نرگس مهتدی
مدتها پیش تبلیغ نرمافزاری در فضای مجازی نظرم راجلب کرد. نرمافزاری با عنوان پیر بشی چه شکلی میشی. نرمافزاری که مثل خیلی از مشابههایش جنبه سرگرمی داشت با شگردهای فتوشاپی و ترفندهای گرافیکی؛ عکس شما را تغییر میداد و آخرش هم برای نمونه عکس مثلا پیری چند بازیگر معروف را نمایش داده بود که همه ویژگیهای مشترک داشتند؛ موهای سفید،صورت پر چین و چروک، چشمهای گودافتاده و چهره تکیده.
اگر واقعا پیری این کلیشه وحشتناکی است که نرمافزارها میگویند پس آن دعای خیری که پدربزرگها و مادربزرگها بدرقه راه ما میکنند که؛ «پیر شی جوان!» چه میشود؟
قطعا این آرزوی زیبا در صورتی پر چین و چروک و مویی جو گندمی خلاصه نمیشود. آنچه بزرگترها برای ما میخواهند تناور شدن و به بار نشستن درخت زندگی است که جز با گذر زمان و مراقبتهای دائمی در برابر عوامل آسیبزا حاصل نمیشود و اگر بگوییم پیری خلاصه و عصاره تمام عمر است گزاف نگفتهایم. کسی که کودکی، نوجوانی و جوانی خوبی داشته و حواسش به تمام جوانب زندگی بوده به احتمال زیاد دوران سالمندی آرام و بیدغدغهای خواهد داشت.
درست است عنوان این صفحه «ج مثل جوان» است اما به قول شاعر؛ عاقل آن است که اندیشه کند پایان را، علیالخصوص که پیری و جوانی مثل حلقههای یک زنجیر به هم متصل و وابستهاند.
این هفته با هم چطور استقبال کردن از پیری را مرور میکنیم.
شروع
انسانهای این روزگار عموما دو حافظه دارند. یکی داخلی که بیاستفاده و کماستفاده است و یکی هم این گوشیهای موبایل است! که کار حافظه کوتاهمدت و بلندمدت را باهم انجام میدهد. به قول یکی از طنزپردازان کشورمان این روزها مغز هم مثل آپاندیس شده و بود و نبودش چندان تفاوتی در کارکرد انسان ندارد. شبکه جهانی اطلاعات و بمباران خبری ما را دچار توهم دانایی کرده؛ توهمی که با اصل دانایی و دانشمندی فرسنگها فاصله دارد. وقتی با یک کلیک ساده به هر موضوع علمی دسترسی داریم، وقتی که از دود چراغ و شب زنده داری و تلاش مجدانه برای کسب علم خبری نیست پر بیراه نیست اگر بگوییم چنین علم بادآوردهای را باد میبرد. علم و اطلاعات اینچنینی نه گلیم ما را از آب دنیا بیرون میکشد نه از آب آخرت، نه به درد جوانی میخورد نه به درد پیری. ترس از فراموشی و اختلال حافظه و آلزایمر نتیجه همین راحتطلبیهای ذهنی است. اینکه با اتکا به گوشیهای همراه زحمت بهخاطر سپردن یک شماره را به خود نمیدهیم نتیجهای بهتر از این نخواهد داشت.
ورزش
قدیمها نه ماشین ظرفشویی بود، نه لباسشویی و نه جاروبرقی اما در عوض آرتروز و روماتیسم و چاقی مفرط هم نبود. کار خانم خانه از خروسخوان صبح شروع میشد به رختشویی و پخت غذا و رفتوروب سروکله زدن با حداقل هفت، هشت بچه قد و نیمقد را هم اضافه کنید.
از وقتی که یکی پس از دیگری اسباب آسایش ما جور شد پشتبندش مشکلات عضلانی و مفصلی هم بهخاطر بیتحرکی و کمتحرکی ایجاد شد خیلی زودتر از آنچه که انتظار میرفت. حالا مگر جلسات مکرر فیزیوتراپی جواب بدهد.
گیاهان خوشبوی مادربزرگ
در و همسایه و دوست و آشنا بیشتر از صد دکتر فوقتخصص قبولش دارند. مادربزرگم را میگویم. مزاج و مصلح همه غذاها را میداند. ادعای پزشکی ندارد ولی داروهای گیاهی را خوب میشناسند. علیرغم سن بالایش مشکل قند و چربی ندارد. شبها زود میخوابد و برای نماز صبح هم محتاج زنگ ساعت نیست. این وضعیت مطلوب را مقایسه کنید با تغذیه ما، فستفودهای پرکالری جایگزین غذاهای پرخاصیت شده و برنامههای دیرهنگام جعبه جادو خواب آرام شبانگاهی را مختل کرده، نتیجه اینکه کبد چرب، دیابت نوع دو بیماریهای اعصاب و روان مشکل رایج جوانها میشود.
به نظر شما با این الگوی خواب و تغذیه به چه شکلی وارد دوران میانسالی میشویم.
خط قرمزها در سفر و حضر
بهشدت روی نماز اول وقت حساس بود. به قول خودش ادای فریضه در اول وقت خط قرمزش بود که در سفر و حضر ترک نمیشد. ادعیهخوانی و قرائت قرآن روزانه هم سر جای خودش. با احساس غبطه شدید از او پرسیدم که این حساسیت و دغدغهمندی بهجا از کی و کجا به وجود آمده است انتظار داشتم بشنوم بعد از بازنشستگی مگر میشود در جوانی با این همه مشغله به نماز اول وقت رسید؟ اما جوابی که شنیدم شگفتزدهام کرد.
ـ از سی سال پیش یعنی در اوج جوانی! فکر کنم تعجبم را فهمید که توضیح داد کسی که کار خوب را از سنهای پایین تمرین نکنند تقریبا نزدیک به محال است که بتواند در میانسالی آن کار را شروع و به انجام برساند.
دلم جای دیگر است!
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای من در میان جمع و دلم جای دیگر است! حکایت این روزهای ماست. گویا سعدی علیه الرحمه نه هفتصد سال پیش که همین امروز این بیت را در شرح و حال ما سروده. دورهمی هم دورهمیهای قدیم، اگر این روزها کموییش به دیدن اقوام برویم باز هم سرمان گرم گوشیهایمان است اگر همصحبتی باشد کوتاه وسوژهاش هم فضای مجازی است. قسمت تلختر ماجرا آنجاست که این عادت بزرگترها به بچهها هم سرایت یافته و یک تبلت جایگزین بازیهای شاد و گروهی شده است. آن صلهرحمی که عمر را طولانی میکند، نشاط اجتماعی میدهد، بلا را دفع میکند و در احادیث و روایات فراوان توصیه شده قطعا این صلهرحمی نیست که ما انجام میدهیم.
تکمله
پیری مثل هر پدیده دیگر قابل پیشبینی و برنامهریزی است با خودمراقبتی و داشتن سبکی سالم در زندگی میتوان بدون نگرانی به استقبال پیری رفت.