مریم کمالی نژاد
صفحات زیادی در شبکههای مجازی وجود دارند که منحصرا به انتشار عکس کودکان اقدام میکنند. برخی والدین از شبکههای اجتماعی به عنوان آلبوم شخصی کودک استفاده میکنند. صفحهای درست میکنند با نام فرزندشان و از تمام مراحل رشد و تجارب کودک، عکس به اشتراک میگذارند. صفحات اجتماعی خود ما هم، شاید محلی برای به اشتراک گذاشتن گاهبهگاه عکس کودکمان باشد. به نظر مسئله سادهای میآید. نه شرع و نه عرف ما را از این اقدام نهی نمیکند. اما داستان به اشتراک گذاشتن عکس کودکان در اینترنت آنقدرها هم که ما تصور کردهایم ساده و بیاشکال نیست. کمیدرنگ در رابطه با آن حق طبیعی هر کودکی است و والدین آگاه قطعا به آن دقت خواهند کرد.
فقط یک آلبوم ساده
وقتی از فاطمه میپرسم که چرا صفحه اینستاگرامش یکدرمیان از عکس کودکش پر شده است، میگوید: من روزمره نویسم، در واقع یک بلاگر ساده محسوب میشوم که فقط از زندگی روزمرهام نکته یا عکسی را منتشر میکنم. بچه من بخش بزرگی از زندگی من است و نمیتوانم آن را بهطور کامل از صفحه اجتماعیام حذف کنم البته انکار هم نمیکنم که وقتی از پسرم مینویسم و عکسش را منتشر میکنم با برخوردهای بهتری روبرو میشوم و بهاصطلاح، لایک و کامنتهای بیشتری نصیبم میشود.
کودکان کار
کودکان کار فقط سر چهارراهها با لباسهای مندرس و آفتاب سوخته مشغول فروش گل و آدامس نیستند. کودکانی که توسط والدینش به سوژه تبلیغ و مصرفگرایی تبدیل شدهاند و محل درآمد میلیونی برای آنها هستند، هم به نوعی کودک کار محسوب میشوند. چند کودک خوش سروزبان و زیبا میشناسید که در شبکههای اجتماعی مورد سوءاستفاده والدینشان قرار میگیرند. تب شهرت و ثروت والدین باعث میشود که از کودک وسیلهای برای رسیدن به خواستههایشان بسازند.
مجبور کردن کودک به این جلوی دوربین جنسی را تبلیغ کند، لباسی را بپوشد! یا فالور جمع کردن صرفا بهخاطر سرووضع کودک و یا نوع حرف زدنش، سوءاستفاده از زندگی شخصی فردی است که هیچ کنترلی بر حریم خصوصیاش در حال حاضر ندارد.
کدام والدینی میتوانند صددرصد اطمینان بدهند که وقتی کودکشان بزرگتر شد از این رفتارها شاد باشد و اعتراضی نکند؟
شخصیتی که میسازیم
حضور مداوم کودک جلوی دوربین و شبکههای اجتماعی، ممکن است کودکتان را دچار اختلال شخصیت نمایشی کند. او دیگر بدون دوربین و بدون دانستن نظر مثبت دیگران نمیتوانند حال خوب را تجربه کند. در واقع بهشدت به اجتماع و تأیید آنها وابسته است. با هر انتقادی از پا در میآید و با هر تعریفی دچار اعتمادبهنفس کاذب میشود.
مصرفگرایی
پوشیدن روزی یک لباس خاص به کودک، تنها برای گرفتن عکس اینستاگرامی، استفاده از وسایل لوکس و تجملاتی و غیرضروری که صرفا جهت تبلیغ برایمان پست شده است، هم کودک خودمان را به دام مصرفگرایی مضر و مرضی میاندازد و هم دیگران را به این چاه میکشد.
من اینجام
فراموش نکنید که هر چیزی که در اینترنت ثبت میشود، تقریبا برای همیشه ثبت شده است و امکان حذف کامل آن غیرممکن است. تصور نکنید با حذف اکانتتان میتوانید همهچیز را پاک کنید. جیپیاسهای موبایلی و یا لوکیشنهایی که از محل حضورمان به عکس میچسبانیم، یک نوع گرا دادن به سوءاستفاده گران است. کسانی که هم اسم و رسم بچهمان را میدانند و هم محل حضورش را! پدوفیلهایی که به راحتی میتوانند کودکتان را گیر بیندازند و از او سوءاستفاده کنند.
دامیکه پیش آمد
بسیاری از صفحاتی که حالا تبدیل به صحنهای برای درآمدزایی و تبلیغ شدهاند، ابتدا چنین قصدی نداشتند و فقط والدین میخواستند یک آلبوم مجازی از فرزندشان داشته باشند. اما کمکم با عکسهای جذاب کودک، با فیلم شیرینیکاریها و خوشسروزبانیهایش، تعداد دنبالکنندگان زیاد شده است و فرد با سیل درخواست تبلیغ روبرو شده است و به این ورطه کشیده شده است. نه گفتن و حفظ حریم شخصی کودک در چنین شرایطی، چندان هم آسان نیست. انتخاب بین پول و حریم خصوصی و تربیت کودک! شما کدام را انتخاب میکنید؟
حفظ شخصیت کودک
بچهها هنوز آنقدر بزرگ نشده و اهل تفکر نیستند که بتوانند از شخصیتشان جلوی دوربین شما مراقبت کنند. مادری که از چرت زدن، دستشویی رفتن، از خواب پریدن و بقیه شیرینکاریها و صحبتهای کودکش فیلم میگیرد و منتشر میکند با صدها نفر به اشتراک میگذارد، به این فکر میکند که این کودک در مقابل این نقض حریم خصوصی کودکش به شدت مسئول است؟ آیا شما خوشحال میشوید که فیلمیاز کودکیتان را جلوی صدها نفر اکران کنند و در آن مورد خنده و تمسخر قرار بگیرید؟
شاید حواستان نباشد
ممکن است شما صفحه کوچکی در حدواندازه خودتان داشته باشید، اهل تبلیغات و پول در آوردن از صفحهتان هم نباشید، اما در همین حد هم نمیتوانید عکس و فیلم کودکتان را منتشر نکنید. در واقع سوژهای برای بهروز کردن صفحههایتان به جز کودک ندارید و البته بهترین سوژه هم کودک است و شیرینکاریهایش. محققان میگویند والدینی که در شبکههای اجتماعی زیاد زمان میگذرانند، ناخودآگاه لایک و نظر و تأیید دیگران برایشان مهم است و این افراد اغلب از فرزندانشان برای رسیدن به این تأیید و لایک، سوءاستفاده میکنند و این رفتار، اعتیادی عجیب به دنبال دارد. آنقدر که به جای زندگی کردن و رسیدگی به کودک، دنبال عکس گرفتن و شمردن لایکهاو پاسخدهی به نظرات هستند.
کودکانی که باید منتظر بمانند تا مادر ابتدا از او و غذای تزیین شده امروزشان عکس بیندازند و منتشر کند و بعد به غذا دست بزنند... چقدر این صحنه را دیدهاید؟ هر روز فراگیرتر میشود و این اعتیاد پنهان به خانههایمان راه پیدا میکنند.
کودکآزاری
مادر در یک چالش مجازی شرکت کرده است، در این چالش باید بطری آب را با یک آهنگ ریتمیک، روی کنار دستیتان، وقتی حواسش نیست خالی کند، طوری که او حسابی غافلگیر شود و این غافلگیری دستاندازی برای سرگرم کردن افراد مجازی باشد. مادر کودکش را بغل کرده و ناغافل بطری آب را روی سر بچه خالی میکند، بچه حسابی شوکه شده، نفسش با ریختن آب روی صوتش، بریده بریده میشود، لب ورمیچیند و میزند زیر گریه و مادر قاه قاه میخندد و دوستان مجازیاش هم لایک و نظر و تأیید است که روانهاش میکنند.
از این نوع آزارهایی که نامشان را آزار نمیگذاریم، بسیار در شبکههای مجازی زیاد است. فقط کافی است فکر کنیم بچهای که هنوز حتی زبان ندارد تا اعتراضش را به شما نشان دهد، چرا باید چنین مورد آزار قرار بگیرد؟
چشمزخم
برخی از افراد به چشمزخم معتقدند و البته در کنار این به دل مخاطبانشان هم اهمیت میدهند. از هر صد نفری که شما را دنبال میکنند، چند نفرشان را مستقیم از نزدیک میشناسید؟ از کجا مطمئنید که زنی در آن میان با دیدن عکسهای بچه ی شما آه نکشد؟ کدام مردی با دیدن فرزند شما ممکن است زندگیاش تحتتأثیر قرار نگیرد؟ البته که ما مسئول زندگی و ذهنیات بقیه نیستیم، اما میتوانیم کمی وجدانی و اخلاقی تر فعالیت کنیم و مسائل را از زوایای دیگر هم بررسی کرده و درنظر بگیریم.