کد خبر: ۵۳۸
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۸
پپ
سیر تحول نمادهای شهری
صفحه نخست » مقاله



چهره شهر تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران چهره ماست و ما را آن‌گونه‌ می‌شناسند که تهران هست. همه شهرهای مهم جهان چهره‌ای از ملت خود را نمایش می‌دهند و آن‌گونه که می‌خواهند خود را به رخ جهان می‌کشند.

اما در این میان تهران قصه غریبی دارد. شهری که در زمان تهران ناصری در اوج بود و مهم‌ترین ساختمان در آن روزگار همان ساختمان مساجد جامع بود. مساجد جامعی که چند صباحی بود در همسایگی خود مساجد را به عنوان نماد تدین حکومت پذیرفته بودند. در این دوره اگرچه التقاط فرهنگی آغاز شده بود اما از آن‌جا که موج آن هنوز معماری را دربر نگرفته بود؛ ساختمان‌ها و خانه‌ها همچنان فرم درون‌گرا و محجوب داشتند و چشم خویش را به یکدیگر نمی‌دوختند. تمایل به هندسه مواج و سرگردان و بدون غایت، در دور جدیدی پس از معماری شیشه‌ای مدرن بر بانک‌ها سیطره یافته است. آن‌هم ساختمان بانک که دست بر قضا مهم‌ترین ساختمان در شهرهای دوره انقلاب اسلامی به ویژه در پایتخت شده‌اند.

معماری ایران به جز در موارد معدودی که آن‌هم تنها به برخی بناهای سلطنتی برمی‌گشت، ریشه در همین آب و خاک داشت و از همان چشمه ارتزاق می‌نمود؛ تا آن‌جا که در عصر صفویه به اوج اعتلای خود رسید و این امر استمرار یافت تا آن‌که به عصر قاجاریه رسید. رگه‌های التقاط از همان‌جا به محیط معماری نفوذ کرد که ناصرالدین شاه قاجار اولین گروه دانشجویان ایرانی را جهت تحصیل در رشتههای مختلف به خارج از کشور اعزام نمود و پس از آن عده‌ای از آن تحصیلکردگان، به علاوه تعدادی از اساتید غربی، برای تدریس دانش خود به دارالفنون (که توسط امیرکبیر تأسیس شده بود) روانه شدند. «میرزا مهدی خان شقاقی» را که از همان قماش بود، میتوان با اطمینان اولین معمار تحصیلکرده ایرانی در غرب دانست که بعدها به ترویج معماری مدرن پرداخته و آن را رسما به ایران وارد نمود.

قاجار غروب کرد و با آغاز دوره پهلوی اول، حصارهای تهران ناصری تخریب شد و تهران جدیدی سر برآورد. تهرانی که دیگر مسجد مهم‌ترین ساختمان آن نبود، در جریان تجددخواهی رضاخان، حالا دیگر با کنار زدن مسجد، سالار ساختمان‌های شهر ساختمان شهربانی شد و در شهرهای مهم دیگر نیز تکرار شد. سرآغاز باز شدن چشم خانه‌ها به خیابان و ساختمان‌های دیگر را باید دوره پهلوی اول دانست که تجدد و کشف حجاب، پنجره‌های خانه را به مثابه چشم خانه‌ها به خیابان و خانه‌های دیگر باز کرد و از خانه نیز کشف حجاب شد. در دوره پهلوی ساختمان‌های شهربانی جای مساجد را به عنوان نمادهای شهری گرفتند

در دوره پهلوی دوم نیز بر همان طریق تهران توسعه یافت و در امتداد قصه غربزدگی ما تهران جولانگاه معماران غربی شده بود و تحت‌تأثیر آمدوشد این معماران، تهران نیز کاملا چهره‌ای غربی به خود گرفت. اواخر پهلوی دوم نیز آخرین ضربه‌های مهلک را از جانب شبکه معماران بهایی در ایران متحمل شد البته غربی‌شدن تهران نه از روی نظم و پایه‌های درست بلکه به شیوه‌ای تقلیدی و سخیف صورت گرفت. به گونه‌ای که حتی خانه‌های کوچک درهم‌ریخته و آشفته و روی‌هم انباشته امروز را باید محصول طرح‌های توسعه شهری آن دوره دانست.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: