حجت الاسلام و المسلمین عاملی
هر جایی که مناسب شأنت نیست بنشین. آقا رسولالله «يَجْلِسُ حَيْثُ يَنْتَهِي بِهِ الْمَجْلِس» مینشست هر جایی که مجلس در آنجا به پایان میرسید. یعنی جایی که از آنجا به بعد دیگر کسی نبود بنشیند. پیغمبر خاتم. و اصحاب میدانستند که اگر بگویند نه، بلند شو بیا ناراحت میشود. به همین دلیل این کار را نمیکردند. نمیگفتند یا رسولالله بلند شو بیا بالا بنشین. ببینید چقدر مشکل را حل کرد. جایی بنشین که در مناسب شأنت نیست. اگر بنشینی خدا میگوید من مشتری هستم. به ملائکه خودم دستور میدهم برای تو دعا کنند. دعای خودت مستجاب نیست. دعای ملائکه مستجاب است. بخشی از مشکلات را حل کرد. بحثی میکند که به جایی نمیرسد. بحث سیاسی است. هر چقدر بحث کنی به جایی نمیرسی، کینه و کدورت بیشتر میشود. آنجا میگوید اگر یک کلمه حرف بزنی حرام است. به آن مراء میگویند. در قرآن هم میخوانید: «فَلا تُمارِ فيهِمْ إِلاَّ مِراءً ظاهِرا» (کهف / 22) اصحاب کهف چند سال در غار ماندند؟ کی میداند؟ یکی بگوید 30 سال میگوید از کجا میدانی؟ بگوید 400 از کجا میگوید؟ بحث به جایی نمیرسد. گفت اینجا وارد نشو. به ملانصرالدین گفتند وسط زمین کجاست؟ گفت همین جا که من ایستادهام. گفتند از کجا میگویی؟ گفت اندازه بگیر. به جایی نمیرسد. امیرالمؤمنین یک کسی گفت که از آسمان سؤال کرد: هرچه میخواهید از من سؤال کنید. یک کسی بلند شد گفت یا امیرالمؤمنین موهای سر من چند تا است؟ هر چقدر بگوید به جایی نمیرسد. بسمالله بیا بشمار. مگر میشود؟ حضرت گفت که آن را خبر نمیدهم ولی خبر میدهم که در خانه تو یک بچهای داری که از آن بچه یک تعبیری کرد. من تعبیر نمیکنم. فرزندم حسین را میکشم. اما آن را به شما میگویم. مراء را حرام کرده است«. اتْرُكِ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحِقّا» بسیاری از مشکلات، دعوا مرافه حل شدند. این جزو تکالیفی است که ما آن را تعطیل کردیم. یکجا است که احساس کردیم. من شخصا با کسی که میخواهم صحبت کنم، ببینم که روحیه نپذیرفتن دارد امکان ندارد در آن باب با او صحبت کنم. اصلا حرف نمیزنم. چرا؟ وارد مراء میشوی. آقای اشتهاردی میگفت من با آقای آسید احمد خوانساری درس میخواندیم، یک بار که در درس سؤال میپرسیدیم جواب میداد. در همان موضوع یک بار هم میپرسیدیم ساکت میماند. میگفتیم آقا جواب بدهید. میگفت میترسم مراء شود.
*******
یا حرف خوب بزن یا سکوت کن
حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی
بعد از رحلت خاتمالنبیین شخصی آمد خدمت حضرت زهراسلاماللهعلیها یک سؤال جالبی کرد. گفت شما دختر پیامبر هستی، در خانه پیامبر بود، عزیز پیامبر بودی، پاره تن پیامبر بودی. «هل ترك رسولاللّه ـ عندك ـ شيئا تطرفينيه؟» آیا پیامبر یادگاری برای شما نگذاشتند که بهصورت یک هدیهای، تحفهای به من بدهید؟ خیلی جالب است. از دختر پیامبر، پاره تن پیامبر، نزدیکترین شخص به خاتمالنبیین میگوید یک حرف تحفهای که ما نشنیده باشیم، کسی نشنیده باشد. با سلیقه بود. گفت یک حرفی بشنوم که هیچکس از پیامبر نشنیده باشد. «فقالت» حضرت زهراسلاماللهعلیها به یکی از بانوانی که در خدمت حضرت بودند فرمودند که «هات تلك الحريره» دنبال یک پارچهای میگشتند که در آن پارچه یک جملهای نوشته بودند. فرمود آن را برای من بیاورید. آن شخص میگوید: «فطلبتها، فلم تجدها» هرچه گشتم پیدا نکردم. «فقالت» وقتی او گفت من گم کردم، نمیدانم کجا گذاشتم این پارچهای که در آن مطلبی بوده، حدیثی از پیامبر بوده، نمیدانم کجاست. «فقالت ويحك» وای بر تو. «اطلبيها» آن را پیدا کن. «فإنّها تعدل عندي حسنا و حسينا» بهاندازه حسن و حسین این برای من عزیز بوده است. این تعبیر خیلی مهم است. حضرت زهراسلاماللهعلیها مبالغه نمیکند. چه جملهای است؟ چه کلامی است؟ چه تعبیری است؟ چه آموزهای است که حضرت زهراسلاماللهعلیها میفرماید بهاندازه حسن و حسینم من برای آن ارزش قائل هستم. میتوانیم بفهمیم؟ این بانوانی که در خدمت حضرت بود بیشتر نگران شد و رفت به هر شکلی بود این پارچه را پیدا کرد. حالا چه بود؟ در پارچه از زبان پیامبر حضرت زهراسلاماللهعلیها نوشته بود که پدرم فرمود: یک، «ليس من المؤمنين من لم يأمن جاره بوائقه» مؤمن نیست کسی که همسایه از آزارش در امان نباشد. «من كان يؤمن باللّه و اليوم الآخر، فلا يؤذي جاره» اگر کسی به خدا و رسول ایمان دارد همسایه آزاری نکند. دو، «من كان يؤمن باللّه و اليوم الآخر، فليقل خيرا، أو يسكت» اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید یا حرف خوب بزنید یا سکوت کنید. این دو جمله. پس ببینید طرف آمده به حضرت زهراسلاماللهعلیها میگوید یک تحفه به من بده، یک هدیه به من بده، یک چیز تازهای به من بده که از پدر شنیده باشید، یادگاری از پدر باشد. حضرت میفرماید: روایتی، جملهای که «تعدل حسنا و حسینا». تعدل معادل حسن و حسین چیست؟ دو جمله. یک، مردمآزار نباشید، همسایهآزار نباشید، دو یا حرف خوب بزنید یا سکوت کنید. «فلیقل خیرا او یسکت» شاید الان بینندگان عزیز بگویند ما فکر کردیم با این مقدمات حضرت زهرا چه میخواهد یادگاری بدهد، تحفه بدهد. باور کنید یک بخش عمدهای از مشکلات زندگی ما همین جمله است. «فلیقل خیرا او یسکت» یا حرف خوب بزن یا سکوت کن. باور میفرمایید ما دهها، صدها حدیث داریم راجع به اینکه مواظب کلامتان باشید. یکی از علما کتاب نوشته منشأ صدها گناه را را زبان بیان کرده است. ما این را ساده میگیریم. الان اگر به یک کسی بگویند یک دستور اخلاقی، یک سیر و سلوکی، مقامات معنوی، چه میخواهد بگوید؟