کد خبر: ۴۸۷۴
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۳
پپ
روایت‌هایی از دیگر کشورها
صفحه نخست » ینگه دنیا

گردآوری و تنظیم: مریم سیادت

کمک ۲۰۰۰ دلاری کرونایی دولت کانادا!

در روزی که طرح توزیع محترمانه میلیون‌ها بسته مواد غذایی درب منازل ایرانیان کلید خورد فردی بی‌نام و هویت کلیپی را منتشر ساخت و مدعی شد دولت کانادا مواد غذایی زیادی از جمله آجیل (چون کانادایی‌ها عین ما ایرانی‌ها آجیل‌خور هستند.) درب منازل مردم ارسال کرده. بعد هم ادعا کرد دولت کانادا به هر نفر ۲ هزار دلار ماهیانه می‌دهد.

اول: از تمامی دوستان کانادایی در ایالت‌های مختلف سؤال کردیم همگی چنین تقسیم کالایی درب منازل را تکذیب کردند و اگر چنین اقدامی را دولت انجام داده بود حتما در اخبار منعکس می شد.این‌جا تنها امکانی که وجود دارد این است که مثل آمریکا، مردم گرسنه به خیریه‌های خصوصی مراجعه می‌کنند.

دوم: دولت کانادا هیچ طرحی برای کمک ۲ هزار دلاری به همه مردم این کشور ندارد. واقعیت آن چیزی که به نام کمک CERB شهرت گرفته هم این است:

_ فقط 5/4 میلیون نفر از جمعیت ۳۷ میلیونی کانادا مشمول این کمک می‌شوند. و ۲۰ درصد مبلغ تا آخر سال به عنوان مالیات پس گرفته میًً‌شود، پس فقط تا ۴ ماه ۱۶۰۰ دلار (اجاره متوسط) پرداخت می‌شود.

ـ شما باید به خاطر کرونا بیکار شده باشید و بیمه بیکاری و بیماری هم نباید دریافت کنید. در سال گذشته هم نباید کلا بیکار می‌بودید. و نباید درآمد قابل توجهی داشته باشید.

ـ با آغاز کرونا به سرعت تعداد افراد بیکار در کانادا رو به افزایش گذاشته است. تا ۲۴ مارس که بولومبرگ رسما اعلام کرد که ۱ میلیون کانادایی تقاضای بیمه بیکاری کردند. بعد دقیقا یک روز بعد یعنی ۲۵ مارس طرح کمک ۲ هزار دلاری را در بوق و کرنا کردند البته شرط آن این است که بیمه بیکاری نگیرید. پس دولت کانادا که مطمئن بوده به سرعت مثل آمریکا این ۴.۵ میلیون نفر بیکار می‌شوند و تقاضای بیمه بیکاری می‌کنند برای جلوگیری از این امر و برای ظاهرسازی این طرح را بمب خبری کردند.

ـ دولت کانادا علاوه بر سوء‌استفاده تبلیغاتی توانست با این حرکت ۲۰ میلیارد دلار سود کند. چرا؟ به علت هزینه بالای مسکن و تحصیل و غیره در این کشور طبق آمار، بیکارها طبق سنوات کاری، متوسط ۱۸۲۸ دلار در ماه دریافت می‌کنند.

در صورتی که حالا هر فرد بیکار شده فقط ۱۶۰۰ دلار دریافت می‌کند. پس دولت ۲۲۸ دلار در هر نفر سود می‌کند که برای 5/4 میلیون نفر در مدت ۴ ماه می‌شود ۴ میلیارد و ۱۰۰ میلیون سود خالص برای دولت.

الو! پلیس کمک!

تو اوج کرونا و در ایالت اورگن مردم زنگ می‌زندن پلیس و می‌گفتند وضعیت اضطراریه. پلیس می‌گفته: چی شده؟ مردم می‌گفتند: دستمال توالت تموم کردیم!

پلیس شهر نیوپورت در فیس‌بوک پست گذاشته میگه جان مادرتون وقتمون رو برای دستمال نگیرید، بدون کمک ما هم زنده می‌مونید. گفته حالا طوری نیست اگر دستمال نرم مخملی معطرتون نبود، روش‌های دیگه‌ای هم هست. بعد یه سری راه پیشنهاد داده که پیشینیان برای پاک کردن خودشون استفاده می‌کردن. راه‌هایی مثل پاک کردن با اسفنج دریایی که سرش چوب زدن و در آب شور دریا خوابونده شده. یا استفاده از چوب ذرت یا کاغذ باطله یا وضعیت یه چیزی ورای طنز شده بود. یکی نبود به این آدم‌های باتمدن بگه یه کم فکرتون رو به کار بیندازین. دستمال و آفتابه نداری شیشه آب که دارید!

البته مرکز اسلامی صبا در ایالت کالیفرنیای آمریکا، در واکنش به قرنطینه‌ خانگی در منطقه‌ «بی‌اریا»، دو اقدام جالب انجام داده.

عالم این مرکز در پیامی ویدئویی، توصیه به رعایت دقیق دستورات و ملاحظات بهداشتی کرده و مراسم حضوری مسجد همچون گذشته لغو شده‌اند. در عوض، مراسم دعای توسل به‌صورت آنلاین راه افتاده، مشابه کاری که برخی مساجد و هیأت‌ها از چند هفته پیش در ایران پی‌ گرفته‌اند.

از سوی دیگر، جمعی در مسجد صبا داوطلب شده‌اند تا برای تامین نیازهای سالمندان و سایر افراد نیازمند به همیاری پیش‌قدم شوند.

با مشخص کردن مناطق مختلف، یک فرد به هر منطقه اختصاص داده شده تا در دوران قرنطینه‌ خانگی، کمک‌حال افراد سالمند و دارای نقص در سیستم ایمنی باشد تا این افراد مجبور نباشند برای کارهای ضروری و تهیه‌ مایحتاج روزمره‌ خود از خانه خارج شوند.

بیمه و تصادف

در یک کوچه، پشت کامیون حمل زباله بازیافتی توقف کرده بودیم که کامیون دنده عقب گرفت و کوبید به ماشین‌.

راننده با مسئول شرکت‌شون که تماس گرفت. مسئول مربوطه آمد و اطلاعات بیمه و شرکت‌ رو داد و گفت برای دادن خسارت پیگیری می‌کنم.

از بیمه باهامون تماس گرفتند و یک نفر رو فرستادند درب منزل تا ماشین رو بررسی کنه. خسارتی که تعیین کرد ۵۶٠٠ دلار بود! البته خرابی زیادی در قسمت جلویی خودرو ایجاد نشده بود و ظاهرا داخل ماشین صدمه ندیده اما این میزان خسارت بالا رو تعیین کرده بودند. یک علت مهمش دستمزد بالای خدمات صافکاری در آمریکاست.

ماشین رو به صافکاری کنار محل کار بردم که یک مرکز کرایه‌ خودرو هم کنارش بود. صافکار گفت که تعمیرات خودرو یک تا دو هفته زمان می‌بره وبیمه موظف هست در مدتی که خودروی شما داره تعمیر میشه، یک خودروی کرایه به صورت رایگان براتون تأمین کنه. خودروی مشابهی کرایه کردم و برگشتم صافکاری.

آن‌ها گفتند که هزینه‌ تعمیرات، تقریبا دو برابر اون چیزی میشه که از بیمه گرفتی! چون هم چراغ‌های LED آسیب دیده و باید عوض بشه، هم داخل خودرو آسیب‌هایی دیده.

خود صافکاری با بیمه تماس گرفت و راجع به هزینه‌ها صحبت کرد. بعد هم یک گزارش مفصل شامل عکس از قسمت‌های مختلف آسیب دیده برای شرکت بیمه ایمیل کرد. بیمه مبلغ رو تأیید و پرداخت کرد.

در هزینه‌های اعلام شده، دستمزد صافکار حدودا ساعتی ١٠٠ دلار اعلام شده بود. صافکاری در طی مدتی که ماشین دستش بود پیامک می‌فرستاد و زمان حدودی تحویل ماشین رو به اطلاع مشتری می‌رسوند.

کلک‌های کرونایی

برای خرید نمک و ماست رفته بودم والگرینز (Walgreens)، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خرده‌فروشی با بیش از نه هزار شعبه در آمریکا. بعد از ۱۰ دقیقه جستجو، از یکی از کارکنان پرسیدم که چرا نمی‌تونم نمک پیدا کنم؟

متوجه شدم نمک تموم کرده‌اند و فقط بسته‌های کوچک، اون هم فقط سه عدد موجوده، و ماستی هم در یخچال نیست! به شوخی گفتم این طبیعیه یا این‌که به خاطر ویروس کروناست؟

ایشون گفتن که دیگه نمی‌دونم چی طبیعیه چی نیست.
بهشون گفتم که فیلم نیویورک رو دیدین چقدر وحشتناک بود؟ ادامه دادند که این‌ها سر ملت رو شیره مالیدن و فیلم‌های تقلبی درست کردند.
گفتم چطور؟ گفت که قفسه‌ها رو خالی کردن و شایعه انداختن که محصولات تموم شده و این باعث شد ملت بریزن به فروشگاه‌ها و خرید کنن. نیویورک یک نمونه‌ ترسناک از این حرکت بود. در پشت‌صحنه، همه‌ غذاها و محصولات رو انبار کرده‌اند و قفسه‌های خالی رو فیلم گرفتن تا ترس ایجاد کنند تا باعث بالا رفتن فروش‌شون بشه! و همین شد که ملت با وحشت تمام به فروشگاه‌ها هجوم بیارن و باعث آشوب بشن.

این بود نقل یک شنیده در مرکز ایالت کالیفرنیای آمریکا، العهده علی الراوی!

سیدحسینی، فعال فرهنگی در کالیفرنیا، دانشجو رشته‌ فلسفه و روانشناسی

خدمات ضعیف و دور از انتظار

برای خرید دوچرخه به یکی از شعب فروشگاه والمارت مراجعه کردم که تقریبا همه‌ عوامل و کارمندان آن شرق آسیایی (چینی و ویتنامی و فیلیپینی)‌ بودند. یک دوچرخه را پسند کردم اما برچسب قیمت نداشت. مدتی این‌طرف و آن‌طرف رفتم تا یک خانم مسئول فروشگاه را پیدا کردم و گفتم می‌خواهم قیمت یک دوچرخه را بدانم. شانه‌هایش را انداخت بالا و گفت که مربوط به من نمی‌شود. این برخورد غیر حرفه‌ای را اولین بار بود که در یک فروشگاه آمریکایی می‌دیدم. معمولا اگر قسمتی مربوط به یک فرد نباشد، راهنمایی می‌کند و دنبال قضیه را می‌گیرد که مشتری را به فرد مرتبط وصل کند.

رفتم پیش مردی که مسئول آن قسمت بود. پرسیدم قیمت دوچرخه چند است؟ گفت برچسب ندارد، نمی‌دانم! دیدم سرش را انداخت پایین و رفت. فکر کردم رفته که بپرسد. دنبالش کردم و بعد از ۱۰ دقیقه پرسیدم: نتیجه‌ای گرفتید؟ گفت: در چه مورد؟! گفتم : قیمت دوچرخه! گفت :آهان، دوچرخه را بردار ببر به قسمت صندوق تا بارکدش را اسکن کنند. گفتم: دوچرخه در جایش گیر است، چطور ببرم؟ کمک می‌دهی؟
آمد و با هم دوچرخه را بردیم و بالأخره بعد از این همه کش و قوس که
۲۰ دقیقه وقت گرفت، قیمتش را فهمیدم.

در بین فروشگاه‌هایی که با خدمات مشتری مناسب بد عادتمان کرده‌اند، این مورد عجیب بود!

کیوان ابراهیمی

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: