کد خبر: ۵۵۷۶
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۲
پپ
صفحه نخست » کنز


حسنی احمدی

روزى رسول مهربانم رو به اصحاب خود کرد و گفت: فقير و بينوا كيست؟ یکی از اصحاب جواب داد: كسى كه درهم و دينارى نداشته و دستش از مال دنيا تهى باشد.

محمد لحظات کوتاهی سکوت کرد و بعد گفت: آنكه شما مى‌گویيد فقير نيست و بينوا كسى است كه در عرصات قيامت بيايد و حق اشخاصى به گردن او باشد. به اين طريق كه يک نفر را زده و ديگرى را ناسزا گفته حق شخص ثانى را ضايع نموده و يا غصب كرده، اگر حسنات و كار خوبى داشته باشد در قبال حقوق مردم از او مى‌گيرند و مى‌دهند به صاحبان حقوق و چنانچه حسناتى نداشته باشد از گناهان كسانى كه بر اين شخص حقى دارند برداشته مى شود و آن گناهان را بر او بار مى‌كنند و بينوا چنين كس است.

اصحاب به فکر فرو رفته بودن. محمد ادامه داد: همين موضوع منظور خداوند تبارک و تعالى در اين آيه شريفه استو ليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم؛ بارهاى سنگين خود را برمى‌دارند و بارهاى سنگين ديگرى را بر دوش آن‌ها مى‌گذارند.

منبع: انوار نعمانيه، صفحه 349


پاسخ به شبهات

وقتی خداوند انسان را خلق نمود، فرشتگان به او اعتراض کردند که انسان در زمین فساد و خونریزی می‌کند. چگونه است ملائکه از قبل می‌دانستند؟

پاسخ شبهه:

نظرِ فرشتگان بر اين بود كه اگر خداوند مى‏خواهد از سوى خود نماينده‏اى در زمين قرار دهد، طبيعتا بايد آن موجود، از هرگونه گناه و فساد به دور و مطيع محض خداوند باشد و با شناختى كه آن‌ها از طبيعت و سرشت آدمى داشتند، تعجب كردند كه چرا خداوند چنين مقامى را بجاى آنكه به فرشتگان خود كه دائماً در عبادت و اطاعت او هستند عطا كند، به انسان مى‏بخشد.

خداوند در پاسخ فرشتگان فرمود: شما فقط نقطه ضعف بشر را ديده‏ايد و از جنبه‏هاى مثبت و با ارزش او بى‏خبريد. اما من چيزى را مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. اگر شما فرشتگان به تسبيح و تقديس من مشغوليد و آن را مايه لياقت و برترى خود بر بشر در كسب مقام خليفه اللهى مى‏دانيد، اما بدانيد كه در ميان بشر افراد بسيارى يافت مى‏شوند كه از شما برترند و لياقت چنين مقامى را دارا هستند.

البته روشن است كه همه افراد بشر جانشين خدا در زمين نيستند و مقصود از خلافت الهى آن است كه، خداوندى كه انسان را در و بهترين قوام آفريده و با از روح الهى خود در آن دميده است، در نهاد و سرشت او اين استعداد و شايستگى قرار داده كه مى‏تواند نماينده خدا در زمين باشد.

نمونه اين انسان‌ها، كه خليفه خدا در زمين گرديده‏اند پيامبران و امامان، پاكان و صالحان و شهدا هستند. چنانكه بعضى انسان‌ها كه اين استعداد الهى را نابود كرده و از حد انسانيت هم پايين‏تر مى‏روند.

روشن است كه جانشينى انسان در زمين، نشانه عجز خداوند از اداره زمين نيست، بلكه نشانه كرامت و فضيلت مقام انسانيت است كه لياقت چنين خلافتى را يافته است. علاوه بر آنكه نظام آفرينش و تدبير هستى بر اساس اسباب و علل است. يعنى با آنكه خداوند خود قادر به انجام همه كارهاى هستى است اما براى اجراى امور، واسطه‏ها و اسبابى را قرار داده است، چنانكه در مورد فرشتگان مى‏فرمايد: (وَ الْمُدَبِّراتِ اَمْراً) تدبير امور هستى به عهده آنان است، با آنكه در حقيقت مدبر اصلى خداست و لذا مى‏فرمايد: (يُدَبِّرُ الاَمْر)

وصیت علامه حلی‌قدس‌سره به فرزندش

علامه حلی‌قدس‌سره

زندگی‌ات را در تحصیل کمالات نفسانی، سپری ساز و اوقاتت را در «کسب فضایل علمی‌» و «عروج از پستی نقص به بالاترین نقطه کمال» و «اوج‌گیری در آسمان عرفان و نه سقوط به جایگاه جهال» و «گرایش عاشقانه به پسندیده‌‌ها» و «یاری برادران دینی» و «پاسخ درشت‌خو را به سخن نیکو گفتن» و «نیکورفتار را باچهره باز پذیرفتن» بگذران!

بر توست پرهیز از رفاقت با انس‌‌آن‌های پست و هم‌نشینی با افراد نادان؛ زیرا، رفاقت و هم‌نشینی با آنان، خلق‌وخوی ناپسند و باطن پست، بر جا ‌می‌نهد.

بر توست التزام به هم‌دوشی با عالمان و نشست و برخاست با فاضلان؛ که آن، برای کسب کمالات، زمینه کامل را فراهم ‌می‌سازد و برایت، توان و مهارت دریافتن پاسخ مجهولات را، به دنبال دارد.

باید، امروزت از دیروزت بهتر باشد.

تو و التزام به صبر و توکل و رضا.

هر روز و شب، محاسبه نفس کن!

از خداوند، بسیار آمرزش بخواه!

از نفرین مظلوم بترس! به‌خصوص از نفرین یتیم و پیرزن؛ که خداوند در مورد شکستن دل شکسته،گذشت نمی‌کند.

تو و التزام به نماز شب؛ که رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ‌بر آن تشویق و دعوت به اقامه آن کرده.

******

اسارت نفس و شهوات آن

امامخمینی‌ره

ای عزیز! مغرور مشو و بدان که تاانسان در قید اسارت نفس و شهوات آن است و سلسله‌های طولانی شهوت و غضب در گردن اوست به هیچ‌یک از مقامات معنوی و روحانی نائل نمی‌شود و سلطنت باطنیه نفس واراده نافذه آن بروز نمی‌کند و مقام استقلال و عزت‌نفس که از بزرگ‌ترین مقامات کمال روحانی است درانسان پیدا نمی‌شود.

سلسله‌های پیچ‌درپیچ شهوات و هواها را پاره کن و کند قلب را بشکن واز اسارت بیرون بیا و دراین عالم آزادانه بزیست تا در آن عالم آزاد باشی وگرنه صورت این اسارت را در آنجا حاضر خواهی دید و بدان که آن طاقت‌فرساست. اولیاء خدا با آن که از اسر و رقیت به‌کلی خارج شده بودند و به حریت مطلقه نائل بودند بااین حال دل‌های ‌آن‌ها چنان لرزان بود واز عاقبت امر چنان ناله می‌کردند و جزع می‌نمودند که عقول متحیر از آن است.

************

چگونگی اطلاع پیامبر از اعمال!

آیت‌الله العظمی‌حاج‌آقا مجتبی تهرانی

پیغمبر‏اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم از اعمال ما دو نوع مطلع می‏شوند؛ اول اطلاع بر اعمال روزانه انسان که تقدیم حضورش می‏شود. روایات بسیاری در این باب داریم: یک دسته از روایات، صِرف عرضه اعمال بر پیغمبر‏اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است. روایات را صاحب وسایل‌الشیعه، در ابواب جهاد نفس آورده است. روایت را سماعه از امام‏صادق‌علیه‌السلام نقل می‌کند و روایت موثقه است.

«قَالَ سَمِعْتُهُ‏ یَقُولُ‏ مَا لَكُمْ‏ تَسُوءُونَ‏ رَسُولَ‏‌اللَّه‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم»؛ می‏گوید: شنیدم که امام‌علیه‌السلام می‏فرمودند: چرا پیغمبر‏اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم را ناراحت می‏کنید؟!

«فَقَالَ له رَجُلٌ كَیْفَ نَسُوؤُهُ»؛ شخصی عرض می‏کند: ما چگونه پیغمبر‌‏اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم را ناراحت می‏کنیم؟!

زمان امام‏صادق‌علیه‌السلام تا زمان پیغمبر‏اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، بیش از صد سال فاصلیه است. توجه می‏کنید؟ بیش از یک قرن فاصلیه است. لذا شخصی عرض می‏کند: آقا! ما چگونه پیغمبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم را اذیت می‏کنیم؟

«فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَیْهِ»؛ حضرت فرمودند: مگر نمی‏دانید کارهای شما بر پیغمبراکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم عرضه می‏شود؟

«فَإِذَا رَأَى فِیهَا مَعْصِیَةً سَاءَهُ ذَلِكَ»؛ وقتی در صحیفه عمل معصیت ببیند، پیغمبراکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم را ناراحت می‏کند.

«فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ» 1؛ پس پیغمبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را ناراحت نکنید. او را مسرور کنید. نظیر این روایت در باب صد‌و‌یکم از ابواب جهاد‌نفس در وسایل‌الشیعه زیاد است.

1ـ بحارالانوار، جلد 17، صفحه 131

***************

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی میفرمودند:

به عقیده من همهچیز مردانهاش خوب است الا گریه، که زنانه بودنش لطفش بیشتر است. معظم‌له میفرمودند: در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیت‌الله میرزاجواد آقای ملکی تبریزی رحمه‌الله، میرزاابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیتالله‌العظمی سید احمد خوانساری رحمه الله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است، ولی به یک‌چیز امید دارم و آن گریه بر امام‌حسین علیه‌السلام است. وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمه‌الله» در عالم رویا میپرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام میگوید:

شکر خدا را که در پناه حسینم

عالم از این خوب‌تر پناه ندارد

سپس میپرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما میخورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز:

1ـ تقوا

2ـ امام‌حسین‌علیه‌السلام

آدابالطلاب، جلد 1 ، صفحه ۴۳۸






.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: