مریم کمالی نژاد
محمد، پسرکوچولویی است که وقتی کنترلش را از دست میدهد، والدینش مثل هر والد دیگری بسیار ناراحت شده و از ناراحتی دست و پایشان را اغلب گم میکنند. صورت کوچک محمد، از خشم و عصبانیت سرخ میشود، دندانهایش را به هم میفشارد، درست مثل حیوانی که بخواهد به طعمهاش حمله کند، بعد چشمهایش غرق اشک میشود، با صدای بلند و به همراه جیغ و فریاد شروع به گریه کردن میکند.
والدینش آنقدر وحشتزده میشوند که گاه برای آرام کردن محمد، دست به کارهایی میزنند که هیچ اعتقادی به آن ندارند، مثل سیلی زدن به بچه برای خاموش شدن، یا تکان دادن شدید او برای اینکه به خودش بیاید، یا حتی تسلیم شدن در برابر خواستهاش و در اختیار قرار دادن هر آنچه که بخواهد.
اغلب ما گمان نمیکنیم که خشم و بحرانزدگی یک بچه چند ساله بتواند ما را وحشتزده کرده و از کوره به در ببرد، اما در واقعیت اغلبمان وحشت میکنیم. ما در این یادداشت میخواهیم راهکارهایی را با هم مرور کنیم که در چنین مواقعی به کار میآید، قبل از اینکه دست به هر اقدام دیگری بزنیم.
نبض من، دست تو نیست
نباید اجازه دهید که نبض شما دست کودکتان باشد، نبض شما همان دکمه ایست که با فشار دادنش کودک میتواند شما را از کنترل خارج کند. حال این خارج شدن میتواند به عصبانیت، شرم یا احساساتی شدن بینجامد.
اگر کودک ببیند میتواند شما را از کنترل خارج کرده و آرامش رفتاریتان را به هم بریزد، میفهمد که نبض شما را در دست گرفته است.
محمد عصبانی است، گریه و فریاد را از سر گرفته، به پدرش حمله ور شده و دست و پایش را در هوا تکان میدهد، معلوم است که والدینش جلوی مهمانها حسابی خجالت زده شده اند، نمیتوانند خودشان را جمع و جور کنند و ذهنشان یاری نمیکند که در چنین شرایطی باید چه رفتاری داشته باشند.
چه چیزی محمد را عصبانی کرده است؟ اینکه او نمیتواند بپذیر همبازیاش دارد با خانوادهاش به خانهشان برمیگردد. محمد تقاضا دارد که همبازی امشب را خانه آنها بماند. بچه حسابی عصبانی است.
در مواقعی که کودک عصبانی است سعی نکنید برای او دلیل بیاورید، چون مراکز بالاتر قشر مغز در چنین شرایطی به خوبی کار نمیکنند. اما چه کار باید کرد؟
راه درست این است که شما عصبانی نشوید. عصبانیت در برابر عصبانیت چیزی را درست نخواهد کرد. کنترلتان را از دست ندهید. نفس عمیق بکشید و بدانید که درست از کودک استدلالهای شما را در شرایط بحرانی نپذیرفته و درک نمیکند اما همدلی و کلمات را خوب متوجه میشود؛ «میدونم که دلت میخواهد دوستت امشب اینجا بمونه و چون داره میره تو ناراحت و عصبانی شدی، اما من بهت کمک میکنم آروم بشی، من اینجام»
مشخص است که کودک پس از شنیدن این جمله، تبدیل به یک فرشته آرام و مؤدب نخواهد شد و این خواسته زیادی است. کلمات چوب جادویی نیستند؛ اما او خیالش راحت میشود که شما احساساتش را درک میکند. و وقتی این مسئله چند بار تکرار شود، کودک یاد میگیرد چطور احساساتش را بیان کند، چطور خودش را آرام کند، و خیالش راحت است که شما کنارش هستید.
بیخیال نشوید
آنقدر گریه کند تا حوصله اش سر برود؛ برخی والدین میگویند: بگذار آنقدر گریه کند تا حوصلهاش سر برود، متأسفانه ماجرا به همین جا ختم نمیشود، فریاد کشیدن و گریههای طولانی، حتی به جسم کودک هم آسیب میزند. بنابراین لازم است خیلی سریع کودکتان را آرام کنید.
چه کنم؟
وحشتزدگی والدین در شرایطی که کودک کاملا از کنترل خارج شده، قابل درک است. هر والدی هم برای بازگرداندن فرزندش به آرامش، روش خودش را دارد که اغلب هم مشترک است، به برخی از این روشها اشاره خواهیم کرد:
1ـ فرزندتان را رها نکنید
کودکتان را رها نکنید که خودش، بهتنهایی خودش را آرام کند. برخی از والدین روششان این است: کودک درمانده و عصبانی را میاندازند توی اتاق، در را قفل میکنند و میگویند: هر وقت آروم شدی بگو من بیام صحبت کنیم. تصور هم میکنند با گفتن «صحبت کنیم» یک تربیت مدرن را در پیش گرفته اند. کودکی که در موقعیت بحرانی و خشم، تنها رها میشود، نهتنها نمیتوان خودش را آرام کرده و کنترل کند، بلکه احساس رها شدن و تنها ماندن هم دارد.
2ـ به مغز کودک کمک کنید
ممکن است کودک شما، از آن بچههایی باشد که مدام دچار عصبانیت میشود و رفتارهایی که توصیف کردیم را روزی چند مرتبه تکرار کند. این کودکان دچار مشکلات پردازش حسی هستند. در چنین شرایطی میتوانید به علایق کودکتان مراجعه کنید. به طور مثال او را به مشت زدن به یک جسم تشویق کنید یا در آغوش گرفتن یک عروسک نرم، دوچرخهسواری را پیشنهاد کنید یا از شنا کردن و دوش گرفتن کم بخواهید تا کودک آرام شود.
3ـ کودک گرسنه نماند
ممکن است یادمان نباشد که به کودک میانوعده ندادهایم، همین که او ناهارش را خورده است، توقع داریم تا زمان خورد شام، دوام بیاورد. در حالیکه کودک بسیار تحرک دارد و دچار گرسنگی و افت قند خون میشود و کنترل اعصابش را از دست میدهد. این مسئله در مورد بزرگسالان هم صادق است. برخی از ما ضعف اعصابمان، نتیجه افت قند خون است، اما هنوز که هنوز است این مسئله را نمیدانیم. به هر حال خوب است که کودک با میانوعدههای سالم و مقوی پذیرایی شود؛ میوه، نوشیدنی و...
4ـ خواب کافی
کودکان معمولا در مقابل خوابیدن مقاومت نشان میدهد که دلایل متفاوتی دارد و در متنی جداگانه به آن پرداختهایم. آنچه قابل توجه بوده، دقت به زمان خواب کودک است. کودکی که شببیداریهای مکرر را تجربه میکند، زودتر از کنترل خارج میشود. در واقع اولین قدم برای کنترل کودک و مدیریت او، رفع اختلالات خواب است.
5ـ نفس بکش
تمرین نفس عمیق کشیدن، کاری ساده است که به کنترل رفتار کمک میکند. به کودک تان آموزش دهید وقتی ناراحت و عصبانی است سه بار نفس عمیق بکشد. برای اینکه حواسش را جمع و کار را برایش هیجانانگیزتر کنید به او بگویید که انگشتهایش را جلوی دهانش بگیرد و هر انگشت را یک شمع تولد فرض کند، حالا تمام هوا را به داخل ریههایش بکشد و عمیق و محکم هوا را بیرون بدهد تا شمع خاموش شود.
6ـ بچههایی که مستعد عصبانیت هستند، نیازمند وسیله یا خوراکی یا هر چیزی اند که آنها را آرام کند. پس سعی کنید این وسایل را با خود داشته باشید که در مواقع مورد نیاز از آنها استفاده کنید.
مطمئن باشید که تمام نکاتی که گفته شد نیازمند بارها تمرین و تکرار است و یک شبه به نتیجه نخواهد رسید، پس مثل هر زمان دیگر در مسیر تربیت و کمک به کودکتان صبور و آرام باشید.