ـ مرد ۳۴ سالهای که حدود ۹ سال قبل و در لحظه تولد اولین فرزندش به دنبال عشقی هوسآلود، شوهر یکی از بستگانش را به قتل رسانده بود، راز این جنایت هولناک را در بازسازی صحنه قتل فاش کرد.
ـ رابطه اینستاگرامی زن و مرد جوان به علاقه بین آنها منجر شد و مرد برای رسیدن به زن مورد علاقهاش، شوهر وی را به قتل رساند.
ـ زن میانسال وقتی فهمید شوهرش با همکار خود رابطه دارد او را مسموم کرد و جسدش را در بشکه قیر به آتش کشید.
ـ دختر ۲۰ ساله یک روز قبل از مراسم ازدواج با هماهنگی معشوقه قبلیاش، داماد جوان را زنده زنده به آتش کشیدند.
اگر اهل خواندن صفحه حوادث رسانههای مکتوب یا مجازی باشید حتما بارها و بارها به خبرهایی اینچنینی برخورده کردهاید که متأسفانه در سالهای اخیر تعدادشان هم رو به افزایش است. خبرهایی که با خواندنشان آه از نهادمان برمیخیزد و انسان را به فکر فرو میبرد که چه بلایی بر سر خانوادههای ما آوار شده که میتواند چنین جنایات هولناکی را رقم بزند. البته همیشه خیانت به جنایت ختم نمیشود اما پایانش معمولا تراژدی و غمانگیز است. ستونهای اعتماد به لرزه درمیآید و خانهای که این بلا بر آن نازل شده در آستانه فروپاشی قرار میگیرد، ریشه عشق خشک شده و گلهای محبت پژمرده میشود و خلاصه زندگی رنگ و بوی سابقش را از دست میدهد...
هر چند این پدیده اجتماعی شوم، از روزگاران قدیم وجود داشته و متعلق به زمانه ما نیست اما این روزها به واسطه بستر راحتتری مثل فضای مجازی که برایش مهیاست، آمارش رو به فزونی گذاشته است و این یعنی یک فاجعه و مصیبت اجتماعی... مصیبتی که در وهله اول دامنگیر اصلیترین بنیاد جامعه یعنی خانواده است و از این باب اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند و نباید از کنارش به راحتی گذشت و ندیدهاش گرفت... و دقیقا بهخاطر همین اهمیت مسئله است که میخواهیم این هفته در صفحات گزارش مجله کمی درباره پدیده ناخوشاید خیانت زناشویی با هم بخوانیم. با ما همراه باشید...
خیانت مقابل امانت
در لغتنامهها و منابع، خیانت مشتق از «خَوَن» به مفهوم مخالفت با حق و پیمانی در پنهان و خفا معنا شده و آن را مقابل امانت دانستهاند و کسی که در امانت تصرف ناحق کرده و رعایت امانتداری نمیکند را خائن نامیدهاند. هرچند این معنایی عام برای خیانت است اما قدری که دقت میکنیم میبینیم زیباتر از هر مفهوم علمی خیانت زناشویی را بیان میدارد. چرا که در این خیانت هم فرد خائن قدر امانتی بزرگ به نام عشق و مهر را ندانسته و در آن تصرفی ناحق دارد.
پدیدهای دردناک
خیانت زناشویی پدیدهای دردناک و پیچیده است که در جوامع و فرهنگهای مختلف تعاریف گوناگونی برای آن و حد و حدودش وجود دارد. با وجود همه اختلافات در تعاریف، اکثریت افراد با نگرش منفی به این مسئله نگاه میکنند.
خیانت زناشویی به معنای بیوفایی، عدم تعهد به ازدواج و عبور فرد از مرز رابطه زناشویی و برقراری صمیمیت فیزیکی یا عاطفی با فردی خارج از حیطه زناشویی است. خیانت عامل بزرگ عدم رضایت، تعارضها و ناسازگاریهای زناشویی به شمار میرود. این مسئله به هر شکلی که باشد اثرات مخربی بر روح و روان و سلامت معنوی خانواده وارد میکند و یکی از برجستهترین مشکلات در روابط زناشویی به حساب میآید که اکثرا به طلاق زوجین از هم ختم میشود یا در شکل حادتر مشابه جنایاتی که در ابتدای نوشتار به آنها اشاره شد را به بار میآورد.
چرا مسئله خیانت زناشویی مهم است؟!
اهمیت این موضوع به اهمیت و ارزش فوقالعاده بستری که این پدیده شوم اجتماعی در آن رخ میدهد، یعنی خانواده برمیگردد. خانواده هسته اصلی هر جامعه و مهمترین نهاد اجتماعی آن است که فرآیند شکلگیری شخصیت و جامعهپذیری افراد در آن صورت میگیرد. بهداشت روانی جامعه نیز در گرو سلامت این نهاد بهویژه روابط سالم بین زوجین و تداوم بقای ازدواج است.
ازدواج و تشکیل خانواده از رسوم کهن همه ادیان و فرهنگهاست. ازدواج خوب در کنار برطرف کردن نیازهایی چون رفع تنهایی، استقلال، نیازهای عاطفی و جنسی و... برای افراد حس هویت به ارمغان میآورد. رسیدن به سکون و آرامش نیز از اهداف اصلی این نهاد مهم به شمار میرود که در قرآن مجید هم به آن اشاره شده است. این آرامش و سکون و بقای خانواده مستلزم وجود اعتماد میان اعضای خانواده بهویژه دو رکن اصلی این نهاد یعنی میان زن و شوهر است. عدم وفاداری یکی از زوجین، بذر بیاعتمادی را در خانواده میکارد و باعث میشود آرامش و آسایش از این خانه رخت بربندد و پیامدهای مخربی دامنگیر زوجین، فرزندان، اطرافیان و در نهایت جامعه شود.
از آنجایی که خانواده پایه و اساس هر جامعهای است اگر این نهاد سالم نباشد مثلا به آفت بزرگی چون خیانت دچار شود و نتواند وظایف خود را به صورت کامل و درست انجام دهد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم جامعه هم در سلامت به سر برد و در رسیدن به اهدافش دچار مشکل نشود. در نتیجه برخلاف تصور اولیه بیوفایی و خیانت زناشویی یک پدیده و امر فردی نیست بلکه با توجه به عواقب و پیامدهای ناگواری که برای خانواده، تربیت فرزندان در پی دارد و سلامت و امنیت جامعه را دچار اختلال میکند باید به چشم یک معضل اجتماعی مهم به آن نگاه شود.
به روایت آمار
درباره پدیده خیانت مشابه برخی آسیبهای اجتماعی دیگر، آمار دقیق و قابل استنادی وجود ندارد چرا که افراد تمایلی به بازگو کردن آن ندارند. بهخصوص در جامعهای مانند ایران که چنین روابطی در عرف و دین کار خطا و گناه شمرده شده و در روند جامعهپذیری چنین باوری در وجود افراد نهادینه میشود. البته به رغم چنین آموزشی پدیده خیانت همیشه وجود داشته و دارد. گزارش زوجدرمانگران و اخبار حوادثی که گاه و بیگاه در رسانهها منتشر میشود نشان از آن دارد که متأسفانه خیانت بیش از گذشته سایه شومش را بر سر جامعه ما گسترانده است. در یک پژوهش ملی درمانگران خانواده خیانت را اولین شکل مخرب برای روابط زناشویی دانستهاند.
اوضاع جهان هم به واسطه آزادی افراطی در سبک زندگی غربی رو به وخامت گزارش میشود. نتایج نظرسنجی چند سال پیش پورتال آماری آنلاین «استاتیستا» که با همکاری سایت «ریچست» برگزار شد، حکایت از این داشت به غیر از کشور آسیایی تایلند که با 56 درصد خیانت از سوی مردان در مقام نخست جهان قرار داشت آمار بالای خیانت مردان در کشورهای اروپایی اتفاق میافتد. دانمارک با 46 درصد، آلمان و ایتالیا با 45 درصد، فرانسه با 43 درصد، بلژیک و نروژ با 40 درصد، اسپانیا با 39 درصد، و فنلاند و انگلیس با 36 درصد خیانت از سوی مردان رتبههای بعدی را در اختیار داشتند.
این آمار تا به امروز روند رو به افزایشی را دنبال کرده است. شاهد آن نظرسنجی است که به گزارش یورونیوز سال گذشته مؤسسه «ایفوپ» به سفارش سایت دوستیابی «گلیدن» انجام داده است. بر طبق نتایج این نظرسنجی در اروپا هنوز نسبت به خیانت زنان در مقایسه با خیانت مردان نگاه بدتر و منفیتری وجود دارد و به معنی رسوایی مهمی در زندگی یک زوج به شمار میرود اما با این وجود متأسفانه شمار خیانت زنان به شریک زندگیشان افزایش یافته است. این مطالعه در بین 5026 نفر از زنان بالای 18 سال 5 کشور اروپایی آلمان، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا و اسپانیا انجام شده و خیانتهای مدنظر شامل مواردی است که یا زنان آن را صراحتا به شریک زندگی خود اعلام کرده یا با تغییر رفتار مشهود آن را نشان دادهاند. بر اساس نتایج این تحقیق، ۳۷ درصد زنان اروپایی در حالیکه در زندگی مشترک به سر میبردهاند، دست کم یک بار در زندگی با مردی غیر از شریک زندگی خود رابطه جنسی داشتهاند.
این آمار و نظرسنجی و شواهد بیشمار اینچنینی از وضعیت نابهسامان خانوادهها در غرب زنگ خطری برای ماست چرا که متأسفانه سبک زندگی غربی هر روز بیشتر از دیروز ابعاد مختلفی از سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی ما در خود هضم میکند و این یعنی کانون گرم خانوادهها در معرض آسیب بزرگ قرار دارد که باید به حال آن فکری کرد.
رسم بیوفایی
برای خیانت گونههای مختلفی برشمردهاند:
ـ خیانت عاطفی، احساسی یا هیجانی: در اینگونه از خیانت یکی از زوجین عشق، محبت، وقت و توجه خود را صرف فرد دیگری غیر از همسر خود میکند و مشکلات عاطفی خود را با او در میان میگذارد. یعنی فرد غریبه به جای همسر ملجأ و تکیهگاه عاطفی شخص میشود. در این نوع خیانت که از راههای مختلفی چون ارتباطهای اینترنتی، محیط کار و... رخ میدهد، معمولا خبری از نزدیکی جسمانی نیست.
ـ خیانت جسمانی یا جنسی: این نوع خیانت به برقراری رابطه جنسی خارج از ازدواج بدون آگاهی یا رضایت همسر اشاره دارد. اینگونه خیانت معمولا در پی کسلی از ارتباط زناشویی با همسر و تجربه موقعیت جدید و کسب رضایت فیزیکی رخ میدهد و درگیری عاطفی در آن نقشی ندارد و فرد خاطی همان احساس عاطفی نسبت به همسرش را حفظ میکند.
با توجه به شواهد خیانت عاطفی فراگیرتر از خیانت جسمانی است و زنان بیشتر درگیر این نوع از خیانت میشود. از طرفی براساس مشاهدات 75% خانمها عنوان کردهاند که خیانت عاطفی برایشان سختتر خیانت جسمانی است. البته بسیاری از خانمها هم معتقدند فرقی بین این دو خیانت قائل نیستند و تحمل هر دو برایشان سخت است چرا که ضربه سختی به احساساتشان وارد میشود. اما برای مردان تحمل خیانت جسمانی همسرانشان بسیار سخت و تقریبا ناممکن است برای همین است که در بسیاری از موارد پایانش به یک جنایت ختم میشود.
ـ خیانت مرکب: منظور خیانتی است که هر دو دسته بالا را شامل میشود و به احتمال زیادی درصد بالایی از خیانتها را به خود اختصاص میدهد. چون معمولا هر کدام از موارد بالا میتواند نوع دیگر را در پی داشته باشد یعنی مثلا فرد در ابتدا درگیر یک رابطه عاطفی بوده و بعد از مدتی پای خیانت جسمی هم به میان کشیده میشود.
باید به این نکته هم توجه کنیم که درست است غالبا این روابط ناسالم است که به روابط خارج از تعهد میانجامد اما افراط و صمیمت بیش از حد در روابط سالم هم در برخی موارد میتواند از چنین بیراههای سر دربیاورد. متأسفانه نمونه صمیمیت بیش از حد در روابط سالم در محیطهای اداری امروزی و رفت و آمدهای خانوادگی به وفور دیده میشود.
در سالهای اخیر با توجه به تغییرات گسترده در سطح ارتباطات اجتماعی و سبک زندگی مردم تعریف خیانت هم تا اندازهای تغییر پیدا کرده و گستره وسیعی از رفتارها را شامل میشود. برخی افراد رفتارهایی نظیر روابط از طریق فضای مجازی، تماشای پورنوگرافی و... را نیز در دایره این مقوله به حساب میآورند.
خیانت آنلاین
این روزها ما آنقدر زندگیمان را به فضای مجازی گره زدهایم که برخی از رفتارها و عملکردهای اشتباه به چشممان نمیآید و آنها را به عنوان واقعیت این فضا پذیرفتهایم در صورتی که اگر همانها در دنیای واقعی برایمان رخ دهد، لحظهای تحملش نمیکنیم. یکی از این واقعیتها نوع روابط در فضای مجازی و خیانتهای پنهانی است که در آن شکل میگیرد. معمولا زوجین به این نوع خیانتها توجه چندانی ندارد درحالیکه شواهد بسیاری حاکی از آن است که این روابط مجازی میتواند به سرعت رنگ حقیقت به خود بگیرد و در یکی از سه دسته خیانتی که نام بردیم جا بگیرد. این نوع خیانتها که تعدادشان این روزها کم نیست مثل بسیاری از رفتارهای انسان یک شبه شکل نمیگیرد بلکه در بستری آرام شکل گرفته و آنقدر پیش میرود که میتواند کانون گرم خانوادهای را از هم بپاشد.
فضای مجازی این امکان را برای افراد فراهم میآورد که خیلی راحت و بدون ترس از لو رفتن و بدون نیاز به زمان و مکان خاصی به صورت گمنام و براساس هویت دلخواهی که از خودشان ارائه میدهند با دیگران وارد رابطهای عاطفی شده و قدم به وادی سیاه خیانت بگذارند. از سوی دیگر صرف وقت بسیار در این فضا زوجین را از هم دور ساخته و باعث سردی روابط بین آنها و عدم توجه به نیازهای یکدیگر میشود که این مسئله نیز میتواند به خیانت یکی از آنها بیانجامد.
سناریوی پر تکرار خیانت
در باب پدیده اجتماعی خیانت و فراگیری آن نمیتوان نقش پررنگ رسانههایی چون ماهواره و فیلمهای سینمایی را نادیده گرفت. قدرت تأثیر رسانهها بر ذهن، فکر و زندگی افراد یک جامعه به خوبی در جمله مشهور «برنارد کوهن» قابل مشاهده است که میگفت: «رسانهها ممکن است در گفتن اینکه مردم چگونه فکر کنند موفق نباشند، اما به طرز خیره کنندهای در گفتن اینکه خوانندگان (یا با توجه به بحث ما، تماشاگران) راجع به چه فکر کنند به موفقیت میرسند.» و نگفته پیداست آن فکری که توسط امپریالیسم رسانهای و بر اساس ارزشهای لیبرالی و سبک زندگی غربی از طریق فیلم و سریال و برنامههای شبکههای ماهواره در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد فرسنگها با فرهنگ و ارزش و باورهای اسلامی ـ ایرانی فاصله دارد و نتیجهای جز نابودی آنها به دنبال نخواهد داشت. در محتوای برنامهها و فیلمهای این شبکهها پایبندی به ارزشهای اخلاق و وفاداری به خانواده امری مضحک و عوامانه نشان داده میشود. اهمیت و ارزش امر مقدس ازدواج زیر سؤال رفته و در عوض داشتن روابط آزاد جنسی یک رفتار آزادمنشانه و مترقی معرفی میشود. محور اصلی این برنامهها بهخصوص سریالهای شبکههای فارسیزبان حول موضوع خیانت زوجین میچرخد و ارتباط خارج از تعهد ازدواج امری عادی جلوه داده میشود که مداومت به تماشای این صحنهها بیشک بر نگرشها، باورها و ارزشهای خانواده ایرانی اثر خواهد گذاشت و بذر عادیسازی خیانت در فکر و روح آنها کاشته خواهد شد.
البته همه چیز را نباید گردن رسانههای آن سوی آب انداخت چرا در کمال تأسف خیانت و روابط آزاد در تولیدات نمایشی داخلی نیز سوژه پر تکراری به شمار میرود. «برف روی کاجها»، «پل چوبی»، «زندگی خصوصی»، «شب یلدا»، «چهارشنبه سوری»، «عصر یخبندان»، «آااادت نمیکنیم» نمونهای از فیلمهایی هستند که به موضوع خیانت به عنوان سوژه اصلی یا فرعی پرداختهاند. در چند سال اخیر هم سریالهای نمایش خانگی گوی سبقت را از همه ربوده و به واسطه آزادی عمل بیشتر بیپروا هر آنچه که میخواهند به نمایش میگذارند.
البته بیشک رسانه محمل و ابزاری مناسب برای پرداختن به معضلات اجتماعی است و وقتی موضوعی در رسانه تکرار میشود میتواند منعکسکننده حقایقی باشد که زیر پوست شهر در جریان است. اما درباره تولیدات داخلی باید به این نکته توجه داشت که در اکثر این فیلمها آسیبشناسی دقیقی صورت نگرفته و راهکاری برای حل معضل ارائه داده نمیشود و انگار فقط برای فتح گیشه سوژههای اینچنینی را برگزیده شدهاند. از طرف دیگر تکرار افراطی نمایش برخی موضوعات و صحنهها آن هم با جلوههای تصویری فریبنده بیش از آنکه کمکی به حل معضل کند باعث شکسته شدن حرمتها میشود. اشکال اینگونه تولیدات وقتی روشن میشود که مثلا میبینیم در فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» خانم کارگردان خیانت یک زن شوهردار را به تصویر میکشد بدون اینکه هیچ نگاه منفی و سرزنشگرانهای نسبت به چنین رابطه خیانتآلودی به نمایش بگذارد.
چرا خیانت رخ میدهد؟!
خیانت یک پدیده اجتماعی و یک رویداد چند بعدی است که عوامل متعددی در شکلگیری آن مؤثرند. انتخاب اولیه و نامناسب همسر، نپذیرفتن تغییرات طرف مقابل در طول زندگی، جدایی عاطفی زوجین و سردی روابط و نارضایتی زناشویی، عدم احساس آرامش و آسایش در خانه، زیادهخواهی همسر، تنوعطلبی افراد، نارضایتی جنسی، مشکلات دوران کودکی، ضعف اعتقادات مذهبی، عدم رسیدن به خواستههای اولیه و کوتاهی در انجام وظایف توسط یکی از زوجین، عدم توجه به مناسبتها، عدم رفع احساسات، پسزدنهای مداوم از یک طرف، بددهنی، بدبینی و تهمت، عدم توجه به زیبایی و سلامت، تأثیر دوستان و ترغیب به امر خیانت، تأثیرات مخرب برنامههای ماهواره، مشکلات اقتصادی، چند شغله بودن زن یا مرد و نداشتن فرصت کافی برای یک دیگر و... را میتوان جزو این عوامل دانست.
مکافات خیانت
خیانت از هر نوعی که باشد و به هر نتیجهای که ختم شود آسیبهای جدی به فرد خیانتدیده و فرد خیانتکار وارد میآورد و صدمات اجتماعی مختلفی را به دنبال دارد که در ادامه به صورت گذرا برخی از آنها را از نظر میگذرانیم:
ـ آسیبهای احتمالی وارده بر فرد خیانتدیده:
* فرد خیانتدیده هویت سابق خود را از دست داده و به هر چیز با عینک بدبینی و منفینگری نگاه کرده و زندگی در کامش تلخ میشود.
* حس منحصر بفرد بودن و تصور اینکه او تنها کسی است که میتواند همسرش را خوشبخت کند، زیر قدمهای شخصی که وارد حریم زندگیاش شده پایمال میشود.
* او در جدال نابرابر تصاحب همسر، خود را شکست خورده و تحقیر شده میبیند.
* دچار اختلالات ذهنی و وسواس فکری شده و در اکثر اوقات در حال تصویرسازی ذهنی از خیانت است.
* ممکن است بهخاطر ظلمی که دیده و با تصور یک امتحان سخت الهی، شک و تردید به باورهای مذهبیاش راه پیدا کند.
* این فرد با برملا شدن خیانت احساس حقارت و شرمندگی میکند و برای فرار از نگاههای سرزنشبار و کنایه اطرافیان به غار تنهایی خود پناه برده و گوشهگیر میشود.
* او توانایی دوست داشتن را از دست میدهد. زندگی در نگاهش بی معنا و ارزش میشود که این حالت ممکن است پایان تلخی چون خودکشی را برایش رقم بزند.
ـ آسیبهای احتمالی وارده بر فرد خیانتکار:
* باید برای همیشه با لقب خیانتکار و دروغگو روزگار بگذراند.
* تشت رسواییاش بر زمین میافتد و خبر خیانتش دهان به دهان میچرخد.
* از اینجا رانده و از آنجا مانده میشود. عشقش را نثار فرد دیگری میکند و سمت او میرود اما وقتی هیجانش فروکش کرد میفهمد این اتفاق آنچه میخواسته نیست و دلش دوباره هوای همسرش میکند اما دیگر از او یا احساسش خبری نیست.
* خیانت همه زندگی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد و همه به چشم یک آدم خائن به او مینگرند و به عنوان الگوی بد در ذهنها ماندگار میشود.
* اعتماد دیگران از او سلب میشود و حتی ممکن است شغلش را هم از دست بدهد.
* حتی اگر زندگیاش به طلاق منتهی نشود مدتها طول میکشد تا دوباره زندگی و دوستیها و ارتباطاتش را از نو بسازد و اعتماد دیگران به دست آورد.
ـ صدمات اجتماعی:
آسیبها و صدمات خیانت فقط به دو طرف این ماجرا ختم نمیشود و دامنه گستردهتری دارد. مثلا میتواند باعث ناکارآمدی خانواده شده و آن را تا مرز شکایت دادگاهی و تشکیل پروند و در نهایت طلاق بکشاند. اگر کار به طلاق بکشد بحث پرداخت مهریه و دیگر حقوق مالی همسر میتواند وضعیت مالی فرد خاطی را حسابی دگرگون کند. دوستان و اطرافیان ممکن به دلیل رسوایی اخلاقی او را طرد کرده و کسر شأن خودشان بدانند که با چنین فردی ارتباط داشته باشند. بچهدار شدن خارج از چهارچوب ازدواج، تهدید به افشای حقیقت از سوی فرد غریبه از دیگر صدمات اجتماعی این پدیده اجتماعی است. خیانت و مشکلات پیرامون آن فرد را رنجور و عصبی میکند که این مسئله ممکن است به خشونت و جنایتی ختم شود.
پیشگیری بهتر از درمان است!
درمان آسیبهای وارده پس از وقوع خیانت هرچند غیرممکن نیست و راههایی برای آن وجود دارد اما بازگرداندن اعتماد به کانون گرم خانواده و ترمیم احساسات جریحهدار شده فرد خیانتدیده و بازگشتن شخصیت فرد خیانتکار به جایگاه نخست خود، کاری بسیار سخت و دشوار است. برای همین بهترین راه پیشگیری از وقوع فاجعه خیانت و ایمنسازی محیط خانه است. از برترین و مؤثرترین عوامل بازدارنده خیانت زناشویی تقویت باورهای مذهبی و پیروی تعالیم ادیان الهی است.
در تعالیمات اسلامی تلاش اصلی بر این است راهی جلوی پای افراد گذاشته شود که از افتادن در دام خیانت در امان باشند. ردپای این امر را میتوان در نگاه متعالی اسلام به تشکیل خانواده و مقدس دانستن پیوند ازدواج، توصیههای اخلاقی بر رعایت عفت و حیا، تأکید بر وفاداری و اعتماد و مسائلی از این دست جستجو کرد. در آیه 30 و 31 سوره نور زنان و مردان به رعایت حیا و عفت در روابط اجتماعی سفارش شدهاند. همچنین در حدیثی از پیامبراکرمصلیاللهعلیهوآله آمده است: «پاکدامن باشید تا زنانتان پاکدامن باشند.»
در کنار اینها تعالیم اسلامی که بر پایه شناخت صحیح و دقیق از مرد و زن استوار است، راهبردهای عاطفی، اخلاقی و اجتماعی مختلفی را در اختیار خانوادهها قرار داده و وظایفی را برای هر یک از زوجین مشخص کرده که رعایت دقیق این موارد باعث خشنودی و رضایت طرف مقابل شده و به روابط آنها گرمی میبخشد و کانون خانواده را از بلایایی چون خیانت به دور میدارد.
علاوه بر این توجه و رعایت توصیههای مطرح شده از سوی متخصصین علوم روانشناسی و تربیتی نیز میتواند به خانوادهها در مسیر مواجهه با این معضل یاری رساند. دکتر «سیدهادی معتمدی»، روانپزشک و آسیبشناس اجتماعی در گفتگو با سایت فردانیوز به راههای پیشگیری از خیانت اشاره کرده و گفته است: «برای پیشگیری از خیانت باید جاذبهها را در زندگی زناشویی افزایش دهیم. چون انسان موجودی است که دغدغه ارتباط دارد. وقتی در داخل خانه این ارتباط وجود نداشته باشد، فرد احساس تنهایی میکند و به بیرون از خانه رجوع میکند. همه ما دوست داریم که به ما احترام بگذارند، در فضای امن و صمیمی و خالصانه باشیم؛ بنابراین ویژگیهایی در خود ایجاد کنیم که من را دوست داشته باشد؛ خوشبو باشم، خوش گفتگو باشم، بخشنده باشم، مهربان باشم. سپاسگزار باشم. ما باید گاهی اوقات خودمان را جای همسرمان بگذاریم و انتقاد پذیر باشیم. با همسرمان همدلی کنیم. خوش قول باشیم. در روابط خود نشاط و شادی داشته باشیم و بازی، مسافرت، ورزش، مهربانی را یاد بگیریم. برایمان مهم باشد که بیمار است یا درد دارد. هیچگاه مسئولیت خود را در مقابل او از بین نبریم. همه اینها منجر به این میشود که طرف مقابل به سمت خیانت نرود.»
معتمدی در ادامه به کسانی که به هر دلیلی متأسفانه درگیر این معضل بزرگ شده توصیههایی را عنوان میدارد: «اولین توصیه این است که کارهای آنی نکنید، مثلا طرف مقابل را بزنید یا خودکشی کنید! فکر کنید، مشورت کنید و به خودتان زمان دهید. این را بدانید که همیشه امکان جدا شدن از او برای شما وجود دارد. پس کار شدید و آنی انجام ندهید. پیشنهاد میکنم که حتما با یک مشاور صحبت و احساسات خود را کنترل کنید. بهترین کار این است که به طرف مقابل بگویید که متوجه خیانت شدهاید و در حال فکر کردن هستید که به زندگیتان ادامه بدهید یا نه؟ بعد که او متوجه شد، رهایش کنید و به بازسازی خود بپردازید. زیرا که خیانت ضربه روحی بسیار شدیدی به انسان وارد میکند. تا جایی که حتی ممکن است آن خیانت حل شود، اما شما برای تمام عمر دچار افسردگی شوید! بنابراین سلامت خود را در نظر داشته باشید... کتابهایی نیز در این رابطه وجود دارد که میتوانید آنها را مطالعه کنید و سپس به دلایلی که موجب خیانت شده بپردازید؛ سهم خود را از این موضوع مشخص کنید و اگر بیشترین تقصیر بر گردن شما بود پس شما خیانت کردهاید نه همسرتان! و اگر تقصیر کمتری متوجه شما بود میتوانید تصمیم بگیرید که طلاق میگیرید یا با رفع مشکلات به زندگی خود ادامه میدهید.»
منابع:
ـ پرونده ویژه خیانت / سید علی آقایی
ـ خیانت زناشویی؛ کاوشی در دیدگاهها، عوامل و پیامدها / سحر صمدی کاشان، محدثه پورقناد، محمدصادق زمانی
ـ تأثیر «آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم ماهوارهای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش به خیانت زناشویی» / علیاکبر عجم
ـ عوامل مرتبط با اعتماد به عدم خیانت همسر، مورد مطالعه: مردان و زنان متأهل شهر اصفهان / حلیمه عنایت، بهجت حاجیان
ـ عواملی که موجب خیانت در زندگی زناشویی میشود/ مهسا گربندی ـ سایت فردانیوز