گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
طبیعت زیبای واخان
متأسفانه چهرهای که امروزه رسانهها از افغانستان به نمایش میگذارند خشونت، کشتار، فقر، ناامنی و بسیاری از موضوعات پست جامعه انسانی است. این در حالی است که این کشور دارای زیباییهای منحصربهفردی است که در هیچ نقطهای از جهان یافت نمیشود. افغانستان دارای طبعیت بسیار زیبا، مناظر دلکش، فرهنگ جذاب و حیواناتی که آنها را خطر انقراض تهدید می کند نیز دارد. نمونهای از این مناطق منحصربهفرد ناحیه واخان بدخشان است.
سرزمین کوهستانی و باستانی واخان ولایت بدخشان افغانستان ازشهرت خاصی جهانی برخوردار است. ناحیه واخان بدخشان چهار سال پیش دومین پارک ملی افغانستان معرفی شد. منابع و مناظر طبیعی زیبای این منطقه سالانه صدها گردشگر را جذب میکند. 9 شاخ با بیش از ۷۵۰۰ متر ارتفاع بلندترین کوه در افغانستان است
ناحیه واخان در دورترین نقاط شمال شرقی افغانستان واقع شده است. این ناحیه با سه کشور جمهوری چین، پاکستان وجمهوری تاجکستان دارای مرزهای مشترک است. جمعیت این ناحیه در حدود ۱۶هزار نفر تخمین زده میشود. مذهب عموم مردم در این منطقه شیعه اسماعیلی است.
دومین پارک جدید و ملی افغانستان در شمال شرق این کشور واقع شده است. وسعت این پارک حدود یک میلیون هکتار است. این پارک چهار برابر بزرگتر از پارک ملی «یلوستون» در ایالات متحده آمریکا است. برکهها و تالابهای کمعمق در برخی نقاط از ارتفاعات پامیر به چشم میخورند.
زندگی مملو از مشقت و سختی
به دلیل اینکه ناحیه واخان در یک منطقه دور
افتاده واقع است، از جنگ در امان مانده است. با این حال فقر و شرایط نامساعد زندگی
در این منطقه حاکم است. مردم منطقه با درآمد حاصل از دامداری زندگی میکنند.
از قرنها پیش واخیها و قوم قرغیز در افغانستان
به دور از تمدن و در انزوا بهسر میبرند. آنها کوچنشینهایی بودند که در دامنههای
و بالای کوهها و تپهها زندگی میکنند. با ایجاد پارک ملی جدید، سنتهای شهروندان
منطقه نیز محافظت میشود. بخشهایی از کوهپایههای
پامیر که به دلیل رانش تغییر شکل داده است. گوسفند مارکوپولو در کنار پلنگ
برفی، یکی دیگر از حیوانات بومی این منطقه است که آنها را خطر انقراض تهدید میکند.
همچنان خرس، بز کوهی و گرگ نیز از حیواناتی اند که در این منطقه وجود دارند. آنها
نیز در معرض خطر شکارچیان قرار دارند.
به دلیل ارتفاع بسیار بالای این منطقه که تا ۶۰۰۰ مترمی رسد، تا حال واخان از گزند شورشیان و تروریستها در امان مانده است. در حال حاضر ۱۰۰ تا ۳۰۰ گردشگر در سال از این منطقه دیدن کردهاند. حکومت افغانستان با ایجاد پارک ملی در واخان امیدوار است که توجه سیاحان و علاقمندان بیشتر را به منطقه جلب کند.
زون و تورنتو سیتی
کدام تورنتو؟
ما یک گریت تورنتو یا تورنتوی بزرگ داریم و یک شهر تورنتو. تورنتو بزرگ همه شهرکهای اطراف شهر تورنتو را نیز در بر دارد. اما شهر تورنتو، منطقه اصلی تورنتو است که با برجها و آسمانخراشهایش مشخص میشود. هر کدام از این شهرکها یک شهرداری منطقهای جداگانه برای خودشان دارند و مجددا به یک سری زیر مجموعه میشکنند. در اینجا تقسیمبندیهای معرفی شده را زون مینامند.
یک نکته جالب اینکه وقتی شما در اتوبوس در حال رفتن به مسیر مورد نظرتان در یک زون دیگر هستید، با عوض شدن زون، راننده در بلندگو اعلام میکند که مجددا باید کرایه پرداخت کنید.
همچنین زمانیکه شما میخواهید بذر برای کشت بخرید، باید دقت کنید و بذرهای مناسب منطقه و زون خودتان را خریداری کنید.
در خصوص تغییر آب و هوا، نظرتان را به دو تصویر زیر جلب میکنم. عکس اول، در منطقه نورث یورک است. که وقتی وارد میشوید همه جا را پوشیده از برف میبینید و تصویر دوم با اختلاف زمانی یک ساعت در داون تاون تورنتو سیتی گرفته شده است که برفهای کنار جاده مربوط به بارش برفی یکی دو هفته پیش هستند.
ـ کانال تلگرامی به وقت تورنتو. سمیه نوروزی ـ دانشجو دکتری مهندسی پزشکی
ما مسیحی هستیم اما مثل شما مسلمانیم
کریسمس را به یکی از همسایههای کاناداییمان تبریک کریسمس گفتم. ولی ایشان گفت: ما مسیحیت را قبول داریم اما کریسمس را جشن نمیگیریم. کریسمس را مسیحیت معتقد به تثلیث جشن میگیرند. ما مثل شما مسمانان معتقد به خدای واحد هستیم. ایشان توضیحاتی تاریخی در مورد اینکه تولد حضرت مسیح اکتبر هست. تعیین تاریخ ۲۵ دسامبر برای این موضوع بیشتر ریشههای سیاسی و اقتصادی داشته را برایم دادند. ظاهرا ایشان از فرقه شاهدان یهوه بود. و اعتقاد دارند که نسخه سالمتری از انجیل رو پیروی میکنند. جالب بود که ایشان تا سن ۳۰ سالگی معتقد به تثلیث بوده. ولی بعد با مطالعه بیشتر به فرقه جدید رو آورده و معتقد به خدای واحد شده.
شاهدان یهوه
شاهدان یَهُوَه، مردمی از صدها فرهنگ و زبان مختلف با پیشینههای گوناگون هستند. که اهداف مشترکی در زندگیشان، آنها را متحد ساخته است. هدف اصلی آنها ستایش یَهُوَه خدا، خدای کتاب مقدس و آفریدگار عالم است. بهعلاوه، آنها نهایت سعی خود را میکنند، که در زندگیشان عیسی مسیح را سرمشق قرار دهند. و مسیحی خوانده میشوند زیرا پیرو راه عیسی هستند. هر یک از «شاهدان یَهُوَه» داوطلبانه وقت صرف میکنند؛ تا مردم را با کلام خدا و پادشاهی او آشنا کنند. و خبر خوش را بشارت دهند. آنها شاهد یَهُوَه خوانده میشوند. زیرا در مورد یَهُوَه خدا با مردم صحبت میکنند.
شاهدان یَهُوَه تفاوت خود را با دیگر شاخههای مسیحیت در موارد زیر میدانند
ـ به تثلیث عقیده ندارند.
ـ به روح فناناپذیر اعتقاد ندارند.
ـ معتقد به رستاخیز به معنی بازگشت مردگان به زمینی که به بهشت تبدیل خواهد شد هستند.
ـ اعتقادی به سرنوشت محتوم ندارند.
ـ طبقه روحانی ندارند.
ـ از به کار بردن مجسمه، صلیب و مانند آن دوری میکنند. (این سازهها را بت میدانند.)
ـ معتقد به پایان قریبالوقوع دنیای کنونی هستند.
میثم؛ دانشجوی دکتری مدیریت در دانشگاه کویین
روز درهای باز
روز درهای باز، روزیست که در یک شهر، تعدادی ساختمان که غالبا ورود مردم به آنها محدود است، یا عموم مردم به دلیل اداری بودن یا خصوصی بودن ساختمان، اجازه ورود به آن را ندارند، به روی عموم مردم به طور رایگان باز میشوند. مردم در این روز میتوانند آزادانه شروع به سرککشی کنند و مکانهایی را که همیشه درها به رویشان بسته بوده ببینند.
چرا فکر میکنیم این روز مهم است؟
۱ـ در روز درهای باز، غالبا مسابقه شهر زیبا نیز برگزار میگردد. پس همین رویداد مردم زیادی را دوربین به دست میکند و ناخواسته دعوتشان میکند فقط زیباییهای شهر را ببینند. و این یعنی کاشتن یک حس خوب نبت به شهر محل زندگی و موطن در دل شهروندان
2ـ فاصلهها را کم میکند. در اینجا هم، مثل هرجای دیگری، افراد با سطح درآمدهای متفاوتی زندگی میکنند. کدام یک را بیشتر میپسندید؟ (برای درک بهتر، مثالها را بومی کردهام) شهری با کودکان و بزرگسالانی که هر روز از مقابل برج میلاد عبور میکنند و فکرشان این است دیدن میراث ملی کشورشان، خاص قشر به خصوصی از جامعه است یا نه جامعهای که همه با هر توان مالی توانستهاند دیدنیهای شهرشان را به چشم خود ببینند؟
۳ـ وقتی که لیست مکانهای انتخاب شده برای روز درهای باز اعلام میشود، ناخودآگاه به مردم مخابره میشود چه جالب، چه همه جای دیدنی برای بازدید در شهر محل زندگی من وجود داشته و این دوباره یعنی القای حس خوب.
۴ـ یک ضربالمثلی داریم میگوید؛ سنگ مفت، گنجشک مفت. اگر
اشتباه نکنم، امسال در سه روز اصلی درهای باز در تورنتو، ۱۸۰
مکان برای عموم قابل بازدید بودند. این بازدیدها شامل، یکی دو سالن اپرا، تاترهای
بزرگ شهر، سالنهای سینما، برجهای اداری، دفاتر خصوصی اداری، تعدادی از هتلها.
به نظر من درخصوص خیلی از این مکانها، صاحب ساختمان، نسبت به مردم و شهرداری راغبتر
به برگزاری روز درهای باز بوده است. چرا؟ چون یک تبلیغ رایگان است. مثلا، بانک تیدی
یکی از برجهایش را برای این روز اعلام بازدید آزاد نموده بود. مردم صف میکشیدند
و وقتی نوبتشان میشد در گروههای بیست نفری به یکی از طبقات ساختمان میرفتند و
به ارائه تاریخچه بانک گوش میدادند و سپس میرفتند به طبقه پنجاه و هشتم برای
دیدن شهر از آن ارتفاع. یا یک نمونه دیگر، مهدکودک بومیان کانادایی بود که یک فرصت
بسیار خوبی برای تبلیغ گسترده عمومی پیدا
کرده بود. پس خیلی از ساختمانها خود داوطلبانه و مشتقانه وارد این بازی خواهند شد.
اما در خصوص بقیه، چه اشکالی دارد
شهرداریها برای هر ساختمان مبلغی به مالک پرداخت کنند؟ مگر القای حس خوب در خصوص
شهر به شهروندان جزو کارهای فرهنگی برعهده شهرداریها نیست؟ خب کار فرهنگی از این
راحتتر؟
5ـ همیشه در ایران به گوش مردم رسیده است که در کشورهای خارجی، کلی جشنهای سرگرمکننده در حال برگزاری است. درباره این موضوع جداگانه خواهم نوشت. اما خب بسمالله. یکیش همین مراسم. بگذارید مردم در سال منتظر رسیدن جشن سه روزه درهای باز شوند. چه میشود؟
۶ـ یکبار قضیه سر این است که مردم را مجبور کنید عینک بدبینی و انتقاد را از چشم بردارند و زیبا ببینند (مورد اول)، یکبار صحبت این است ما کلی زیبایی در شهرها داریم که مجهول مانده. بهترین فرصت معرفی این بناها و مکانها همین روز درهای باز است.
همیشه برای یک توریست زیبا و جذاب است که یا از بناهای خاص، برای آلبوم خود عکس بگیرد و یا از خودش کنار این بناها عکس داشته باشد. فکر میکنید اگر مردم ما در ساختمان زیر راه بروند و در کنار این ساختمانها عکس داشته باشند، شده چند درصد حس بهتری نسبت به شهرهای زندگی خود نخواهند داشت؟