مریم کمالینژاد
ایام قرنطینه و در خانه ماندن طولانیمدت، وضعیت روزمره و روال عادی زندگیمان را تغییر داده است. قطعا نکات مثبت و منفی هم با خود به همراه دارد. تمام تلاش ما این است که از فرصت پیش آمده استفاده کنیم و به جای انفعال و افتادن در دام ناامیدی و غر زدن، کیفیت زندگیمان را افزایش دهیم. در این میان کودکان اگر نگوییم بیشتر، به اندازه بقیه اعضای خانه از این وضعیت متأثر هستند. مدرسهشان تعطیل شده است، سبک درس خواندن عوض شده، نیاز به مهارتهای جدیدی پیدا کردهاند، خبری از رفت و آمد و بازی با همسالان دیگر نیست و همه چیز در چهاردیواری خانه که اغلب آپارتمانهای کوچک هستند، میگذرند. پس عجیب نیست که کودکان هم از نظر روحی نیاز به مراقبت بیشتری نسبت به قبل دارند. یکی از مشکلات والدین در این ایام، دعواهای مدام بچهها در خانه است. همان خواهر و برادرهایی که تا پیش از این کمترین برخورد فیزیکی و لفظی را با هم داشتهاند به گفته پدر و مادرشان از صبح تا شب به جان هم میافتند و بر سر کوچکترین مسائل دعوایشان میشود. نقش والدین در این ایام چیست؟ در این نوشتار میخواهیم به این مسأله بپردازیم.
شناخت بچهها
قدم اول این است که تیپ شخصیتی کودکتان را خوب بشناسید و بتوانید تشخیص دهید که بچه شما متمایل به درونگرایی است یا برونگراست. کودکان درونگرا از خلوت و تنهایی استقبال میکنند، مشکلی با در خانه ماندن ندارند، میتوانند در تنهایی هم سر خودشان را گرم کنند و به طور کلی انرژیشان را از خلوت میگیرند. اما بچههای برونگرا برعکساند. آنها انرژیشان را از جمع میگیرند، بنابراین به مدت طولانی در خانه ماندن و با نفرات معدودی رابطه داشتن، آنها را عصبی و کلافه و حتی افسرده میکند. پس باید شخصیت کودکتان را بشناسید تا بتوانید متناسب با تیپ شخصیتی با او رفتار کنید.
درونگراهای طالب سکوت
بچههای درونگرا بیشتر به تنهایی و سکوت گرایش دارند. خاصه اگر در سنین نوجوانی باشند، ترجیح میدهند مدت طولانی در اتاقشان بمانند و به امورشان برسند. بنابراین به هم زدن خلوت آنها به شدت کلافهشان میکند و بودن در جمع به مدت طولانی بیش از چهار پنج ساعت، انرژیشان را تحلیل میبرد، این افراد باید بعد از تجربه هر جمعی، یک ساعت در تنهایی و سکوت باشند. اگر کودک یا نوجوانی درونگرا دارید، مراقب باشید که به حریم خصوصیاش حسابی مقید باشید، مدام او را به بهانههای مختلف از خلوتش جدا نکنید و کمتر در معرض شلوغبازیهای خواهر یا برادرش قرار بگیرد.
برونگراهای خانه
بچههای برونگرا نیاز به توجه بیشتر شما دارند. آنها را باید بیشتر در فعالیتهای خانه شرکت دهید. مسئولیتهای متفاوت کوچک و در حد توان بهشان بسپارید و تشویقشان کنید. تماسهای تلفنی را برایشان میسر کنید تا با دوست و آشنایان صحبت کنند و بازیهای جمعی را برایشان طراحی کنید. برایشان توضیح بدهید که خواهر یا برادرش ترجیح میدهد که ساعتی را تنها باشد و ما نباید مزاحمش شویم و باید اجازه دهیم به کارهایش برسد و وقتی کارش تمام شد خودش میآید و با ما بازی میکند.
بگذارید بچههایتان دعوا کنند
تصور نکنید که اگر بچهها با هم دعوا میکنند، فاجعهای در حال اتفاق افتادن است و شما باید به هر روشی که شده مداخله کرده و اجازه ندهید ادامه پیدا کند. دعوای کودکان جنبههای مثبتی هم دارد. مثل اینکه کودک با روشهای دفاع از خود آشنا می شود. حل مسأله و همزیستی را تمرین میکند. خاصه بچههای اول که مدت طولانی به تنهایی فرمانروای خانه بودهاند یاد میگیرند که باید با دیگری و خواستههای و حقوقش کنار بیایند و این برای آینده ارتباطی آنها بسیار مفید است. کودکان در این شرایط یاد میگیرند که سلایق و عقاید متفاوت از خودشان وجود دارد و همیشه نباید تمام دنیا به میل آنها بچرخد و اگر شما خوب اوضاع را مدیریت کنید آنها میآموزند که چطور با رعایت احترام و زبان نرم و پذیرش حقوق دیگری، شرایط را کنترل کنند.
به بچهها حق بدهید
این وظیفه شماست که تشخیص بدهید دعوای بچهها برخواسته ازدفاع از یک حق است یا صرفا حس کلافگی ناشی از ماندن در خانه است که آنها را به جان هم انداخته است. در حالت دوم فقط کافی است سر بچه را گرم کنید و جسم و روح او را به کار بگیرید تا از آن حالت افسردگی و کلافگی درآید.
بچهها هم مثل ما از تغییر در زندگی روزمرهشان، دچار کلافگی و احساسات متفاوت شدهاند. باید درکشان کنید و شرایط را برای درک موقعیت و کنار آمدن با آن فراهم کنید. اگر خودتان آنقدر خودتان را باختهاید که حوصله بچهها را ندارید، هرچه سریعتر با هر روشی که میدانید و برایتان خوب است، خودتان را درمان کنید. چون بچهها این روزها بیش از هر وقت دیگری بهتان نیاز دارند و نمیشود گفت خودشان باید یاد بگیرند چطور سر خودشان را گرم کنند. آنها نیاز دارند که از سلامت روانشان مراقبت شود.
قانون این خانه
بچه ها را بنشانید و در مورد شرایط پیش آمده با آنها صحبت کنید. به نسبت سن و سالشان میتوانید مسأله ویروس، ضرورت در خانه ماندن و تغییر در سبک زندگی را برایشان توضیح دهید. درباره رعایت بهداشت و حیاتی بودنش بگویید و سپس قوانین جدید را با آنها در میان بگذارید. با وضع قوانین میتوانید اوضاع خانه را بیشتر مدیریت کنید و جلوی دعواهای بیفایده را بگیرید. به طور مثال میتوانید از فرزند نوجوانتان بپرسید که او در طول روز ترجیح میدهد چه ساعتی را تنها باشد و به کارهای تحصیلیاش بپردازید و آن ساعات را یادداشت کنید و به خواهر یا برادرش هم درمیان بگذارید که در این ساعات نباید کارهای پر سر و صدا انجام دهیم و از اتاقی که دیگری در آن مشغول درس خواندن است استفاده کنیم. هر خانهای قوانین خودش را دارد و با توجه به رفت و آمد والدین، میزان مشغولیت افراد، سن و سال کودکان و این قوانین وضع می شود. خانه بدون قانون را نمیتوانید به راحتی کنترل کنید.
منصف و عاقل باشید
شاید اگر بهتان بگوییم که والدین به طور ناخودآگاه نسبت به یکی از فرزندانشان محبت بیشتری احساس میکنند، با خودتان بگویید که محال است. اما گاهی واقعا اینطور است و والد هم آنقدر مطمئن است که بچههایش را به یک اندازه دوست دارد که متوجه تبعیض بین کودکانش نمیشود. به رفتارتان دقت کنید. نسبت به یکی سختگیری و با دیگری سهلگیر نباشید. اگر قرار است قانونی در خانه اجرا شود، برای همه به یک شکل اجرا شود و تبعیضی نباشد. گاهی تبعیض میان والدین علت اصلی دعوای کودکان است.
مداخله کنیم یا نه؟
از آن ولدینی نباشید که به سرعت میپرند وسط دعوای کودکان تا همه چیز را به صلح و صفا ختم کنند. اجازه دهید بچهها با هم دعوا کنند و خودشان راهحل را پیدا کنند. والدین مداخلهگر، فرصت حل مسأله را از بچهها میگیرند.
فقط زمانی که بحث کتککاری، قلدری و آسیب زدن پیش میآید، مداخله کرده و اجازه ندهید بچه روی هم دست بلند کنند یا به هم آسیب برسانند یا الفاظ زشتی را نسبت به هم به کار ببرند.
زمانی که دعوا در حال رشد است و معلوم است که قرار نیست به نقطه مناسبی برسد، دخالت کنید.
بچهها را بنشانید. به آنها یک لیوان آب بدهید. ساکتشان کنید و برای حرف زدن و گفتن نظراتشان و علت دعوا بپرسید. هر کدام که نظرش را گفت شما فقط آن نظر را بلند تکرار کنید: «پس تو فکر میکنی وقتی مشغول درس خواندن هستی نباید صدای تلویزیون زیاد باشد» و «تو فکر میکنی که این فیلم را نمیتوانی ساعت دیگری ببینی و باید در همین ساعت حتما آن را تماشا کنی و وقتی حوصلهات سر رفته چارهای جز تماشای تلویزیون نداری.»
وقتی شرایط و نظرات را بدون سرزنش و قضاوت و سوگیری توصیف کردید، به آنها بگید که فکر میکنید چه راهحلی میتوانند بدهند که هر دو طرف راضی باشند. اگر راهحلی نداشتند شما راهحلتان را ارائه کنید.
مسلما مداخله والدین همیشه هم به همین سادگی نیست خاصه زمانی که مدام این دعوا تکرار میشود. نیاز به آرامش و مهارت والدین دارد. خوب است که تمرین و یادگیری را متوقف نکنیم.