نیلوفر حاج قاضی
شخصیت
خانمها شبیه هلو است! ظاهری نرم و لطیف، اما در عوض، هستهای محکم دارند. برعکس
آنچه عموم مردم فکر میکنند، معمولا خانمها به لحاظ روانی تاب و تحمل بیشتری
دارند. اما آقایان به لحاظ شخصیتی کمی تا قسمتی شبیه آناناس هستند! از این نظر که
برعکس ظاهر خشن و بی احساسشان، باطنی نرم وانعطافپذیردارند. مردها انگار همان
پسربچههایی هستند که حالا دیگر سبیل درآوردهاند!
تولد،
رشد و گسترش رسانههای مجازی و اجتماعی که شدت گرفت علوم مختلف هم گسترده شد. هرکسی
هم که اندک استعدادی در خود دید دست به قلم شد تا نظریهپردازیها، فرضیهها و
میزان آگاهی خود را از موضوع مورد علاقهاش را در معرض نمایش و خوانش بگذارد. یکی
هم همین موضوعات مربوط به علم روانشناسی، انواع طالعبینی و شخصیتشناسی از روی
مدل کفش، انتخاب رنگ، اندازه شکم، شکل و شمایل چای نوشیدن و بهخصوص دستهبندیهای
زنانه مردانه و... و اینها معتقدند آشنایی با این تفاوتهای روانی و شخصیتی زنها
و مردها بسیاری از سوءتفاهمها را حل میکند و دانستنش علاوه بر زن و شوهرها،
برای دختران و پسران دمبخت هم معجزه میکند.
اینکه مثلا خانمها محتاطترند و در جستجوی
آرامش و امنیت هستند و برعکس آقایان، حادثهجو و کنجکاو هستند. اینکه شخصیت خانمها
شبیه هلو است! ظاهری نرم و لطیف، اما در عوض، هستهای محکم دارند و آقایان به لحاظ
شخصیتی کمی تا قسمتی شبیه آناناس هستند! خانمها دوست دارند از آدمهای دوروبرشان،
مراقبت کنند. به همین دلیل هم آنها مادر میشوند، مربیان باحوصلهای هستند و
پرستارانی شایسته. اما مردها به طور ناخودآگاه دوست دارند که
مدیر باشند و در ناخودآگاهشان مایلند درست مثل اجدادشان، رئیس قبیله باشند!
اینکه مثلا خانمها، وقتی احساس مشکل میکنند،
مدام صحبت میکنند تا اضطراب خود را تخلیه کنند ولی مردها در بروز مشکلات به غار
تنهاییشان میروند و کمحرف میشوند تا مسئله را در ذهن خود تحلیل کنند. خانمها،
بیشتر از راه گوش کردن و شنیدن عاشق میشوند و آقایان، بیشتر از راه چشم و دیدن
تحتتأثیر قرار میگیرند.
اینها تمام دسته بندیهای ریز و درشتی است که البته بیشتر از سوی خانمها جدی
گرفته میشود و تمام نیروی خود را برای متمرکز شدن روی این موارد صرف میکنند و
اقایان درست برعکس اهمیتی به هیچکدام نمیدهند و حتی این تقسیمبندیها برایشان
خندهدار است. شاید هم این نوع گروهبندی
از سوی افرادی ارائه میشود که همیشه در آرزوی تساوی حقوق زن و مرد هستند و به
تبعیضها گلهمندند و برای رسیدن به آرامش به این دستهبندیها پناه میبرند.
اما دین برای این زنانه - مردانه بودن توضیحات دیگری دارد و تفاوت را نماد عدالت میداند و معتقد است، نظام حکیمانه طبیعت برای گیاهان کوهستان، کرکهای خاص و ضخامت ویژهای را قرار داده است تا بتواند از کمی آب و باران استفاده کند و با زندگی سخت و خشن کوهستان بسازند. شکوفه، گل و شاخه را در نظر بگیرید. شاخه جسمی نسبتا خشن دارد ولی گل و شکوفه از ظرافت ویژه ای برخوردار است. زیبایی، خودآرایی و خودنمایی گل چشمگیر و استحکام و توانمندی شاخه غیرقابل انکار است، اگر شاخه چنین نباشد، گل پشتوانه محکوم و جایگاه مستحکمی برای خودنمایی نخواهد داشت و اگر گل اینگونه نبود، شاخه توانایی ابراز وجود و امید به آینده و میوه و ثمر نداشت، گل نشانگر زندگی و حیات درخت و شاخه است و شاخه و درخت پشتیبان و نگهدارنده گل.
در اینجا صحبت از تساوی یا تفاوت بیمعنی است و اینکه بخواهیم شاخه و گل را مساوی معرفی کنیم یا درصدد شناخت عمقیتر و موشکافانه تفاوت گل و شاخه باشیم تا به نتایج خاص برسیم غیرعلاقلانه است. زن و مرد از جهات بسیاری مساوی هستند اما مانند هم نیستند و در بسیاری از امور، تفاوتهای زیادی دارند و این تساوی و تفاوت، زمینه اختصاص حقوق ویژهای را برای هرکدام فراهم می کند. برای همین خداوند میفرماید:
«الرجال قوامون علی النساء بما فضّل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم»، «مردان بر زنان سرپرست و قیم هستند به واسطه آنچه که خدا برتری داده بعضی از آنان را بر بعضی دیگر و برای اینکه از اموالشان انفاق میکنند.» (سوره نساء آیه 34)
همه این تفاوتها زیبا و در نظام آفرینش
عین زیبایی است و هیچکدام این مطالب دلیل بر بهتر بودن و برتر بودن نیست.
از طرفی همیشه هم مساوات، مساوی با حق و عدل نیست و تفاوت نیز همیشه مصداق ظلم و
ستم نیست و اصرار برای تساوی این دو خلاف جریان عادی طبیعت است. به قول ویکتور هوگو، زنهایی که به دنبال
برابری با مردها هستند آرزوی بسیار کوچکی دارند !
درگوشیِ آخر اینکه؛ هیچ توجه کردید مردها سرشان به کار خودشان است و دنبال تساوی
با زنان نیستند؟!