مریم کمالینژاد
کافی است کودکتان زبان باز کند تا با انواع سوال ها، ذهن شما را هم به کار بیندازد. وقتی کوچک است سوالاتش، پاسخ بدیهی دارند و آنقدر واضح اند که از فرط سادگی تا به حال برایشان تعریفی نداشته اید یا از این زاویه که بخواهید برای ذهن کوچک فرزندتان توضیح دهید، به مسئله فکر نکرده اید. او مدام می سپرد و هر پاسخ شما سوالی دیگر برایش ایجاد می کند: «خورشید شب ها کجا میره؟» «چرا ما دوتا پا داریم، یکی نداریم؟» «این چیه؟» «چرا این شکلیه؟ یه شکل دیگه نیست؟»
کودکان در نقش فیلسوف های کوچک خانه ها، همیشه در حال طرح سوالات ساده اما عمیق هستند و اگر این خصوصیت آنها با سرکوب و نادیده انگاری والدین رو به رو نشود، به پرورش و رشد تفکر انتقادی در آنها می انجامد.
کمال مطلوب ما در تربیت ذهن کودک این است که همه چیز را بی چون و چرا نپذیرد، سوال بپرسد، تحلیل و نقد کند و مسائل را از زاوایای مختلف بررسی کند و به راه حل های تازه برسد. نمی خواهیم فقط به جمع آوری یک سری اطلاعات اغلب بی فایده مشغول باشد، این تفکر انتقادی است که برای زندگی در دنیای مدرن امروزی، بسیار ضروری است.
ما در این یادداشت می خواهیم تفکر انتقادی را بررسی کنیم و راهکارهایی برای پرورش این تفکر در کودکان ارائه دهیم. با ما همراه باشید.
چرا تفکر انتقادی
در دنیای شلوغ و پر از اطلاعات امروز، بیش از هر چیزی نیاز به تفکر انتقادی داریم. کودکی که تفکر انتقادی اش رشد نکرده باشد نمی تواند اطلاعات لازم برای درک دنیای اطرافش جمع آوری کند. اطلاعات او از شبکه های اجتماعی می آید، کم عمق و نادرست. او نمی تواند در بین میلیون ایده و مسئله، خودش را نجات دهد. ذهنش مسموم است، نمی تواند تصمیمات درست بگیرد، زود فریب می خورد، راه حل های متعدد را نمی شناسد و نمی تواند به حل مسئله رسیده و به بهترین شیوه را انتخاب کند و در نتیجه شکست منتظر اوست.
تفکر انتقادی به کودک کمک می کند که بتواند اطلاعات سالم را تشخیص بدهد، این اطلاعات را ارزیابی کرده و بر اساس آنها تصمیم گیری کند، واقعیت ها را تشخیص دهد و مدام در حال حدس و گمان نباشد، بتواند پیامدهای احتمالی را پیش بینی کرده و بر اساس آن رفتارهایش را تنظیم کند.
تفکر انتقادی و ایجاد سوال
همه ی انسان ها به «فکر» مجهز شده اند، مگر مواردی محدود؛ اگر کسی عقل دارد اما آدم اهل فکری به حساب نمی آید، دلیلش درست هدایت نشدن مسیر تفکر در اوست. قرآن به فکر مدیریت و هدایت شده و پرورش داده می گوید «تعقل».
وظیفه مربی، ایجاد سوال های خوب در ذهن دانش آموز است، نه دادن پاسخ های آماده! همان چیزی که شهید مطهری می گفت که: من ستايشگر معلمي هستم كه انديشيدن را به من آموخت نه انديشهها را. این به این معناست که به جای اینکه تفکر را از بیرون و آماده به کودک قالب کنیم، جوری تربیت کنیم که تفکر جوشنده و از درون باشد. منظورمان از مربی هم تنها معلمان مدارس نیستند، پدر و مادر اولین مربیان و همیشگی ترین آنها هستند و پس از آن معلمان مدارس واضح ترین مربیان اند.
تفکر انتقادی و مهارت های زندگی
تفکر انتقادی مادر بقیه ی مهارت های زندگی مثل قدرت تصمیم گیری، حل مسئله و ایجاد روابط سازنده است. اگر میخواهید کودکتان مهارت های زندگی را به خوبی آموخته و به کار برد، باید در پرورش تفکر انتقادی مصمم و در کار باشید.
جدی گرفتن سوالات کودک
اولین وظیفه والدین در پرورش تفکر انتقادی کودکان، جدی گرفتن سوالات کودک است. هرچند که این سوالات ساده و پیش پا افتاده یا تکراری و زیاد باشند. برخی والدین خیلی زود از پاسخ دادن خسته می شوند، برخی دیگر از فرط تکراری شدن سوالات گمان می کنند بچه دارد آنها را دست می اندازد. در حالی که چنین نیست. اینها آجرها و سنگ بنای اولیه ی تفکر در کودک است که اگر سرکوب و خاموش شود، آسیب فراوانی به مهارت تفکر کودک وارد می شود.
پاسخ با سؤال
روشی وجود دارد به نام روش سقراطی؛ سقراط فیلسوف معروفی است که روشی منحصربهفرد برای به چالش کشیدن تفکر مردم داشت. او مدام در حال سؤال پرسیدن از مردم کوچه و بازار بود، آنقدر سؤال می پرسید تا فرد به جواب خاص خودش برسد. در روش سقراطی، ما به کودکمان جواب آماده نمیدهیم، بلکه با سؤالی که میپرسیم او را به چالشی دیگر و تفکر دوباره و یافتن راهحل و پاسخ درست، دعوت میکنیم. پس خسته نشوید و گمان نکنید اگر مدام پاسخهای آماده و مفصل در اختیار کودکتان قرار میدهید، لطف بزرگی به او کردهاید، برترین روش در ارتباط با سؤالات کودکان، پرسیدن سؤالاتی دیگر است که رهنمون کودک به پاسخ و دعوت او به تفکر است.
جاها عوض
گاهی شما از کودکتان سؤال بپرسید. این مثل روشن کردن موتور خاموش اتومبیل است. شاید با یک استارت کوچک موتور ذهن کودکتان به کار بیفتد. خودتان را به ندانستن بزنید و از کودک سؤالات ساده بپرسید. سؤالاتی که فرزندتان لازم باشد برای یافتن پاسخش فکر کند. سؤالاتتان را بر حسب سن و سال کودک تنظیم کنید. نه آنقدر سخت که ذهن کودک از پسش برنیاید و نه آنقدر ساده که کودک نیاز به فکر کردن نداشته باشد.
چرا؟
میخواهید به مهمانی بروید، کودکتان اصرار دارد که بر اساس سلیقه و علاقه خودش لباس بپوشد، شما میپذیرید. او به اتاقش میرود و با یک ظاهر نه چندان مناسب برای مهمانی شما را غافلگیر میکند. چه میکنید؟
به او میگویید: بدو برو درست لباس بپوش، دیر شد مهمونی! یا
تو چقدر سرتق و لجبازی، هزار بار بهت گفتم اینقدر منو اذیت نکن و شروع میکنید به عوض کردن لباسهای کودک؟
او را سرزنش میکنید؟ الکی تشویق میکنید ولی در نهایت راضیاش میکنید که لباس انتخابی شما را بپوشد؟
پیشنهاد ما این است: از او بپرسید چرا این لباسها را انتخاب کرده است؟ هر پاسخی که داد با سؤال درست دیگر، او را به فکر کردن و ریشهیابی دعوت کنید. وقتی سؤال میپرسید وقت کافی برای فکر کردن به او بدهید. به جایش تصمیم نگیرید. به جایش پاسخ ندهید. این راهکار، به کودکتان کمک میکند که مسائل را ریشهیابی کند و برای کارهایش دلیل داشته باشد و اینها همه یعنی زمینهسازی برای رشد تفکر انتقادی.
کار بیدلیل ممنوع
شما والدین او هستید و شاید گمان کنید بهترین فرزند، همانی است که همیشه بگوید چشم و جلوی پدر و مادرش زبان درازی نکند. شما والدین او هستید و صلاحش را میخواهید و او باید بدون چون و چرا، این مهم را بفهمد و کاری که ازش خواستهاید را انجام دهد. متأسفانه این تفکر سنتی کودک شما را یک بله قربانگوی بیخاصیت بار میآورد که بویی از تفکر انتقادی به او نخورده است. تعصب را کنار بگذارید. به کودک اجازه دهید که شما را به چالش بکشد. برای هر کاری که از او میخواهید انجام دهد دلیلی درست ارائه دهید و هیچ کدام اینها شأن والدگری شما را زیر سؤال نمیبرد.
از ایدههای کودک استقبال کنید
کودکان ایدههای مختلفی برای مسائل متفاوت زندگی دارند. ایدههایی که ممکن است از نظر شما مضحک باشد، اما فضا را برای پیگیری ایدههای کودک باز بگذارید. هرگز آنها را سرکوب و سرزنش نکنید.
چرا؟ چگونه
به خاطر داشته باشید سوالاتی که با «چه»، «کدام»، «کجا» پرسیده میشوند، حافظه را تحریک میکنند و سؤالاتی که با «چرا»، «چطور» و «چگونه» کارشان را شروع میکنند، تفکر را تحریک میکنند. پس در سؤال از کودکان از چرا، چطور و چگونه بیشتر استفاده کنید.
بلند فکر کن
از کودکتان بخواهید که افکارش را با صدای بلند برایتان بگویید. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس کودک شده، و روند تفکر در او را متوجه میشوید.
پیدا کردن راهحل جایگزین
حتی زمانی که یک پاسخ و راهحل درست در دست دارید از کودکتان بخواهید فکر کند و یک راهحل جایگزین پیدا کند. این تمرین برای چالشهای ساده و پیچیده قابل انجام است.