کد خبر: ۵۴۴۶
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۵
پپ
صفحه نخست » یار مهربان


این کتاب روايتي است از بازيگوشي‌هاي كودكانه سربازان امام‌خميني‌ره تا روزهاي امدادگري و شناسايي و چشيدن طعم تلخ قطعنامه.

«مربع‌های قرمز» ناگفته‌هایی از جنگ و سبک زندگی جهادی حاکم بر روزهای جنگ، سبک بندگی کردن آن‌ها که صفحه به صفحه رشد کردند و پایشان به آسمان باز شد. ناگفته‌های نوجوانانی که از بازی و شیطنت در خیابان چهارمردان قم و نشستن پای درس اخلاق آیت‌الله ‌احمدی‌ میانجی از پشت خاکریزهای جبهه سردرآوردند. کتابی سرشار از رفاقت‌های آسمانی. کتابی پر از ترش و شیرین‌های جنگ. لبریز از نقطه رهایی و انقطاع و پر از مربع‌های قرمز و سراسر آرزوی شهادت.

برشی از کتاب

یادم نیست روز عید غدیر بود یا چند روز بعد که آقامهدی به مقر آمد. حضورش برایمان حکم عیدی را در آن عید داشت. نفس از کسی درنمی‌آمد. روی زمین خنک به خط نشسته بودیم. آقامهدی می‌گفت و بغض به گلویمان چنگ می‌انداخت. دورمان را کوه‌های بلند گرفته بود. باد خودش را از روی آب سد بین صف‌های بچه‌ها جا می‌کرد و مورمورمان می‌شد.

عملیات پاسگاه زید لغو شده بود. آقامهدی سرش را زیر انداخته بود و برایمان توضیح داد. چه‌قدر تشنه‌ی آتش بودیم. بااین خبر بچه‌ها را به خاک دوختند. کوه‌های دورمان تبدیل به غصه شد و روی دلمان نشست. حال آقامهدی هم بهتر از ما نبود:

ـ راه شهادت هنوز باز است. این عملیات نشد عملیات بعدی.

سعی می‌کرد دلداریمان دهد. دیدم که چند نفر بین صف‌ها اشکشان را با سرشانه‌شان پاک کردند. فکرش را هم نمی‌کردیم عملیات لغو شود. آقامهدی هنوز امید داشت. خواست که لشکر را خالی نکنیم.

اینکه نیروهای گردان جمع باشند برای لشکر یک امتیاز است آن هم نیروهای آموزش‌دیده و آماده عملیاتی مثل ما.

اگر می‌رفتیم به این راحتی نمی‌شد جمعمان کنند.

آقامهدی از بچه‌ها خواست که اگر مرخصی رفتند زود برگردند. ما هم از خدا خواسته. کجا را بهتر از این خاک پیدا می‌کردیم؟ همه‌چیز دنیا پشت این کوه‌ها مانده بود؛ زرق‌و‌برقش لذت و سختی‌اش و اهالی‌اش. این‌جا ما بودیم و آسمان و راه‌های صعود به آن.

سخنرانی زین‌الدین که تمام شد بچه‌ها دورش ریختند. فرمانده را روی کولشان گذاشتند. در شلوغی بین بچه‌ها گیر کرده بود. دوست داشتیم آقامهدی خیالش از خالی‌نماندن لشکر راحت باشد.

هرکس دستش می‌رسید سر ‌و‌ روی آقامهدی را می‌بوسید. رویم نشد جلو بروم. از دور آقامهدی و جمعیتی که دورش حلقه شده بود را نگاه می‌کردم. چه‌قدر محبت بین آن شلوغی موج می‌زد...

شناسنامه

چاپ دوازدهم كتاب مربع‌هاي قرمز خاطرات شفاهي حاج‌حسين يكتا در ١٤ فصل و در 543 صفحه با قیمت پشت جلد 65000 تومان به قلم زینب عرفانیان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.

علاقه‌مندان جهت تهیه کتاب می‌توانند از طریق سایت nashreshahidkazemi.ir و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام‌کوتاه 3000141441 کتاب را با تخفیف دریافت نمایید.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: