امری مقدس است برای رسیدن به آرامش و کمال و نزدیک شدن به اهداف الهی، که آن هم مصداق حقیقی آرامش است.

فراموش کردیم مسائل جنسی و شکمبارگی ابزارند نه هدف. اساس آفرینش مرد غرور و مردانگی است و ریشه فطرت زن احساسات لطیف است و نمیتوان تاروپود قالی زندگی را با ابزارهایی که بهوسیلهشان تاروپود را به هم تنیدهاند مقایسه کرد.یادمان رفت اشرف مخلوقاتیم و خداوند بسیار رویمان حساب کرده است. به یاد داشته باشیم شأن انسان بالاتر از تمام این حرفهاست و تنوعگرایی و چندهمسری و میل سیریناپذیر توهینی است به شأن و مقام هر فرد.

خزعبلاتی که به خوردمان دادند

آمار طلاق و جدایی انقدر در جامعه بالا نبود که ناشیانه سراغ چراییهایش رفتند و به بهانه تقویت بیشتر بنیان خانواده پیشنهاداتی به خوردمان دادند که در منزلت خانواده اصیل و بااخلاق ایرانی نبود. ماجرا تا آنجا پیش رفت که پوشیدن لباسهای تنگ، حتی بدننما برای مرد نجیب ایرانی وسیله تفاخر و خود برتربینی جنسی شد و مکملهای پرقدرت در کنار ورزشهای سنگین عضلهساز به او تحمیل شد تا کنار ناموسش عکسهای آنچنانی بگیرد. سراغ دیگر بهانههای اینچنینی میرویم:

اندامهای پروتزی به بهانه زیبایی

پرداختن به موضوع هجوم برخی مردم حتی در دوران کرونا بهسوی جراحیهای زیبایی هم که دیگر کارش از تکرار گذشته است. دیدن عکسهایی از خصوصیترین فضاهای زندگی و روابط شخصی افراد برای کسانی که اعتمادبهنفس لازم را ندارند رقابت میآورد.

آنها به بهانه بالا رفتن اعتماد به نفس، بدنشان را به دست جراحان زیبایی میسپارند در حالی که این واقعیت را فراموش کردهاند که اعتمادبهنفس امری درونی است نه بیرونی. در واقع کسی که خود را باور داشته باشد و به تواناییهایش ایمان داشته باشد از طریق صورت و ظاهر بهدنبال جذب دیگران نیست. نارضایتی از تصویر و تصور بدنی، گاهی منجر به این میشود که زنان و مردان تن و ظاهر طبیعی خود را به تیغ جراحان سپرده، در پی ظاهری جدید برای خود باشند. ولی بهطور کلی و به نظر متخصصین امر، وجود چنین نارضایتیهایی، در سطوح فردی و اجتماعی دارای پیامدهایی منفی است. بهراستی چه بر سرمان آمده که مردان برای داشتن ظاهری متفاوت سراغ تغییر شکل لبهایشان و اصلاح زنانه صورتشان میروند و زنان هم برای عقب نماندن از این قافله اندامهای خود را سلاخی و بازآفرینی میکنند و تصاویر این تغییرات را در معرض نمایش همگان میگذارند.

لباس احمقانه شهرت به بهانه مد و استایل

مگر نه اینکه میشود از نوع لباس پوشیدن افراد به شخصیت و نوع تفکر آنها پی برد و درباره سبک زندگی و طبقه اجتماعی آنها پیشداوری کرد؟ پس چرا لباسهایی که زمانی پوشیدنشان مرد را به یک دلقک تمامعیار تبدیل میکرد امروز به استایل خاص تبدیل شده؟ همان پوششی که علت منعشان در دین و اخلاق این است که پوشیدنشان سبب انگشتنما شدن و هتک حرمت و خوارى فرد نزد مردم میشود، پس حرام است.

مفصلش اینکه با پوشیدنشان؛

شخصیت انسانی زن و مرد، سقوط میکند، چراکه ارزش هر دو، تا حد یک کالای لوکس، تنزل پیدا میکند و این سقوط، به نوبه خود، سبب فاجعه بزرگ انسانی و ملی میشود.

التهاب و بیماریهای روانی را در جامعه افزایش میدهد. هیجان روحی بینندگان، هر لحظه با دیدن صحنة تازهای افزایش یافته سبب به هم خوردن تعادل روحی میشود.

ارزشهای متعالی در جامعه ضعیف میشود، بهخاطر اینکه ترویج فرهنگ خودآرایی و خودنمایی، افکار جامعه را به سوی امتیازات ظاهری و زیباییهای جسمی، متوجه خواهد کرد. تمام اینها، آژیر خطر برای جوامعی است که چشمبسته، به تقلید از جوامع غربی میپردازند و بهجای استفاده از تجربههای مثبت آنها، نتایج بد آنان را سرمشق زندگی خود میکنند. قرآن کریم نیز، از این عمل نهی فرموده و میفرماید: «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاَهِلِیَّةِ الأُولَیَ وَ أَقِمْنَ الصَّلَوَةَ وَ ءَاتِینَ الزَّکَوَةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه؛ (احزاب، ۳۳) و در خانههای خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین [در میان مردم] ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید.»

عادیانگاری به بهانه مبارزه با تحجر

رفتار جنسی با همسر، کنشی است که باید در فضای بسیار خصوصی و همراه با رعایت نوعی از شرم و شأن انسانی صورت بگیرد. اما برخی زیر پا گذاشتن خط قرمزها در این زمینه را نوعی شجاعت، شهامت یا حتی نوعی شعور اجتماعی میدانند و عادیسازی موضوع را نشانه پیشرفت. اگرچه روابط زناشویی موضوعی عادی است که در کتاب آسمانی و تعالیم دینی ما هم به آن پرداخته شده ولی از حرمت برخوردار است و لزومی به طرح آن در هر فضا و مرتبهای نیست و لازم است مناسب و سنجیده و با لحاظ کردن حساسیتهای لازم به آن پرداخته شود.

در حالی که این نوع عادیسازی خودش ضربه و آسیب است. اگرچه این ادعا وجود دارد که در غرب برهنگی سبب چشم و دل سیری مردم و عادی شدن موضوع شده اما در کنار بالا بودن آمار تجاوز و سقط جنین، این به ظاهر عادیسازی تبعات فاجعهبار دیگری هم داشته است و آن چشمودلسیری بیش از حد نسبت به جنس مخالف و روی آوردن به همجنس و رواج پدیده کثیف «همباشی» است.

به فرزندان خود بهخصوص پسرها از همان دوران نوجوانی یاد بدهیم؛ «اگر کسی آنها را بهخاطر شرم و حیا نسبت به این موضوع کاملا خصوصی تهدید یا تمسخر کرد یا درباره روابط متعدد و «فتوحات جنسی» خود بهراحتی صحبت کرد آن فرد خطرناک است. کسی که اطلاعات خصوصی دیگران را آزادانه نشر میدهد و تبلیغ میکند یا از روابط خود با دیگران تعریف میکند، چون به حریم دیگران احترامی نمیگذارد، آدم خطرناکی است. چت کردن، رفتوآمد و تنها شدن با چنین آدمی در هر صورت خطرناک است، نه بهخاطر اینکه رابطه زناشویی خطرناک و کثیف است، بلکه به این دلیل که این فرد احترام به حریم دیگران را یاد نگرفته است.»

تماشای تصاویر غیراخلاقی به بهانه زندگی بهتر

پردهها که فرو افتاد به بهانه تقویت زناشویی و بهتر شدن اوضاع زندگی و روابط همسران فیلمهای محرک پورنوگرافی هم تجویز شد. نسخهای از نمایشی بیپرده با هدف ایجاد هیجان و تحریک که گذشته از یدک کشیدن گناه بزرگ نگاه به بدن نامحرم و سایر مشکلات اخلاقی مشکلات بزرگ دیگری را بههمراه داشته و دارد. دکتر هادی غلاممحمدی مشاور خانواده در صفحه رسمی «خراسان» چنین نوشته است:

امروزه تولید فیلمهای غیراخلاقی به یک صنعت پولساز تبدیل شده است که متولیان آن بهدنبال کسب درآمدهای آنچنانی هستند و برای هر گروه سنی برنامهریزی، هدفگذاری و تدوین میکنند. به عبارتی این فیلمها که با هدف کسب درآمد تولید میشوند و سعی در ایجاد جاذبه و هیجانهای مختلف دارند. فیلمهایی که مشاهده آنها عوارض و آثار مخرب بسیار زیادی دارد. در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.

در جلسات مشاوره تبعات ناشی از این کار را دیدم

مشاهده فیلمهای غیراخلاقی تأثیرات فراوانی دارد از جمله اینکه میتواند اعتیادآور باشد و تبدیل به یک عادت منفی شود. قبل از اینکه به تأثیر منفی این اشتباه بر روابط زوجها بپردازم، باید بگویم در طول مدتی که به کار درمان و مشاوره مشغول هستم به اشکال مختلف تبعات ناشی از مشاهده فیلمهای این چنینی را در اتاق مشاورهام دیدم و جدیدترین مورد آن مردی بود که به دلیل اعتیاد به فیلمهای غیراخلاقی به دختر ۱۳ ساله خود تمایل پیدا کرده بود. همچنین نارضایتیهای زوج یا زوجهای که همسرش به این فیلمها اعتیاد دارد هم در جلسات مشاوره کاملا مشهود است و بار روانی منفی که به دلیل اعتیاد رفتاری همسرش تجربه میکند هم موضوع مهمی است.

اما اصلیترین آسیبهای تماشای چنین فیلمهایی عبارتند از:

ایجاد توقعات بالا

از جمله مشکلات مشاهده فیلمهای غیراخلاقی، بالا بردن سطح توقعات همسران از عملکرد جنسی همدیگر است. در این فیلمها انواع عملکردها و رفتارها اتفاق میافتد که در یک رابطه زناشویی ساده بین زن و شوهر اتفاق نمیافتد یا اینکه در فیلمهای مذکور زنان و مردانی به تصویر کشیده میشوند که در فیلم رفتارها و حرکات غیرمعمول دارند که در رابطه زوجین ممکن و میسر نیست. از طرفی از آن جایی که فیلمهای غیراخلاقی در خدمت صنعت پولساز پورنوگرافی هستند، افراد حاضر در این فیلمها با انواع مراقبتها، هزینهها، عملهای زیبایی و... میتوانند به لحاظ ظاهری جذابتر از همسران افراد معتاد به این فیلمها به نظر برسند و زمینه برای ایجاد مقایسه همسر خود با مرد یا زن حاضر در فیلم بنا گذاشته میشود. در واقع این فیلمها معیاری از زیبایی را در ذهن بیننده به وجود میآورند که در واقعیت هیچ زنی نمیتواند به آن دست یابد؛ موضوعاتی که به دلسردی منجر میشود و در نتیجه در بلندمدت، میزان رضایت جنسی زوجها را کاهش میدهد.

کاهش صمیمیت

تماشای چنین فیلمهایی میتواند به بیتفاوتی به زوج یا زوجه، بیارزش دانستن تکهمسری، شک کردن و ارزش قائل نشدن برای ازدواج منجر شود و رابطه زوجها صرفا تبدیل به یک رابطه فیزیکی شود. رابطهای که صرفا در خدمت میل جنسی و حالتهای حیوانی انسان قرار میگیرد و از روح انسانی و لطیف این رابطه میکاهد و باعث میشود که رابطه از طراوت و احساس عمیق دوست داشتن و دوست داشته شدن دور شود و دیگر نتوان برای آن نام عشق را بر زبان آورد زیرا ما میدانیم که عشق از چند مؤلفه تعهد، صمیمیت و شهوت تشکیل شده است.

اعتیاد به رفتار اشتباه

بعد از مدتی؛ تماشای فیلمهای مبتذل تبدیل به عادت دائمی میشود به این معنا که افراد این رفتار را به شکل عادتی انجام میدهند و به عبارتی معتاد به آن میشوند. تصویرسازیهای ناشی از این عادت مخرب هم باعث میشود که در رابطه، فرد به جای توجه به همسر خود به تخیل خود و مردان و زنان موجود در فیلم توجه کند و سعی میکند با تصویرسازی آنها به اوج لذت برسد.

تبعیض جنسی آشکار

زنها صرفا در نقش یک وسیله برای رفع نیاز ظاهر میشوند و در وضعیتی کاملا نامساوی با مردان قرار میگیرند. این امر باعث میشود مرد، همسرش را بهمثابه فردی کماهمیتتر از خود بداند و به چشم ابزاری برای ارضای تمایلات جنسیاش به او نگاه کند. چنین مردی نمیتواند با همسرش رابطهای جز رابطه زناشویی برقرار کند، چرا که شخصیت همسرش را نمیبیند، فقط جسم او را میبیند.

تنوعطلبی و گناه بزرگ

مشاهده افرادی با موقعیتها و حالتهای مختلف در این فیلمها باعث ایجاد تنوعطلبی در زوجها میشود به گونهای که تمایل پیدا میکنند با افراد مختلف وارد رابطه شوند. عاملی که در بلندمدت زمینه را برای فروپاشی رابطه زوجها و ایجاد نارضایتی زناشویی فراهم میآورد. از آنجا که فیلمهای غیراخلاقی گسترده است و فرد در هر بار مشاهده فیلم انواع و اقسام افراد را در رابطه با یکدیگر مشاهده میکند دچار تنوعطلبی در رابطه خود میشود و زمینه را برای خیانت و فروپاشی سیستم خانواده فراهم میشود.

از طرفی مشاهده شده است که تمایل به خودارضایی در مردان و زنان معتاد به مشاهده فیلمهای محرک از دیگر افراد بیشتر است به گونهای که این افراد بهرغم داشتن همسر تمایل دارند خود را با تخیلات راضی کنند و این عمل باعث رنجش و ایجاد ناراحتیهای روانشناختی در همسرشان میشود.

خیانت به بهانه حلالانگاری ممنوعهها

رعایت حقوق جنسی طرف مقابل در روابط اجتماعی ما به شکلی که شخصیت فرد در آن مخدوش نشود از هر چیزی مهمتر است. بههنگام قرار ازدواج زن و مرد متقابلا متعهد میشوند رفتار جنسیشان را طوری تنظیم کنند که شخصیت طرف مقابل عرفا مخدوش نشود اما تمام عوامل و بهانههایی که ذکر شد زمینه را به گونهای مناسب میکند که فرد به بهانههای مختلف سراغ خیانت برود. بسیاری از افراد با ندیدن خط قرمزها و عدم توجه به کدهای اخلاقی و دینی و گاهی هم با سوءاستفاده از آموزههای دینی و قرائت سطحی از این موضوعات مهم که در دین کاملا حدود و شرایط آن مشخص شده، به زندگی زناشویی خود خیانت میکنند. همان دینی که مجوز ازدواج موقت یا مجدد را با شرایطی صادر کرده است اولین توصیهها در پیوند زناشویی را صداقت، اعتماد دوطرفه، مودت، احترام به کرامت انسانی، رعایت حقوق همسر و فرزندان، و... قرار داده است. اولین علامت خیانت به زندگی زناشویی پنهانکاری، دروغگویی، پرخاشگری و خشونت، طرد همسر و فرزند، نادیده گرفتن حقوق جنسی همسر و... است. پس خیانت به همسر نه توجیه دینی و نه علمی دارد.

متأسفانه ما نیز دچار قضاوتهای شتابزده و اشتباه میشویم و به محض شنیدن خبر خیانت مردی موضوع را اینگونه توجیح میکنیم که شاید کم و کاستی از طرف همسرش وجود داشته که شرایط زندگیشان به این اتفاق منجر شده است.

اگرچه که گاهی نیز دقیقا همین طور است. یعنی به هر حال ممکن است برخی رفتارها از سوی زنان اشتباه باشد اما این مجوزی برای تنوع طلبی و چندهمسری نیست و اگر مردی قرار است با رعایت اصول مهر طلبی، استواری بنیان خانواده خودش را استوارتر کند بهتر است به جای انتخاب سادهترین راه و روی آوردن به بیگانه، مرهمی برای مشکلات همسرش باشد.

در پایگاه تخصصی منبرها از زبان شیرین حجتالاسلام فرحزاد آمده است:

یکى از کارهاى مهم آیتاللّه انصارى همدانى این بود که موانع افراد را برطرف مىکرد. ایشان در جلسات زیاد صحبت نمىکرد. حاجآقاى دولابى مىفرمودند: جلسات ایشان جلسات انس و محبت بود. مىنشستند و با آن نفوذ و جذبه روحى که داشتند، موانع را از اهل جلسه و رفقا برطرف مىکردند. در حالات ایشان آمده است که یکى از مشاهیر تهران به خدمت ایشان شرفیاب شده بود تا از ایشان دستگیرى کند. ایشان یک توجهى کرده و فرموده بود: شما خانم خودت را خیلى اذیت مىکنى. حجاب تو این است که ظلم مىکنى. خانمت را در خانه اذیت و آزار نکن تا کارت درست شود. مانع تو این است. وى به تهران برمىگردد و به جاى آزار و اذیتى که قبلا در حق خانمش مىکرد، خم مىشود و دست خانمش را مىبوسد. کسى که در عمرش از این کارها نکرده بود. خانمش متعجب مىشود که این مرد چقدر با محبت شده است!

عزت و کمال و هنر یک مرد این است که خانم و پدر و مادرش را راضى کند. کمال و عزت یک زن هم این است که شوهرش را راضى کند. اماماقرعلیهالسلام فرمودهاند: «لا شَفیعَ لِلْمَرْأَةِ أَنْجَحُ عِنْدَ رَبِّها مِنْ رِضا زَوْجِها»؛ براى زن شفیعى در پیشگاه پروردگارش، نجات بخشتر از خشنودى و رضایت همسرش نیست.

حاجآقا دولابى در این رابطه مىفرمودند: آنقدر به تفرقه بین زن و شوهر حساسم که در خانهاى که زن و شوهر در آن از یکدیگر ناراضى هستند، نمىتوانم بخوابم؛ چون رحمت خدا قطع است و ملائکه آن زن و شوهر را تا وقتى از هم ناراحت و بیزار هستند، لعنت مىکنند و از آنان تبرى مىجویند. وقتى یگانه هستند، نور و رحمت خدا بر سر آنها مىتابد.

مىفرمودند: ادب را از حدیث کسا یاد بگیرید. ادب زندگى کردن را در همین حدیث ببینید. ببینید اهلبیتعلیهمالسلام چگونه به یکدیگر با مهر و محبت خطاب مىکنند: میوه دلم، روشنى چشمم، شافع امتم، صاحب حوضى، اخى، صاحب لوائى. چه تعابیر قشنگى!

خدا یکی و محبت یکی و یار یکی

اما نگاه زیبای رهبر معظم انقلاب فصلالخطاب موضوع چندهمسری است. بخش زن و خانواده (ریحانه) پایگاه اطلاعرسانی رهبر معظم انقلاب فتوا و نگاه معظمله به این مسئله را به شکل مختصر اینگونه بیان میکند.

در نظر حضرت آیتالله العظمیخامنهای بنابر ادله معتبر دینی چندهمسری مردان، مباح اما غیرمستحب است، اما از آنجا که مطابق دلایل قرآنی جواز آن مشروط به اطمینان از رعایت عدالت بین همسران شده است، بنابراین هرگاه از نظر عقلایی عدم تحقق رعایت عدالت بین همسران محتمل باشد، ازدواج مجدد شوهر جایز نیست.

همچنین در نگاه کلان معظمله به خانواده بهعنوان مهمترین نهاد اجتماعی در زندگی انسان و ضرورت شکلگیری خانواده و مراقبت و حفاظت از آن، عواملی در استحکام این بنیان الهی و شکلگیری آن مؤثر است، از جمله: حفظ محبت و اعتماد متقابل زوجین، اصالت نقش مادری و تربیتی بانوان، پرهیز از راه یافتن نگاه مادی به خانواده و تجملگرایی و رقابتهای مادی خانوادهها، ترویج ازدواج آسان و نقش مهم و مؤثر والدین در آن، وظیفه دستگاههای حکومتی و رسانهها در تسهیل امر ازدواج جوانان.

بر این اساس از آنجا که در جامعه و کشور ما ازدواج مجدد مردان غالبا به ضرر استحکام خانواده و موجب تضعیف محبت زوجین و گاه فروپاشی خانواده است، نگاه معظمله به آن خوشبینانه و مثبت نیست و از این روست که این جمله در بیان ایشان تکرار شده است که: «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی.»

فراموشی ارزشها در مسیر حرکت بهسوی مدرنیته

ختم کلام اینکه، تعریف سلامت جنسی نیز مثل اغلب بخشهای سلامت با توجه به شرایط فرهنگی و مذهبی میتواند متفاوت باشد. برخلاف ابعاد دیگر سلامت، تعاریف متعددی برای سلامت جنسی وجود دارد. تنوع فرهنگی و اعتقادی شاید یکی از دلایل این تفاوتها در تعریف سلامت جنسی باشد. سازمان جهانی بهداشت، تعریفی از سلامت جنسی ارائه کرده است. طبق این تعریف، تحقیقات نمیتواند برای همه جوامع، جامع و کامل باشد، هرچند در تعاریف سازمان جهانی بهداشت، تلاش بر این است که تعاریف حتیالامکان با آموزههای فرهنگی، مذهبی و قومی مغایرت نداشته باشد. انجمن علمی سلامت خانواده ایران در راستای مأموریت علمی خود و با بهرهگیری از نظر کارشناسان این حوزه تعریفی از سلامت جنسی ارائه کرده است: «توانایی برقراری رابطه عاطفی و جنسی هدفمند، ایمن و آرامشدهنده با همسر که با لذت، رضایت و ارضای درست و تأمین نیازهای طرفین همراه باشد و هیچیک در معرض اکراه، اجبار، تحقیر، تهدید و خشونت قرار نگیرند. سلامت جنسی در چارچوب باورها و اعتقادات مذهبی تعریف شده و با هنجارهای فرهنگی و قانونی نیز در تضاد نیست و در محیطی سرشار از علاقه، محبت، احترام متقابل و متعهدانه و با رعایت اخلاق انسانی و حفظ حقوق یکدیگر صورت میگیرد.» تعریف فوق میتواند شروع مناسبی باشد تا با ارائه یک تعریف بومی و منطبق با باورهای دینی و فرهنگی با هماندیشی و بهرهگیری از نظر کارشناسان این حوزه تعریفی رسا، کامل و جامع از سلامت جنسی صورت پذیرد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: