مریم کمالی نژاد
همه ما میخواهیم بهترین والدین باشیم، بهترین تربیت را اجرا کنیم، کودکانی خوب تربیت کرده و خانوادهای موفق داشته باشیم. اما گاهی در میانه راه کار بالا میگیرد و سختیها خودشان را نشان میدهند. ما به دنیای اینترنت دسترسی داریم، اما در میان توصیههای تربیتی گیج میشویم در حالیکه این توصیهها گاه در تضاد واضح با هم هستند و نمیدانیم چه کنیم. دراین نوشتار میخواهیم نکات ساده تربیتی را گوشزد کنیم که نتایج شگرفی دارند و شکی درشان نیست. نکاتی ساده که گاه مغفول میمانند.
1ـ تمام محدودیتها را حذف نکنید. گمان کنید که محدودیت، از هر نوعی که باشد باعث میشود کودک شما به خودشکوفایی نرسد و دست و بالش بسته بماند و عقدهای بار بیاید. کودکان در دنیای بسیار گسترده پا گذاشتهاند که برایشان گیجکننده است، خوب و بد را نمیدانند و خطر را نمیشناسند، شمایید که باید با تعیین مرزها سلامتیشان را فراهم کرده و احساساتشان را کنترل کنید تا بتوانند در محیطی امن به کشف دنیایشان بپردازند. محدودیتهای سالم و فکر شده به کودک یاد میدهد که در دنیا چگونه باید رفتار کند و به او میآموزد که چگونه از خودش و احساساتش مراقبت کند.
2ـ استقلال؛ کودک شما باید مستقل شود. او باید استقلال داشته باشد تا بتواند قدمهای بعدی را بردارد. اما والدین اغلب این اشتباه را مرتکب میشوند؛ فراهم کردن همهچیز و انجام همه کارها به جای کودک تا او در آرامش و آسایش کامل باشد. وقتی کودکتان میتواند خودش اسباببازیهایش را جمع کند، قاشق دست بگیرد و غذایش را بخورد، به تنهایی به دستشویی برود، لباس بپوشد و بند کفشش را بندد، دیگری نیازی نیست شما مسئولیت او را به دوش بکشید. اجازه دهید کودک با مزهمزه کردن استقلال نوپایش، اعتماد و عزتنفس خود را بالا ببرد.
3ـ تحمل تلخی؛ حائلی میشوید میان دنیا و فرزندتان که تلخیها به او اصابت نکند. به نظرتان اگر اجازه دهید کودک تلخی دنیا را بچشد، در حقش ظلم کردهاید و والدین خوبی نیستید، خود را موظف میدانید که همهچیز را حل کرده و همه موانع را برطرف کنید. این هم اشتباهی دیگر در مسیر تربیت است. به کودک خود فرصت دهید تا مسئله را درک کرده و برای یافتن راهحل فکر و تلاش کند. فرصت دهید تا در مقابل مشکلات صبر و تابآوری را تجربه کرده بیاموزد.
4ـ اهداف و مسائل بزرگ را قربانی مشکلات روزمره و کوچک نکنید. به عبارتی دیگر «نه»هایتان را هر روز خرج نکنید. بسیاری از مشکلاتی که با کودکان و نوجوانانمان روزانه تجربه میکنیم آنقدرها مهم نیستند که با آنها وارد یک بحث طولانی و مشاجره شویم. انتخابهای ساده که برای کسی ضرری ندارد، استقلالهای ساده که قابل کنترل است و... نباید شما را از کوره به در ببرد یا مجبور کند که یک «نه» خرج کنید.
5ـ در تقویمتان زمانهایی را برای خوش گذرانی با کودک در نظر بگیرید. به همین سادگی و مغفولی. با او بازی کنید، با هم کتاب خوانید. داستان خودش را برایش تعریف کنید، وقتی که تازه متولد شده بود.
6ـ حق انتخاب؛ در انتخاب فعالیتهای مشترکی که با کودک دارید، به او اجازه دهید که خودش انتخاب کند میخواهد چه فعالیتی داشته باشد، او را مجبور نکنید کتاب بخواند، بازی کند یا فیلم تماشا کنید. به او بگویید میخواهیم چند دقیقهای کنار هم خوش بگذرونیم، تو دوست داری چه کاری رو با هم انجام بدیم؟
7ـ نقش مغفول پدر؛ حتی کودکان پسر هم اغلب ار حضور و وقت گذرانی با پدر محرومند، چون پدرها یا سرشان شلوغ است و وقت ندارند، یا گمان میکنند که تربیت کودک تماما با مادر است وقتی همزمان دارند، حوصله بچه ندارند. این در حالی است که تحقیقات نشان میدهند بچههایی که یک وعده وقتگذرانی با پدر را در طول هفته میگذرانند، مسائل را بهتر حل میکنند، راهحلهای خلاقانهتری ارائه میدهند و بهطور کلی با خطرات و مشکلات خیلی بهتر کنار میآیند. بنابراین لازم است که کودکان چه دختر و چه پسر زمانی را با پدر خود بگذرانند.
8ـ مناسک ویژه خانواده خودتان را داشته باشید. مراسمیکه کودک در انتخاب و چند و چون آن نقش داشته است و از بهخاطر آوردن آن لذت میبرند. مثل نامگذاری روی گلهای خانه، اتومبیل و... دور هم جمع شدن شبانه و انجام یک بازی دستهجمعی، ساعت خواب مشترک و...
9ـ هزاران بار گفتهایم که اولین نکته در تربیت کودک، الگویی شایسته بودن برای اوست. بچهها با تماشای والدین خود یاد میگیرند، الگوسازی میکنند و به همین سادگی میتوان خوب بودن را به آنها آموزش داد.
10ـ کودک را با محیطزیست آشتی دهید. مراقبت از محیطزیست، جدا کردن زبالههای قابل بازیافت و غیرقابل بازیافت، آموزش نگهداری از گیاهان، کاشت دانهها، استفاده از کالاهای مفید برای محیطزیست و جایگزین آنها با مواد مضر و... در حال و روحیه کودکان بسیار مؤثر است و از آنها انسانی مسئولیتپذیر و خوب میسازد.
11ـ صادق باشید. همان قدر که میخواهید کودکتان راستگو باشد. کودک شما هوشمند است و متوجه فریب در کلام و یا عدم صداقت آن میشود و الگوبرداری میکند.
12ـ با همسرتان رابطهای خوب داشته باشید. ازدواج شما اولین نمونه رابطه است که کودک میبیند و الگوبرداری میکند. به آنها ارتباط صمیمانه و استانداردهای آن را نشان دهید.
13ـ رفتار فرزندتان را تشویق کنید. دقیق آن را رفتار را توضیح دهید تا کودک متوجه شود که بابت کدام رفتار مستحق ستایش است؛ «اینکه صبر کردی تا تلفن من تمام شود و بعد با هم غذا بخوریم، سخت بود و من واقعا از صبرت خوشم آمد» وقتی کودکتان کار خوبی انجام میدهد حتما به او بگویید که شما این کار او را دیدهاید واین کار مفید و خوب است و شما بابتش به او افتخار میکنید. این روشی بسیار عالی برای تقویت رفتار خوب است. گاه در تشویق کردن خلاق باشید. شاید گفتنهای بسیار شما دیگر اثر سابق را نداشته باشد، شما میتوانید غیرمستقیم تشویقتان را به گوش کودک برسانید و دیگران را هم دخیل کنید: مثلا به مادربزرگش بگویید: «نیما امروز در مرتب کردن خانه خیلی به من کمک کرد»
14ـ اگر برای خودتان زمان استراحت، تفریح و خلوت کردن در نظر بگیرید، دلیل بر والدین بد بودن شما یا بیمسئولیتیتان نیست. شما حق دارید که به خودتان استراحت بدهید.
15ـ مهارتهای اجتماعی را به کودکتان بیاموزید؛ با پرسیدن برخی سؤالات میتوانید مهارتهای اجتماعی را به او آموزش دهید. 1. مهمانی که رفتیم (رفتی) چه کارهایی کردید؟ 2. فردا میخواهید چه کار کنی و کجا بروی؟ 3. در مدرسه تفریح هم کردید؟
16ـ شناخت احساسات و کنترل آن؛ یکی از مهمترین وظایف شما شناخت احساسات کودک به خود اوست. وقتی فرزندتان دچار عصبانیت و خشم زیاد است، اجازه دهید آرام شود و بعد از او بپرسید: «درباره احساسی که داشتی برایم بگو، چی فکر میکردی؟ چه احساسی داشتی؟» بعد که برایتان تعریف کرد از او بپرسید: «به نظرت چی باعث بهتر شدن اوضاع میشه؟» اجازه دهید راحت احساساتش را بیرون ریخته، درک کند و بهخوبی آنها را بشناسد.
17ـ درباره جامعه و جهان با هم صحبت کنید و مسائل روز را با هم مرور کنید. راهی بسیار عالی برای ارتباط بین خانواده، پذیرش تفاوت و اختلاف نظرها و یادگیری مهارتهای اجتماعی.