کد خبر: ۴۹۷۱
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۱
پپ
بهترین و بدترین رفتار در مقابل لجبازی کودک
صفحه نخست » کاشانه



یاسمین رضوی

کافی است یک کودک دو ساله یا بیشتر در خانه داشته باشید تا با تمام وجودتان درک کنید لجبازی کودک یعنی چه؟ زمانی که پاهایش را به زمین می‌کوبد و اسباب‌بازی پشت ویترین را می‌خواهد و شما مخالفید و او را با خود می‌کشید و می‌برید و او لجبازی را شروع می‌کند. وقتی پدرش خوابیده است و شما فقط یک‌بار به او گفته‌اید که بهتر است بازی‌های کم سروصدا را انتخاب کند و از همان لحظه کلید لجبازی را زده است و با بلندترین صدا بپر بپر روی مبل‌ها را از دست نمی‌دهد. بچه‌ها لجبازی‌های خودشان را دارند و این کلافه‌کننده‌ترین رفتار در آن‌هاست که می‌تواند والدین را خشمگین، گیج و مضطرب کند. اما در مقابل لجبازی کودک باید چه رفتاری نشان داد؟ و از چه رفتارهایی پرهیز کرد؟ ما در این نوشتار می‌خواهیم به بهترین و بدترین برخورد در مقابل لجبازی کودک بپردازیم. با ما همراه باشید.

تسلیم شدن یا انعطاف

ما در مسائل تربیتی از والدین می‌خواهیم که منعطف باشند. سخت‌گیری‌های آزاردهنده که اعتماد‌به‌نفس و آرامش کودک و نوجوان را می‌گیرد و شخصیتی قلدر و مستبد از والدین به نمایش می‌گذارد، آن چیزی است که می‌خواهیم کنار بگذارید. به والدین می‌گوییم «نه»ها و مخالفت‌هایتان را مدام و تند تند خرج نکنید تا از اعتبار ساقط شوند، آن‌ها را بگذارید برای زمان‌هایی که واقعا بهشان احتیاج است و برای هر مسأله کوچکی وارد جنگ قدرت با کودک و نوجوان نشوید. اما منعطف بودن را نباید با تسلیم شدن اشتباه گرفت. شاید از نظر شما «یک اسباب‌بازی» ارزان قیمت که بهانه‌ای برای آغاز لجبازی کودک شده است، آن‌قدر ارزش نداشته باشد که اعصابتان را بابتش به هم بریزید. در نتیجه، تسلیم می‌شوید. این اسمش انعطاف نیست. تسلیم شدن است و برعکس آن چیزی که در ابتدا گفته شد کودک شما وارد چرخه قلدری و استبداد می‌شود، یاد می‌گیرد که خواسته‌هایش را با اصرارهای آزاردهنده و لجباز پیش ببرد. شما تا مدتی بدخلقی و لجبازی کودک را دوام می‌آورید اما هزار تا کار دارید، سرتان درد می‌کند و احساس می‌کنید بیش از این نمی‌توانید این مسأله را ادامه دهید، به او می‌گویید: «باشه برات می‌خرم، فقط دهنت رو ببند» تسلیم شدن از آن رفتارهای «نباید» در مقابل لجبازی‌های کودکان است.

اطمینان و اعتماد

اگر کودک شما بهتان اعتماد نداشته باشد، میزان لجبازی‌هایش در موقعیت‌های خاص بیشتر می‌شود و به حرف‌هایتان باوری ندارد. این موقعیت را در ذهنتان تصویر کنید: کودک هفت ساله شما جلوی ردیف غذاهای آماده فروشگاه ایستاده است، سر ظهر است و او گرسنه و دلش همین الان یک تکه لازانیا می‌خواهد، از شما لازانیا طلب می‌کند، شما به او می‌گویید که لازانیا برای سلامتی‌اش خوب نیست و خودمان توی خانه یک ناهار خوشمزه داریم. کودک شما می‌داند که خبری از ناهار خوشمزه نیست و این فقط یک وعده توخالی است، چون پیش از این هم به او وعده ناهار خوشمزه داده‌اید اما اغلب اوقات وقتی به خانه رسیده‌اید تازه به آشپزخانه رفته و مشغول غذا درست کردن شده‌اید. او می‌گوید که فقط لازانیا می‌خواهد و لجبازی و جیغ و سروصدا را شروع می‌کند و به تحقق وعده‌های شما اطمینان ندارد.

اگر به کودکتان قولی می‌دهید به آن عمل کنید، این اعتباربخشی در مواقع حساس به کمکتان می‌آید. در واقع کودکان به قول‌های نسیه و آنچه به آینده ارجاع شان می‌دهد، اهمیتی نمی‌دهند و باوری به آن ندارند، نقد و همین الان چیزی را می‌خواهند.

لجبازی در مقابل لجبازی

خطای بارز و بسیار آسیب‌زا در مسأله لجبازی کودکان، لجبازی متقابل با کودک است. این‌که بخواهیم با آگاهی یا ناخودآگاه به کودک ثابت کنیم رئیس من هستم که والد تو محسوب می‌شوم نه تو فسقلی. اغلب والدین به روشنی با کودک وارد چرخه قدرت و لجبازی می‌شوند. معمولا والدین در چنین مواقعی برای اثبات این‌که کودک باید به حرفشان گوش کند و لجبازی را کنار بگذارد و یا پیشگیری از لجبازی بیشتر او، به تنبیه متوسل می‌شوند. از تهدیدهای کوچک و محدودیت‌های پیش پا افتاده تا کتک‌کاری و دعوا که شخصیت کودک را از بین می‌برد. کودک را بابت لجبازی نباید دعوا کرد. پرخاشگری آن رفتاری است که همه چیز را برای شما و فرزندتان بسیار سخت‌تر خواهد کرد. این‌که در مقابل لجبازی کودک رفتار پرخاشگرانه نداشته باشید و آرامشتان را حفظ کنید و در عین حال تسلیم هم نشوید، مهارتی است که با تمرین به دست می‌آید. لجبازی در برابر لجبازی، از «نبایدها» ارتباط با کودک لجباز است.

اتمام حجت

کودکی که بدون دانستن هیچ قانونی بزرگ می‌شود، نباید از او توقع لجبازی نکردن و مثل یک بزرگسال رفتار کردن داشته باشید. فراموش نکنید که شما با یک کودک طرفید و لجبازی کردن برای راه انداختن کار و رسیدن به خواسته، کاری است که اغلب کودکان انجام می‌دهند چون راه‌حل دیگری ندارند مخصوصا که شما پیش از این ثابت کرده‌اید در مقابل لجبازی زود تسلیم می‌شوید. خوب است که قوانین را روشن و به زبان کودکانه برای فرزندتان روشن کنید و خودتان هم به آن پایبند باشید.

«قانون این خانه است که کسی نوشابه و فست‌فود نمی‌خورد» کودک شما این را در زمان‌های مختلف در رفتارهای شما دیده است. در مهمانی و خرید و سفر و متوجه است که قانون منبع استفاده از غذاهای ناسالم، یکی از قوانین خانه است. البته می‌تواند امیدوارم باشد که شما با نوشیدنی‌های هیجان‌انگیز سالم و خوراکی‌های خانگی خوشمزه، چشم و دل او را سیر نگه می‌دارید. زمانی که کودک بابت چیزی که از قبل با قانونش آشناست، لجبازی می‌کند، با آرامش و بدون عصبانیت قانون را دوباره برایش بگویید. دوباره و دوباره و تسلیم نشوید.

باج‌خواهی

شاید بتوان به سومین «نباید» در رابطه با لجبازی کودک نام «باج‌خواهی» گذاشت. کودک شما یک اسباب‌بازی می‌خواهد، شما می‌گویید نه، تسلیم نشده‌اید و آرامشتان را هم حفظ کرده و پرخاشگری نکرده‌اید و او همچنان در حال لجبازی است و کم‌کم تحملتان در حال ته کشیدن است این است که با او وارد معامله می‌شوید. معامله با کودک هم نوعی تسلیم شدن است، با این تفاوت که نه آن چیزی که او خواسته و نه آن چیزی که شما خواسته‌اید بلکه چیزی بین این دو که البته معمولا بیشتر والدین باید کوتاه بیایند تا کودک. مثلا در مثال بالا کودک می‌گوید: حالا که اسباب‌بازی نخریدی باید برام یه ساندویچ سوسیس بخرید. ساندویچ سوسیس چیزی نیست که شما بخواهید به کودکتان بدهید و برای سلامتی‌اش مضر است، اما به‌خاطر تمام کردن جرو بحث قبول می‌کنید. این نوع از مقابله با کودک لجباز هم معمولا راه را برای باج‌خواهی‌های دیگر و مشکلات متعدد و تکرار موقعیت، باز می‌کند.

درک می‌کنم

معامله نکردن با کودک به معنای به نمایش گذاشتن یک شخصیت قلدر و مستبد و سخت‌گیر از شما نیست. کمی هم خودتان را جای کودکتان بگذارید، او با قوانین ذهنی شما آشنا نیست، هرگز روشن و واضح برایش باید و نبایدها را تکرار نکرده‌اید یا آن‌قدر تعداد قوانینتان زیاد و سخت‌گیرانه است که کودک نه خاطرش می‌ماند نه بهشان اهمیت می‌دهد یا ازشان خسته شده است. او را ساعت‌ها در گرمای هوا با خودتان از این فروشگاه به آن فروشگاه کشانده‌اید و توجه‌تان به هرچیزی به جز فرزندتان بوده است. در این شرایط بعید نیست که کودک خسته و دلزده به‌خاطر یک اسباب‌بازی کوچک که اگر برایش هم بخرید همین فردا آن را خراب کرده یا دور می‌اندازد، لجبازی نکند. کودکتان را درک کنید. از او توقع رفتارهای بزرگسالانه نداشته باشید، خسته‌اش نکنید، قوانین را روشن برایش توضیح دهید. احساسش را تصدیق کنید: «می‌دونم خیلی خسته شدی عزیزم، یه بغل به مامان بده، می‌دونم که خیلی ناراحتی و پیشنهاد می‌کنم یه کم این‌جا بشینیم و با هم صحبت کنیم تا هر دو آروم بشیم و به نتیجه برسیم»

یا «می‌دونم خیلی گرسنه‌ای و بوی غذا تمام فروشگاه رو برداشته، منم خیلی گرسنه‌ام، الان میریم خونه و با هم یه غذای دونفره هیجان‌انگیز می‌خوریم، تا اون موقع می‌تونی برام بگی که الان به جز گرسنگی چه احساس دیگه‌ای داری؟»

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: