کد خبر: ۵۳۲۷
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۰
پپ
توسعه مهارت‌های میان‌فردی
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

اغلب ما تا زمانی که به چاله‌ نیفتاده‌ایم به فکر توسعه‌ی مهارت‌هایمان نمی‌افتیم. در واقع تا پیش از گرفتار شدن، همه‌چیز را می‌خواهیم غریزی و به پشتوانه‌ استعداد و نبوغ ذاتی‌مان پیش ببریم و این در حالی است که هیچ انسانی در دنیا یافت نمی‌شود که از توسعه‌ مهارت‌هایش بی‌نیاز باشد و یا در زمینه‌ای خاص نیاز به یادگیری نداشته باشد. یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها که یادگیری، تمرین و توسعه‌ آن، کیفیت زندگی شخصی و شغلی ما را دگرگون می‌کند، مهارت‌های میان‌فردی است. کارفرمایان معمولا یا به‌طور مستقیم مهارت‌های میان‌فردی را جزء معیارهای اولیه استخدام، عنوان می‌کنند یا در پروسه انتخاب نیروی انسانی و در جریان مصاحبه، این نکته را در نظر می‌گیرند. در هر صورت مهارت‌های قوی بین‌فردی برای رسیدن به موفقیت‌های شغلی، امری ضروری است، چه شما یک مهندس کامپیوتر درونگرا باشید یا مدیر روابط‌عمومی یک سازمان بزرگ، در هر صورت در سطحی از ارتباط بین افراد قرار خواهید گرفت و نیازمند توسعه مهارت‌های فردی خواهید بود.

ارتباط انسانی

انسان موجودی اجتماعی و ناگزیر از ارتباطات انسانی است و برای این‌کار پیام‌های متفاوت کلامی و غیرکلامی را اختراع کرده است.

«مردم می‌خندند، گریه می‌کنند، برای خداحافظی دست تکان می‌دهند، لبخند می‌زنند، دست‌های هم را گرفته و یکدیگر را در آغوش می‌گیرند. آن‌ها قدم می‌زنند، می‌چرخند و مسیرشان را تغییر می‌دهند. ارتباط در جامعه مدرن امروزی به منزله‌ واقعیتی مهم، موجودیت ما را مطرح می‌کند. ما خودمان را در انواع بسیاری از روابط کشف می‌کنیم.»1

«ارتباط انسانی، فرآیندی است که یک شخص مفهوم را به ذهن شخصی یا اشخاصی دیگر با استفاده از پیام‌های کلامی و غیرکلامی منتقل می‌کند»²

مهارت‌های میان‌فردی ابتدا و انتهای ارتباطات انسانی است این بدان معناست که ضرورت توسعه این مهارت با روابط انسانی، آغاز شده و از آن تغذیه می‌کند و با برقراری یک رابطه‌ ایده‌آل انسانی هم به پایان می‌رسد.

مهارت‌های میان‌فردی چیست؟

این سؤالی است که باید از خودمان بپرسیم. مهارت‌های میان‌فردی (interpersonalskills) توانایی ایجاد یک رابطه‌ رضایت‌بخش و حفظ آن است. رابطه‌ای که بر پایه‌ نزدیکی عاطفی، محبت کردن، احترام، صداقت و شایستگی استوار است.

اگر می‌خواهید بدانید که چقدر مهارت میان‌فردی‌تان خوب است، به ارتباطاتان نگاه کنید و صادقانه از خودتان بپرسید که آیا افرادی که با آن‌ها در تعامل مداوم و نزدیک هستند، دوست دارند که باز هم شما را ببینند؟ همکاران، افراد خانواده و دوستان‌تان شما را چطور فردی می‌بینند؟ به‌عنوان یک مدیر می‌توانید منازعات و کشمکش‌های میان کارمندان‌تان را با آرامش و انصاف مدیریت کنید؟ به‌عنوان یک کارمند می‌توانید به شکایات ارباب‌رجوع با حس همدلی و دلسوزی گوش داده و پیگیری کنید؟

الیون ارونسون در کتاب روانشناسی اجتماعی‌اش می‌گوید: «پس از گذشت چند هزار سال، هنوز هم مردم به عوامل ایجادکننده‌ کشش و جاذبه می‌اندیشند. چگونه می‌توان شخصی را که پشت میز مجاور، یا در خانه مجاور، یا در کشور همسایه است، واداشت که ما را دوست داشته یا دست کم از تحقیر و تلاش برای نابودی ما دست بردارد؟ هنگامی که از آشنایان می‌پرسیم چرا بعضی از آشنایان را بیشتر دوست دارند، پاسخ‌های متنوعی می‌دهند که رایج‌ترین آن‌ها از این قرار است: 1. عقاید و علایق مشابهی با آن‌ها دارند. 2. دارای مهارت، قابلیت و کفایت‌هایی هستند. 3. ویژگی‌های پسندیده و نیکویی از قبیل وفاداری، مستدل بودن، صداقت و مهربانی دارند. 4. به آن‌ها علاقه متقابل دارند.»3

برخی از افراد از ابتدا و یا در گذر زندگی و به‌واسطه‌ شرایط، محیط و تربیت دارای ویژگی‌های اخلاقی‌ای هستند که روابط میان‌فردی‌شان را غنا می‌بخشد، حتی اگر ندانند روابط میان‌فردی دقیقا به چه معناست. اما برخی از ما دقیقا به همان دلایل ممکن است فاقد ویژگی‌های مؤثر بوده یا آن‌ها را در گذر زمان از دست داده باشیم. اما خبر خوب اینکه با تمرین و تلاش می‌توان به تمام آن‌ها دست پیدا کرد، اگر چه گاهی سخت اما شدنی و لذت‌بخش.

مهارت‌های میان‌فردی و ویژگی‌های شخصیتی:

لیست زیر مهارت‌هایی است که می‌توانند روابط ما را عمیق، پایدار و مؤثرتر کنند:

گوش دادن فعال، همکاری، حل مسئله، حل تعارض، همدلی، دیپلماسی، تطبیق‌پذیری، رهبری، پادرمانی، صبر و احترام...

در ادامه می‌خواهیم هر کدام از این مباحث را با هم مرور کرده، با مفهوم واقعی‌شان آشنا شویم.

1ـ همدلی: اگر می‌خواهید مهارت‌ها بین‌فردی‌تان را توسعه دهید، نیاز دارید که بر روی مفهوم همدلی کار کنید. درباره‌اش بخوانید، تعریفی درست از آن در دست داشته باشید و مهم‌تر از همه، تمرین همدلی کردن را شروع کنید. ما پیش از این در یک نوشتار، به بحث همدلی پرداخته ایم اما اگر بخواهیم به‌طور خلاصه به آن اشاره کنیم، باید همدلی را به «قرار دادن خود در موقعیت طرف مقابل» معنا کنیم. تصور کنید که شما یک کارمند هستید، چقدر نسبت به ارباب‌رجوع، احساس همدلی دارید؟ چقدر می‌توانید خودتان را منصفانه جای رئیس‌تان قرار دهید؟ وقتی که خود را جای طرف مقابل قرار می‌دهیم، دست از قضاوت و سرزنش دیگری برداشته و به‌جای آن مراعات و رواداری و آرامش، می‌نشیند. اولین گام برای همدلی کردن، خوب گوش دادن به حرف‌ها و احساسات طرف مقابل است.

2ـ شنونده فعال بودن: حوصله ندارید به صحبت‌های دیگری خوب گوش دهید؟ خیلی زود حوصله‌تان سر می‌رود؟ یا اینکه مدام منتظر فرصتید تا سخن او را قطع کرده و هیجان‌زده وسط حرف‌هایش بپرید و خودتان رشته سخن را دست بگیرید؟ در این صورت شما فرصت شنونده فعال بودن و همدلی کردن را از خودتان گرفته‌اید. شنونده فعال خوب گوش می‌دهد و سؤال‌های درست و روشنگر می‌پرسد، حین شنیدن، حواسش جای دیگری نیست و به کار دیگری مشغول نمی‌شود، ارتباط چشمی برقرار می‌کند و احساس ارزشمندی به طرف مقابلش می‌دهد.

3ـ انعطاف‌پذیری و همکاری: تصور کنید که در یک مجموعه در حال کار هستید و مشکلی پیش آمده است، شما ناراحت و دل‌زده شده‌اید، اما می‌دانید که نباید انعطاف‌پذیری و همکاری را از دست بدهید. خودتان را آرام کرده و سعی می‌کنید همدلی و دلسوزی را فعال کرده و همکاری را دیگر اعضای مجموعه را از سر بگیرید. ناراحتی شما از مجموعه‌تان، ربطی به ارباب‌رجوع ندارد، حتی ممکن است با کارمندی کنار دستی‌تان هم ارتباطی پیدا نکند، پس همکاری و صمیمیت را از یاد نمی‌برید و این در توسعه ارتباطات میان‌فردی مهم است.

4ـ احترام بگذارید؛ فراموش نکنید که اگر ادب و احترام را در روابط‌مان رعایت کنیم، صددرصد در روابط میان‌فردی پیشرفت خواهیم کرد و روابط بهتری با دیگران اعم از خانواده، همکاران و یا دوستان خواهیم داشت. احترام گذاشتن، صرفا شامل استفاده از کلمه «لطفا» و دیگر کلمات مؤدبانه نمی‌شود، اینکه شما تفاوت‌های فردی دیگری را درک کرده و آن‌ها را می‌پذیرید هم نوعی ارتقاء‌یافته احترام گذاشتن است. اینکه دیگری عقیده و سلیقه‌ متفاوتی با ما دارد، دلیل نمی‌شود که با او رفتاری سرد و یا نامحترم داشته باشیم.

5ـ حل‌مسئله: چه شما مادر یک خانواده باشید یا رئیس یک سازمان، در هر صورت «حل‌مسئله» مهارتی است که باید آن را به دست بیاورید. حل‌مسئله خود شامل چندین مرحله است، این که مسئله را خوب درک کرده و بشناسیدش، درباره‌اش اطلاعات کافی جمع کنید، صبور و منصف باشید و بتوانید راه‌حل‌های مختلف را امتحان کنید و...

6ـ تطبیق‌پذیری یا تحمل؛ آدم‌های منعطف معمولا همان‌هایی هستند که تحمل بیشتری هم دارند. کسانی که کمتر غر می‌زنند و بیشترین دستاورد را دارند. در عوض آدم‌هایی که تحمل کمتری دارند، مدام در حال پیدا کردن مشکلات هرچند ساختگی‌اند، غر می‌زنند و کمتر به راه‌حلی که منجر به موفقیت شود، دست پیدا می‌کنند.

آنچه درباره توسعه روابط میان‌فردی گفته شد، تنها قطره‌ای از دریای این مبحث بزرگ است. پیشنهاد ما به شما این است که درباره این مطالب به خوبی مطالعه کرده و تمرین کردن را آغاز کنید.

منابع:

1ـ ریچموند، ویرجینیاپی، مک‌کروسی، جمیزسی، ترجمه فاطمه‌سادات موسوی، ژیلا عبدالله‌پور (1387) رفتار غیرکلامی در روابط میان‌فردی. نشر دانژه

2ـ ریچموند، ویرجینیاپی، مک‌کروسی، جمیزسی، ترجمه فاطمه‌سادات موسوی، ژیلا عبدالله‌پور (1387) رفتار غیرکلامی در روابط میان‌فردی. نشر دانژه ارونسون، الیوت. روانشناسی اجتماعی. ترجمه‌ حسین شکرکن (1382) تهران: انتشارات رشد

3ـ روانشناسی اجتماعی؛ ارونسون، الیوت (1382) ص 382

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: