فاطمه اقوامی
پرده اول:
برای بار هزارم فیلم را پلی کرد... تصویر را نگه داشت... چه چهره جذابی داشت... چقدر خوشحال و خندان به نظر میرسید... روبروی آینه نشست... رژ لبی که دو هفتهای طول کشید بود توی بازار پید کند بر لبانش کشید... دوباره به تصویر روی نمایشگر لبتاپش نگاه کرد... بله درست همان رنگ بود... لبخندی از رضایت بر لبانش نشست... لباس انتخابیاش را پوشید... لحظهای لباس با آن یقه باز و دامن کوتاه به نظرش بد جلوه کرد اما سریع به افکارش مسلط شد و به هدفش فکر کرد... دستانش را دور کمرش گذاشت و ژستی گرفت... بعد از دوماه و آن همه سختی دقیقا سایزش شده بود درست شبیه همان مدل... دکمه ضبط اتوماتیک دوربین را فشرد... در خیالاتش خود را روی صحنه شوی لباس فرض کرد... بادی به غبغب انداخت و درست همانطور که تمرین کرده بود قدم برداشت... بعد هم چند عکس تمام قد انداخت... حالا همه چی آماده بود... عکسها را به یک نفر ارسال کرد و منتظر ماند... خیلی طول نکشید... تیک زیر پیام که آبی شد، جواب آمد: به دنیای مدلینگ خوش آمدی...
پرده دوم:
خودش را پرت کرد روی تخت... کفشهایش را از پا کند و به گوشهای از اتاق پرتاپ کرد و زیر لب گفت: لعنتیها... دستش را دراز کرد و از روی میز پنبههای آغشته به پاککننده آرایش را برداشت و محکم به صورتش کشید و رنگهای ماسیده بر صورتش را پاک کرد... دراز کشید و چشمانش را بست اما صدای چیک چیک دوربینها هنوز توی گوشش بود و مغزش را میخورد... چشمهایش را باز کرد و نشست و چشم دوخت به عکس خودش روی مجله کنار تختش... هزاران چشمی که به او دوخته شده بود و مثل خوره وجودش را میخوردند، دوباره در نظرش جان گرفتند... سیگاری روشن کرد و درمیان دود آن به آرزوها و آبرویی که در طول این سالها روی استیجهای مختلف جا گذاشته بود فکر کرد...
آنچه خواندید روایتی است کوتاه از آنچه در دنیای مدلینگ اتفاق میافتد... دنیایی که از دور دل را میبرد و از جلو زهره را... دنیایی که افراد زیادی برای قدم گذاشتن و رسیدن به جایگاهی در آن سر و دست میشکنند اما وقتی واردش میشوند هر چند و شهرتی به دست میآورند و دیده میشوند اما خیلی چیزها مثل آرامش را از دست میدهند...
فرزند زمانه خویش باش
واژه مد یک واژه فرانسوی است و به معنای طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم، و باب روز آمده است. این واژه پس از جنگ جهانی اول و به دنبال نفوذ تمدن غرب، وارد زبان فارسی شد. دهخدا در فرهنگ خود این واژه را اینگونه تعریف میکند: «مد لغتی فرانسوی به معنی روش و طریقه موقت است که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنظیم میکند.»
با توجه به مفهوم اصلی مد، فی نفسه اشکال و ایرادی به آن وارد نیست و اتفاقا امری ارزشی و موردپسند محسوب میشود چرا که انسان باید همواره مطابق با فرهنگ زمانه و شیوه متداول توده مردم زندگی کند همانطور که حضرت علیعلیهالسلام میفرمایند: «فرزند زمانه خویش باش.» در نتیجه انسان باید زمانشناس باشد و کردار و رفتار خویش را با زمانه خویش منطبق کند مگر آنکه آن کردار و رفتار خلاف عقل و شرع باشد. و دقیقا همین نکته باعث شده مد از مفهوم اصلی خویش فاصله گرفته و به مقولهای مذموم و ناپسند مبدل شود چون آنچه این روزها در سطح جوامع مختلف به واسطه مدلینگها به عنوان مد مطرح میشود در بسیاری از مواقع با عقل، شرع، فرهنگ، عرف و... جوامع مغایر یا متضاد است.
فرزند مدرنیسم
با بررسی ابعاد مختلف حیات اجتماعی بشر مشخص میشود که پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده و منحصر به دوران جدید نیست چرا که پیروی از مد در فطرت انسانها و احساسات او چون نوخواهی، تنوعطلبی، زیباییخواهی و کمالجویی و... ریشه دارد. و اساسا مد به همان معنا و مفهوم اصیل خود هر گاه در دورههای تاریخی آگاهانه و با گزینش و براساس فرهنگ و چهارچوب فکری و اعتقادی جوامع صورت گرفت نه تنها مانند دوران معاصر مشکلات فرهنگی ـ اجتماعی درپی نداشته بلکه در زمینه رشد فرهنگی، آراستگی و تحول جنبه ظاهری زندگی افراد اثرات مثبتی ایجاد کرده است.
پس از دوره رنسانس به ویژه مقارن با وقوع انقلاب صنعتی، زمانی که نیروی ماشین جانشین قدرت انسان شد، کارخانهداران و سرمایهداران با تولید انبوه محصولات روبرو شدند در نتیجه به فکر افتادند تا هم بازارهای مصرفی جدیدی برای محصولات خود به دست آورند و هم کمبود مواد خام مورد نیاز خود را از طریق دستیابی به منابع و امکانات بالقوه کشورهای دیگر جبران نمایند.
بازار فروش محصولات محدود بود و مردم تمایلی به خرید لباس از خود نشان نمیدادند، بنابراین کارخانهداران زیرکانه با ترویج مد و تغییر سریع در رنگ، طرح و مدل محصولات تولیدی خود، مشتریان را به مصرف ترغیب کردند تا به جای پوشیدن یک یا دو دست لباس در سال، به خرید لباسهای بیشتری رو بیاورند و از این طریق آنها از ورشکستگی نجات یابند.
همین اتفاق نقطه سرآغازی برای ترویج مد به مفهوم امروزی شد و صنعت مد شکل گرفت.
مرا نگاه کن!
چند سالی میشود که روبروی دوربین ایستادن و ژست گرفتن، تبلیغ برای برندها و... به یکی از حرفههای محبوب و پرطرفدار جامعه تبدیل شده است و افراد بسیاری بهویژه از میان قشر جوان برای ورود به این حرفه و کسب جایگاه مناسبی در آن سر و دست میشکنند و با هم به رقابت میپردازند. حرفهای که با عنوان مدلینگ در جهان شناخته میشود.
در تعاریف رسمی درباره مدلینگ آمده است: «مدلینگ ابزاری است که به وسیله آن برندها و شرکتهای تولیدی به کمک افرادی که به آنها مدل گفته میشود کالای خود را به معرض نمایش میگذارند.»
در حقیقت مدلها افرادی هستند که از طریق صنعت تصویر، بدن خود را به عنوان نمونه ایدهآل عرضه میکنند. مدلها نقش الگوی آرمانی جسم مادی در عرصه اقتصاد هنر و تجارت پوشاک را بازی و استانداردهای زیباییشناختی معاصر را تعیین میکنند. از نظر تاریخی مدلها زمانی نقش مهمی پیدا کردند که نظام سرمایهداری در جوامع سربرآورد و الگوی مصرف بییشتر به عنوان عنصر هستیبخش این نظام مورد توجه قرار گرفت. و در این بین مدلها یکی از بهترین ابزارهایی بودند که میشد در این زمینه از آنها بهره جست.
در بسیاری از جوامع غربی «مدل»ها به عنوان گروهی از سلبریتیها شناخته میشوند. آنها کسانی هستند که به دلیل ساختار و فیزیک بدنی، نوع پوشیدن لباس، آرایش و ظاهرشان چهره معروف و محبوب میشوند و به عنوان الگو ایفای نقش میکنند اما در جامعه ما شغل و حرفهای تحت عنوان مدلینگ به صورت رسمی تعریف نشده است و مدلها نمیتوانند به صورت قانونی فعالیتی داشته باشند. این مسأله دلایل مختلفی دارد. کار مدلینگها بر پایه خودنمایی و جلب توجه بنا شده است و آنها برای جلوه بهتر از ابزاری چون پوشش جذاب و نامناسب و آرایش ظاهری کمک میگیرند. همین مسأله یکی از موانع اصلی فعالیت رسمی آنها در ایران محسوب میشود چرا که این موارد با باورهای مذهبی و عوامل فرهنگی جامعه ایرانی در تضاد آشکار است.
متأسفانه مدلینگ بهخصوص در ایران با تفاوت معناداری با تعاریف اصلی خود پیدا کرده است. در تصاویر برخی مدلهای امروزی از موضوع اصلی یعنی تبلیغ کالای تجاری خبری نیست و فقط جوانی به ظاهر خوشاندام یا خوش چهره با لباسی نیمه برهنه صرفا برای خودنمایی مقابل دوربین قرار گرفته و اساس کار مدلینگ یعنی درآمدزایی و تبلیغ کالا به فراموشی سپرده شده است و حتی آن جوان برای دیده شدن هزینهای هم متقبل میشود.
پشت ویترین مجازی
در ابتدای راه پدیده مدلینگ بیشتر روی جلد مجلات چاپی یا صفحات کوچک تلویزیونها ظهور و بروز داشت. مدلها راهی زیادی برای معرفی خود نداشتند و ژونالهای پوشاک و لوازم آرایشی تنها ویترین برای آنها بود که نمیتوانست مشتری چندانی برای آنها دست و پا کند. اما عصر هنرهای دیجیتال و پس از آن راهاندازی شبکههای اجتماعی بستر فوقالعادهای برای عرض اندام در اختیار مدلها قرار داد. مدلها به سرعت به سلبریتیهای این شبکهها تبدیل شدند و از امکانات فضای مجازی بهره جسته تا بر شمار هواداران خود بیافزایند.
در بین همه شبکههای اجتماعی، اینستاگرام به دلیل توانایی بالای بصری و قابلیت اشتراکگذاری گسترده تصاویر، بر سکوی نخست خدمت به صنعت مدلینگ ایستاده است. بعد از تصاحب اینستاگرام توسط فیسبوک در سال 2012، براساس سیاستهای کلان پشت پرده این شبکه عملا از شبکه اشتراک عکس به شبکه انتشار مد تغییر کاربری داد و آنقدر در این زمینه خوب عمل کرد که براساس اعلام رادیو فردا جایزه بخش رسانه شورای طراحان مد آمریکا در سال 2015 به این شرکت رسید و «کوین سیسترم» مدیرعامل این شرکت این جایزه را از دست «کیم کارداشیان» ستاره هالیوودی دریافت کرد. شورای طراحان مد عقیده دارد اینستاگرام باعث انقلابی در دنیای مد شده و آن را حالت سنتی خارج کرده است.
عملکرد سالهای اخیر اینستاگرام در ایران هم حکایت از آن دارد که این شبکه اجتماعی در دنیای مدلینگ نقشی بیبدیل ایفا میکند و حتی به بازاری برای خرید و فروش دختران ایرانی مبدل شده است. همه اینها هم از آنجا سرچشمه میگیرد که هیچگونه نظارتی بر عملکرد این شبکه وجود ندارد، دستهای پشت پرده آن مشخص نیست و شرایط استفاده از هویت جعلی در آن به راحتی فراهم است در نتیجه هر کس با هر هویت و عنوانی میتواند به اسم مدلینگ صفحهای برای خود ساخته و جوانان جویای نام و شهرت در زمینه مدلینگ به دام انداخته و از این آب گلآلود ماهی خود را بگیرد.
عملیات عنکبوت
چند سال پیش عملیاتی تحت عنوان عنکبوت یک و دو با رصد دوساله صفحههای ایرانی شاخص در اینستاگرام انجام گرفت که نتایج قابل تأملی دربرداشت.
براساس این تحقیقات مشخص شد شبکه مدلینگ در کشور با تکیه بر پنج پایگاه «صفحات اینستاگرام»، «آموزشگاهها»، «آرایشگاهها»، «مزونها» و «استودیوهای عکاسی» کار خود را جلو میبرد و شبکههای مدلینگ از این ظرفیت برای پرورش و رونمایی از دختران و پسران جوان تحت عنوان مدل در شبکههای اجتماعی و سپس ارتباطگیری با خارج از کشور بهره بردهاند.
از دیگر نتایج حائز اهمیت ای عملیات این بود که مشخص شد اقدامات فعالان حوزه مدلینگ در کشور کاملا هوشمند و با ساختار شبکهای بوده و سرشبکههای مدلینگ در اینستاگرام حضوری فعال در خارج از کشور داشته و در انواع میتینگهای به اصطلاح مد شرکت داشتهاند.
پر رنگ و لعاب اما ترسناک
دنیای مدلینگ پر از جذابیت است. راه رسیدن به آن هم همانطور که اشاره شد با وجود شبکههای اجتماعی ساده به نظر میرسد. افراد در آن به شهرت دست یافته، دیده میشوند و اگر خوش شانس باشند با گرفتن چند ژست و فیگور به درآمد قابل توجهی دست مییابند. اما گزارشهای پراکنده از پشت پرده فشنشوها در غرب، و اقرار مدلها، آمار اعتیاد به مواد مخدر و خودکشی در این قشر و اتفاقات تلخی که در ایران در این حوزه رقم خورده است نشان میدهد این دنیا آنقدرها هم که به نظر میرسد زیبا نیست.
در این دنیا افراد باید شدت مراقب سایز اندام خود باشند چرا که ممکن است فقط چند سانت اضافهتر آن را از گردونه رقابت حذف کند. رژیمهای غذایی مرگبار، تمرینات کشنده نامتعارف، بی اشتهایی، استفاده از قرصهای لاغری و... بدون حق ابراز غم و ناراحتی و شکایت در دنیای مدلینگها مسألهای همیشگی است. براساس شواهد آنها حتی از روشهای غیر معقولی مانند خوردن پنبه و نیکوتین استفاده میکنند و درد و رنج خویش را پشت آرایش و لبخند مصنوعی خود پنهان میکنند صرفا برای اینکه صاحبان صنایع و برندهای معروف بتوانند محصولات خود را در معرض دید عموم قرار دهند و سودی کلان به جیب بزنند.
دنیای مدلینگ دنیایی سرشار از اضطراب و ترس است. صاحبان برندها همانطور که مدها لحظه به لحظه عوض میشوند در پی به کارگیری مدلها نو و غیر تکراری برای عرضه محصولات خویش هستند برای همین ترس از دور انداخته شدن و از دست دادن شهرت و محبوبیت ترسی است که همیشه گریبانگیر مدلهاست.
سوءاستفاده و آزار جنسی و اجبار به داشتن روابط نامشروع جسم و روح مدلها بهویژه زنان مدل است میآزارد و آنان را به ورطه نابودی سوق میدهد. گزارشات ابتلا به افسردگی و یا خودکشی در بین مدلها ناشی از همین ترسها و اضطرابهایی است که از دنیای مدلینگ جدا نمیشوند.
«روزالی نلسون» یک مدل مد 25 ساله میگوید: چندین بار مورد آزار و اذیت جسمی و روحی واقع شده است و احساس میکند که سازمان دهندگان مد به جای یک انسان مانند مانکن با او دیوانهوار رفتار کردند و جسم من مانند یک ملک طلق در اختیار آنها بود ... بدرفتاری با امثال ما غیر قابل توصیف است.»
«چرلی هاوارد» مدل دیگری است که با انتشار نامه سرگشاده به یکی از آژانس خبری که برای او در فیسبوک کار میکرد از زشتیهای این دنیا پرده برداشته و مینویسد: «... من راضی نیستم روزانه به عنوان کالا با من رفتار شود و بدنم در تلاش برای رسیدن به استانداردهای پوچ و غیر ممکن زیبایی که شما درخواست کردهاید فرسوده شود من بهخاطر کسی حاضر نیستم خودم را از بین ببرم. این حتی سرگرمی نیست بلکه خودکشی است.»
دنیای مدلینگ در ایران با آنچه در خارج از کشور اتفاق میافتد تفاوتهایی اساسی دارد و برخی موارد گفته شده به شدت دنیای غرب در دنیای مدلینگهای داخلی مصداق پیدا نمیکند اما متأسفانه سوءاستفاده، آزار جنسی و قاچاق دختران به خارج از کشور مدلهای ایرانی بهخصوص دختران جوانی که قدم در این وادی گذاشتهاند را تهدید میکند.
آسیبهای دنیای مدلینگ به کسانی که در آن مشغول فعالیت هستند منحصر نیست و این صنعت برای کل جامعه اثرات زیانباری به دنبال دارد. دنیای مدلینگ جامعه به سمت مدگرایی سوق پیدا کند و نظام بر آن حاکم شود. در فرهنگ هر جامعه برخی چیزها زشت و برخی دیگر زیبا در نظر گرفته میشوند اما نظام جهانی مد این اصول فرهنگی مختلف را در خود هضم میکند و مفهوم زیبایی تغییر مییابد. در این نظام آنچیزی زیبا دانسته میشود که مدرن و جدید باشد و توسط پیشگامان مد، یعنی مدلها و سلبریتیها مورد استفاده قرار میگیرد و این موضوع که کالای تبلیغی و مصرفی این افراد، درست است یا غلط و با اصول فرهنگی جامعهای همخوانی دارد یا نه به فراموشی سپرده میشود. در این میان هویت شخصی از بین رفته و از هر چیز پیروی میشود.
این روزها مدلینگها با ارائه لحظه به لحظه مدها و تبلیغ کالاهای مختلف و متنوع بر گرایش افراد به مصرف بیشتر تأثیرگذارند و آنها را به موجوداتی مصرفی تبلیغ میکند که هر لحظه و هر ثانیه به کالاهایی توسط مدلینگها ارائه میشود، چشم دوختهاند و تمام هم و غمشان خرید لباس، کالا و وسیلهای جدید است.
در جامعهای که مد و پیروی از مدلینگها رواج پیدا کند افراد آرامش درونی خود را به واسطه غرق شدن در فکر تهیه خواستههای خویش و چشم همچشمیها، از دست میدهند. از طرفی همه افراد جامعه از خرید و پیروی گام به گام کالاهایی که مدلینگها تبلیغ میکند، ناتوانند و همین مسأله و شکافهای طبقاتی حاصل از آن موجی از اضطراب و پریشانی را در جامعه راه میاندازد.
آرایش، تیبپهای نامناسب، انواع ژستها و فیگورهای فارغ از حیا و عفت و خودنمایی مدلینگها انتشار مکرر چنین تصاویری به عادیسازی چنین مسائلی میانجامد. اگر این سبک رفتاری در جامعه با اقبال مواجه شود، خیلیها را به سمت پیروی از آن میکشاند. یکی از نتایج شوم چنین اتفاقی رواج بیعفتی و بیبند و باری در سطح جامعه و سست شدن پایههای نظام خانواده است.
این موارد فقط بخش از آسیبهای این دنیای پر رنگ و لعاب و جذاب است و مطمئنا واکاوی مسأله از جنبههای گوناگون ما را به نتایج ناگوارتری خواهد رساند.
کودکان کار
خیلی از ما وقتی کودکی را کنار خیابان میبینیم که مشغول دستفروشی است، غم به دلمان راه پیدا میکند و آرزو میکنیم کاش قدرتی داشتیم و میتوانستیم برای آنها کاری کنیم اما همگی بر روی کودکان کاری که توسط پدرها و مادرهایشان به کار گرفته میشوند، چشمانمان را بستهایم. کودکانی که فرصت کودکی کردن ندارند و هر روز باید جلوی دوربینها فیگور بگیرند و معصومیت و شیرینی کودکانهشان را خرج فیگورها و حرکاتی کنند تا جیب مؤسسات تبلیغی و صاحبان برندها و پدر و مادرهایشان پر پول بشود و حسرت بر دل افرادی بنشیند که فرزندشان از داشتن چنین امکانات و شادی و آسایش ظاهری مرحوم است.
اینگونه پدر و مادرها فرزندانشان را بدون اجازه و معمولا در سنی که توانایی ذهنی و شناختی آنها برای تصمیمگیری کافی نیست، برای کسب سود و یا به دست آوردن شهرت و فالوور وارد عرصه مدلینگ میکنند که به عقیده بسیاری از کارشناسان این کار از مصادیق کودکآزاری به شمار میرود.
این کودکان در دنیای مدلینگ با مسائلی روبرو میشوند که معمولا درک درستی از آن ندارند. آرایش و برخی فیگورها و رفتارهایی که جنبه جنسی دارند که از ملزومات کار مدلینگ است نمونهای از این مسائل است بر روح و روان کودک و آینده او اثر خواهد گذاشت.
توجه به ظاهر و تن و زیبایی به عنوان یک اصل و ارزش در ضمیر پاک این دست از کودکان نهادینه و باعث میشود او در بزرگسالی همین مسیر را دنبال کند، زیبایی و ظاهر و تناسب اندام برایش به یک ارزش و اصل تبدیل شود او را از مسائل اصلی و و بسیاری از استعدادها و تواناییهای ذاتی و ذهنیاش غافل کند.
سلبریتیها در دام مدلینگ
سلبریتیها به واسطه شهرت و محبوبیتی که در جامعه به دست آوردهاند بسیار به کار دنیای مدلینگ میآیند و گردانندگان این شبکه به طمع میاندازد که آنها را به هر نحو ممکن وارد این عرصه کنند. سلبریتیها هم که شهرت و معروفیت در خونشان است و از بیشتر دیده شدن کیف میکنند، از اینگونه پیشنهادات استقبال کرده و یک معامله پایاپای شکل میگیرد. صاحبان برندها سود میبرند و سلبریتی دیده میشوند. این روزها با یک گشت کوچک در صفحات مجازی به نمونههای زیادی از سلبریتیها مدلینگ برمیخوریم که به دلیل اسم و رسم و نامشان از حاشیهای امن برخوردار هستند و به راحتی تصاویر خود را با انواع و اقسام آرایشهای تند و زننده یا فیگورهای نامناسب در صفحات شخصی خود منتشر میکنند.
پیوند میان سلبریتیها و دنیای مدلینگ در آن سوی آب هم برقرار است. بسیاری از بازیگران هالیوود در عرصه مدلینگ هم فعالیت میکنند و عکسشان بر روز مجلات مد به چاپ میرسد.
البته این ماجرا سوی دیگری هم دارد. یعنی گاهی اوقات عرصه مدلینگ برای ستاره شدن و قدم به دنیای سلبریتیها مسیر را هموار میکند. این اتفاق بهخصوص در دنیای غرب بسیار اتفاق میافتد.
«مریلین مونرو» بازیگر و خواننده مشهور آمریکایی که از پول آورترین ستارگان عصر خود بود و تأثیرگذاریهایش در فرهنگ عامه از او یک شمایل فرهنگی ساختهاست، یکی از این نمونههاست. او در سال ۱۹۴۵ به عنوان مدل عکاسی کمکم به چهرهای شناخته شده تبدیل شد و قراردادی را با یک آژانس مد در هالیوود امضا کرد و به سرعت راه رفتن روی سکوی مد و ژست گرفتن در برابر دوربین را فرا گرفت. اندکی بعد مشاوری را استخدام کرد و به توصیه این مشاور موهای تیرهاش را به رنگ بلوند درآورد و ادامه این مسیر به دنیای بازیگری و سلبریتی شدن کشیده شد. البته پیوندش با دنیای مد هم قطع نشد و حتی تا آنجا پیش رفت به عنوان اولین بازیگر هالیوودی به صورت کاملا برهنه مقابل دوربین قرار گرفت و تصویرش در مجله پلی بوی که در زمینه مد و مانکن هم فعالیت داشت به چاپ رسید. این مانکن معروف که ظاهر زندگیاش سالها مورد توجه مردم بود و به آن حسادت میکردند عاقبت به افسردگی شدید مبتلا شد و به طرز مشکوکی که خیلیها آن را خودکشی عنوان میکنند، درگذشت.
مدلهای محجبه
یکی از موضوعات اعجابانگیز و تقریبا جدید در دنیای مدلینگ ظهور دستهای از مدلهاست که اصطلاحا به آنها «حجابیستا» میگویند و منظور زنانی هستند که با رعایت حجاب، مقابل دوربین فیگور گرفته و به تبلیغ کالا یا کسب شهرت و معروفیت مشغول هستند! این دسته عملا قاعده منطقی «اجتماع ضدین محال است» را نقض کردهاند چرا اساسا حجاب بر پایه عدم تبرج و خودنمایی بنا شده، در حالیکه دنیای مدلینگ بر چنین اصولی استوار است و بدون آنها معنا و مفهومی نمییابد. این افراد فقط پوسته ظاهری حجاب مدنظر دارند و با بطن و اصل کاری ندارند.
فیگور و طرح آن ور آبی
درست است که دنیای مدلینگ تضادهای جدی با چهارچوب قواعد شرعی و عرفی ما دارد اما شواهد نشان میدهد رها کردن این دنیا بدون متولی هم ضربههای سختی تا به امروز به ما زده است. دنبال کردن سر شبکههای مدلینگ کشورمان ما را به آن سوی آبها وصل میکند. مؤسسات بینالمللی و آن ور آبی مد و لباس بعد از پشت سر گذاشتن مرحله صادارات مد، حالا مشغول آموزش استانداردهای خود به فعالان صنعت مد و پوشاک در کشورمان هستند و از بین فعالان، متخصصان و دانشآموختگان این حوزه یارگیری میکنند.
ذهنیت بسیاری از طراحان شبکه مدلینگ ما با الگوهای غربی پر شده و به دنبال آن هستند که هر آنچه در غرب اتفاق میافتد را نعل به نعل در اینجا پیاده کنند. برخی از آنها به جای سطح کارشان را به طراحی فیگور و لباس و استایل سلبریتیها برای حضور روی فرش قرمز جشنوارههای سینمایی و هنری تنزل دادهاند.
شبکه مدلینگ ما حال و اوضاع خوشی ندارد و رها و یله بی هیچ استاندارد و چهارچوبی به حال خود رها شده است و کنترل آن به دست کسانی سپرده شده که هیچ سنخیتی با فرهنگ شرعی و عرفی ایرانی ندارند.
منابع:
ـ کودکان قربانی پدیده مدلینگ / ایرنا
ـ هویت انسانی زن در چالش آرایش و مد / مطالعات راهبردی زنان
ـ صنعت مد چگونه جهان در حال توسعه را به نابودی میکشاند / مشرق
ـ پشت پرده عملیات «عنکبوت 2» چه بود؟ / صبح نو
ـ وقتی مد مجوز بیعفتی صادر میکند، محمد متین / پرتال جامع علوم انسانی
ـ پدیده «حجابیستا»؛ زنان مسلمان و مدلینگ در رسانههای اجتماعی، مجید سلیمانی ساسانی / خبرگزاری مهر
ـ تاریخچه مد و مد گرایی / پرسمان
ـ جوانان چگونه شکار مدلینگ میشوند؟ / مشرق