کد خبر: ۵۶۷۷
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۱
پپ
کمک به کودکان برای پذیرش شکست
صفحه نخست » کاشانه

مریم کمالی‌نژاد

اغلب کودکان با موضوع شکست به سادگی کنار نمی‌آیند. گاهی مجبور ‌‌می‌شویم به‌خاطر فرار از عکس‌العملی که کودکمان بعد از شکست دارد، خودمان را کنار بکشیم و او را برنده اعلام کنیم یا حتی از اینکه فرزندمان در گروه‌‌های بازی و همکاری با همسالانش قرار بگیرد ابا داریم. چراکه ‌‌می‌دانیم اگر کسی خلاف میلش عمل کند و او بازنده اعلام شود، چه رفتاری نشان می‌دهد و حتی ممکن است به بچه‌‌های دیگر آسیب برساند.

سارا، با همسر و پسر هفت‌ساله‌اش مشغول بازی است. لحظات خوب و مفرحی در بازی‌‌های خانوادگی وجود دارد که خانواده سارا معمولا برای گذراندن اوقات فراغت به آن پناه ‌‌می‌برند و حالشان خوب ‌‌می‌شود. امروز سارا برنده بازی شده است، اما خوشحالی و هورا کشیدن فقط چند ثانیه دوام آورد و پسر هفت‌ساله شروع کرد به گریه کردن که چرا من برنده نشدم. این صحنه برای سارا آشناست. او به‌خوبی ‌‌می‌داند که ممکن است پسرش آن‌قدر از شکست و برنده نشدن در مسابقه ناراحت و خشمگین شود که قطعات بازی را به بیرون اتاق پرتاب کند، شروع به لگدپراکنی به سمت والدینش کند و حتی به خودش آسیب برساند. سارا همیشه مات این رفتار است. او ‌‌می‌گوید هیچ‌وقت الگوی چنین رفتاری برای فرزندش نبوده و همیشه سعی کرده که انصاف و عدالت را به کودکش بیاموزد. اما نتیجه چیز خوبی از آب در نیامده. راهکار سارا این است که از کوره در نرود و تسلیم جیغ و گریه‌‌های پسرش نشده و بی‌خیال بازی نشود حتی ‌‌می‌گوید برای اینکه یاد بگیرد شکست بخشی از زندگی است و همیشه قرار نیست برنده باشد، هرگز مصلحتی او را برنده اعلام نمی‌کنم و به قولی با رفتاری شبیه به پوریای ولی خودم را از بازی کنار نمی‌کشم. سارا ‌‌می‌خندد و ‌‌می‌گوید: اما هنوز نتوانسته‌ام این موضوع را حل کنم و این مسئله تبدیل به دغدغه من و همسرم شده است.

در این نوشتار ‌‌می‌خواهیم بگوییم که چرا برخی از بچه‌‌ها در برابر شکست، آسیب‌پذیرترند و رفتار تکانشی دارند و با آن‌ها باید چه کرد؟

فقط من نیستم

باید این را بپذیریم که کودک ما در نپذیرفتن شکست تنها نیست. کودکانی زیادی هستند که با این مسئله کنار نمی‌آیند و نیاز به حمایت بیشتری دارند در حالی‌که برخی دیگر از کودکان به‌راحتی مسائل را هضم ‌‌می‌کنند و ما مدام با خودمان ‌‌می‌گوییم: چرا بچه من این‌طور نیست پس؟ و بعد خودمان را دلداری ‌‌می‌دهیم که کودک من خیلی رقابتی است. رقابتی بودن چیز بدی نیست. چیزی که ما نمی‌خواهیم این است که کودکمان اگر در رقابتی شکست خورد، لگدپراکنی کند، آب دهنش را پرتاب کند و یا به خودش و دیگران آسیب برساند. چون دردی که کودک بابت شکست تحمل ‌‌می‌کند امکان دارد باعث شود که او هرگز وارد هیچ رقابتی نشود و خودش را به‌طور کلی از چالش‌‌های زندگی کنار بکشد یا اینکه به تقلب و فریب دیگران دست بزند. در ادامه به راهکارهایی اشاره خواهیم کرد که کمک ‌‌می‌کند کودکان بازنده خودشان را کنترل کنند و با شکست کنار بیایند.

اجازه دهید بازنده باشم

انجام بازی‌‌های خانوادگی با کودک اولین راهکاری است که به ذهن ‌‌می‌رسند. بازی‌‌هایی شبیه به ماروپله. در ماروپله بارها، کودک شما توسط مارها گزیده ‌‌می‌شود و به پایین بازی سقوط ‌‌می‌کند. اجازه ندهید تقلب کند یا بگویید: «این دفعه نه». تلاشتان را بکنید و با هم منصفانه بازی کنید و برای برنده شدن او کنار نکشید. درباره احساس پیروزی و باختن برایش صحبت کنید.

2ـ تعریف شانس

شاید گمان کنید که بچه‌‌ها ‌‌نمی‌توانند مفهوم شانس را درک کنند. اما چنین نیست و شما باید در این‌باره با او صحبت کنید. درباره اینکه چرا چیزهایی را برنده ‌‌می‌شویم و در مواقعی دیگر بازنده‌ایم. به او بگویید: گاهی به‌خاطر تلاش است و گاهی صرفا شانس است و احتمال و گاهی هر دو. قرعه‌کشی را برای کودک توضیح دهید. تا کودک درک کند که برخی اوقات برد و باخت ربطی به تلاش او ندارد و صرفا یک احتمال است. اگر کودکان به شما گفت که این اصلا عادلانه نیست و چرا هر بار بازنده است. برایش توضیح دهید که کل زندگی هم همیشه عادلانه نیست و البته این‌طور هم نیست که او هر بار بازنده باشد. از او بپرسید: «من ‌‌می‌دانم که این عادلانه نیست، اما تو از دست خودت عصبانی هستی؟»

3ـ یک الگوی خوب معرفی کنید

شما الگوی کودکتان هستید. پس چه خودتان بازیگرید و چه در حال تماشای بازی هستید، باید مراقب رفتارتان در هنگام شکست باشید. تصور کنید که یک خانواده در حال تماشای بازی فوتبال هستند. وقتی تیم حریف گل ‌‌می‌زند، پدر خانواده، عصبانی و پرخاشگر ‌‌می‌شود، به تیم مقابل ناسزا ‌‌می‌گوید، بازیکن خودی را سرزنش ‌‌می‌کند و نه تنها از دیدن یک بازی که قرار بود لذت‌بخش باشد، هیچ لذتی نبرده است بلکه به خود و تربیت کودکش به‌شدت آسیب زده است. نمی‌خواهیم بگوییم که مثل یک آدم خنثی بازی تیم مورد علاقه‌تان را تماشا کنید، بلکه ‌‌می‌گوییم خودتان را کنترل کنید و حواستان باشد که کودکتان چشمش به شماست. به کودکتان بگویید: «من خیلی ناراحتم که تیم مورد علاقه‌ام در این بازی امتیازش را از دست داد و باخت، اما این فقط یک بازی است و ‌‌می‌دانم که به‌‌زودی این ناراحتی‌ام رفع ‌‌می‌شود و آن‌ها هم شکستشان را جبران ‌‌می‌کنند»

نکات مثبت را یادآوری کنید

وقتی که اوضاع آرام است و کودک ناراحتی ندارد در مورد بازی و احساسش نسبت به آن صحبت کنید. بگویید که چه چیزی را در فلان بازی دوست داری و فکر ‌‌می‌کنی چطور ‌‌می‌شود در آن پیشرفت کرد. سعی کنید که کودک تمرکزش را بر لذت بردن از بازی و خوب شدن حالش باشد تا برنده و بازنده شدن. اگر هنگا‌‌می‌ که در یک بازی خانوادگی کودک شکست ‌‌می‌خورد و کسی دیگر برنده ‌‌می‌شود، رفتار شما نسبت به بازنده تبعیض‌آمیز باشد یا نسبت به باخت و برد اغراق‌آمیز رفتار کنید، کودک شما در خطر درگیر شدن با معضل نپذیرفتن شکست است.

چه کار کنم؟

گاهی بچه‌‌های ما نمی‌دانند که وقتی شکست ‌‌می‌خورند باید چه کار کنند دقیقا. اگر عصبانی نشوند، پرخاشگری نکنند، ناسزا نگویید و هو نکشند، پس باید چه کار کنند؟ مگر آن‌ها آد‌‌می ‌بی‌تعصب نسبت به بازی و یا تیم مورد علاقه‌شان هستند؟ درست است. شما هرگز نه خودتان الگوی شکست خوبی برای فرزندتان بوده‌اید نه او ‌‌می‌داند که چطور باید احساسش را بروز دهد. کارتان این است که به همدلی را به کودکتان آموزش دهید و این نیاز به مشاهده دارد. یعنی کودک شما باید همدلی کردن را در رفتار شما ببینید. وقتی شکست ‌‌می‌خورید، به برنده تبریک ‌‌می‌گویید، به‌خاطر بردش خوشحالید، با او دست ‌‌می‌دهید و آرزوی موفقیت ‌‌می‌کنید. ناراحتید اما ناسزا نمی‌گویید. اگر کودکتان چنین رفتاری داشت بابت اینکه برنده را به رسمیت شناخته و به او تبریک گفته است، از او تشکر کنید و حتی ‌‌می‌توانید بابتش او را با یک هدیه تشویق کنید.

جسم را همراه کنید

به کودکتان بگویید که وقتی شکست ‌‌می‌خورد و ‌‌می‌بازد قبل از اینکه هر کاری بکند، چند نفس آرام و عمیق بکشد و تا ده بشمارد، این کار را ‌‌می‌توانید بارها و بارها در بازی‌‌های دورهمی‌خانوادگی تمرین کنید. قانون بازی این است که بازنده باید تا ده بشمارد و نفس آرام و عمیق بکشد. بعد از این کار ‌‌می‌تواند درباره احساسش نسبت به از دست دادن بازی صحبت کند. مشخص است که پس از گذشت زمانی اندک رویکرد فرد نسبت به آنچه از دست داده، به‌اندازه اول کار منفی نیست.

خود را کنار نکش

ممکن است آن‌قدر دلتان به‌خاطر گریه‌‌های بعد از شکست کودکتان بسوزد و تحمل رنج و ناراحتی‌اش را نداشته باشید که از هرگونه چالش او را کنار بکشید و از قرار گرفتن در موقعیت‌‌های رقابتی اجتناب کنید یا اینکه اجازه دهید او برنده شود، چون دیگر توان تحمل فریاد‌‌های او را بابت شکست ندارید. اما کارشناسان خلاف این را توصیه ‌‌می‌کنند. با این کار فرصت یادگیری را از فرزندتان ‌‌می‌گیرید. کودک شماست تحمل و استقامت در مقابل شکست را نمی‌آموزد و هرگز یاد نخواهد گرفت که در آینده و بزرگ‌سالی چطور با شکست‌‌هایش کنار بیاید و از آن‌‌ها پلی برای موفقیت بسازد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: