حسنی احمدی
روزى رسول مهربانم رو به اصحاب خود کرد و گفت: فقير و بينوا كيست؟ یکی از اصحاب جواب داد: كسى كه درهم و دينارى نداشته و دستش از مال دنيا تهى باشد.
محمد لحظات کوتاهی سکوت کرد و بعد گفت: آنكه شما مىگویيد فقير نيست و بينوا كسى است كه در عرصات قيامت بيايد و حق اشخاصى به گردن او باشد. به اين طريق كه يک نفر را زده و ديگرى را ناسزا گفته حق شخص ثانى را ضايع نموده و يا غصب كرده، اگر حسنات و كار خوبى داشته باشد در قبال حقوق مردم از او مىگيرند و مىدهند به صاحبان حقوق و چنانچه حسناتى نداشته باشد از گناهان كسانى كه بر اين شخص حقى دارند برداشته مى شود و آن گناهان را بر او بار مىكنند و بينوا چنين كس است.
اصحاب به فکر فرو رفته بودن. محمد ادامه داد: همين موضوع منظور خداوند تبارک و تعالى در اين آيه شريفه استو ليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم؛ بارهاى سنگين خود را برمىدارند و بارهاى سنگين ديگرى را بر دوش آنها مىگذارند.
منبع: انوار نعمانيه، صفحه
349
پاسخ به شبهات
وقتی خداوند انسان را خلق نمود، فرشتگان به او اعتراض
کردند که انسان در زمین فساد و خونریزی میکند. چگونه است ملائکه از قبل میدانستند؟ پاسخ شبهه: نظرِ فرشتگان بر اين بود كه اگر خداوند مىخواهد از
سوى خود نمايندهاى در زمين قرار دهد، طبيعتا بايد آن موجود، از هرگونه گناه و فساد
به دور و مطيع محض خداوند باشد و با شناختى كه آنها از طبيعت و سرشت آدمى داشتند،
تعجب كردند كه چرا خداوند چنين مقامى را بجاى آنكه به فرشتگان خود كه دائماً در عبادت
و اطاعت او هستند عطا كند، به انسان مىبخشد. خداوند در پاسخ فرشتگان فرمود: شما فقط نقطه ضعف بشر
را ديدهايد و از جنبههاى مثبت و با ارزش او بىخبريد. اما من چيزى را مىدانم كه
شما نمىدانيد. اگر شما فرشتگان به تسبيح و تقديس من مشغوليد و آن را مايه لياقت و
برترى خود بر بشر در كسب مقام خليفه اللهى مىدانيد، اما بدانيد كه در ميان بشر افراد
بسيارى يافت مىشوند كه از شما برترند و لياقت چنين مقامى را دارا هستند. البته روشن است كه همه افراد بشر جانشين خدا در زمين
نيستند و مقصود از خلافت الهى آن است كه، خداوندى كه انسان را در و بهترين قوام آفريده
و با از روح الهى خود در آن دميده است، در نهاد و سرشت او اين استعداد و شايستگى قرار
داده كه مىتواند نماينده خدا در زمين باشد. نمونه اين انسانها، كه خليفه خدا در زمين گرديدهاند
پيامبران و امامان، پاكان و صالحان و شهدا هستند. چنانكه بعضى انسانها كه اين استعداد
الهى را نابود كرده و از حد انسانيت هم پايينتر مىروند. روشن است كه جانشينى انسان در زمين، نشانه عجز خداوند
از اداره زمين نيست، بلكه نشانه كرامت و فضيلت مقام انسانيت است كه لياقت چنين خلافتى
را يافته است. علاوه بر آنكه نظام آفرينش و تدبير هستى بر اساس اسباب و علل است. يعنى
با آنكه خداوند خود قادر به انجام همه كارهاى هستى است اما براى اجراى امور، واسطهها
و اسبابى را قرار داده است، چنانكه در مورد فرشتگان مىفرمايد: (وَ الْمُدَبِّراتِ
اَمْراً) تدبير امور هستى به عهده آنان است، با آنكه در حقيقت مدبر اصلى خداست و لذا
مىفرمايد: (يُدَبِّرُ الاَمْر) وصیت علامه حلیقدسسره به فرزندش
علامه حلیقدسسره
زندگیات را در تحصیل کمالات نفسانی، سپری ساز و اوقاتت را
در «کسب فضایل علمی» و «عروج از پستی نقص به بالاترین نقطه کمال» و «اوجگیری در
آسمان عرفان و نه سقوط به جایگاه جهال» و «گرایش عاشقانه به پسندیدهها» و «یاری
برادران دینی» و «پاسخ درشتخو را به سخن نیکو گفتن» و «نیکورفتار را باچهره باز
پذیرفتن» بگذران! بر توست پرهیز از رفاقت با انسآنهای پست و همنشینی با
افراد نادان؛ زیرا، رفاقت و همنشینی با آنان، خلقوخوی ناپسند و باطن پست، بر جا مینهد. بر توست التزام به همدوشی با عالمان و نشست و برخاست با
فاضلان؛ که آن، برای کسب کمالات، زمینه کامل را فراهم میسازد و برایت، توان و
مهارت دریافتن پاسخ مجهولات را، به دنبال دارد. باید، امروزت از دیروزت بهتر باشد. تو و التزام به صبر و توکل و رضا. هر روز و شب، محاسبه نفس کن! از خداوند، بسیار آمرزش بخواه! از نفرین مظلوم بترس! بهخصوص از نفرین یتیم و پیرزن؛ که
خداوند در مورد شکستن دل شکسته،گذشت نمیکند. تو و التزام به نماز شب؛ که رسولاللهصلیاللهعلیهوآلهوسلم
بر آن تشویق و دعوت به اقامه آن کرده. ****** اسارت نفس و شهوات آن
امامخمینیره ای عزیز! مغرور مشو و بدان که
تاانسان در قید اسارت نفس و شهوات آن است و سلسلههای طولانی شهوت و غضب در گردن
اوست به هیچیک از مقامات معنوی و روحانی نائل نمیشود و سلطنت باطنیه نفس واراده
نافذه آن بروز نمیکند و مقام استقلال و عزتنفس که از بزرگترین مقامات کمال
روحانی است درانسان پیدا نمیشود. سلسلههای پیچدرپیچ شهوات و هواها
را پاره کن و کند قلب را بشکن واز اسارت بیرون بیا و دراین عالم آزادانه بزیست تا
در آن عالم آزاد باشی وگرنه صورت این اسارت را در آنجا حاضر خواهی دید و بدان که
آن طاقتفرساست. اولیاء خدا با آن که از اسر و رقیت بهکلی خارج شده بودند و به حریت
مطلقه نائل بودند بااین حال دلهای آنها چنان لرزان بود واز عاقبت امر چنان ناله
میکردند و جزع مینمودند که عقول متحیر از آن است. ************
چگونگی اطلاع پیامبر از اعمال!
آیتالله العظمیحاجآقا مجتبی تهرانی پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم از اعمال ما دو نوع
مطلع میشوند؛ اول اطلاع بر اعمال روزانه انسان که تقدیم حضورش میشود. روایات بسیاری
در این باب داریم: یک دسته از روایات، صِرف عرضه اعمال بر پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم
است. روایات را صاحب وسایلالشیعه، در ابواب جهاد نفس آورده است. روایت را سماعه
از امامصادقعلیهالسلام نقل میکند و روایت موثقه است. «قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ مَا لَكُمْ
تَسُوءُونَ رَسُولَاللَّهصلیاللهعلیهوآلهوسلم»؛ میگوید: شنیدم که امامعلیهالسلام
میفرمودند: چرا پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم را ناراحت میکنید؟! «فَقَالَ له رَجُلٌ كَیْفَ نَسُوؤُهُ»؛ شخصی
عرض میکند: ما چگونه پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم را ناراحت میکنیم؟! زمان امامصادقعلیهالسلام تا زمان پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم،
بیش از صد سال فاصلیه است. توجه میکنید؟ بیش از یک قرن فاصلیه است. لذا شخصی عرض
میکند: آقا! ما چگونه پیغمبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم را اذیت میکنیم؟ «فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ
عَلَیْهِ»؛ حضرت فرمودند: مگر نمیدانید کارهای شما بر پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم
عرضه میشود؟ «فَإِذَا رَأَى فِیهَا مَعْصِیَةً سَاءَهُ
ذَلِكَ»؛ وقتی در صحیفه عمل معصیت ببیند، پیغمبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم را
ناراحت میکند. «فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ
سُرُّوهُ» 1؛ پس پیغمبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم را ناراحت نکنید. او را مسرور کنید.
نظیر این روایت در باب صدویکم از ابواب جهادنفس در وسایلالشیعه زیاد است. 1ـ بحارالانوار، جلد 17، صفحه 131 *************** مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی میفرمودند: به عقیده من همهچیز مردانهاش خوب است الا گریه، که زنانه بودنش لطفش بیشتر
است. معظمله میفرمودند:
در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیتالله میرزاجواد آقای ملکی تبریزی رحمهالله، میرزاابوالقاسم
عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیتاللهالعظمی
سید احمد خوانساری رحمه الله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که
دستم خالی است، ولی به یکچیز امید دارم و آن گریه بر امامحسین علیهالسلام است.
وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمهالله» در عالم رویا میپرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام میگوید: شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوبتر پناه ندارد سپس میپرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما میخورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز: 1ـ تقوا 2ـ امامحسینعلیهالسلام آدابالطلاب، جلد 1 ، صفحه ۴۳۸
.