کد خبر: ۵۶۲۲
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۴
پپ
خصوصیات یک مادر خودشیفته و اثری که بر کودکش می‌گذارد
صفحه نخست » کاشانه

مریم کمالی نژاد

کم پیش می‌آید که والدین با خودشان آن‌قدر صادق باشند که به‌دنبال یافتن اختلالات روانی خود بروند. البته منظورمان آن اختلالاتی نیست که آشکار است و عوارضش آن‌قدر زیاد است که فرد چاره‌ای جز درمان ندارد یا حتی خودش و دیگران را بفریبد. بلکه آن دست از اختلالاتی که نا آشکارند و با اینکه همه والد و هم فرزند احساس می‌کند مشکلی وجود دارد، اما دقیق و روشن نمی‌تواند بگوید چه مشکلی؟

مسئله این است که در ناخودآگاه ما و شاید فرزندانمان به‌واسطه فرهنگ جاری، والدین، افرادی بی‌نقص‌اند که حتی اگر مشکلی هم داشته باشند، فرزندان خود را درگیر نمی‌کنند. ما کمتر قبول می‌کنیم که ممکن است مادری، درست پس از زایمان عاشقانه فرزندش را دوست نداشته باشد، بلکه حتی در مورد او دچار احساسات منفی باشد. این مادر به‌واسطه عرف و تصورات ذهنی اطرافیان نمی‌تواند احساساتش را صادقانه بیان کند و مدام دچار احساس گناه و عذاب‌وجدان است. با این حال همه‌ ما می‌خواهیم بهترین والدین باشیم و مجموعه بی‌نقصی از مسائل تربیتی را برای فرزندانمان به کار ببریم. غافل از اینکه بخش قابل توجهی از منظومه تربیتی به شخصیت والدین بستگی دارد.

در این نوشتار می‌خواهیم درباره خودشیفتگی صحبت کنیم. خودشیفتگی Narcissist)) یک اختلال روانی است که کمتر به آن توجه می‌شود اما اثرات غیرقابل جبرانی بر زندگی کودکان و نوجوانان می‌گذارد. با ما همراه باشید تا خصوصیات یک مادر خوشیفته را با هم مرور کنیم.

خودشیفتگی چیست؟

به زبان ساده بخواهیم بگوییم، خودشیفتگی یعنی «عشق افراطی به خود»؛ بود که همه‌ ما با خصیصه‌های خودشیفتگی به دنیا می‌آییم و اندرو موریسون نیز ادعا کرد که میزان مفیدی از خودشیفتگی برای برقراری رابطه با دیگران و حفظ فردیت، نیاز است. اما اگر آن‌قدر زیاد شود که فرد فقط به خودش فکر کند و خود را برتر از دیگران بداند، زنگ هشدار به صدا در می‌آید. فرد خودشیفته زیاد از خودش صحبت می‌کند بنابراین شما از او بسیار «من» در جملاتش می‌شنوید. کمتر شنونده‌اند و بیشتر گوینده، خودخواه و خودمحورند و ولع عجیبی برای تحسین شدن از سوی اطرافیان دارند.

ویژگی‌های یک مادر خودشیفته:

1ـ کنترل‌گری

مادر خودشیفته، مدام در حال کنترل کردن فرزندانش است. او نمی‌تواند ابراز وجود فرزندانش را تحمل کند. وقتی کودک به او نیاز دارد، اغلب در دسترس نیست و اگر بچه‌ها کاری را خلاف میلش انجام دهند، عصبانی شده و پرخاشگری می‌کند. او ناخواسته باعث می‌شود که فرزندانشان اگر دارای نظر و عقیده، سرگرمی ‌و علایق متفاوتی هستند، یا آن را پنهان کنند و به زبان نیاورند یا بابت ابرازش، دچار احساس گناه شوند.

2ـ ابراز عشق مشروط

بله، مادران خودشیفته هم به فرزندانشان عشق می‌روزند و آن‌قدرها هم که ممکن است گمان کنید، هیولا نیستند، اما عشق آن‌ها مشروط است، آن‌ها عاشق فرزندشان هستند تا وقتی که باعث شود که وجه‌ آن‌ها حفظ شده و به خطر نیفتد. کودکان مادران خودشیفته باید ظاهر خوبی از مادر و خانواده به نمایش بگذارند. این مادران به سختی احساس رضایت از فرزندشان را ابراز می‌کنند و گاه نسبت به فرزندانشان حس حسادت دارند. فرزندان مادران خودشیفته گمان می‌کنند که هرگز نمی‌توانند محبت و عشق مادرشان را جلب کنند.

3ـ عدم قبول اشتباه

مادر خودشیفته هرگز قبول نمی‌کند که دچار اشتباه شده است. او حاضر به عذرخواهی از فرزندانش نیست. این به دلیل تصویر بی عیب و نقصی است که از خودش در ذهن دارد. اگر از او انتقاد کنید برآشفته شده و دچار خشم و شرم می‌شود و ناخواسته سعی می‌کند که خطا را به سمت فرزندان برگرداند.

4ـ تحقیر فرزند

مادر خودشیفته، ممکن است رفتاری دوگانه از خودش بروز دهد، چون خودشیفتگی در برخی موارد، زمینه دوقطبی بودن را هم دارد. بنابراین مادر خودشیفته ممکن است یک لحظه رابطه‌ای عاشقانه با فرزندش برقرار کند و لحظه‌ای بعد به دلایل نامعلوم با انتقاد و قضاوت فرزندش را تحقیر کند. برچسب زدن، سرزنش کردن، تمسخر، زخم‌زبان و کنایه کاری است که مادران خودشیفته در مورد فرزندانشان انجام می‌دهند و وقتی به آن‌ها اعتراض کنید می‌گویند که «چرا جنبه شوخی نداری؟ من فقط شوخی کردم»

5ـ عدم تحمل شنیدن «نه»

مادر خودشیفته تحمل شنیدن «نه» را از هیچ‌کسی، خصوصا فرزندش ندارد. بنابراین فرزندان مادر خودشیفته جرئت نه گفتن به مادرشان را ندارند چون «نه» گفتن نوعی عدم تأیید است که یک خودشیفته را بسیار عصبانی می‌کند.

6ـ قانون چیست؟

یک مادر خودشیفته نه‌تنها خودش به قوانین پایبندی ندارد که اگر فرزندانش هم بخواهند قوانین را ـ اگر به فرض محال آن را یاد گرفته باشند ـ رعایت کنند، دچار خشم می‌شود. او از چراغ قرمز رد می‌شود، هیچ صفی را تحمل نمی‌کند و زیر بار پرداختن بلیت نمی‌رود. او اغلب تحمل برقراری قانونی که خودش نساخته باشد، نمی‌رود، حتی در خانه و این ربط زیادی به کنترل‌گری دارد.

7ـ من مهم‌ترم

مادر خودشیفته از فرزندش مهم‌تراست و برای تشخیص این امر کافی است به این دقت کنید که نیازهای مادر از نیازهای فرزند در هر لحظه و همیشه، مهم‌تر است.

8ـ من زندگی‌ام را فدایت کردم

مادر خودشیفته، معمولا برای اینکه خدماتی را از فرزندش دریافت کند، منتی بر سرش می‌گذارد. «شستن ظرف‌ها وظیفه توست، انگار یادت رفته که من چقدر برات زحمت کشیدم» «باید این کار را برایم انجام دهی چون من خیلی برایت کار کرده‌ام»؛ با این کار، فرزندان دچار احساس بد و گناه نسبت به خود می‌شوند، در واقع آن‌ها غیرمستقیم مسئول عدم خوشبختی، زیاد کار کردن و از دست رفتن جوانی والدینشان محسوب می‌شوند.

9ـ من زیباترم

مادران خودشیفته، خاصه اگر فرزند دختری داشته باشند، تحمل اینکه او را زیباتر از خود و در محور توجه ببینند، ندارند. بنابراین اگر دیگران از فرزندش تعریف کنند، حتما راهی را برای خارج کردن او از مرکز توجه، پیدا خواهد کرد که شاید خراب کردن لباس زیبای کودک باشد.

10ـ با رابطه مخالف است

مادر خودشیفته با روابط دوستانه مخالف است. فرزندان او نباید زیاد دوستانشان را ببینند و یا با آن‌ها معاشرت کنند، حتی اگر این صمیمت در بین افراد خانواده هم باشد، او را اذیت می‌کنند. به هر حال بهتر است که آدم‌ها تنها باشند تا او بهتر بتواند کنترلشان کنند.

11ـ بیگانه با همدل

مادر خودشیفته نمی‌تواند با دیگران و فرزندانش همدلی کند و احساسات مثبت و دلداری بروز دهد. به‌طور مثال اگر کودک به‌خاطر مردن جوجه‌رنگی‌اش، گریه کند، مادر او را بابت این رفتارش تنبیه و سرزنش می‌کند و برای جبران این ماجرا، به خرید یک جوجه دیگر رو می‌آورد.

12ـ احساسات ناپایدار

مادر خودشیفته احساسات ناپایدار دارد. عواطفش به‌طور غیرقابل پیش‌بینی به شرایط محیطی بستگی دارد.

13ـ من خوبم

فرد خودشیفته، دقیقا همان کسی است که قبول نمی‌کند دچار مشکل است و دنبال درمان نیست. ارتباط برقرار کردن با والد خودشیفته بسیار سخت است. او هرگز نمی‌تواند یک رابطه سالم و صمیمی ‌با فرزندش داشته باشد.

14ـ تأییدی در کار نیست

مادر خودشیفته هرگز کودکش را بابت نظر، رفتار، موفقیت و... تصدیق و تأیید نمی‌کند. او چشمش به‌دنبال عیب و ایرادهاست تا آن‌ها را پیدا کرده و به رخ فرزندش بکشد. به همین دلیل کودکانی که والدین خودشیفته دارند، دچار احساس کمال‌گرایی مرضی نسبت به والدین خود هستند. معمولا احساس کمبود دارند و در بزرگسالی برای درک خودشان، درمان بی‌اعتماد‌به‌نفسی، خشم درونی و خودآگاهی نیاز به درمان پیدا می‌کنند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: