کد خبر: ۵۶۴
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۸
پپ
رواج روشنفکری با مایه‌های غرب‌زدگی
صفحه نخست » ج مثل جوان



نیلوفر حاج قاضی

احتمالا برای یک جوان که تازه قدم به اجتماع گذاشته و سری میان سرها درآورده است، واژه روشنفکر و روشنفکری از جذابیت زیادی برخوردار است و حتی بدش نمی‌آید تا به واسطه سبک زندگی نوین، خودش هم این صفت را یدک بکشد. کشیدن سیگار و خوردن قهوه، مخالفت با دین و مذهب، بلند کردن مو برای آقایان و کوتاه شدنش به صورت تیغ‌ ماهی برای خانم‌ها، حفظ کردن چند جمله از مارکس و نیچه، طلاق گرفتن به انضمام برگزاری جشن طلاق، سفرهای مکرر به تایلند، نگهداری از سگ یا گربه و گردش دادن آن‌ها در پارک‌ها و معابر عمومی برای بهتر دیده شدن، مخالفت با موضوعی که بقیه با آن موافق‌اند و برعکس، از مهم‌ترین اقداماتی است که می‌تواند در چشم‌ برهم‌زدنی از یک جوان،‌ روشنفکر بسازد، پس سراغش می‌روند.

من یک روشنفکر هستم

من اعتقادی به دین ندارم. من یک روشنفکرم. این سطحی‌ترین تعریفی است که بیشتر در جهان سوم بین مردان کم‌سواد و نوجوانان تازه به دوران رسیده به چشم می‌خورد. البته قبل‌تر زنان،‌به واسطه گرایش بیشتر به مذهب از این قافله عقب بودند اما به تازگی و با رونق گرفتن شعارهای گل درشت فمنیستی بین زنانی که فمنیسم را پناهی برای فرافکنی عقده‌های زندگی خود می‌دانند رواج پیدا کرده است. به خصوص در دنیای فعلی که طرف می‌تواند به کمک مهارت کپی کردن مطلب از وبلاگ‌ها به پز روشنفکری خود جلای بیشتری ببخشد.

حالا بیایید ببینیم معنای واقعی روشنفکری که اکثر ما دم از آن می‌زنیم چیست‌ آن‌وقت می‌فهمیم این ردا بر تن اکثر مدعیانش تا چه حد زار می‌زند.

...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: