علی قنبریان، وحید حاتمی
(این مقاله به صورت تلخیص شده تقدیم نگاه شما میشود.)
ساختار وجودی انسان بهگونهای است که تفریح و شادی و نشاط از نیازهای اساسی او محسوب میشود؛ چراکه روح و جسم انسان بعد از مدتی فعالیت خسته شده و نیاز دارد با راهکارهایی این خستگی را از خود دور کند. اما روشهایی که شهروندان برای شادی و نشاط بر میگزینند مختلف بوده و گزینش روشهای ابراز شادی و نشاط ارتباط بسیار نزدیکی با سبک زندگی افراد دارد و با کمی توجه در زندگی شهروندان متوجه این موضوع خواهیم شد. نکته مورد توجه این است که هر مکتبی بنا به مبانی خود در این حوزه نظراتی ارائه داده است. برخی از مکاتب پیروان خود را در این حوزه صددرصد آزاد گذاشته و هیچ محدودیتی به آنها توصیه نمیکند. اما از آنجا که اسلام کاملترین دین و برنامه زندگی است و برای تمامی ابعاد زندگی انسان برنامه دارد و در تکالیف و توصیهها مصلحت انسان را در نظر میگیرد، برای شادی و نشاط او هم برنامههای خاصی را پیشنهاد میکند که مطابق با فطرت الهی او است. از آنجا که هدف اسلام کمال واقعی انسان و رسیدن به درجات عالی است، از اینرو، شادی و نشاطی که در این مکتب مورد تأکید است باید بهگونهای باشد که با هدف خلقت و با کمال نهایی او منافات نداشته باشد. در این نوشتار شادی، نشاط و تفریح را از نگاه سبک زندگی اسلامی مورد بررسی قرار میدهیم، تا الگویی مناسب برای شهروند با نشاط ارائه دهیم.
مقدمه
شادمانی از هیجانات بنیادی انسان است که نقش تعیینکنندهای در تأمین سلامت فرد و جامعه دارد. شادی، صرفنظر از چگونگی کسب آن، میتواند سلامت جسمی را بهبود بخشد. افراد شاد احساس امنیت بیشتری دارند، آسانتر تصمیم میگیرند و روحیه مشارکتی بالاتری دارند. شادمانی همواره با خرسندی، خوشبینی، امید و اعتماد همراه است؛ از اینرو، میتواند نقشی تسهیلگر در توسعه پایدار جوامع داشته باشد.
شادکامی میتواند انسان را برای ادامه زندگی به راههای بهتر راهنمایی کند؛ زیرا هیجان مثبت ناشی از شادکامی به مسئله گشایشی موفق و درنگ بیشتر در زندگی منجر میشود؛ همچنین شادکامی اثرهای مثبتی بر ادراک، شناخت و تعامل اجتماعی دارد و در افزایش خلاقیت و عمر طولانی نیز مؤثر است.
با این وصف، شادابی و سرزندگی، گمشده زندگی شهری است. از دلایل آن میتوان به وضعیت سخت زندگی در شهرهای بزرگ اشاره کرد؛ زیرا کیفیت فضاهای شهری تفاوت درخور ملاحظهای با فضاهای طبیعی دارند که انسان به آنها نیازمند است؛ تراکم، ازدحام، ترافیک شهری همراه با آلودگیهای صوتی و زیستی متعدد، وضعیت نامناسبی را بر انسان شهرنشین ایجاد کردهاند. از وظایف اساسی نهادهای اجتماعی و مدیریت شهری، تلاش برای ایجاد فضایی شاد و کاهش تنشهای روانی افراد جامعه است که راهکارها و روشهای دستیابی به آن پرسش اصلی است.
1. مبانی نظری در قرآن و روایات
اساس خلقت هستی بهگونهای است که خودبهخود، شادیهایی برای آدمی فراهم میآورد. طلوع خورشید، صبح پرلطافت، بهار طربانگیز، آبشارهای زیبا، گلهای رنگارنگ، پیوند دو انسان و بسیاری دیگر از پدیدههای جهان، برای انسان شادیآور و مسرتبخش است. همچنین طبق آموزههای تشیع، شیعیان هنگام شادمانی اهل بیتعلیهمالسلام، شاد و هنگام حزن و اندوه آنان، محزون هستند و این بیان لزوم وجود شادی در زندگی را نشان میدهد؛ هرچند گاهی حوادث تلخی هم رخ میدهد که باید به آنها عکسالعمل مناسب نشان داد. همچنین توصیه میشود که در زمان مواجهه با افراد، باید چهره شاد داشته باشیم و اگر غم و اندوهی داریم، آن را در دل نگه داریم و در چهره نمایان نکنیم.
حد و اندازهای که اسلام درباره شادی بیان میکند، این است که مسلمانان نباید دچار افراط و تفریط شوند. برای مثال اسلام شادی، نشاط و شوخیکردن با نامحرم را نمیپسندد؛ اما شادی با محارم را اتفاقی طبیعی و مقبول میداند.
شادی در قرآنکریم جایگاه ویژهای دارد و بهگونههای متفاوتی قرآن آن را تأیید و بر آن توجه میکند؛ اسلام شادی بیهوده و عبث را تأیید نمیکند، بلکه شادی سازنده و همراه با اهداف الهی و انسانی را میپذیرد.
ـ اقسام فرح
فرح، انبساط قلب به لذتی گذرا است و احساس سبکی و زنده دلی قلب است. قرآن حتی گاهی امر به شادی میکند و میفرماید «بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند» (یونس: 58) در مقابل، محدودی شادی را چنین مشخص میکند که شادی همراه با غرور و خود برتربینی مذمت و نکوهش میشود(قصص: 76).
انواع فرح و شادمانی در قرآن عبارتاست از:
1. فرح و شادمانی ناپسند: این نوع شادمانی در برابر گناه، طغیان و رذایل اخلاقی است. شادی به مظاهر دنیوی (رعد: 26)، مال و ثروت (قصص: 76)، به علم و دانش (غافر: 83)، توأم با فراموشی (هود: 10)، غفلت (شورا: 48) و تمسخر (مؤمنون: 109 و 110) از این قسم است.
2. فرح و شادمانی پسندیده: مقصود از فرح و شادمانی پسندیده، شادمانی به فضل و رحمت الهی است. این نوع شادی را قرآن تأیید و به آن امر میکند و میفرماید: «بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که این از همه آنچه گردآوری کردهاند، بهتر است» (یونس: 58). فضل، چیزی است که زائد بر حد اعتدال باشد و هر بخششی را فضل گویند که بر عطاکننده لازم نباشد. بهعبارتی، اگر فرد بهدلیل کارهای صالح و خیرات خویش شادمان است، بهسبب کاری نیست که انجام داده، بلکه بهعلت فضلی است که توفیق انجام کار خیر را بر او داده است؛ در اینصورت، شادمانی توحیدی و پایدار است. اگر کسی وسعت فضل الهی را بداند، غم و غصه از دل او میرود و هیچگاه نگران نیست. چنین کسی خود را محتاج دیگران نمیبیند و در همه پیشامدهای زندگی، اعتقاد او به گنجینههای تمام نشدنی فضل و رحمت الهی است. بنابراین ریشه غم و غصه، جهل به پروردگار و فضل و رحمت است.
ـ عوامل مؤثر بر شادی
ازجمله عوامل مؤثر بر شادی میتوان به ایمان و اعتقاد قلبی، رضایت، مبارزه با نگرانی، تبسم و خنده، مزاح و شوخی، بویخوش، پوشیدن لباسهای روشن، حضور در مجالس شادی، ورزش، امید به زندگی، نگاهکردن به طبیعت و تفریح و سیر و سفر اشاره کرد که برای هر یک از این عوامل، مصادیق زیادی در متون روانشناسی نیز میتوان یافت.
1. ایمان: مهمترین عامل شادی است. نداشتن نگرانی، اضطراب و افسردگی و رسیدن به اطمینان قلبی، اساس هر نوع شادی است و این فراهم نمیشود مگر با ایمان به قدرت خداوندی که سرچشمه همه نیکیها است؛ بهطوری که در آیه 27 و 28 سوره رعد بیان شده است: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب: آنان که ایمان آورده و دلهای خویش را به یاد خدا آرامش بخشیدهاند، آگاه باشند که دلها با یاد خدا آرام میگیرد». ویلیام جیمز نیز بیان میکند که زندگی در پرتو مذهب، اطمینان و آرامشی باطنی را برای انسان بهوجود میآورد.
2. رضایتمندی: از راههای عمده شادزیستن، رضایت و خشنودی به قضا و قدر الهی است. مقصود از رضایت، اعتراض نداشتن به مقدرات الهی در ظاهر و باطن، به زبان و عمل است. امام علیعلیهالسلام میفرمایند: «به قضای خداوند خشنود باش تا شاد و راحت زندگی کنی» در مباحث روانشناختی نیز به مسئله رضایتمندی از زندگی بهعنوان یکی از شاخصههای سلامت روانی توجه فراوانی شده است و در ارتباط آن با شادی، بررسیهای زیادی صورت گرفته است.
3. تبسم و خنده: شوخی و مزاح از عوامل شادیآفرین است که برای شادابی و نشاط روانی افراد، لازم و مفید است. شوخی حالتی مثبت در ذهن است و موقعی ایجاد میشود که فردی موضوعی ناهمخوان، غیرمنتظره و سرگرمکننده را بگوید. همچنین، از سنتهای اجتماعی محسوب میشود که میتوان آن را بهعنوان صنعتی قوی در پیوستگی دلبستگیهای اجتماعی قلمداد کرد. در آموزهها و تعالیم دینی، شوخی و مزاح مورد تأیید قرارگرفته و حتی شوخی و زنده دلی از ویژگیها و صفات افراد پرهیزگار به حساب آمده است. حضرت علیعلیه السلام میفرمایند: «رسول خداصلیاللهعلیهوآله هر گاه یکی از اصحاب خود را اندوهگین میدید، او را به شوخی و مزاح خوشحال میکرد.» همچنین پیامبرصلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «شش چیز نشانه مروت و جوانمردی است، ازجمله خوش اخلاقی و شوخی بدون گناه»
برخی از مطالعات انجام شده درباره شوخی و مزاح، بیانکننده رابطه روشنی بین شوخی و شادی است. در مطالعاتی که به وسیله راچ و کارل انجام شده، همبستگی بسیار بالایی بین شوخی و شادی بهدست آمده است.
4. ورزش، تفریح و سیر و سفر: این موارد که جز فعالیتهای اوقات فراغت بهحساب میآیند، از عواملیاند که شادی و نشاط را به ارمغان میآورند. آثار ورزش در سلامت و پیشگیری از بیماریها و انحرافات و پر کردن اوقات فراغت بر کسی پوشیده نیست. ورزشهایی مثل شنا، پیادهروی و ... فواید زیادی دارند و از همهی آنها مهمتر، افزایش نشاط و احساس توانمندی است. امام صادقعلیهالسلام در روایتی میفرمایند: «ده چیز باعث نشاط است، ازجمله؛ پیادهروی، سوارکاری، شنا در آب و نگاهکردن به طبیعت»
ـ مهمترین معیارهای شادی و نشاط ممدوح
1.شادی و نشاط با محوریت توحید
خدامحوری از مهمترین معیارهای شادی و نشاط در قرآن و روایات دانسته شده است. از اینرو، خداوند در برخی آیات قرآنکریم، مؤمنان را به شادی دعوت فرموده و شادی مؤمنان به فضل و لطف الهی، ممدوح قرآن دانسته شده است: «قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون» (یونس: 58)؛ ای رسول خدا به خلق بگو که شما باید منحصرا به فضل و رحمت خدا شادمان شوید (و به نزول قرآن مسرور باشید) که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته میکنید. همچنین، هنگامیکه وعدههای الهی مبنی بر نصرت و پیروزی در میان اهل کتاب بر مشرکان مجوس محقق میشود، میفرماید:«... و یومئذ یفرح المؤمنون بنصرالله؛ و در آن روز (که رومیان فاتح شدند) مؤمنان به یاری خداوند شاد میشوند (روم: 5-4) و نیز شادی شهیدان به فضل الهی در آیه «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون فرحین بما اتاهم الله من فضله» (آل عمران: 170-169) نشاندهنده اهتمام قرآن نسبت به شادی بر اساس ارزشها و اهداف مقدس است. در روایات نیز شادی در سایهسار اطاعت پروردگار مورد اهتمام ویژه قرارگرفته است؛ حضرت علیعلیهالسلام میفرمایند: «سرور المؤمن بطاعه ربه و حزنه علی ذنیه» شادی مؤمن به طاعت پروردگار و حزنش بر گناه و عصیان است.
2. شادی و نشاط در پرتو پرهیز از گناه
از پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله پرسش شد: بهترین بندگان خدا چه کسانی هستند؟ فرمودند: آنهایی هستند که وقتی نیکی میکنند، خوشحال میشوند و زمانی که بدی کردند، ناراحت هستند و طلب استغفار میکنند.
3. احیای ارزشها
امام صادقعلیهالسلام میفرمایند: «شادی به سه خصلت است: وفاداری، رعایت حقوق دیگران و ایستادگی در گرفتاریها و مشکلات» احیای حق یا از بین بردن باطل نیز از مواردی است که در روایات به آن اصرار شده است؛ حضرت علیعلیهالسلام در نامهای به عبدالله بن عباس میفرمایند: انسان گاهی بهدلیل رسیدن به چیزی مسرور میشود که هرگز از دست نمیدهد و گاهی برای از دستدادن چیزی محزون میشود که هرگز به آن نمیرسد. پس باید شادی تو بهعلت احیای حق یا نابودی باطل باشد.
4. شادکردن دیگران
قرآنکریم، شاد کردن دیگران را از حسنات دانسته و افرادی را که برای ناراحتکردن دیگران تلاش میکنند، بدترین افراد شمرده است: «کسی که برای نفاقافکنی یا محزونکردن مؤمنان تلاش کند، در حقیقت در جهت اهداف شیطان تلاش میکند و باید از چنین چیزی بهخداوند پناه برد». از اینرو، اسلام به زدودن اندوه از دل مؤمنان سفارش میکند و به استحکام پیوندها، بهویژه صلهارحام اهتمام جدی دارد؛ بهطوری که در کتب حدیث، بابی را بدین منظور گشودهاند: «باب ادخال السرور علی المؤمنین» که حاکی از اهتمام اسلام به نشاط و شادابی واقعی برای انسان است. امام صادقعلیهالسلام در اینباره میفرمایند«... تبسم الرجل فی وجه اخیه حسنه، و ما عبدالله بشی احب إلی الله من إدخال السرور علی المؤمن» تبسم مؤمن به مؤمن و زدودن اندوه از چهره مؤمن، از حسنات است و زدودن گرد و غبار از چهره مؤمنان، از حسنات است و بهترین اطاعت خداوند و محبوبترین آن نزد خداوند، خوشحالکردن مؤمنان است. بیان مذکور، لطیفترین تعبیر برای زدودن حزن و اندوه از دل است. در نهج البلاغه نیز نخستین ویژگی فرد پرهیزگار، گشادهرویی و شادبودن در برخورد با دیگران بیان شده است:«المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»
5. شادی با ائمه معصومینعلیهمالسلام
از شادیهای پسندیده، شادبودن در ایام ولادت ائمه معصومینعلیهمالسلام و برپایی جشن شادی و سرور است؛ حضرت علیعلیهالسلام پیرو واقعی خود را کسی معرفی میفرمایند که شادی و غمهایش با شادی و غمهای ائمه معصومینعلیهمالسلام هماهنگ است و در شادی آنها شاد و در اندوه آنها غمگین است.
3. شادی و نشاط مذموم در قرآن و روایات معصومینعلیهمالسلام
1.شادمانی برای گناه
شادی همراه گناه مورد نهی خداوند است. با تأکید بر معنای لغوی فرح و مرح و نیز عوامل اصلی آن که پیش از این بیان شد، آیاتی در قرآن وجود دارد که با محوریت ماده «فرح» و «مرح» شادیهایی را مورد مذمت قرار میدهند که در جهت معصیت خدا هستند. در آیه 120 سوره آل عمران منافقان از آن جهت مورد نکوش و شادی آنها مورد مذمت قرارگرفته که از رسیدن رنج و ناراحتی به رسول (خدا) و مسلمانان، شادمان و از رسیدن خوبی به رسول خداصلیاللهعلیهوآله و مسلمانان، محزون میشدند. در آیه 81 سوره توبه نیز منافقان بدین خاطر مذمت شدهاند که از فرمان جهاد، سرپیچی و سپس خوشحالی میکردند. قرآنکریم در بیان عذابهای دوزخیان میفرماید: «ذلکم بما کنتم تفرحون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تمرحون» (مؤمنون: 75)؛ این عذاب بهدلیل آن است که به ناحق در زمین شادی میکردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید.
مذمت شادی برای گناه در روایات، دو چندان مورد توجه قرارگرفته است؛ زیرا کسی که با گناه شادی میکند، از دو نظر دچار معصیت است؛ یکی اینکه، مرتکب گناه و معصیت است و دیگری اینکه، بر گناه خود شادی میکند و این از خود گناه بدتر است. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «التبجح بالمعاصی اقبح من رکوبها» ؛ شادی کردن به گناه زشتتر از انجام دادن آن است.
2. افراط در شادمانی
شادی مانند دیگر لذتها، مطلوب انسان است و همین که یک لحظه تحقق یافت، خواهش نفسانی ادامه آن به صورت فزاینده است؛ بهحدی که سبب غفلت و کوتاهی در وظایف فردی و اجتماعی و مانع رسیدن به کمالات انسان میشود. از دیگر سوی، روی آوردن به چنین لذتهایی بهگونهای نیست که فرد به اندازهای از آن قناعت کند، بلکه بسان اعتیاد به مسکرات و مواد مخدر، رشد فزاینده و کنترلنکردنی دارد و سبب تعطیلی خرد انسانی و مانع انجام وظایف فردی و اجتماعی و رسیدن انسان به کمالات انسانی میشود. بنابراین، برخی عوامل شادیآفرین در اثر تزاحم با مصالح مهمتر، مانع رسیدن انسان به وظایف و تکالیف انسانی میشود. از اینرو، در برخی روایات به حکمت مذمت برخی عوامل شادی آفرین اشاره شده است؛ مثلا در کلامی از حضرت امیرالمؤمنینعلیهالسلام، حکمت عدم جواز شادیهای زودگذر، رفتار و حرکات سبک کودکانه بیان شده است که با اوصاف مؤمنان سازگاری ندارد.
3. دروغ شادیآور
چنانچه شادی به قیمت متوسلشدن به دروغ باشد، بهشدت در روایات اسلامی از سوی ائمهعلیهمالسلام مورد سرزنش قرارگرفته است؛ پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآله در این زمینه به ابوذر میفرمایند:«یا اباذر ویل للذی یحدث فیکذب لیضحک به القوم ویل له ویل له ویل له؛ ای اباذر! وای بر کسی که سخنی دروغ بگوید تا مردم را بخنداند؛ وای بر او، وای بر او، وای بر او».
4. شادمانی کاذب
یک مربی مرشد در صورتی کامل و حقیقی است که تمام ابعاد تربیتی متربی را مورد توجه قراردهد وگرنه تربیت او ناقص خواهد بود. دستورات تربیتی و اخلاقی قرآن بهعنوان یگانه کتاب هدایت، کامل و جامع و همراه رشد است: «انا سمعنا قرانا عجبا یهدی الی الرشد»(جن: 2-1). بنابراین، روی آوردن به برخی شادیهای کاذب و زودگذر، اگرچه در قسمتی از زندگی همراه شادی و خوشگذرانی باشد، غفلت از وظایف انسانی، سبب ناراحتی و پریشانی در بخش دیگری از زندگی میشود. از اینرو، بیشترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی برخی افراد که گاهی سربار دیگران و جامعه میشوند و نیز برخی نابهنجاریهای اجتماعی، ناشی از خوشگذرانیهای کاذب است. قرآن میخواهد انسانها در تمام ابعاد زندگی، در دنیا و آخرت، نشاط و شادی واقعی و پایدار داشته باشند، نه اینکه در بخشی از عمر، پیمانه شادی را لبریز و در بخشی دیگر، در رنج و محرومیت زندگی کنند. از اینروست که از شادیهای کاذب و زودگذر، تعبیر به «لهو» فرموده است.
معصومین علیهم السلام نیز با تأسی به قرآن، درباره خطرهای خوشگذرانیهای زودگذر بارها هشدار دادهاند. امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام فرمودهاند: «حلاوه المعصیه یفسدها الیم العقوبه» شیرینی معصیت را پیامدها و ناراحتیاش نابود میکند.
4. نشاط کاذب و غیرحقیقی
1. نشاط برای حیات دنیا
در آیات فراوانی، حقیقت دنیا تصویر شده است؛ تعبیراتی همچون: جیفه، لهو، لعب، حباب، سراب و ... حکایت از کم ارزشی دنیا میکند. افزون بر این تعبیرها آیاتی هست که مستقیما ناچیز بودن دنیا را بیان میفرماید؛ در آیه 26سوره رعد میفرماید:«الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر و فرحوا بالحیوه الدنیا و ما الحیوه الدنیا فی الاخره إلا متاع؛ خداوند روزی را برای هرکه بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند؛ اما (آنان) به زندگی دنیا شاد شدهاند و زندگی دنیا در برابر آخرت، جز بهرهای (ناچیز) نیست». حضرت علیعلیهالسلام نیز تعبیری بسیار زیبا از بیارزشی دنیا و شادی برای آن را بیان فرمودهاند: شما را چه شده است که با بهدست آوردن متاعی اندک از دنیا شادمان میشوید و از متاع بسیار آخرت که از دست میدهید، اندوهگین نمیشوید.
انسانهایی که به مال و حیات دنیا شاد میشوند، بهطبع هنگامیکه این نعمتها را نداشته باشند، غمگین میشوند و این با ویژگیهای انسان کامل سازگاری ندارد.
2. نشاط برای باورهای نادرست خود
قرآنکریم در چند آیه، ضمن بیان تعبیر«کل حزب بما الدیهم فرحون» تقطیع و گروه گروه شدن و دل خوشداشتن به آنچه در حزب و گروه خودشان است را مذمت فرموده است. این ویژگی مربوط به مشرکان است. در سوره مؤمنون، خداوند متعال خطاب به پیامبرصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «در حقیقت، این امت شما است که امتی یگانه است و من پروردگار شمایم؛ پس از من پروا دارید. آنها کار دینشان را میان خود قطعه قطعه کردند و دسته دسته شدند. هر دستهای به آنچه نزدشان بود، دل خوش کردند. پس آنها را در ورطه گمراهیشان تا چندی واگذر» (مؤمنون: 54- 52).
3. نشاط برای اعمال خود
بر اساس فرمایش قرآن، برخی افراد از رفتار و اعمال خود شاد و مسرور هستند. البته خطاب قرآن به اهل کتاب است، اما صفات مذکور در آیات، به دیگران هم منطبق میشود. در سوره آل عمران، از عهدشکنی اهل کتاب و کتمان کردن حقایق دینی آنها و معاملهای سخن گفته شده است که کردند و آنها را به بهایی ناچیز از دست دادند و سپس خداوند متعال میفرماید: البته گمان مبر کسانیکه به آنچه کردهاند، شادمانی میکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند، قطعا گمان مبر که برای آنان نجاتی از عذاب است (که) عذابی دردناک خواهند داشت» (آل عمران: 188). بنابراین، در درون این نشاط، عذاب الیم و دردناکی نهفته است که در قیامت گریبانگیر آنان خواهد شد. مؤمنان به آنچه خداوند عطا میکند و به اطاعت از او شادمانند و مشرکان و کافران به آنچه خود عمل میکنند.
5. شرایط و حدود شادی و نشاط در روایات
توجه جامع اسلام بهخواستههای فطری انسانها، علاوه بر عرضه راهکارهای شادیآفرین و عوامل آن، مقتضیات و شرایط آن را نیز بیان فرموده است تا شادی و نشاط در بستری سالم انجام شود. از اینرو، آگاهی از شرایط و آیین درست شادی ضرورت دارد. از آنچه در سایه آموزههای قرآن و روایات بیان شد، میتوان دریافت که بر اساس هدف و فرجام زندگی، شادی و نشاط از دیدگاه اسلام دارای حد و مرز است. محتوا و قالب شادی و نشاط، نباید با روح توحیدی و انسانی اسلام در تضاد باشد؛ زیرا هر پدیدهای که انسان را از آرمان و غایت اصلی خویش دور کند، به هیچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود. بنابراین، پدیده شادی و عوامل آن، بهعنوان یک نیاز اساسی و ضروری تا حدی روا و مجاز است که مانع نیل انسان به هدف اصلیاش نشود.
مزاح و شوخی که از عوامل برجسته شادی است، اگر به سبک سری، بیشرمی و گستاخی بیامیزد، «هزل» نامیده میشود که در اسلام مطرود است و اگر به تحقیر و بدگویی و ناسزا آمیخته شود، آن را «هجو» میخوانند و این نیز در اسلام نهی شده است. اگر شوخی از حد خارج شود و به بیهودگی یا زیادهروی بینجامد، باز از نظر اسلام، عملی ناپسند خواهد بود؛ امام صادقعلیهالسلام میفرمایند: «زیاد شوخی کردن، آبرو را میبرد».
خنده و تبسم که از دیگر عوامل نشاط و شادی است، باید صادقانه بوده، شخصیت آدمی را لکهدار نکند. خنده از نظر اسلام، وقتی مؤثر و مفید است که به شخصیت دیگران لطمه وارد نکند. خنده با انگیزه آزردن، اهانت و تحقیر دیگری نکوهیده است. قالبهای نشاط و شادی و عوامل آن باید در شأن مقام انسان و آرمانهای والای او باشد؛ زیرا گاه محتوایی مفید در قالبی نامناسب، نتیجهای معکوس دارد و بههمین دلیل در روایات، قهقهه از شیطان تلقی شده و تبسم، بهترین خنده دانسته شده است. زمان و مکان شادی نیز باید با آن متناسب باشد؛ زیرا اگر این تناسب برقرار نباشد، بسیار ناپسند و زشت خواهد بود.
بر این اساس، برخی از روایات که شادی و عوامل آن را نکوهش کردهاند، ناظر به نشاط و عواملی است که از حدود شادی مطلوب از دیدگاه اسلام پا را فراتر نهاده، به افراط و تفریط در غلتیدهاند وگرنه اسلام، اصل شادی را نه تنها ناپسند نشمرده، بلکه آن را تأیید و توصیه کرده است. با این مقدمه، به برخی از روایاتی میپردازیم که به شرایط شادی و نشاط اشاره دارند.
1.پرهیز از گناه
در مجالس شادی باید از گناه و معصیت پرهیز کرد، اما صادقعلیهالسلام میفرمایند: «لاینبعی للمؤمن ان یجلس مجلسا یعصی الله فیه و لایقدر علی تغییره»؛ سزاوار نیست مؤمن در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خدا میشود و او نمیتواند آن را تغییر دهد.
2. پرهیز از آزار مؤمنان
از شرایط شادی و تفریح این است که با اذیت و آزار دیگران همراه نباشد. متأسفانه امروزه بسیاری از شادیها همراه با اذیت و آزار دیگران است؛ مانند بلند کردن صدای موسیقی، انفجارهای تفریحی و شبهای شادی و ... پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله فرمودند:«من اذی مؤمنا فقد اذانی؛ کسی که مؤمنی را آزار دهد، مرا آزار داده است».
3. پرهیز از لهو
در آیین اسلام، سرگرمیهای زیانبار و غفلتزا ممنوع است. موسیقی مطرف و غنا، از سرگرمیهای زیانبار است که آدمی را از توجه بهخدا و آخرت باز میدارد؛ از اینرو، بایسته است که مؤمنان از آن پرهیز کنند. مراجعه به رسالهها و فتاوای مراجع، نمونههای زیادی از احکام مربوط به رعایت حریم شادی و تفریح را در اختیار مراجعهکنندگان قرار میدهد.
نتیجهگیری
در مقابل رویکرد افراطی و مجاز شمردن هر شادی و نشاطی در زندگی انسان و نیز رویکرد تفریطی نسبت به دین مبنی بر مخالفت دین با هر شادی و نشاط که ناشی از نبود شناخت درست آموزههای دینی است، رویکردی متعادل، واقعگرا و علمی نسبت به دین وجود دارد که نشاط را با ارائه بایدها و نبایدها جهتدهی کرده است و برای فرد و اجتماع، زندگی همراه با سعادت را بهدنبال دارد.
پیام دین به انسانها این است که راه نجات از غم و اندوه، ایمان بهخدا و بیان او است که به انسان آرامش و نشاط میبخشد. قرآنکریم، شادی را که نیاز فطری بشر است، تأیید کرده و جهت میدهد و راهنماییهای لازم را برای بهرهگیری از نشاط ارائه میکند. ضرورت شادی و نشاط در زندگی بشر با کمک متون دینی، تأیید و اثبات شده است؛ زیرا زندگی یکنواخت و فشارهای کاری، خستگی و ملال روحی را بهدنبال دارد. از اینرو، بهعنوان امری ضروری، چگونگی نشاط و عوامل نشاطآور، مانند استفاده از لذتها، سخنان نغز و شادی آفرین که میتواند از این خستگی و ملال بکاهد، در روایات متعدد بیان شده است.