کد خبر: ۵۶۵۱
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۴
پپ
صفحه نخست » کاشانه


داد نزن مامان

مریم کمالی نژاد

داد زدن پاسخی است که در پی عصبانیت ‌‌‌می‌آید. آد‌‌‌می‌که عصبانی نیست، داد نمی‌زند. این مسئله ساده را بچه‌‌‌ها خیلی خوب متوجه ‌‌‌می‌شوند. بنابراین والدین گاه از آن برای آرام کردن بچه‌‌‌ها استفاده ‌‌‌می‌کنند. برای خالی کردن خشم خودشان و رها شدن از آن چیزی که باعث شده عصبانی شوند که ‌‌‌می‌تواند شامل تقاضاهای کودک، نیازهای زیادش، جیغ و فریاد، لجبازی و... شود. اغلب والدین بعد از اینکه سر فرزندشان داد ‌‌‌می‌زنند، دچار پشیمانی و عذاب وجدان‌اند، چون خودشان هم خوب ‌‌‌می‌دانند این رفتار، رفتاری نیست که نتیجه تربیتی مناسبی در پی داشته باشد، صرفا یک پاسخ ابتدایی نسبت به خشم است و کودک خود را منبع آن خشم ‌‌‌می‌بیند. برخی از والدین ممکن است این پاسخ ابتدایی یعنی «داد زدن» را بیش از اندازه استفاده کنند، یعنی این رفتار را به عنوان یک روش برای خاموش کردن کودک استفاده کنند که اثرات بدی بر روان فرزندانشان دارد. اگر از این دسته والدین هستید و نمی‌دانید چطور این مسئله را مدیریت کرده و داد زدن را متوقف کنید، با ما همراه باشید.

فقط چند دقیقه

فاطمه یک مادر جوان است. او مادر یک پسر 4 ساله است. روزها باید هم درس بخواند و هم از کودکش مراقبت کرده و کارهای خانه را هم ردیف کند. چند روز قبل، فاطمه که از خستگی روی مبل خوابش برده بود، با صدایی از خواب پرید. پسر چهارساله‌اش را صدا زد؛ نیما... نیما کجایی؟ نیما گوشه اتاق خواب مادرش، کنار تخت کز کرده بود. صحنه‌ای که فاطمه با آن روبرو شد، صحنه خوبی نبود. راستش را بخواهید ممکن است هر پدر و مادری را از کوره به در ببرد. نیما یک قوطی کرم و چندتایی وسایل آرایشی مادرش را روی روتختی خالی کرده بود و با رنگ‌های آن روی درودیوار و آینه نقاشی کشیده بود.

چشم‌‌‌های فاطمه از دیدن این صحنه گرد شد، حتی حس کرد سرش دارد گیج ‌‌‌می‌رود. دست خودش نبود، صدایش آن‌قدر بلند شد که با خودش گفت: الان همه همسایه‌‌‌ها ‌‌‌می‌ریزند در خانه که چه شده است؟!

نیما همچنان گوشه اتاق کز کرده بود و بغضش شکسته بود و تند تند اشک‌‌‌هایش ‌‌‌می‌ریخت و ‌‌‌می‌لرزید. فاطمه مادری نیست که داد زدن کار هر روزش باشد. اما صحنه‌ای که اتفاق افتاده بود درست است که تازگی نداشت و میزان خراب‌کاری آن با وجود تذکرهای قبلی، توانست او را از کنترل خارج کرده و در دقیقه از یک مادر تحصیل‌کرده منطقی به یک مادر عصبی تبدیل کند.

فاطمه ‌‌‌می‌گوید: من اهل داد زدن نیستم. اگر این کار را کرده‌ام معنایش این است که آستانه‌‌‌های تحملم تمام شده است. کمی‌ خودتان را جای من بگذارید. زیر فشارهای کاری و درسی و مراقبت از کودک، ناگهان تحملم تمام شد.

همه والدین داد ‌‌‌می‌زنند؟

نتیجه یک مطالعه در سال 2003 نشان می‌دهد که نزدیک به نود درصد والدین، از هزار نفر آن‌ها سر فرزندشان داد ‌‌‌می‌کشند و اگر کودکشان بالای هفت سال بود، صد درصد والدین فریاد کشیدن را تجربه کرده بودند. یک مشاور بالینی به نام النا سورس ‌‌‌می‌گوید: عصبانیت فقط یک چتر نجات است، چیزی ما را تحریک ‌‌‌می‌کند، قلبمان ‌‌‌می‌تپد و مشخص است که ناامید شده‌ایم.»

چرا داد ‌‌‌می‌زنیم؟

اگر از فریاد کشیدن به‌عنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده ‌‌‌می‌کنیم و ‌‌‌می‌خواهیم نظمی‌را که از دست رفته است برگردانیم، باید بدانیم که این استراتژی حل تعارض، اوضاع را به شدت بدتر ‌‌‌می‌کند و متأسفانه وضعیت منفی را دامن ‌‌‌می‌زند.

فاطمه ‌‌‌می‌گوید: در آن لحظه‌ای که صدایم بلند شد و سر نیما داد زدم، کنترل رفتارم دست خودم نبود، اما اگر کنترلم را هم از دست نمی‌دادم، شاید این راه را امتحان ‌‌‌می‌کردم، بالأخره بچه باید متوجه عصبانیت و خشم من و بدی رفتارش بشود. آیا فاطمه مطمئن است که با فریاد کشیدن، نیما دیگر کارش را تکرار نمی‌کند؟ متأسفانه پاسخ منفی است، هیچ اطمینانی نیست که داد زدن باعث خاموشی رفتار بد کودک شود.

چه کنیم؟

1ـ اگر والدی هستید که با خودتان ‌‌‌می‌گویید: «من یکی که نمی‌توانم داد نزنم، اگر داد نزنم این بچه درست بشو نیست، هر کاری دلش ‌‌‌می‌خواهد ‌‌‌می‌کند، اما واقعا دلم ‌‌‌می‌خواهد دست از این داد و فریادها بردارم و آرزو ‌‌‌می‌کنم کمی‌آرام‌تر باشم» از خودتان توقع یک شبه تغییر رفتار دادن نداشته باشید. راهکارهایی که در ادامه ‌‌‌می‌آید را یکی یکی امتحان کنید و تمرین کردنشان را روزانه قرار دهید و در بلند مدت نتایج را بررسی کنید. البته منظورمان از بلند مدت، سه سال دیگر نیست.

2ـ عوامل تحریک‌کننده را بشناسید: وقتی همه‌چیز خوب و خوش است و در وضعیت خلسه و آرا‌‌‌می‌هستید، داد نمی‌زنید، حتی ممکن است مواقعی که دیگران عصبی ‌‌‌می‌شوند و فریاد ‌‌‌می‌کشند، شما آرام باشید، اما شرایطی خاص وجود دارد که باعث از کوره در رفتن و داد زدنتان ‌‌‌می‌شود. چیزی شما را تحریک کرده است، با این محرک‌‌‌ها را بشناسید. چه چیزهایی باعث ‌‌‌می‌شود انفجار رخ دهد؟ ممکن است این محرک‌‌‌ها، یک مسئله‌ ساده مثل ریختن ظرف غذای کودک روی زمین باشد، اما در واقع این محرک شما نیست، بلکه استرسی کاری‌ای که تجربه کرده‌اید، محرک اصلی است، شاید رابطه بدی که با همسرتان داشته‌اید آستانه تحملتان را پایین آورده است. شرایط و عوامل محرک را خوب بشناسید.

3ـ تمرین کنید که به کودک اخطار بدهید؛ غافل‌گیر کردن کودک با فریاد که باعث ترسیدن و اضطراب او ‌‌‌می‌شود، به نفع هیچ‌کدامتان نیست، نه شما و نه فرزندتان. تمرین کنید که قبل از داد زدن اخطار بدهید. مثلا بگویید: دعوا و درگیر شدن شما دوتا قبل از خواب، مرا ناراحت ‌‌‌می‌کند، حتی عصبانی هم ‌‌‌می‌شوم اما نمی‌خواهم داد بزنم تا بالأخره دست از دعوا بکشید. اگر الان به حرفم گوش ندهید ممکن است دیگر نتوانم خودم را کنترل کنم. گاهی برای تمام کردن یک قائله کافی است هشدار دهید. این هشدار حتی اگر به پایان دادن اوضاع ختم نشود اما ذهن کودک را آماده ‌‌‌می‌کند و غافل‌گیر نمی‌شود.

4ـ بیرون رفتن از اتاق

اگر ‌‌‌می‌بینید که مستعد فریاد کشیدن هستید و تحملتان دارد تمام ‌‌‌می‌شود استراتژی خروج از اتاق را امتحان کنید. از بچه دور شوید. چیزی که استرس و عصبانی‌تان را کم ‌‌‌می‌کند را امتحان کنید. مثلا یک توپ را فشار دهید یا اینکه از همسرتان بخواهید موضوع را پیگیری کند، البته اگر همسرتان از خودتان عصبانی‌تر نیست. اگر عادت کنیم که قبل از انجام هر کاری فکر کنیم، کمتر دچار خطا و پشیمانی ‌‌‌می‌شویم. به خودتان یک دقیقه یا بیشتر وقت سکوت و فکر کردن بدهید، تمرین کنیم و فورا فریاد نکشیم.

5ـ کودکتان را بشناسید؛ کافی است بدانید که فرزندتان در حال لجبازی با شما نیست و کارهایش روند طبیعی رشد اوست. او دارد زندگی‌اش را ‌‌‌می‌کند، اصیل است و هنوز درگیر بایدونبایدهای زندگی ما نشده. قصدش عصبانی کردن شما نیست. کافی است بدانید که کودک یک‌ساله عاشق به هم ریختن کابینت‌‌‌هاست. در این حالت کمتر عصبانی ‌‌‌می‌شوید و حتی ‌‌‌می‌توانید شرایط را کنترل و مدیریت کنید.

6ـ مشکل از شماست یا فرزندتان؟

استرس و فشار کاری، روابط ناپایدار و متشنج با همسر، بیماری‌‌‌های روحی مثل افسردگی و... همگی ‌‌‌می‌توانند باعث شوند که شما زود از کوره خارج شوید و هیچ ربطی به رفتار کودکتان ندارد. او تنها قربانی خشم شما ‌‌‌می‌شود. پس بهتر است دلیل اصلی را شناسایی کرده و برای درمان و رفعش اقدام کنید.

7ـ اظهار تاسف کنید.

به هر حال ممکن است به هر دلیلی و تحت هر شرایطی بر سر کودکتان فریاد بزنید. ‌‌‌می‌توانید برای بهتر شدن وضعیت اظهار تأسف کنید و اجازه دهید فرزندتان پشیمانی و عذرخواهی شما را دیده و بشنود. شرایط را برای کودک تشریح کنید و احساستان را بهش بگویید که چه چیزی باعث شد تا این حد عصبانی شوید و بعد بگویید که البته به فریاد کشیدن افتخار نمی‌کنم. بعد از این ‌‌‌می‌توانید با همدلی از خود کودک کمک بخواهید و بهش بگویید: به نظرت چطور ‌‌‌می‌توانیم کاری کنیم که دیگر این اتفاق تکرار نشود؟

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: