کد خبر: ۴۹۶
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۰
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک


فائقه بزاز

این یک واقعیت است که ما مردمی شفاهی هستیم. حتي امروز كه خیل چشمگيري هر روز درحال تعامل با اطلاعات فضای مجازی است و امکان دسترسی به منابع موثق از طریق این فضا وجود دارد باز هم به برخی اطلاعات سطحی و درگوشی که از طریق شب‌نامه‌های مجازی منتشر می‌شوند بسنده می‌کنیم. این همان اتفاقی است که بسیاری از روشنفکران جامعه آن را زیر سؤال می‌برند تا در پناهش، پایین بودن آمار مطالعه کتاب در کشور را به رخ ما و حتی جهانیان بکشانند. این درست! بارها نیز به این موضوع پرداخته‌ایم که کم‌لطفی مردم به کتابخوانی می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری را به همراه داشته باشد و سبب جایگزین شدن دانش سطحی به جای اطلاعات عمقی شود. اما در مورد رسم دیرین شفاهی بودن باید گفت؛ اگرچه این پدیده، در مواردی مثل انتقال اطلاعات از طریق تکنیک «درگوشی» و گاهی بروز پدیده «یک کلاغ ـ چهل کلاغ» باعث سیاه‌نمایی می‌شود اما منصفانه نیست این اتفاق را به عنوان مانعی برای رسیدن به توسعه تلقی کنیم. اگر به گذشته غنی و فاخر ایران سری بزنیم، آنچه بیشتر از هر موضوعی رخ نشان می‌دهد استفاده از ضرب‌آهنگ در کلام گذشتگان است. رسمی که به امروز رسیده و گنجینه‌ای از ضرب‌المثل‌های فارسی را نیز برایمان به یادگار گذاشته است.

در واقع شفاهی بودن مخالف توسعه و آموزش نیست، حتی روشی برای درک بیشتر است و خوشا به حال ملتی که دستکم خودش می‌داند، در ادراک و آگاهی از کدام توان و روش می‌تواند بیشتر بهره بگیرد.

مردم ما، از گذشته‌ای دور به توان شفاهی خود آگاهی داشتند و برای آموزش، روش‌های ارزشمندی را به‌کار بستند که مهم‌ترین آن‌ها بهره گرفتن از کلام ریتمیک یا آهنگین است. اگر روش درسی اجدادمان در مکتبخانه‌ها مورد بررسی قرار گیرد درمی‌یابیم که آن‌ها با تکیه به مبانی روانشناختی برنامه‌ریزی آموزشی و ابزارهای ارتباطی جامعه آن روزگار، می‌دانستند که مطالب را چگونه آهنگین ادا کنند تا تأثیر بیشتری در ذهن مخاطب خود بگذارد.

...


نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: