«من» هستم
مریم کمالینژاد
کودک وابسته که نتواند از پس زندگیاش برآید را نمیخواهیم. تقریبا همه والدین همین نظر را دارند. کسی نیست که بخواهد فرزندی وابسته، دستوپاچلفتی، مضطرب و بیعرضه تربیت کند. بنابراین تربیت کودک مستقل از آن دست مهارتهایی است که باید دربارهاش خوب بدانیم. البته که وقتی بچهها به ما نیاز دارند، احساس خوبی در ما به وجود میآید، وقتی آن وجود بامزه و نازنین با زبان شیرین به سراغمان میآید تا کمکش کنیم تا غذایش را به دهانش بگذاریم یا برایش مسواک بزنیم، حس خوبی دارد، احساس حمایت و محبت توأمان اما نباید فراموش کنیم که وظیفه درازمدت ما ایجاد و حفظ استقلال کودک در تمام زمینههاست. معمولا والدین در مورد استقلال کودک دچار افراط و تفریط هستیم، یا کودک را به حال خودش رها میکنند و آنچنان که باید مراقبش نیستند که دراین صورت ممکن است آسیبهای جسمی، روحی و تربیتی به او وارد شود و یا بیش از اندازه لازم از او مراقبت میکنند که و اجازه نمیدهند کودک، استقلال را تجربه کند. آنچه در زیر میآید مجموع راهکارهایی است که میتواند در تربیت کودک مستقل شما را یاری کند. با ما همراه باشید.
کنار بکشید
بله، قدم اول این است که از انجام دادن تمام کارها دست بردارید. بااینکه گاه آنقدر بچهها رفتارشان بیمسئولانه و یا آهسته و بدون نتیجه است که ممکن است کلافه شوید و با خودتان بگویید: «خودم انجامش بدم راحت ترم» اصلا عجیب نیست. چون شما دارید کار را به کسی میسپارید که اولین قدمهای تجربه کردن را برمیدارد، اما لازم است که خودتان را کنار بکشید و اجازه دهید کودکتان وظایفی را که از پسشان بر میآید بهعهده بگیرد. مادرانی که تا شش و هفت سالگی قاشق دست میگیرند و غذا به دهان کودک میگذارند، بسیارند. پدرانی که تا هشت سالگی زیپ شلوار کودک را بالا میکشند و بند کفشهایش را میبندند و کودک دیگر حتی در مورد شخصیترین کارهایش احساس وظیفه نمیکند. از قدمهای ساده و کوچک شروع کنید. اجازه دهید کودکتان خودش قاشق دست بگیرد و غذا بخورد، حتی اگر محیط اطرافش را پر از برنج میکند، یا سروصورتش را رنگی. اجازه دهید کودک هرچه سریعتر به دستشویی رفتن تنهایی را فرابگیرد و تا مدتها شما را برای این مسئله صدا نکند.
چیزهایی که لازم است بدانی
فرزند شما همیشه 4 و 5 ساله باقی نمیماند، به زودی تبدیل به یک بزرگسال میشود و نیاز به مهارتهای اساسی زندگی پیدا میکند. آشپزی کردن، شستن لباسها، مدیریت احساس، مدیریت پول و سرمایه و... کارهایی هستند که باید به فرزندتان آموزش دهید، توجه داشته باشید که کارهای جنسیتی نکنید، یعنی بهاین دلیل که فرزندتان دختر است، با خودتان نگویید نیازی نیست حالا حالا درگیر مسائل مالی شود. یا چون پسر است، پس نیازی نیست آشپزی کردن یاد بگیرد. جهان، هر روز به سمتی میرود که همه ما، فارغ از جنسیتمان نیاز به مهارتهای اساسی زندگی داریم و فرزندان ما ازاین قاعده مستثنی نیستند.
3ـ صبر همراه با عشق و احترام
همواره کودکتان را با عشق و احترام و صبر تربیت کنید. هرگز شخصیت کودکتان را زائل نکنید، احترامش را از بین نبرید و عشق مشروط به او ندهید. کودکی که با عشق و احترام و صبوری تربیت شده است، اعتمادبهنفس بسیار خوب و بالایی داشته و در نتیجه آمادگی بیشتری برای عهده گرفتن وظایف و مسئولیتها و رسیدن به استقلال دارد. اگر کودک شما بداند که حمایت و نظارت شما دائمیاست و بخاطر اشتباهاتش مسخره نمیشود و بابت موفقیتهایش مورد توجه و تشویق قرار میگیرد، شک نکنید که قدمهای مهمی به سمت استقلال برخواهد داشت.
4ـ مادر بهمثابه جاروبرقی
چند نفر از ما مادری هستیم که خودمان به تنهایی مسئولیت تمیز و منظم کردن محیط خانه را بهعهده داریم و کودکانمان را از این مهم دور نگه داشتهایم، طوری که آنها برایشان یقین شده است که جارو کشیدن و ظرف شستن و تمیز کردن لباسها و آشپزی وظیفه مادر است و اگر روزی یکی از اینها را انجام ندهید، شاکی میشوند و تعجب میکنند؟ اما همه ما در زیر یک سقف زندگی میکنیم و به یک اندازه مسئول آشفتگی خانه هستیم. پس کودک را از مسئولیتهای خانهداری دور نگه ندارید، دراینجا هم لازم است یادآوری کنیم که جنسیتی به ماجرا نگاه کنید. کودک شما چه پسر باشد چه دختر، لازم است مسئولیتی که به سن و سالش میخورد را بهعهده بگیرد. برخی خانوادهها پسربچه را معاف میکنند و دخترک را به کار میگیرند، چون قرار است چند وقت دیگر بهجای مادرش تمامی وظایف را در خانه همسرش به عهده بگیرد و باید آنها را فراگرفته باشد.
به کودکتان ـ فارغ از دختر یا پسر بودن ـ مسئولیت بسپارید. از چیدن میز برای ناهار گرفته، تا شستن ظرف غذای خودش یا مرتب کردن اتاقش و یا گردگیری، مسئولیت آب دادن به گلها و...
تشویق را فراموش نکنید
نباید از خاطرمان برود که تشویق کردن عامل اصلی و اثرگذار تقویت رفتار است. در عین حال کارهایی که برای ما روزمره و ساده هستند برای کودک نوپا موفقیت بزرگی محسوب میشود. پس اگر کودکتان توانسته است به تنهایی پس از دستشویی دستش را بشویید، لازم است که او را با جملات مثبت تشویق کنید: «من میدونستم تو میتونی از سینک استفاده کنی و تنهایی دستت رو تمیز بشوری، آفرین» تشویق کردن کودک بابت تواناییهای ساده و پیچیده، اعتمادبهنفس او را افزایش میدهد.
دست نزن
برخی از والدین آنقدر بیاعصابند یا نظام تربیتی سختگیرانهای در ذهن دارند که اجازه نمیدهند کودک هیچ مسئله را به تنهایی حل کند یا دست به چیزی بزند. از ور رفتن با یک اسباببازی گرفته، تا ریختن ظرف ماست میتواند داد مادر و پدر را درآورد و به دعوا کردن ختم شود که معمولا هم با سرزنش و تمسخر همراه است.
فضا را برای تجربه کردن و شکوفایی ذهن کودک آماده کنید. چهایرادی دارد که یک بار هم ظرف ماست را بریزید، غذاهایش را با هم قاطی کند، مشکلی پیش نخواهد آمد اگر کودک شما با سوالات زیادی به سراغتان میآید و لازم است که شما اجازه دهید خودش مسائل را حل کند.
دراین قسمت لازم است که به کودک امکانهای متفاوت دهید؛ از سرگرمیهای متنوع و متفاوت مثل رنگآمیزی و نقاشی و داستانسرایی گرفته تا سروکله زدن با سیمها و باطری و...
اجازه دهید خودش غذا و یا لباسی که میخواهد بپوشد را انتخاب کند. از سلیقه او استقبال کنید.
اشتباه میکنم
همه ما اشتباهاتی داشته و داریم، در تمام ابعاد زندگیمان و اتفاقا از همین مسیر است که چیزهای زیادی فراگرفتهایم. از اشتباهاتمان آموختهایم، به فرزندمان هم باید حق اشتباه کردن بدهیم. نگاه کمالگرا و سختگیرانهتان را کنار بگذارید و بدانید کودک ممکن است خطا کند، اشتباهی مرتکب شود اما تلاشش را کرده است و این قابل تشویق و افتخار است.
اگر کودکتان اشتباهی کرده است به او بگویید: «بابت تلاشی که کردی بهت افتخار میکنم» و بعد از آن میتوانید راه درست انجام دادن کار را به او بگویید یا شرایط را طوری طراحی کنید که خودش مشکل را پیدا کرده و حل کند.
بهجای فرزندتان حرف نزنید
معمولا در جمع بزرگترها، حضور کودک نادیده گرفته میشود، بهجای آنکه از کودک بپرسیم: مدرسه چطوره؟ از مادرش میپرسیم: «زهرا با مدرسه کنار میاد؟» یا «زهرا درساش چطوره؟» این سؤال را باید از خود کودک پرسید، تا هم فکر کند و هم مهارت پاسخگویی و گفتگو را بیاموزد. در چنین شرایطی بگویید: زهرا خودش توضیح میده، زهرا جان به خاله بگو که اوضاع مدرسه چطوره؟
وقتی حضور کودک را نادیده میگیریم، او را وجودی بدون شخصیت و استقلال معرفی میکنیم. جملاتی مثل «نیما سلام کرده» «بچهام خجالت میکشه» و... نشان از نادید گرفتن وجود کودک است.