فاطمه اقوامی
آغاز یک قصه تلخ...
خبر تلخ بود و غمبار مثل تمام خبرهای تلخی که در طول این یکسال همنشینی با ویروس منحوس کرونا بارها و بارها به گوشمان رسیده است... همه چیز از آنجا شروع شد که گفتند «مهرداد میناوند» و «علی انصاریان» دو فوتبالیست مشهور و محبوب قدیمی که بخشی از خاطرات خوب مشترک ما ایرانیها با هنرنمایی آنها در مستطیل سبز رقم خورده است، از لانهگزینی ویروس کرونا در ریههایشان نفسشان تنگ آمده و در بیمارستان بستری شدند... با انتشار خبر، دلشورهای عجیب به جان جامعه افتاد. همه فارغ از دعواها و کریخوانیهای قرمز و آبی دل نگران دست به آسمان بلند کرده و شفای این دو فوتبالیست مردمی را طلب کردند اما خواست و اراده خدا جور دیگر رقم خورد... اول از همه این مهرداد میناوند بود که در جدال با غول بی شاخ و دم کرونا مغلوب میدان شد و بار سفر بست و از میان ما رفت... حالا همه منتظر بودند با خبر خوش بهبودی علی انصاریان هم دل خودشان شاد شود هم دل مادر... مادری که علاقه فرزندش به او و رابطه صمیمی میانشان زبانزد خاص و عام بود و همه از آن خبر داشتند اما این بار هم چرخ زمانه بر وفق مراد نگشت و این فوتبالیست مادردوست که در هنر هم دستی داشت درست در روز مادر، به رفیقش پیوست و غمی دوباره به دل مردم سرزمینمان نشاند...
همه داغدار بودند، حتی آنان که از نظر فکری و منش رفتاری با آن دو فوتبالیست سفر کرده اشتراکات اندکی داشتند، خودشان را صاحب عزای این غم مشترک میدانستند... فضا، فضای همدلی بود و جامعه به یک تسلی همگانی نیاز داشت... به ذهن کسی خطور نمیکرد در این میان کسانی پیدا شوند که بخواهند روی غم ملت موجسواری کنند و برای رسیدن به مقصود منفور خویش مرگ قهرمانانشان را هم به بازی بگیرند اما خب سلبریتیها با بقیه متفاوتند!.... آنها برای خودنمایی و زخم زدن به شرافت و آبرو و حیثیت میهن از هیچ فرصتی نمیگذرند حتی اگر این فرصت درپی غم دیگری مهیا شده باشد... سیاهنمایی و ریختن آب به آسیاب دشمن نقشی است که آنها در اجرایش تبحر فراوان دارند... در سناریوی اخیر هم آنها به خوبی از ایفای نقششان برآمدند و حقا و انصافا لایق دریافت سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل دشمن هستند... بیایید درباره این هنرنمایی جدید و البته گافهای بیشمارش با هم کمی با هم صحبت کنیم.
باز هم سلبریتیها افاضات فرمودند...
قبل از هر سخن و کلام و نقدی بگذارید چرخی بزنیم در صفحات مجازی سلبریتیها و ببینیم افاضات جدید آنها پس از درگذشت این دو فوتبالیست مشهور چه بوده که خون بسیاری از مردم را به جوش آورده و از سلبریتیها ناامیدشان کرده است. البته در همین ابتدای راه مشخص کنیم که ما حساب هنرمندان میهن و آنان که در جهت اعتلای ایران و ایرانی از زبان هنر بهره میگیرند را از این جماعت جدا کرده و میدانیم که آنان نیز دلشان خون است.
بانو زلیخا تعریفی جدید از شهید ارائه میدهد...
«کتایون ریاحی» یکی از بازیگرانی است که خیلی زود وارد عمل شده و با دادن لقب «شهید واکسن»! به علی انصاریان و مهرداد میناوند سعی کرد مانند نقش خود را در زمینه سیاهنمایی و تخریب چهره نظام به خوبی ایفا نماید. البته این بازیگر محترم عنوان نکردند چرا زمانی که «شهید فخریزاده» دانشمندی که همراه تیم تحقیقاتیاش مجدانه به دنبال ساخت واکسن ایرانی بودند، به دست عوامل رژیم صهیونیستی در خون خود غلطید، رگ غیرت ایشان ورم نکرده و به خودشان زحمت ندادند با انتشار پستی به این قضیه واکنش نشان داده و لقب شهید واکسن ـ که در حقیقت فقط برازنده شخصی چون شهید فخریزاده است ـ را به ایشان عطا کنند؟!1
از طرفی وقتی همین چند وقت قبل برای خود جشن تولد ترتیب داده و بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی، در کنار مهمانان مشغول ژست گرفتن برای عکاسی بودند، نگرانی واکسن و خبر ابتلا و رسیدن به درجه شهادت من درآوردی خودشان را نداشتند؟! 2
هرجا صحبت از سیاهنمایی است، نام مهناز میدرخشد!
مگر میشود صحبت از سیاهنمایی علیه نظام باشد و خبری از «مهناز افشار» در میان نباشد؟! او که هنوز درباره اتفاقات زیادی مثل چگونگی ورود شیرخشکهای آلوده توسط همسر سابقش به کشور توضیحات قابل قبولی به مردم ارائه نداده و هنوز تهمتهای بی پایه و اساس قبلیاش که کذب بودن بسیاری از آن برملا شده، از خاطرها نرفته بار دیگر به میدان آمده و با انتشار توئیتی به قضیه فوت علی انصاریان واکنش نشان داد. افشار با لحنی بدور از ادب دعاهای مادر دلسوخته انصاریان و دیگر مردم سرزمینش را به تمسخر گرفته، مسئولین نظام را به سیاسی کردن قضیه واکسن متهم میکند و مرگ مردم را به گردن نظام میاندازد! 3
کاش مهناز افشار توضیح میداد چرا یکبار هم که شده به جای حمله به سوی نظام، در باب تحریمهای ظالمانه کشورهای غربی که خود او در حال حاضر در یکی از آنها روزگار میگذراند، صحبتی به میان نیاورده و برای آنها خشمگین نشده است؟!
مطلب مهمتر اینکه خود ایشان که خوشبختانه از سیاسیبازی مسئولین در باب واکسن کرونا بدور هستند و موطن دیگری برای خود اختیار کردهاند که حتما به وفور در آن واکسن یافت میشود، چرا واکسن دریافت نکردهاند؟! البته او خواسته در این زمینه توضیحاتی ارائه دهد اما به جای توضیح، گاف داده است! او در ابتدا در پاسخ به سؤال یکی از کاربران که از او پرسیده: «اگر (واکسن) خریدیم میایی ایران به عنوان اولین داوطلب روت آزمایش بشه؟» گفته: «اینجا زدم با اجازه» 4 اما فقط چند روز بعد در جواب کاربر دیگر خلاف مطلب اعلام کرده «واکسن نوبت ما نرسیده اول سالمندان تا بعد ببینیم چی میشه؟» 5
خب تا همین جای ماجرا جالب است که چطور در آن سوی دنیا که مهد تولید و خرید تنها واکسنهای مورد تأیید سلبریتیهاست هنوز نوبت به خانم افشار نرسیده اما در ایران باید زودتر از اینها به ورزشکارانی چون مرحوم میناوند و انصاریان واکسن تزریق میشد تا اینگونه از دست نروند! خدایی سلبریتیها چطور زیر بار این همه تناقضگویی جان سالم به در میبرند؟!
در آخر حیف است توجیه مهناز افشار درباره این دروغگویی علنی را نخوانیم. 6
غیر از نظام جمهوری اسلامی، خدا هم مقصر است!!!
سلبریتیهای پرمدعای ما کارشان به آنجا رسیده که تنها نظام را با انواع تهمتها و افتراهای خود مورد هجمه قرار میدهند بلکه خدا را هم مقصر دانسته، نعوذ بالله او را متهم به ضعیفکشی میکنند و از او طلبکار میشوند!! حتی پا را از این فراتر گذاشته و به کفرگویی روی آورده و وجودش را منکر میشوند! 7، 8، 9
واکسن معتبر از دیدگاه تخصصی سلبریتیها!
در مرحله اول جنگ روانی، سلبریتیها با هشتگ #واکسن _ بخرید به میدان مبارزه با نظام وارد شدند. چندی بعد که دیدند تیرشان به سنگ خورده و فهمیدند نظام خودش جلوتر از فرمایشات آنها در کنار تولید واکسن داخلی، بحث واردات واکسن را از روسیه شروع کرده، تغییر مسیر داده و این بار هشتگ #واکسن_معتبر_بخرید را در صفحات مجازی خود نشر میدهند. حالا اینکه سلبریتیها چطور به چنین تخصصی دست یافتهاند که جلوتر سازمانهای جهانی به معتبر بودن با نامعتبر بودن واکسنی پی میبرند، از معادلات چند مجهولی است که بیشک ارتباط خوب نظام با کشور روسیه یکی از پایههای اساسی این معادله است.
همین طور که جلو برویم به احتمال زیاد سلبریتیها هشتگ میزنند #از_ اون_ واکسن_ معتبرا_که_ اول_ اسمش_فایزره_ از_ اون_ کشوره_ بخرید_ که_ ما_ سلبریتیها_خیلی_ دوستش_ داریم!
مریم بوبانی از جمله سلبریتیهایی است که با این هشتگ مطالبی را در صفحه مجازی خود منتشر ساخته است. یکی از کاربران در پاسخ به گفتههای او نوشته است: 10، 11
جیغ و اشک و فریاد...
یکی دیگر از سلبریتیهای همیشه در صحنه پرستو صالحی است که برای هر موضوع با ربط و بیربطی نسخه صادر میکند و از هیچ تلاشی برای سیاهنمایی وضعیت ایران و ضربه زدن وجهه نظام مقدس جمهوری اسلامی دریغ نمیورزد البته بگذریم که او یک سلبریتی تاریخ گذشته است و در حال حاضر در هیچ یک از عرصههای نمایشی فعالیتی ندارد و خودش هم در قسمت معرفی صفحه شخصیاش از عنوان بازیگر سابق استفاده کرده است ولی در اظهارنظرهای بی پایه و اساس چیزی از دیگر سلبریتیها کم ندارد. او چندی قبل در پستی مردم ایران را به بچه یتیمی تشبیه کرد که با حسرت به دست در دست پدر داشتن بچه همسایه نگاه میکند! او نوشته مردم اخبار کشورهای دیگر را میبینند و حسرت میخورند! پرستو صالحی از این حسرت نوشت اما هیچوقت از افتخار تولید واکسن ایرانی سخنی به زبان نیاورد و به طور کلی ندیدهاش گرفت چرا این دست از سلبریتیها به صورت کلی چشمشان به دست بچه همسایه است و مرغ آنها برایشان غاز است! 12
اما او در پی فوت علی انصاریان دست به ابتکار جالبی زده و سنت جدیدی به دایره ادا و اطوارهای سلبریتیها را اضافه کرده است! پرستو صالحی با پس زمینه یک آهنگ غمناک بدون آنکه حرفی بزند چشم در چشم دوربین دوخته و اشک میریزد تا همگان بدانند او غمگین است! فقط معلوم نیست در آن لحظات چطور به ذهنش رسیده که از گریههای خود فیلم تهیه کند و با دیگران به اشتراک بگذارد؟! آن قدر این حرکت غیر عادی است که مردم هم به آن واکنش نشان داده و در پیامهای مختلف چنین کاری را زیر سؤال بردهاند. 13، 14، 15
اما الحق و الانصاف هیچ کدام از این واکنشها به پای واکنش اعجابانگیز سحر زکریا نمیرسد! او که مدت زمان زیادی است به کاری دعوت نشده و مدام در حال اعتراض و گیر دادن به این و آن است پس از فوت علی انصاریان در حالیکه از عمق وجود فریاد میکشد! از خستگی خودش سخن گفته و از این شکایت میکند که چرا فقط باید هنرمندا و ورزشکاران ایرانی جان خویش را بابت کرونا از دست بدهند! اولا چرا برای کادر درمان که مخلصانه در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند و بسیاری از آنها جان خویش را در این راه از دست دادهاند، چنین فریادهایی زده نشد؟! چرا آن زمان که آمار کرونا سر به فلک گذاشته بود و مردم ایران مثل تمام مردم جهان در جدالی نابرابر با ویروس کرونا زمینگیر شده و آمار مرگ و میر به طرز وحشتناکی بالا رفته بود خبری از این جیغهای گوشخراش خانم بازیگر نبود، نکند خون سلبریتیها رنگینتر از بقیه است که خانم بازیگر اینگونه شاکی شده و فریاد اعتراض سر میدهد؟! دوما خانم بازیگر یا جاهل است و نمیداند کرونا برایش سلبریتی ایرانی و خارجی فرق ندارد و هر جا دستش برسد قربانی میگیرد یا مغرضانه و با قصد و نیت قبلی فقط از مرگ و میر کرونایی سلبریتیهای وطنی مینالند. به هر حالت که بوده توجه سحر زکریا را به اسامی برخی از سلبریتیها آن ور آبی که جان خویش بر اثر کرونا از دست دادهاند، جلب میکنیم:
لری کینگ / مجری سرشناس سیانان
لی فیرو / بازیگر فیلم «آروارهها»
جی بندیکت / بازیگر «شوالیه تاریکی برمیخیزد»
والاس رونی / ستاره موسیقی آمریکا ـ برنده جایزه گرمی
اندرو جک / بازیگر بریتانیایی جنگ ستارگان و ارباب حلقهها
روی هورن / ستاره گروه سرشناس «زیگفرید اند روی»
بیجی هوگ / بازیگر ایرلندی سریال بازی تاج و تخت
آدام شلزینگر / خواننده آمریکایی ـ برنده امی، گرمی و نامزد اسکار
کارول ساتن / بازیگر فیلم اسکاری the help
اصلانبک فیداروف / قهرمان کشتی اوکراین و برنده مدال طلای المپیک
اینو کجای دلمان بگذاریم؟!
اما در میان غوغای واکنشها
نمیخواهید نگاهی به اصل ماجرا هم داشته باشید؟!
خداوند بیامرزد مهرداد میناوند و علی انصاریان را و روحشان را شاد گرداند که روزگاری دل ملت را به واسطه افتخارآفرینیهایشان شاد میکردند و پرچم جمهوری اسلامی ایران را در میادین ورزشی بالا نگه میداشتند. همه به واسطه آن خاطرات خوب و اخلاق خوبی که در برخورد با مردم و رسیدگی به حال قشر ضعیف از آنها دیده و شنیدهایم احترام ویژهای برایشان قائلیم و غم بزرگی بابت از دست دادنشان بر دل داریم که هموطن ما بودند و جانشان عزیز... از طرفی دوست آنچه رخ داده را نداریم به اصطلاح نبش قبر کنیم و دنبال مقصر بگردیم که این ویروس گاهی مقصر و غیر مقصر نمیشناسند و یکدفعه چون بلایی ناگهانی بر سر افراد آوار میشود اما نمیتوان چشم بر حقیقت هم بست... آیا سلبریتیهایی که حنجر خویش را پاره کرده و فریاد وامصیبتا سر دادهاند یکبار شد واقعبینانه به این رخداد تلخ نگاه کنند و سُرنا را از سر گشادش نزنند؟!
همه میدانیم و شواهد قضیه هم مؤید آن است که از همان روزی که این دو فوتبالیست بزرگوار در برنامهای به مناسبت برگزاری دربی بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی شرکت کردند به این بلا گرفتار شدند و روزهای سختی را از سر گذراندند که متأسفانه پایان ناخوشایندی هم برایشان رقم زد. در لحظاتی از آن برنامه و در حالیکه انصاریان و میناوند بدون ماسک در فاصله نزدیک بهم نشستهاند، مهرداد میناوند درباره حال بد خود صحبتهایی میکند که البته چندان مورد توجه واقع نمیشود و برنامه به همان روال سابق ادامه پیدا میکند. حتی بعدها خبرها حکایت از آن داشت که به غیر از این دو نفر باقی عوامل آن برنامه هم به این ویروس مبتلا شده و شرایط بدی را تجربه کردهاند.
از طرفی دکتر «محمدرضا هاشمیان» پزشک معالج میناوند در یک برنامه تلویزیونی در شبکه افق مدعی شد این پیشکسوت پرسپولیس در روزهای ابتدایی ابتلا به کرونا با او تماس داشته است. هاشمیان گفت: یک روز مهرداد میناوند با من تماس گرفت و گفت که نتیجه آزمایش کرونایش مثبت شده است و من هم گفتم یکی از داروهایی را که میتواند به او کمک کند، مصرف کند و سریعا خود را به بیمارستان برساند که به این حرف من توجه نکرد.
او در ادامه افزود: البته ۲۴ ساعت بعد با من تماس گرفت و گفت شرایطم عادی شده و به حالت قبل برگشته است و مشکل خاصی ندارم اما بعد از چند روز بی خبری، مهرداد زمانی که با من تماس گرفت حتی از لحن صدایش هم نمیتوانستی تشخیص بدهی که او مهرداد میناوند است یا خیر؟
دکتر هاشمیان در ادامه توضیحات خود گفت: متأسفانه کووید ۱۹ بیست درصد از ریههای میناوند را درگیر کرده بود و زمانی که به او گفتم هرچه سریعتر به بیمارستان مسیح دانشوری مراجعه کند، اما او خودداری کرد و گفت به آنجا نمیروم، زیرا میترسم بیماریام تشدید شود.
وی در پایان با اشاره به این موضوع که بعد از مدتی از طریق علی پروین مطلع شده مهرداد میناوند به بیمارستان لاله مراجعه کرده و در آنجا بستری است گفت: این موضوع بسیار دیر بود و شرایطی را ایجاد کرد که به نوعی میشد گفت کار از کار گذشته بود.
البته این ادعایی است که دکتر هاشمیان مطرح کرده و باید درباره صحت و سقم آن بحث و بررسی شود مخصوصا که حواشی پیرامون نوع طبابت ایشان هم زیاد است اما سلبریتیها خوب است از زبان کسانی چون دکتر هاشمیان ـ که در زمینه تهیه واکسن نظرات مشابهی با آنها داردـ این صحبتها را بشنوند و بعد عقیده کارشناسانه! خود را ابراز نمایند.
کسی جلوی تاخت و تاز این سلبریتیها را بگیرد!
کرونا درد مشترک این روزهای جهان است، شاید هیچکس را پیدا نکنید که در این دوران کرونایی غم از دست دادن عزیز را تجربه نکرده باشد. مردم ایران هم از این قضیه مستثنی نیستند و متأسفانه در این چند روز اخیر به یکباره دو داغ دیدند و همگی به سوگ نشستند اما واکنشهای سلبریتیها بیشتر از آنکه از غم دلشان حکایت کند، نوعی عقدهگشایی به نظر میآمد، انگار فوت این دو فوتبالیست مشهور فرصت خوبی در اختیارشان قرار داده بود تا بر طبل مخالفت همیشگی خود بکوبند و همسو با دشمن و رسانههایش تصویری سیاه از ایران ارائه دهند. آنها جاهلانه یا عامدانه این مطلب را ندیده میگیرند که در کشورهای دیگر قضیه واکسیانسیون تازه اول راه است. براساس گفته علیرضا وهابزاده مشاور وزیر بهداشت از حدود 8 میلیارد جمعیت جهان تقریبا 1 درصد واکسن کرونا دریافت کردهاند که اکثر آنها هم تک دوز بوده و عملا ایمنی ایجاد نمیکند و نمیتواند از مرگ کسی جلوگیری کند. در ضمن در همه دنیا این سالمندان ، گروههای خاص و کادر درمان هستنند که در اولویت دریافت واکسن قرار گرفتهاند یعنی اگر حتی بر طبق فرمایشات سلبریتیها و در بهترین حالت و فارغ از همه تحریمهای ظالمانه آمریکا و کشورهای اروپایی ما تا الان واکسن وارد کرده بودیم مطمئنا هنوز نوبت به کسانی چون علی انصاریان و مهرداد میناوند نرسیده بود که بخواهد از اتفاق تلخ پیش آمده جلوگیری کند. بگذریم از اینکه واکسن مورد علاقه سلبریتیها یعنی همان فایزر یا مدرنا چندان خوشنام در سطح جهان نیست و براساس مشکلاتی که به وجود آورده با دیده تردید به آن نگریسته میشود.
از سویی عکسهای منتشر شده از رعایت پروتکلهای بهداشتی در جشنواره فجر و دیگر گعدهها و دورهمیهای هنرمندان نشان میدهد واکنشهای آنان ریشه در دلسوزی برای ملت ندارد بلکه اهداف دیگری را دنبال میکند. مثلا شاید به گفته پیام طبرسی عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا سلبریتیها میخواهند با این حرفهای غیر تخصصی که باعث نگرانی مردم هم میشود،در اولویت واکشن قرار بگیرند.
کاش یکبار برای همیشه قوه قضاییه به این مسأله ورود کند و تکلیف این اظهارنظرهای غیر تخصصی سلبریتیها را روشن کند تا اینگونه با احساسات مردم بازی نکنند.