کد خبر: ۴۹۲۶
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۸
پپ
صفحه نخست » کنز


مرحوم حجه‌الاسلام مهندسی

در زندگی اولیای الهی وقتی ما نگاه می‌کنیم می‌بینیم چه سختی‌هایی متحمل شدند ولی یک بار هم گلایه نکردند. آیا شما کسی را سراغ دارید که از حضرت زینب‌سلام‌الله‌علیها بیشتر مصیبت دیده باشد؟ یک جا به خدا گفت، خدایا مگر من چه چیزی کم گذاشته‌ام؟ برادرم و پسرهایم را جلوی چشم من سر بریدی. آن‌ها را تکه تکه کردی مگر من چه چیزی کم گذاشته بودم که باید این‌قدر مصیبت ببینم؟ مگر من دختر امیرالمومنین نیستم؟ مگر من فرزند پیغمبر نیستم؟ چرا باید این‌طور خوار و ذلیل دشمنان بشوم؟ ببینید هیچ کدام از این اعتراضات را نمی‌کند. در همه سختی‌ها، ما رَأیتُ الا جمیلا. فضای عشق‌بازی است. لذا دو تعبیر از حضرت زینب است، یک‌جا که این قلیل را از ما قبول کن. یک‌جا در باب مصیبت‌های حضرت زینب این‌گونه است که مصیبت‌هایی است که زمین و آسمان قدرت کشش آن را ندارد. آن‌قدر سنگین اما وقتی حضرت زینب می‌خواهد با خدا صحبت کند. می‌گوید: خدایا این کم را از من بپذیر. یعنی وقتی با توهستیم و فضای عشق است این‌که چیزی نیست. برادرم رفت، پسرم رفت، پسر برادرم رفت. این همه عزیزانم جلوی چشم من تکه تکه شدند. اما در راه تو این چیزی نیست. به اسارت کشیده شدم، به زنجیر کشیده شدم، جلوی چشمم به بچه‌های یتیم بی‌احترامی شد. کانون عاطفه این حرف‌ها را می‌زند نه یک آدم بی‌خیال و بی‌تفاوت. کانون عشق و عاطفه این حرف‌ها را می‌زند. اشک یتیم را می‌بینم، می‌سوزم. سر برادرم را بالای نیزه می‌بینیم می‌سوزم. اما وقتی که پای تو در کار باشد این چیزی نیست. این قلیل را از ما قبول کن.

یعنی وقتی که ما حساب خدا و عشق الهی را بکنیم که بالأخره خدایی است که ما را اداره می‌کند و تا به الان نیازمندی‌های دو مقطع ما را پشت سر گذاشته است. در روایت داریم که نگاه کنید وقتی شما در دوران جنینی بودید، کدام تقاضایی را داشتید؟ کدام قرآن، دعا و سجاده‌ای را پهن می‌کردید؟ چه کسی نیازمندی‌های شما را برطرف می‌کرد؟ وقتی شما متولد شدید و در دوران کودکی بودید کجا دعا و قرآن و سجاده‌ای را باز می‌کردید؟ چه کسی نیاز شما را برطرف می‌کرد؟ چه آغوش گرم مادر و پدری را قرار داده بودم. مسئول حفظ و حراست و خوراک شما را قرار داده بودم. حالا چه شده الان که سر عقل آمده‌اید همه این‌ها را فراموش کرده‌اید؟ یعنی من برای شما کم گذاشته‌ام. پس مطمئن باشید به این‌که یک جای کار شما گیر کرده است. به جای این‌که پرونده خدا را بررسی کنید، خود را بررسی کنید. جالب است که بعضی از این مسائل با گذر زمان در همین دنیا مشخص می‌شود. که اگر آن آرمانی که من می‌خواستم شده بود امکان داشت زندگی من را از این رو به آن رو می‌کرد. الحمدالله که نشد و خدا را شکر که نشد. آن موقع ناراحت بودم که چرا این اتفاق نیفتاده است ولی الان می‌گویم الحمدالله که نشد. حالا که یک مقدار زمان گذشته و واقعیت‌ها را من دیده‌ام می‌بینم که این لطف خدای متعال بوده است.

پس با قهر تنها ما تیشه به ریشه خود می‌زنیم و هیچ گرهی را هم باز نمی‌کنیم. و فرصت‌های بعدی را نیز ازدست می‌دهیم.

*******

حضرت ایوب و شکرگزاری در بلا

حجه الاسلام بهشتی

از امام‌صادق کسی سؤال کرد: بلای ایوب چه بود؟ صبر ایوب، چه بلایی بوده که بر آن صبر کرد. این را امام‌صادق آن‌گونه که در کتاب‌های حدیثی نقل شده به ما فرمودند: حضرت ایوب یک زندگی بسیار خوبی داشت. تن سالم، روح شاد، همسر بسیار درجه یک، فرزندان زیاد و خوب، باغ‌های بزرگ و خانه بزرگ، گله گوسفند، زندگی در رفاه و سلامت و موفق، شیطان به درگاه پروردگار گفت: این ایوب که این‌قدر شکر تو را می‌کند، وضعش خوب است. به من اجازه بده بر او سخت بگیرم، ببین باز هم سجده و شکر و عبادت می‌کند یا با تو قهر می‌کند؟ خداوند خواست به تاریخ و جامعه بشری نشان بدهد انسان چقدر استعداد دارد برای بندگی، این موقعیت را در اختیار شیطان قرار داد. شیطان اول دارایی او را گرفت. باغ و امکانات او را گرفت، دید باز شکر می‌کند. از خدا خواست اجازه بده فرزندانش را بگیرم و داغ بچه ببیند. یکی پس از دیگری فرزندان او را گرفت و دید همچنان شکرگزار پروردگار است. از خدا خواست گوسفندانش را بگیرد، از خدا خواست آبرویش را بریزد. هرچه انسان دارایی را از دست بدهد، ولی به اعتبار خودش، علما می‌آمدند نزد حضرت ایوب می‌گفتند: تو چه کار بدی کردی که خدا رهایت نمی‌کند. این‌قدر عذابت می‌کند. مستحق این بلا شدی. همه این مراحل گذشت و حضرت ایوب همچنان شاکر خداست.

در پایان زیارت عاشورا در سجده می‌خوانیم، «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین» صابرین نمی‌گوییم، «حمد الشاکرین علی مصابهم» مصداق بلندش زینب کبری‌سلام‌الله‌علیها هست. نه تنها بر آن مصیبتی که بر آسمان‌ها صبر کرد، شاکرین امیرالمؤمنین در جنگ احد وقتی شنید که شهید می‌شود، پیغمبر پرسید: علی جان صبر تو در شهادت چگونه است؟ امیرالمؤمنین عرضه داشت، شهادت که جای صبر نیست. شهادت یک ارمغان آسمانی است که به یک خانواده داده می‌شود و جای تشکر دارد. دعای حضرت ایوب مخصوصا برای کسانی که در مریضی گرفتار هستند، در ورشکستگی گرفتار هستند، گره‌گشایی می‌کند، چون آیه بعد از این دعا گشایش پیش آمده و خداوند فرزندانش را برگردانده و دارایی و همسرش را برگردانده، «أَنِّي‏ مَسَّنِيَ‏ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الراحمین» (انبیاء / ۸۳) پروردگارا به من ضرر رسیده است. خودت مهربان‌ترین مهربان‌ها هستی. از دعاهای فوق‌العاده زیبا و کوتاه برای قنوت است، مخصوصا برای آن‌هایی که خیلی دوره مریضی و گرفتاری را گذراندند. ضُرّ معنا شده به بیماری، گرفتاری، داغ فرزند، خدایا این‌ها به من رسیده، «أنت ارحم الراحمین»

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: