حجتالاسلاموالمسلمين حسینی قمی
از یکی از اصحاب امامصادقعلیهالسلام
است. گاهی اهلبیت اسراری داشتند که نباید گفته میشد. معلیبنخُنیس، از اصحاب
بسیار درجه یک امامصادق است. این بزرگوار توسط یک ظالمی به نام داود دستگیر شد.
گفت: من تو را میکشم، مگر اینکه تمام اسامیکسانی که با امامصادق در ارتباط هستند را بدهی. گفت: مرا تکه
تکه کنید بهتر است چون من این کار را نمیکنم. داود او را به شهادت رساند. قبل از
شهادت گفت: حالا که مرا میکشید بگذارید میان جماعت مردم بروم و این امانتها را
بگویم برای کیست. جمعیت که جمع شدند، گفت: ایها الناس، شاهد باشید. هرچه من پول
دارم همه برای امامصادق است. تا اینها فهمیدند نقشه بوده همانجا زدند و او را به
شهادت رساندند. امامصادق خیلی ناراحت شدند. فرمود: والله! به خدا قسم من نفرین میکنم
کسی که معلی را به شهادت رساند. آن شب امامصادقعلیهالسلام در سجده شروع به این
مناجات کرد. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُوَّتِكَ الْقَوِيَّةِ وَ
بِجَلَالِكَ الشَّدِيدِ الَّذِي كُلُّ خَلْقِكَ لَهُ ذَلِيلٌ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى
مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ أَنْ تَأْخُذَهُ السَّاعَةَ» خدایا همین الان
داود را مجازات کن! امامصادق سر از سجده بر نداشته بودند که خبر هلاکت داود را
آوردند.
امامصادق وقتی معلی به شهادت
رسید، فرمود: البته معلی شهید شد و قاتلش هم کشته شد ولی باید به شهادت میرسید.
معلی سر نگهدار نبود. حرفهای ما را که اسرار بود، گاهی این اسرار را فاش میکرد.
یک وقت گفتیم که حضرت فرمود: ایمان ده درجه دارد. سلمان درجه اول است. مقداد درجه
دوم و عمار درجه سوم است. مطالبی را به سلمان میگفتند که اگر ابوذر غفاری آن حرفها
را میدانست میگفت: سلمان عجب آدمیاست! خدا سلمان را بکشد. مقامات اهلبیت و
اسراری که اهلبیت داشتند، نباید افشا میشد. معلی نباید افشاگری میکرد. به حضرت
گفتند: اگر افشاء سر اهلبیت را کرده چطور شهید شده است؟مرحوم ملاصدرا شرحی بر
کافی شریف دارند. این حدیث در کافی هست. ایشان وقتی به شرح این حدیث میرسند میگویند:
نمیخواهد از مقامات معلی کم کند، یک خطایی کرده که با شهادتش جبران میشود. مسیر
شهادت ابتلایی بود برای جبران خطایی که کرده بود. گاهی انسان در یک مقام درجه
بسیار بالاست ولی حفظ اسرار نمیکند، تقیه نمیکند و هر حرفی را میزند!
در کافی مرحوم کلینی داستانی را
دیدم بسیار جالب بود. یکی از اصحاب امامصادق میگوید، حضرت را در کوچه دیدم. رفتم
خصوصی خدمت حضرت گفتم: ببخشید این کار را کردم. من مرید و مخلص شما هستم. خواستم
حفظ ظاهر بکنم و دشمنان نفهمند با شما ارتباط دارم. حضرت فرمود: رحمت خدا بر تو!
از یکی از اصحاب گلایه کردند و فرمودند: دیروز یکی با من ملاقات کرد و به جای اینکه
روی گردان باشد، احوالپرسی کرد. چون دوران حکومت حضرت خیلی خفقان بود و سخت بود. دیروز
کسی به من سلام کرد و گفت: سلام علیکم یا أباعبدالله!
امامصادق قسم خورد و فرمود: به
خدا قسم گاهی در مسجد هستم و میبینم کسی به امیرالمؤمنین دشنام میدهد. بین من و
او یک ستون است. من پشت ستون نماز میخوانم و به روی خود نمیآورم که شنیدم. نمازم
تمام شد با او مصافحه میکنم. از این روایات خیلی داریم. مرحوم علامه مجلسی در
بحار کتابی دارد باب تقیه، بیش از صد حدیث نقل کرده است. فرمود: کسی اسرار ما را
افشاء کند، «مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئاً مِنْ أَمْرِنَا فَهُوَ كَمَنْ
قَتَلَنَا عَمْداً وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَاءً» مثل کسی است که عمدا ما را کشته
باشد. در کاملالزیارات هست وقتی به زیارت سیدالشهداء میرویم، آداب مفصلی از امامصادق
آمده است، چهارده تا از آداب زیارت سیدالشهداء را بیان کردند. یکی این است که بر
تو باد تقیه! اگر جایی دیدی زمینه مناسب نیست، هر حرفی را نزن! زیارت جامعه کبیره
را میشود برای هرکسی گفت؟ صد هزاران فضیلت برای امیرالمؤمنین و اهلبیت هست، همه
مقامات امیرالمؤمنین را میشود همه جا بگوییم. اگر مخاطب ما درک لازم را ندارد
نباید بگوییم.
*********************************************************
برای همه دعا کنیم
حجتالاسلاموالمسلمين بهشتی
حاج آقای قرائتی میفرمودند: به اتفاق برادرم سفر عمره رفتیم. ایشان گفت: من بلد نیستم چه کنم؟ گفتم: هرکاری کردم تو تکرار کن. وارد مکه شدیم و طواف خانه خدا واجب است. بعد از آن نوبت به طوافهای مستحبی رسید، به برادرم گفتم: یک طواف برای شیخ مفید، یک طواف برای مرحوم کلینی، مرحوم مجلسی، یکوقت دیدم برادرم به من نگاه میکند و گفت: اینها احتیاج ندارند، اینها جایشان در بهشت است. برای کفتربازها و قاچاقچیها و زندانیها طواف کنیم. دیدم حرف درستی است! اسماء بنت عمیس میگوید: صدیقه طاهرهسلاماللهعلیها در آخرین نمازش دست به دعا برداشت برای گنهکاران از شیعیان، چرا ما باید تنگنظر باشیم؟ ما دوستی داریم به بیراهه رفته، برای هدایتش، زندان رفته برای نجاتش، آلوده شده برای پاک شدنش دعا کنیم. بعضی میگویند: پدر و مادرهای ما در حق ما کوتاهی کردند، چرا ما باید به آنها دعا کنیم؟ خدا به ما تعلیم داده، فقط دعا به پیامبران و اولیاء و سلمان و ابوذر نیست. ما تنگنظر نباشیم، دعا کنیم به همه، این نکته را فراموش نکنیم.
*************************************************
آیتالله بهجت
راه زیاد شدن مال
پرداخت حقوق الهی مانند خمس و زکات و صدقه سبب نمو مال و تهذیب آن است و اگر کسی این کار را بکند مالش ترقی کرده و زیاد میشود.
******
مغرور نشویم
نباید مغرور شویم تا نزدیکیهای فوت و تا زمانیکه شیطان زنده است انسان در مخاطره است به خدا پناه میبریم.