گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
پرستار اینترنت بچهها
اینترنت آمریکا دارای فیلترینگ بر روی محتوای اخلاقی و سیاسی به جز مواردی مثل فعالیتهای تروریستی و خشونت علیه کودکان نیست اما برای والدینی که نگران تربیت اخلاقی فرزندانشون هستن، نرمافزارها و سختافزارهایی طراحی شده که بهشون کمک کنه.
یکی از این نرمافزارها که به کمک هوش مصنوعی، موجب فیلترینگ هوشمند و عدم باز شدن محتوای غیر اخلاقی و خشونتآمیز و نامناسب برای بچهها میشه، Net Nanny یا همون پرستار اینترنت نام داره.
والدین به کمک این نرمافزار میتونن با توجه به سن فرزندانشون، سطح دسترسی اونها به محتواها رو تعیین کنن. مثلاً تا چه حد برهنگی در عکسها نشون داده بشه! یا اینکه محتواهای مربوط به مشروبات الکلی، امکان دیت کردن با جنس مخالف، خودکشی، دارو، تنباکو و… باز باشه یا بسته بمونه یا دارای سطح هشدار؟ الگوریتمهای هوش مصنوعی بصورت به لحظه محتوای صفحات رو آنالیز میکنن و نتایج رو با توجه به صلاحدید والدین به فرزندان نشون میدن.
ضمنا گزارشات روزانه یا هفتگی در مورد چگونگی مصرف اینترنت توسط فرزندان به والدین ارسال میشه. قیمت این نرمافزار، سالی ۵۵ دلار برای استفاده بصورت همزمان روی ۵ دستگاه تعیین شده و کلیپ تبلیغاتی اون رو اینجا میتونید ببینید.
لیستی از برترین نرمافزارها برای مراقبت اینترنتی والدین از فرزندان در فیلم پیوست بررسی شده.
کیوان ابراهیمی
*********************
دیدن جانماز در یک رستوران فستفودی حلال
در این روزها که حس واهمه از کرونا در جامعه فراگیر شده و قراره اینجا مقررات سختتری هم اعمال بشه، دیدن یه صحنه معنوی دلم رو مثل آبی که روی آتیش بریزه آروم کرد…
و یاد این افتادم که الا بذکر الله تطمئن القلوب…
ﻣﺸﺎﻫﺪات و روزﻧﻮﺷﺖ ﻫﺎی داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن و داﻧﺶ آﻣﻮﺧﺘﮕﺎن ﻣﺴﻠﻤﺎن اﯾﺮاﻧﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ @K۱inUSA
********
امنیت در چین
اینجا همه مردم و حرکاتشون شدیدا تحت کنترل هست و همه جا دوربین وجود داره. شاید یکی از دلایل امنیت اینجا هم همین باشه. در ایستگاههای مترو، کیف شما باید از زیر اشعه ایکس رد بشه. اینجا یک کشور نظامیه و به قولی، حراستیها با لباس فرم همه جای دانشگاه هستند و بیست و چهار ساعته پست میدن.
حتی وقتی که میخوایم با اتوبوس دانشگاه از یک پردیس به پردیس دیگه بریم، کارتهای شناسایی دانشگاهی ما توسط یک نگهبان ایستگاه اسکن میشه تا مشخص بشه در فلان ساعت در فلان اتوبوس از یک مبدا به مقصد مشخص چه کسانی حضور داشتند. حتی در هنگام ورود و خروج اتوبوس، نگهبان دم درب احترام نظامی میذاره.
هر کودکستان چهار پنج تا نگهبان با چوب و چماق داره ولی من باهاش راحتم چون امنیت رو بالا میبره. اینجا یک میلیارد و خوردهای جمعیت داره و به نظرم جور دیگه هم نمیشه کنترل کرد.
محمد از شانگهای
**************
ساختار پلیس در آمریکا
به نقل از فرنگنوشت، حامد قدوسی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشته است، آمریکا چیزی به اسم نیروی انتظامی رایج ندارد! رئیس پلیس هم ندارد! ترامپ هم قدرت دستور به پلیس را ندارد و برای همین این قدر عصبانی و بههمریخته است!
میپرسید یعنی چی که کشور نیروی انتظامی ندارد؟ آمریکا این همه پلیس دارد، گاهی هم چه پلیسهای خشنی! بلی، آمریکا کلی پلیس دارد ولی نیروی پلیس در آمریکا جزء دولت فدرال نیست و یک نیروی محلی حساب میشود. مأمور پلیس هم کارمند دولت هم نیست! میپرسید، یعنی چی کارمند دولت نیست؟ پس کارمند چه کسی است؟ کارمند کارفرمایش که میتواند یک شهر یا ایالت یا دانشگاه یا شرکت و امثال آن باشد. در واقع کارمندان شهروندان یا موسسات محلی!
پلیس در آمریکا ـ به معنی رایجش ـ در واقع زیر نظر شهردار یا فرماندار است که هر دو با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و تحت فرمان دولت مرکزی نیستند. در خیلی شهرها حتی رییس پلیس هم مستقیم با رأی مردم انتخاب میشود! این شاید توضیح بدهد که چه طور مثلا رئیس پلیس یک شهر بزرگ در مصاحبه تلویزیونی مستقیم به ترامپ حمله میکند یا پلیسهای برخی شهرها با تظاهرکنندگان ابراز همدردی میکنند و در برخی شهرهای دیگر به مردم حمله میکنند. در واقع هیچ کدام از این پلیسها تحت امر دولت مرکزی نیستند و ساختار قدرت محلی خودشان را دارند.
نیروی پلیس شهر حقوقش را مستقیم از بودجه مالیات مستغلات محله که توسط ساکنان پرداخت میشود دریافت میکند. به همین دلیل هم میزان بودجه و امکانات و حقوق و شکل لباسها و فرهنگ کاری و ترکیب نژادی و درجه فساد و نوع ماشینها و درجه خشونت و خیلی چیزهای دیگر پلیسها شهر به شهر فرق میکند و شما آن پلیس با لباسهای متحد را که در کشورهای دیگر میبینید، در آمریکا نمیبینید. پلیس راهنمایی و رانندگی هم وجود ندارد و همان یک پلیس همه کار میکند.
ضمن اینکه محدوده عمل جغرافیایی پلیس هم محدود و مشخص است و خارج از آن حق دخالت ندارد. یعنی پلیس یک شهر نمیتواند به سادگی در شهر یا ایالت دیگری کسی را دستگیر کند (مگر به دعوت و درخواست مقامات محلی). مثال عینی این قضیه پلیس دانشگاههای خصوصی است (دانشگاهها پلیس خودشان را دارند) که یک شعاع عملیاتی مشخص دارد و بیرون از آن حق مداخله ندارد، حتی اگر خلافی آن طرف چهارراه جلوی چشمش باشد.
با یک تقریبی، اینجا پلیس هم مثل بقیه دنبال افراد دنبال کار میگردد! یعنی مثل آرایشگر و لولهکش افراد اول میروند مدارس متعدد پلیس و درس پلیسی میخوانند و گواهینامه مهارت و قسم پلیس را دریافت میکنند. بعد میگردند ببیند چه اداره یا شهری نیروی پلیس استخدام میکند و برایش درخواست میدهند. خلاصه اینکه داشتن مدرک پلیس تضمین استخدام نیست!
بهخاطر همین ساختار ناتمرکز پلیس، دولت مرکزی هم یک سری پلیسهای تخصصی مثل پلیس مواد مخدر، پلیس گمرک، پلیس اداره مالیات، پلیس اداره مهاجرت، پلیس قضایی، پلیس پارکهای ملی و... دارد که هر کدام یک نیروی جداگانه است و فرمانده خودش را دارد.
ممکن است بپرسید پس پلیس فدرال یا همان FBI چیست؟ FBI کمابیش چیزی شبیه ترکیب اداره آگاهی و وزارت اطلاعات ایران است. یعنی وظیفهاش مبارزه با جرایم سازمان یافته و قاچاقهای بزرگ و خرابکاری و قتلهای سریالی و پولشویی و مواردی از این نوع ـ عموما با مأموران لباس شخصی ـ است و اینطور نیست که مثلا مأمورانی داشته باشد که در خیابان حضور پیدا کنند یا گشت بدهند.
یک چیزی هم هست به اسم پلیس نظامی(MP) یا همان دژبان خودمان که خب از اسمش پیدا پلیس داخل نیروهای نظامی است و جزء ارتش حساب میشود و وظیفهاش رسیدگی به تخلفات نظامیان است. ترامپ این یکی دو روزه تعداد معدودی پلیس نظامی را در واشنگتن (در زمان پیادهروی به کلیسا) و یکی دو شهر اعزام کرده است چون جزو معدود نیروهای پلیسی است که نهایتا تحت امر او است.
یک توضیح اقتصادی: پلیس بودجهاش را از مالیات مردم منطقه میگیرد. این قضیه در عین حال که پلیس را از دست دولت مرکزی دور می کند ولی یک مشکلی دارد: شهرهای فقیر پلیس محدود و ضعیفی دارند و همین موضوع یک فیدبک مثبت برای افزایش جرم و ناامنی در منطقه درست میکند. مثالهای زیادی هست که برخی شهرها آن قدر فقیر یا ورشکسته شدهاند که اداره پلیس را منحل کردهاند یا قادر به پرداخت بودجه پلیس نبودهاند.