نیلوفر حاج قاضی
یادم هست چند سال پیش خانم جوانی همکار گرافیکی مجله بود و همیشه موقع شوخی از اصطلاحات اصفهانی استفاده میکرد گاهی هم با خودش بهعنوان یک فرد اصیل اصفهانی یاد میکرد. برایم جالب بود که این خانم تازه دو سالی بود که به تهران مهاجرت کرده بود اما هیچ نشانی از لهجه شیرین اصفهانی در کلامش نمیشد پیدا کرد. یه روز به شوخی گفتم: اصفهانیه و لهجهاش... اصفهانی بدون لهجه که فایده نداره. در جواب گفت: نگید تروخدا! قبل آمدن به تهران با برادرم کلی وقت گذاشتیم لهجه رو ترک کردیم که تهرونی خالص صحبت کنیم و مسخره نشیم اونوقت شما دنبال لهجه ما میگردی؟
به گونهای از طرز تلفظهای ویژه یک گروه زبانی، لهجه میگویند. تقریبا در تمامی زبانهای جهان، گروههایی با لهجههای گوناگون وجود دارند. مجموعه تلفظهای ویژه یک گروه معمولا قانونمند و مطابق ضوابط ثابتی صورت میگیرد. لهجهها معمولا با مناطق جغرافیایی ویژه ارتباط دارند گاهی هم لهجه را برای گونه جغرافیایی یا گونه اجتماعی به کار میبرند، مثلا لهجه تهرانی، لهجه بالاشهری و لهجه پایینشهری. لهجه تهرانی یکی از لهجههای زبان فارسی است که معمولا در ایران لهجه معیار شمرده و در اکثر رسانههای گفتاری ایرانی از این لهجه استفاده میشود. همچنین در آموزش زبان فارسی در کشورهای غیرفارسیزبان، از این لهجه استفاده میگردد. لهجه تهرانی به شکل کنونی از زمان قاجار به وجود آمدهاست و با لهجه اهالی بومی تهران تفاوت دارد. لهجه قدیم تهرانی هنوز هم در مناطقی مانند شمیران و دماوند وجود دارد. هرچند که در معرض فراموشی است.
واکنش منفی و کمبود اعتمادبهنفس
از آنجایی که خیلی از ویژگیهای فرهنگی ما دچارفراموشی شده است، عموما به افرادی که با لهجه صحبت میکنند نگاه مثبتی نمیشود. روزگاری داشتن لهجه افتخار بود اما متأسفانه در حال حاضر واکنش منفی برخی مردم و به خصوص در فضاهای اجتماعی جوانانهتر مثل مدرسه و دانشگاه سبب شده یکی از الزامات حضور در مراکز فرهنگی و اجتماعی یا تحصیلی به خصوص در کلانشهرها تمرین برای حذف لهجه باشد... این یک سر ماجراست و قضیه وقتی تلختر میشود که اصرار به داشتن لهجههایی شبیه و نزدیک به لهجههای انگلیسی و ضمیمه کردن برخی اصوات آن ور آبی به فارسی برای برخی نشانه داشتن کلاس و شأن ویژه امروزی است. این واقعیت تلخی است که جامع امروزی را گرفتار کرده؛ اینکه بهطور کلی لهجه در بعضی مباحث خاص مثل ازدواج، استخدام و دوستیابی کاملا نقش دارد؛ مثلا یکی از معیارهای ازدواج برای هر دو طرف داشتن یا نداشتن لهجه طرف مقابل است.
تمامی زبانهای دنیا اقوام و گروههای مختلف با لهجه و گویشهای گوناگون وجود دارند. هر لهجه، زیبایی و همچنین طرفداران خاص خود را دارد؛ برخی طرفدار لهجه اصفهانی، شیرازی یا یزدی هستند و برخی علاقهمند به لهجه بلوچی، ترکی، كرمانشاهی و... اما در عین جذابیت، عدهای تلاش میکنند تا به هر نحوی شده لهجه خود را بهخاطر واکنش منفی برخی ازاطرافیان پنهان کنند.
رسم ناخوشایند تمسخر لهجهها و نظرات مراجع تقلید
نظر آیتالله خامنه ای
در سؤالی که در درس خارج فقه از رهبر معظم انقلاب پرسیده شد ایشان در زمینه تمسخر لهجهها فرمودند: «اين مسلما حرام است. در حرمت اين عمل هيچ شكي نيست. لكن غيبت نيست. چون قيودی كه در غيبت ذكر شد ـ كه مقوّم معنای غيبت محرم شرعي است ـ در اينجا وجود ندارد. يكی از قيود، مستور بودن بود. خب، اين مستور نيست. علاوه بر اينكه عيب نيست اصلا. كسي اين را به عنوان عيب ذكر میكند، ولي اصلا عيب نيست! بنابراين وقتي عيب نبود، پس غيبت نيست. مثل اين است كه مثلا بگويند: آقا عمامه سرش است؛ اين «عمامه به سر بودن» عيب نيست. ذكرش بنابراين غيبت نيست. علاوه بر اينكه امر ظاهری است، امر واضحی است. پس تعريف غيبت بر اين صدق نمیكند، اما مسلما حرام است. اين از باب تمسخر و از باب استهزاء و اينهاست.»
پرسش: گاهی در بین مردم یا رسانهها مطالبی بهصورت
طنز در مورد اقوام، گویشها و فرهنگهای مختلف کشورمان بیان میشود که موجب رنجش
خاطر میگردد. حکم اینگونه مطالب چیست؟
پاسخ: غیبت نیست ولی اگر مستلزم اهانت و انتقاص باشد از این جهت حرام میشود.
پرسش: لطفا بفرمایید که تماشا کردن برنامههایی که در آن طنزپردازی میشود
و یا تقلید صدای افراد را میکنند چه حکمی دارد؟
پاسخ : هرگونه طنز و تقلید صدا و حرکات که موجب آزار یا اهانت به افراد شود شرعا
جایز نیست و نگاه کردن به آن نیز اشکال دارد.
فن بیان زمینهساز اعتمادبهنفس
از موضوع لهجه که بگذریم ساده روان و تأثیرگزاری در مدل صحبت کردن موضوعی است که بهخصوص برای بسیاری از جوانان اهمیت دارد. این قشر قرار است وارد دانشگاه و جامعه شوند، استخدام شوند و به فنون مذاکره مسلط باشند یا در صحبتهای اولیه ازدواج بتوانند منظور خود را به درستی بیان کنند و آرمانها و ایدههای خود را برای تشکیل خانواده به درستی به طرف مقابل منتقل کنند. اکثر این افراد دوست دارند هنگام صحبت کردن کاملا مسلط باشند و جملات را کامل و بدون مکث ادا کنند. نگرانی از تپق زدن و لغزشهای زبانی یا پیدا نکردن واژه درست یا ترس از صحبت کردن در جمع بسیاری را به کل از صحبت کردن در جمع باز میدارد. اما کارشناسان این حوزه معتقدند که استفاده از مکثهای خیلی کوتاه هم به فرد آرامش میدهد هم میان تأثیرپذیری صحبتهای او را افزایش خواهد داد. ممکن است به نظر برسد ایجاد وقفه در کلام یک بعد منفی هم دارد و آن اینکه فرد «کم اعتمادبهنفس» یا «کمتر معتبر» به نظر برسد. اما نویسندگان پژوهشی میگویند: مخاطبان اینطور تصور میکنند که فرد با ایجاد وقفه در کلام درواقع دارد به چیزی که میگوید خوب فکر میکند و در نتیجه اینطور برداشت میکنند که این فرد، فرد باهوشی است.
ختم کلام؛ اصوات بیمعنی
حتما شما هم با افرادی برخورد داشتهاید که برای تأثیرگذاری یا بیشتر خارجکی به نظر رسیدن دائم میان کلماتشان از صداهایی مثل «آام» و «اِاا» استفاده میکنند و حوصله آدم را سر میبرند. جالب است بدانید مطابق پژوهشی که ذکر شد ثابت شده افرادی که به دفعات زیاد از «آاام» برای پر کردن سکوت استفاده میکنند، افرادی «کمتر دارای اعتبار»، «کمتر صادق» و «کمتر توانمند» درک میشوند. شاید در گام اول اینطور بهنظر رسد که استفاده از این صداها شاهدی است برای مخاطب که فکر کند چیزی پیچیده و سخت قرار است بیان شود. اما اگر هدف شما این است که باهوش بهنظر برسید، از این صوتهای بیمعنی در جملات خود استفاده نکنید. باور کنید اگر لهجه داشته باشید و متعلق به قومی از اقوام کهن این مرزوبوم باشید بسیار زیباتر و شکیلتر به نظر میآیید تا بخواهید صوتهای بیمعنی و نامفهومی مثل «آام» و «آاا» را چاشنی جملات خود کنید.
به دنبال
واکاوی بروز و ظهور لهجهها در این شماره،
معرفی یکی از عجایب دنیا خالی از لطف نیست. در پی یک بیماری بسیار نادر به نام سندرم لهجه خارجی فرد بیمار شروع به
صحبت کردن با لهجهای جدید و غیربومی میکند. این بیماری میتواند بر اثر ضربهای
به سر یا یک حمله میگرنی به وجود آید. بیماری سندرم لهجه زبان خارجی بیماری بسیار نادر
است. فردی که به این بیماری مبتلا میشود، یک شبه دارای لهجه زبانی خارجی میشود! این
سندرم یکی از نادرترین اختلالات پزشکی در جهان است. که معمولا به علت آسیب مغزی
اغلب پس از سکته مغزی یا ضربه به سر اتفاق میافتد. و ممکن است گاهی
اوقات برای شخص دچار اختلال عواقب بدی را به دنبال داشته باشد. معروفنرین مورد
این بیماری در زمان جنگ جهانی دوم رخ داد. در آن زمان یک خانم نروژی پس از مجروح
شدن ناحیهای از سرش دچار این بیماری شد. در پی این حادثه وی دیگر زبان نروژی را
با لهجه آلمانی صحبت میکرد. به همین دلیل اطرافیان وی به او گمان جاسوسی برای
آلمانها داشتند. برای این بیماری که نخستین بار در سال 1907 میلادی کشف شد تاکنون
هیچ راه درمانی پیدا نشده است. متخصصان هنوز شناخت کاملی از این بیماری ندارند.
ولی آنها گمان میبرند که صدمههای کوچک در قسمت چپ مغز انسان میتواند به این
بیماری منجر شود. این قسمت از مغز دارای ناحیهای است که مختص توانایی صحبت کردن
است. علت این بیماری به دستور مغز مبنی بر تلاش برای بهکارگیری یا جعل یک لهجه
دیگر، انجام نمیشود. بلکه از عدم توانایی کنترل فرد از عضلاتی که برای صحبت کردن
استفاده می شود، حاصل میشود؛ هنگامی که شما صحبت میکنید، لبها، زبان، فک و
حنجره را با دقت زیادی حرکت میدهید. اگر سرعت یا هماهنگی حرکت از همگام شدن خارج
شود، صدای گفتار شما تغییر خواهد کرد. اگر شما اندکی زبان خود را بالا، پایین و یا
عقب ببرید و کلمهای را تلفظ کنید، تفاوتهایی در تن و آهنگ کلمات را احساس خواهید
کرد. تحقیقات نشان داده، افرادی که دارای سندرم لهجه خارجی هستند تقریبا
همیشه مشکل تولید حروف صدادار را دارند .
خوشبختانه،
سندرم لهجه خارجی گاهی، فقط گاهی قابل درمان است. یک بیمار ایتالیایی با تومور مغزی قبل از یک عمل، با صدا و لهجه آمریکای جنوبی یا
انگلیسی حرف میزد، اما صدای قبلی او پس از عمل جراحی روی تومور دوباره پدیدار شد.
اما با توجه به پیچیدگی مغز، پزشکان همیشه قادر نیستند این علت دقیق زیستشناختی
را از بین ببرند.