کتاب «عارفانه» دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید «احمدعلی نیری» است که از سوی انتشارات شهید ابراهیم هادی به چاپ رسیده است. در این کتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفتهاند.
شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیتالله حقشناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیتالله حقشناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
بخشهایی از کتاب
تابستان ۶۴
... اینها شرایطی را پدید آورد که یکی از بهیادماندنی ترین ایام عمر من شد. حاضرم هرچه خدا میخواهد بدهم و یک بار دیگر آن ایام نورانی تکرار شود. ما بعد از خوردن سحری به مسجد میآمدیم و بعد از نماز با احمد آقا قرآن میخواندیم. آن موقع من و ایشان تنها بودیم. بسیاری از میتواند صبحتهای ایشان مربوط به آن سحرهای نورانی بود.
در ایام تابستان و اوایل پاییز ۱۳۶۴ حال و روز احمد آقا بسیار تغییر کرده بود. نمازهای او از قبل عجیبتر شده بود. در زمان اقامه نماز جماعت صورتش از اشک خیس میشد. بدنش به شدت میلرزید. مانند پرندهای شده بود که دیگر توان ماندن در قفس دنیا را نداشت.
من با خودم می گفتم: بعد از این احمد آقا چگونه می خواهد زندگی کند؟
در همان ایام وقتی درباره کرامات و مشاهده اعمال افراد و… صحبت میکردم کمتر جواب میداد و میگفت: برای کسی که میخواهد به سوی خدا حرکت کند این مسائل سنگریزههای راه است!
یا مثال میزد که خداوند به برخی از سالکان طریق و انسانهای وارسته عنایاتی مانند چشم برزخی و یا طیالارض عطا میکرد.
اما آنها با تضرع از خداوند خواستند که این مسائل را از آنها بگیرد! چون اینها نشانه کمال انسان نیست! احمد آقا میگفت: بزرگان ما علاقه دارند زندگی عادی مانند بقیه مردم داشته باشند.
یادم هست میگفت: همین طیالارض که برخی آرزوی آن را دارند از اولین کارهایی هست که یک مؤمن میتواند انجام دهد اما اهل سلوک همین را هم از خدا نمیخواهند!
یادم هست احمد آقا عینکی شده بود. گفتم: خُب شما قرآن بیشتر بخوان. میگویند: هر کس قرآن بخواند مشکلات و درد چشمانش برطرف میشود. لبخندی زد و گفت: میدانم اگر به نیت شفای چشم خودم قرآن بخوانم، حتما ضعف چشمانم برطرف میشود.
بعد ادامه داد: اما نمیخواهم به این نیت قرآن بخوانم! می خواهم زندگیام روال عادی داشته باشد!
آن ایام نورانی خیلی زود سپری شد. با شروع پاییز مدارس باز شد و تابستان زیبای من به پایان رسید.
اما نمیدانستم این آخرین فرصتهای من در کنار احمد آقاست…
شناسنامه کتاب
«عارفانه» زندگینامه و خاطرات شهید عارف احمدعلی نیری است که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است.