کد خبر: ۴۷۰۸
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۰
پپ
روایت‌هایی از دیگر کشورها
صفحه نخست » ینگه دنیا



 

گردآوری و تنظیم: مریم سیادت

 

 

ایده امید در غربت

 

به انجمن خانم‌های چندفرهنگی رفته بودم. مشغول کارهای همیشگی بودیم که مسئول انجمن گفت: تو این چند ماه گذشته اخبار نگران‌کننده زیادی شنیدیم، آتش‌سوزی جنگل‌ها، سیل، آسیب اقتصادی به کشاورزان و حالا هم که ویروس کرونا. خوب هست که همه بگویند چه روش‌هایی برای کنترل استرس دارند تا امید بیشتری پیدا کنیم و از تجارب هم استفاده کنیم. هر کس برای کاهش فشار استرس پیشنهادی داشت از جمله ورزش، خندیدن، رقصیدن، در جمع دوستان خوب بودن، دعا کردن، باغبانی، یوگا...

انواع استرس‌ها

نوبت به من که رسید ‌گفتم: من معمولا سه دسته استرس دارم.

1ـ استرس‌های خارجی که مربوط به دنیای اطرافم هست.

2ـ استرس‌های جسمی

و نگرانی‌های درونی‌.

راه‌حلی که برای کاهش استرس‌های بیرونی به کار بردم و مفید هم بوده این هست که پای رسانه را از زندگی‌مان قطع کردم. ما سه سال هست که از تلویزیون استفاده نمی‌کنیم و عضو شبکه‌های مجازی خبری و گروه‌های زرد نیستیم. بنابراین رسانه نمی‌تواند با القائات خودش حال ما را خراب کند اما استرس‌های جسمی، نگرانی‌های غیرواقعی هستند و بیشتر زمانی خودشان را نشان می‌دهند که تغذیه ناسالم دارم، بی‌دلیل احساس دلشوره به من دست می‌دهد. برای همین در چنین مواقعی سعی می‌کنم رژیم غذاییم را سالم‌تر کنم و تحرک بیشتری داشته باشم.

 

امید؛ پادزهر استرس

آخر از همه استرس‌های درونی هست که تقریبا هر خانمی با آن مواجه می‌شود و یک راه ساده از یک کتاب مفید پیدا کردم«شکرگزاری و قدرشناسی» وقتی ذهنم درگیر توجه به بی‌نهایت نعمتی که دارم می‌شود، دل‌نگرانیم برایم کوچک و کم‌اهمیت می‌شود و امیدم بالا می‌رود. برای من امید پادزهر استرس هست. بعد ادامه دادم: «اما یک راه هم دارم برای پیشگیری از نگرانی. هر وقت به آدم‌های اطرافم کمک می‌‌کنم که امید بگیرند، آرامش در خودم بیشتر می‌شود. به نظر من ویروس ناامیدی از کرونا سریع‌تر نشر پیدا می‌کند و کشنده‌تر هست و همه ما مسئولیم که به نوبه خودمان با ناامیدی مبارزه کنیم تا دنیای آرام‌تر و امن‌تری داشته باشیم.» مسئول انجمن گفت: «چه توصیه خوبی! نظرشما چه هست که برای مبارزه با استرس کرونا، امید را انتشار بدهیم؟» همه موافقت کردند. گفتم: «می‌توانیم به مردم کشورهایی که بیشتر درگیر این مشکل هستند پیام امیدبخش بفرستیم. بخش ایران با من.»

 

آغازی داوطلبانه برای انتشار امید

چند نفر از خانم‌ها داوطلب شدند تا هر کدام به زبان خودشان یا به انگلیسی و یا حتی با فارسی دست و پا شکسته کلام و انرژی مثبت بفرستند. چند نفری جملاتی را به انگلیسی گفتند تا برایشان فینگلیش بنویسم که بخوانند. از تلاششان برای ادای کلمات لذت بردم. خودشان به تلفظ‌هایشان کلی خندیدند. با عشق پیام‌هایشان را برایم ‌خوانند تا بذری از امید در این دنیا بکارند، باشد که خوشه‌‌های آرامش از خاک زمین بروید.

*************************

ویژگی‌های یک کتابخانه عمومی در آمریکا

مرکز کتاب عمومی شهر ما در ایالت نیوجرسی (و البته برخی کتابخانه های دیگر)، هنگام امانت گرفتن کتاب، رسیدی به شما می‌دهد که یادآوری کند که با عضویت در کتابخانه چه میزان در خرید کتاب صرفه‌جویی کرده‌اید. مثلا تصویر پیوست می‌گوید: شما با امانت گرفتن این کتاب ۳۰ دلار و از زمان عضویت در کتابخانه مجموعا بیش از ۱۷۰۰ دلار صرفه‌جویی کرده‌اید.

کتابی که در تصویر آمده است، زندگی‌نامه ادوارد اسنودن است که در سال ۲۰۱۳، پس از سال‌ها همکاری با سازمان امنیت ملی و سازمان جاسوسی آمریکا، پروژه‌های جاسوسی این کشور را افشا کرد و مهم‌ترین سوت‌زن تاریخ آمریکا شد. اسنودن در کتابش مسیر رسیدن به نقطه افشاگری را تشریح می‌کند: این‌که حادثه ۱۱ سپتامبر مهم‌ترین دلیل پیوستنش به سازمان‌های امنیتی بوده، ژنو ایده‌آل‌ترین شهر دنیا برای جاسوسی‌ست و موارد دیگر. اسنودن در کتابش می‌گوید تغییر همیشه سخت است، چرا که قانون‌گذاران باید منافع اکثریت را بر منافع خودشان ترجیح دهند و این بزرگ‌ترین عیب هر سیستم است.

**************

ماندن در ایران را به بازگشت به وطن ترجیح می‌دهم

«جنیفر گرین» یک نویسنده آمریکایی است که به دلیل شغل همسرش مجبور شده در ایران ساکن شود. او و همسرش قرار بود آخر سال ۲۰۱۹ به آمریکا بازگردند. دو بار لغو پرواز آن‌ها و بعد هم شیوع کرونا سبب شد ماندن در ایران برای آن‌ها قطعی شود. آنان در ابتدا فکر می‌کردند بدشانسی آورده‌اند اما اکنون گرین در یادداشتی، ضمن برشمردن ویژگی‌های ممتاز اخلاقی ایرانیان، از ماندن در ایران در این اوضاع کرونایی بسیار خوشحال است و می‌گوید چه خوب که بازنگشتیم به آمریکا! گرین می‌گوید ابتدا خیلی ترسیده بودیم. چون فکر می‌کردیم با وجود تحریم‌ها ممکن است نارسایی‌هایی در تأمین مایحتاج عمومی پیش آید. هم‌چنین به خاطر اتفاقات تلخی که در اعتراضات آبان‌ماه پدید آمده بود، او و همسرش به شدت نگران بوده‌اند اما او می‌گوید هر چه گذشت، فهمیدیم هیچ جا امن‌تر از ایران نیست.

 

کمیابی مواد در کشورهای غربی

گرین می‌نویسد: «با دیدن تصاویر و ویدئوهای عجیب از حمله به فروشگاه‌ها و تمام شدن دستمال توالت‌، مواد ضدعفونی‌کننده و کمبود ماسک، حیرت‌زده می‌شوم. اینجا در ایران، همه فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها پر از کالاست و قفسه‌ها هیچ وقت خالی نمی‌ماند. من هر آنچه لازم داشته باشم، به راحتی تهیه می‌کنم». او سپس به تفاوت‌های فرهنگی دو جامعه ایران و آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید در ایران هیچ‌گاه دستمال توالت کم نمی‌آید، زیرا مردم از آب برای شستشو استفاده می‌کنند. گرین می‌گوید در ایران هم در ابتدا لیمو، زنجبیل، ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده کمیاب یا گران شد و افراد سودجو و فرصت‌طلب سعی کردند کالاهای مورد نیاز را چند برابر گران‌تر کنند اما با حضور گروه‌های داوطلب، اندک اندک فراوانی بازگشت.

 

راهکارهای ایران برای جلوگیری از کرونا

جینفر گرین در ادامه به پیامدها و نتایج فرهنگی شیوع کرونا در ایران پرداخته و از اتفاقات بسیار خوشحال‌کننده‌ای مانند بخشیدن اجاره‌بهای مستأجرین نوشته است. گرین علاوه بر این، کارهایی همچون اعطای صد گیگ اینترنت یا کار ارزشمند کتابخانه ملی برای کودکان و در دسترس قرار دادن ۲۳۰۰۰ جلد کتاب برای کودکان در این روزهای کرونایی را تمجید کرده است. گرین هم‌چنین موج طنزی که بعد از کرونا در شبکه‌های اجتماعی راه افتاده تا تاب‌آوری مردم را بالا ببرد، از قلم نینداخته است. او هم‌چنین یک فهرست کلی از همه اقدامات مردمی کوچک و بزرگ در مقابله با کرونا ارائه کرده. از کار خوب دانشجویان دانشگاه تهران در ترجمه دستورالعمل پزشکان چینی تا بازدید خانه به خانه مردم شهر کاخک در استان خراسان رضوی برای تحویل مواد ضدعفونی‌کننده و توزیع شیرینی توسط یک قنادی در گرگان میان پرستاران و پزشکان درگیر کرونا در بیمارستان‌ها و...

تفاوت ایرانیان با دیگر کشورها در هنگام شیوع بیماری

این نویسنده آمریکایی در پایان نوشته جهان باید از ایران بیاموزد که در اوج تحریم‌ها و ناکافی بودن دارو و کالاهای بهداشتی برای ایرانیان، مردم این کشور چگونه از خودگذشتگی می‌کنند و تلاش دارند همه با هم مراقبت‌های عمومی را بالا ببرند. او نوشته این‌جا در ایران، از هرج و مرج، خشونت و خودخواهی خبری نیست. کرونا میان ثروتمند و فقیر تفاوتی قائل نمی‌شود و برایش تفاوتی نمی‌کند شما کجای جهان باشید. در نتیجه گرین می‌گوید من ترجیح می‌دهم در ایران باشم تا این ماجراهای شیرین و درس‌های زیبا را ببینم و با آن‌ها زندگی کنم.

**************

استعمار کانادا توسط انگلیسی‌ها

کانادا کشوری هست که حدود ۲۰۰ سال پیش توسط انگلیس مورد استعمار قرار گرفته و همین الان هم یکی از مستعمرات انگلیس هست. به حدی که قوانین مجلسشان باید به امضای ملکه انگلیس دربیاید تا تصویب نهایی بشود. این‌ها را گفتم که بگویم کانادا هم یک ملت مظلوم قدیمی دارد که مالکان اصلی این سرزمین هستند و آن‌ها را ایندیجنس (Indigenous people) خطاب می‌کنند.

دسته‌ای از این افراد در مناطق خوش آب و هوا زندگی می‌کردند و دسته‌ای هم در مناطق قطبی. البته الان روح استعمار همه آن‌ها را به مناطق قطبی کشانده است.

موزه‌ای در تورنتو وجود داشت که هنرها و صنایع‌دستی اینوییت‌ها (یکی از دسته‌های ایندیجنس‌ها) رو به نمایش می‌گذاشت که حدودا ۴ سال هست که بسته شده اما ما خوش‌شانس بودیم که توانستیم قبل از جمع شدن موزه، از آن بازدید کنیم. اینوییت‌ها تبحر ویژه‌ای در شکل دادن سنگ‌ها و صیقل آن دارند. واقعا حیرت‌انگیز هست.

***************

کتاب کودکان

در کتابخانه بودم. دخترم داشت قسمت کتاب کودکان را زیر و رو می‌کرد. که بعضی از کتاب‌ها توجهم را جلب کردند. اسم روی کتاب‌ها، من را واداشت که نگاهی به درون آن‌ها بیندازم. و پست‌هایی تحت‌عنوان کتاب کودکان را به تدریج منتشر کنم.

کتابی در مورد پوششهای مختلف

کتابی که راجع به آن صحبت می‌کنم. یک کتاب راجع به پوشش‌های مختلف مردم با ملیت‌ها و ادیان مختلف بود. جذابیت آن به این دلیل بود که سعی کرده بود پوشش‌هایی که ممکن است، برای کودکان نامتعارف باشد؛ را معرفی کند. در واقع این کتاب به کودک می‌گوید که همه این پوشش‌ها وجود دارند. و متعلق به نژاد یا دین خاصی هستند.

مزایای این کتاب

لذا آن را از یک مقوله عجیب به یک مقوله عادی برای کودک تبدیل می‌کند. نمونه‌ای از صفحات این کتاب راجع به پوشش حجاب، کلاه و را مشاهده می‌فرمایید. با این شیوه، کودک با افراد متفاوت جامعه از نظر پوشش، برخورد راحت‌تری خواهد داشت. این نوع آموزش، باعث می‌شود. کودک از همان ابتدای زندگی به تفاوت‌های دیگران به چشم عادی بنگرد. و نگاه یا سخن ناراحت‌کننده‌ای نسبت به دیگرانی که با او متفاوت هستند؛ نداشته باشد.

 

 

 

 

 

 

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: