سحر طالع پور
- فلانی چقدر آدم اکتیوی است
- به یک آنتراکت احتیاج دارم
-فیس تو فیس باهاش حرف بزن
- این غذا اصلا سیف نیست
این چند جمله تنها بخش اندکی از محاورات روزمره ماست. نمیدانم اسمش را چه بگذارم؟ پیوندی نامبارک و ناهمکفو بین دو زبانیا معاملهای سفیهانه بر سر قیمتیترین میراث اجدادی؟
یا خیلی بدتر؛ زنده به گور کردن کلمات جاندار زبان فارسی، زبانی که رشته اتصال ما ایرانیان از آذربایجانی و خراسانی، خوزستانی و کرد و لر و مازندرانی و... عامل همدلی و همفکری ما بوده و هست.
زبانی که آثار ادبی و فکریاش موجب سربلندی ما در جهان شده است. حالا چرا تیشه برداشتهایم و بادست خود به این ریشه و رشته میزنیم؟ خدا میداند .
شاید کسی که این نوشته را بخواند پیش خود بگوید:
این نویسنده گویا نفسش از جای گرم بلند میشود که در این وانفسای کرونایی و مشکلات عدیده اقتصادی به موضوع اهمیت حفظ و نگهداری از زبان فارسی پرداخته است. اتفاقا من هم با شما همداستانم ولی وقتیهویت، موجودیت، حیات و ممات، منش و فرهنگ ایرانی اسلامی ما با زبان فارسی گره خورده است. شک ندارم که نظر شما خواننده محترم هم در مورد طرح این موضوع عوض میشود .
حالا یکبار دیگر جملات اول متن را مرور کنید .
من در این یادداشت با لغاتی که در طول زمان با علوم و فنون مختلف وارد زبان فارسی شدهاند و بعضی هم اتفاقا معادلهای خوبی دارند ولی ما بازهم بر حسب عادت از لغت وارداتی استفاده میکنیم کاری ندارم.
قصه پرغصه مال آنجایی است که بهخاطر راحتطلبی، تازه جویی، شوخی ودر یک کلام بهخاطر هیچوپوچ کلمات دسته گل فارسی را به آب بیخیالی میاندازیم وکلمات بیگانه را جایگزین میکنیم .
متأسفانه این نوع حرف زدن چند برابر بیشتر از ویروس منحوس کرونا مسری و واگیردار است. وقتی این سبک از صحبت کردن را انتخاب کنیم ناگزیر کسی هم که با ما هم کلام میشود برای اینکه آگاه و بهروز به نظر برسد واز قافله باکلاسها عقب نماند از این روش پیروی میکند. کودکان و نوجوانان هم که به اقتضای سنشان طبیعتا تحتتأثیر قرار میگیرند و این سبک را در گفتار و نوشتار پیاده میکنند .
نتیجه این انتخاب از دست دادن کلمات خوشآهنگ و دلنشین فارسی و به دست آوردن زبانی نیمهبیگانه و نیمهوطنی است. نوجوانی که با این زبان نصفه و نیمه حرف میزند چیزی قریب به محال است که «حلاوت و شیرینیِ نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد»، «بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم» و هزار هزار قند شیرین پارسی را مزمزه کندو متأسفانه جوان و نوجوانی که طعم شیرین عشق را نچشیده توان رویارویی با تلخکامیهای زندگی را ندارد .
درست است که فضای مجازی و رسانه ملی متهمین ردیف اول این پرونده هستند ولی جرم ما پدر و مادرها و معلمها با تکرار این نوع از حرف زدن اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست .
یقینا دقت و حساسیت ما در به کار بردن کلمات صحیح و فصیح فارسی ودرست و به قاعده نوشتن آنها سدی است در برابر هجوم واژههایی که بیهیچ ضابطهای وارد گفتار ما میشوند واگر حواسمان نباشد زبان مادری این میراث ارجمند گرانمایه را مخدوش میکنند.
پس حواسمان به حرفزدنمان باشد.