کد خبر: ۵۷۰۳
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۰
پپ
سلطه انگلیس بر فعالان اقتصادی طی جنگ جهانی اول
صفحه نخست » زیرگذر تاریخ



عاطفه میرافضل

مطالبی که در این گزارش آمده‌اند، از مجموعه نامه‌های تجارت‌خانه «حاجی رحیم اتحادیه ابن حاجی لطف‌علی اتحادیه و پسران» تهیه شده است. متأسفانه، چون مقداری از آن‌ها در طول زمان از بین رفته، جزئیات قضیه تا حدی مبهم است، ولی چه بسا با رجوع به بایگانی سفارت یا وزارت خارجه انگلیس، بعضی از این نقایص برطرف شود.

فهرستی که به لیست سیاه ایران معروف بود، فهرستی بود که انگلیسی‌ها در دوران جنگ جهانی اول تهیه کردند و شامل نام عده‌ای از تجار ایرانی و شرکت‌های خارجی و داخلی بود که با دشمنان انگلیس، به‌خصوص آلمانی‌ها، معاملاتی داشتند.

اشخاصی که اسامی‌شان از فهرست حذف می‌شد، یا از در سازش با انگلیسی‌ها درآمده بودند یا از پیشرفت آلمانی‌ها مایوس شده بودند، یا در منطقه نفوذ انگلیس قرار داشتند و ناچار بودند تعهد بسپارند با آلمانی‌ها مبادلات نکنند.

در آغاز جنگ جهانی اول، با وجود اینکه ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرد، روس‌ها که در کار اشغال شمال کشور بودند، با عثمانی‌ها که برای مقابله با روس‌ها وارد خاک ایران شدند، در شمال و غرب ایران به جنگ پرداختند، انگلیسی‌ها، هم در بصره و هم در جنوب ایران، قوا پیاده کردند تا هم از تشکیلات نفت محافظت کنند، و هم از فعالیت نمایندگان آلمان که از کرمانشاه وارد ایران شده و در بعضی نقاط این کشور مشغول فعالیت ضد انگلیسی‌ها، به‌خصوص در بین عشایر بودند، جلوگیری کنند.

بین ایرانیان، افراد بسیاری بودند که آشکارا یا مخفیانه با آلمانی‌ها همکاری داشتند و به آن‌ها کمک می‌رساندند، به امید اینکه دست دشمنان دیرینه ایران، انگلیس و روسیه را از ایران کوتاه کنند. موفقیت‌های آلمان در اروپا نیز که اخبار آن کم و بیش به ایران می‌رسید و توسط عمال آن‌ها شایع می‌شد، مشوق ایرانیان بود.

سرگردانی جناب اتحادیه

پرنس رویس، سفیر آلمان نیز در پایتخت دست از فعالیت نمی‌کشید. در تابستان ۱۹۱۵ میلادی، فعالیت این دسته به طوری نتیجه بخشید که اصفهان، شیراز، یزد و کرمان، تحت نفوذشان درآمد و با کمک ایرانیان، قدرت انگلیس، برای مدتی، در بنادر جنوب محدود شد.

در عین حال عده‌ای از ملی گراهای ایرانی، برای نجات کشور از اشغال بیگانه، و برای مقابله با پیش‌روی روس‌ها تا نزدیکی تهران، با هم متحد شدند و با تشکیل حکومت موقت در کرمانشاه، با قشون روسی در صفحات غرب ایران، وارد جنگ شدند.

در پاسخ به این پرسش که مخارج این‌گونه فعالیت‌ها از چه منبعی تأمین می‌شد، باید گفت دو بانک موجود، بانک استقراضی و بانک شاهنشاهی، در دست روس‌ها و انگلیسی‌ها بودند و آلمانی‌ها به هیچ وجه از این راه نمی‌توانستند تأمین اعتبار کنند.

بنابراین، ناگزیر بودند پول فراوان همراه داشته باشند یا از هواخواهان خود، با قول و قرار‌های کمک و...، قرض بگیرند. شرح مفصل این مطلب در فعالیت‌های واسموس آمده است. به گفته ژنرال سرپرسی سایکس، در بعضی موارد عمال آلمانی به‌زور مبالغ هنگفتی از شعب بانک شاهنشاهی می‌گرفتند.

یک راه دیگر هم وجود داشت و آن استفاده از منابع داخلی، با زدوبند‌های مخفی بود‌‌. دادوستد‌ها و مبادلات مالی و ارزی در ایران اکثرا توسط بانک شاهنشاهی که در حقیقت یک بانک خارجی بود، صورت می‌گرفت و سرمایه‌داران ایرانی، سرمایه‌هایشان را از طریق این بانک به کار می‌انداختند. البته نباید فراموش کرد که اغلبشان سرمایه‌های هنگفتی نداشتند.

با وجود شرایط نامساعد، که مانع پیشرفت اقتصادی و رشد سرمایه در ایران بود، از ۱۳۰۵ هجری قمری به بعد، شرکت‌های بسیاری در ایران تأسیس شد که چه در داخل و چه در خارج ایران، وارد معامله شدند.

در همان سال شرکتی به نام شرکت اتحادیه، توسط حاجی مهدی کوزه‌کنانی و برادران و حاجی سید مرتضی صراف تبریزی و حاجی لطف‌علی که از صرافان و بازرگانان معروف تبریز بود، تشکیل شد. این شرکت در مدت کوتاهی، با موفقیت از رقبای سرسخت بانک شاهنشاهی و بانک استقراضی شد. مردم هم از آن پشتیبانی کردند. ولی بعد از تقریبا ۱۰ سال، تعطیل شد.

حاجی لطف‌علی که نماینده شرکت در تهران بود، نام این شرکت را روی شرکت خصوصی خود گذارد و نام خانوادگی‌اش را از آن گرفت. پس از فوت او، شرکت به پسرش حاجی رحیم اتحادیه واگذار شد. این شرکت، تجارت کالا نمی‌کرد و چه در داخل و چه در خارج از کشور، فقط صرافی می‌کرد و با انگلیس، فرانسه، روسیه، هند، ترکیه و به‌خصوص عتبات و عربستان ـ به‌خاطر زوار و حجاج ـ مبادلات مالی بسیار داشت.

در آغاز جنگ جهانی اول، حاجی رحیم اتحادیه، با آلمانی‌ها قرارداد مخفیانه‌ای بست که طبق آن، آلمانی‌ها در خارج به اتحادیه ارز می‌فروختند و او در ایران پول رایج کشور را به عمال آن‌ها می‌پرداخت. این مبادلات تا سه ماه ادامه داشت و در این مدت، انگلیسی‌ها متوجه شدند مقدار بسیار زیادی ارز در خارج به حساب تجارت‌خانه اتحادیه پرداخت می‌شود و به‌زودی توسط یکی از عواملشان، به کشف قضیه نائل شدند.

با افشای ارتباط اتحادیه با آلمانی‌ها، طولی نکشید که انگلیسی‌ها نام تجارت‌خانه اتحادیه را در فهرست سیاه گنجاندند و تمام دارایی او را در انگلیس و بمبئی توقیف کردند؛ ضمنا به اتباع خود قدغن کردند که با آن تجارت‌خانه معامله نکنند.

در ماه ربیع‌الاول ۱۳۳۴ اتحادیه توسط وکیل خود، با سفارت انگلیس تماس گرفت تا راه‌حلی برای این قضیه بیابند.

نامه‌ای در دست است که در تاریخ ۱۸فوریه، ربیع‌الثانی همان سال، از طرف سفارت، خطاب به آقایان نوشته شده و در آن سفارت به نامه ماه ژانویه اتحادیه اشاره و اظهار می‌کند دولت بریتانیا حاضر است منع معامله اتباع خود با اتحادیه را لغو کند، به طوری که او بعد از این بتواند مانند سابق به کار خود ادامه بدهد، به شرطی که اولا آقای اتحادیه متعهد شود از این تاریخ با تمام تجارت‌خانه‌ها و شرکت‌ها یا اشخاصی که در ایران و خارج، زیر نفوذ دشمنان دولت انگلیس هستند، معامله نکند.

ثانیا اگر شرط مزبور را کاملا مراعات نکند، سرمایه تجارت‌خانه که در دست اولیای امور حکومت هند و بریتانیا است، ضبط خواهد شد، بدون اینکه اتحادیه حق شکایت داشته باشد. ثالثا در صورتی که اتحادیه بدون قید و شرط چنین قراری را بپذیرد، باید با یک سند قطعی صریح به سفارت اطلاع بدهد که شرایط مزبور را قبول دارد.

در دوم جمادی‌الاول، اتحادیه متعهد شد گزارش روزانه‌ای از معاملات خود به سفارت بفرستد، مبادا ندانسته با اشخاصی وارد معامله شود که در زمره فهرست سیاه هستند. اتحادیه اعلام می‌کند به نمایندگانش در بمبئی و لندن دستور داده مبلغ ۲۰هزار لیره به ماموران انگلیس بپردازند.

در ششم همان ماه، اتحادیه نامه‌ای رسمی‌به سفارت می‌نویسد و تعهدات بالا را به‌عهده می‌گیرد.

پس از این تعهدات نامش از فهرست سیاه حذف می‌شود و انگلیس به او اجازه فعالیت اقتصادی را می‌دهد.

اوضاع اقتصادی ایران

پس از شکست انگلیسی‌ها در کوت‌العماره در جمادی‌الثانی ۱۳۳۴ و پیشروی عثمانی‌ها به سوی ایران و امکان ورود آن‌ها به تهران، بار دیگر هیات دولت در فکر ترک پایتخت افتاد. اتحادیه با نگرانی از اوضاع، به سفیر انگلیس، مارلینگ، می‌نویسد در صورت پیشرفت عثمانی‌ها و امکان خروج سیاستمدار‌ها از تهران وضع او بسیار وخیم خواهد شد و او با داشتن مشغله و گرفتاری‌های بسیار نمی‌تواند پایتخت را ترک کند و در چنین وضعی، به خاطر قراردادی که با انگلیسی‌ها دارد، عثمانی‌ها و آلمانی‌ها او را یاغی محسوب خواهند کرد.

در نتیجه، امکان دارد همه دارایی اش توقیف شود و از هستی ساقطش کنند یا او را وادار کنند که با آن‌ها معاملاتی کند، درحالی‌که این امر، مخالف تعهدات وی نسبت به دولت انگلیس خواهد بود و سفیر آن دولت می‌تواند بعدا او را مجازات کند!

او با در نظر گرفتن این وضع، پیشنهاد می‌کند انگلیسی‌ها حمایتش کنند و هر قراری برای بانک شاهنشاهی می‌گذارند، شامل حال او نیز بشود و اگر بانک قرار باشد تهران را ترک کند، همراه آن‌ها از تهران برود، یا آنکه در صورت اشغال تهران، تعهد وی را منتفی بدانند و ضمنا اضافه می‌کند اگر او تهران را ترک نکند، شرکت‌های تومانیانس و استیونس معاملات و کار‌های خودشان را به او خواهند سپرد.

روز بعد سفارت به وی اطلاع داد سفیر نمی‌تواند بدون اجازه دولت تعهدنامه او را باطل بشمارد، ولی در صورت اشغال پایتخت، باید ثابت کند عهدشکنی او کاملا تحت فشار صورت گرفته و مخالفت با دشمن هم از عهده او خارج بوده است.

تهدید عثمانی‌ها چندان طولی نکشید و پس از شکست کوت‌العماره و پیروزی انگلیس، عثمانی‌ها مجبور شدند خاک ایران را ترک کنند و از آن پس قدرت عثمانی‌ها رو به ضعف نهاد و بر قدرت انگلیسی‌ها روزبه‌روز افزوده شد.

پس از آن انقلاب کبیر روسیه نیز میدان را موقتا برای انگلیسی‌ها خالی کرد و حضرات در ایران صاحب قدرت مطلق شدند. از این زمان به بعد نیز آن‌ها تجارتخانه اتحادیه را همچنان زیرنظر داشتند و گهگاه اطلاع می‌دادند نام چه کسانی از فهرست سیاه خارج شده است.

در ۲۰ جمادی‌الثانی ۱۳۳۴ نام حاجی عبدالرحمان شیرازی، رئیس شرکت تجارتی فارس را از فهرست حذف کردند، بدون اینکه خود شرکت را آزاد کنند. در همان ماه، نام صادق افشار یزدی را از فهرست حذف کردند و در ۲۰ رجب به اتحادیه اجازه دادند با حاجی‌محمد و حاجی‌عبدالحسین تهرانی تسویه‌حساب کنند، چون قبل از اینکه نامشان در فهرست قرار گیرد، معاملاتشان انجام شده بود.

در ۲۱ شعبان ۱۳۳۴، اتحادیه می‌پرسد با توجه به اینکه شنیده است امین‌التجار اصفهانی از فهرست حذف شده است، آیا می‌تواند با او معامله کند یا نه. به او پاسخ داده می‌شود نام میرزا احمد و میرزا آقای اصفهانی از فهرست خارج شده، ولی هنوز به امین‌التجار مظنون هستند.

در ماه شعبان ۱۳۳۵ حاجی‌مهدی سمسار اصفهانی از فهرست خارج می‌شود، ولی انگلیسی‌ها در نامه دیگری به اتحادیه می‌نویسند هنوز سفارت نمی‌تواند درباره او کاملا مطمئن باشد. در مورد حاجی ابراهیم اسکو، اتحادیه واسطه می‌شود که اجازه معامله به او بدهند.

انگلیسی‌ها جواب می‌دهند این کار به شرطی مقدور است که ۸هزار لیره در لندن وثیقه بگذارد. در ربیع‌الثانی ۱۳۳۵، اتحادیه کسب اجازه می‌کند که مبلغ ۵۰ هزار فرانک، به حساب امیربهادر، به سوئیس بفرستد. سفارت اجازه را مشروط به این می‌کند که امیربهادر متعهد شود این مبلغ را به نفع دشمنان انگلیس مصرف نکند.

این نمونه کوچکی از استیلای غرب بر اوضاع و روزگار شخصی ایرانیان است که در ممکت خودشان هم حق انتخاب آزاد معاملات اقتصادی نداشتند.

منبع: تاریخ ما / از کتاب «اینجا طهران است» / مجموعه مقالاتی درباره طهران / به قلم منصوره اتحادیه

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: