نیلوفر حاج قاضی
از سالیان سال پیش، وقوع چند اتفاق عجیب در دنیا انیمیشن پرطرفدار، باسابقه و مرموزی را بر سر زبانها انداخت. انیمیشنی به نام «سیمپسونها The Simpsons» این مجموعه در شهر ساختگی اسپرینگ فیلد، اجرا میشود که فرهنگ آمریکایی، ارتباطات تلویزیونی و دیگر رفتارهای انسانی را به تصویر میکشد. اولین قسمت از مجموعه سیمپسونها در سال ۱۹۸۹ از شبکه فاکس به نمایش درآمد و از آن زمان تا به امروز ۳۰ فصل، یک اقتباس سینمایی و ۶۶۲ قسمت از این کارتون ساخته شده است و ساخت قسمتهایی دیگر از آن نیز در دستور کار برنامهسازان است. به نظر میرسد که هومر و خانوادهاش قرار نیست مخاطبان را تنها بگذارند. بهخصوص در شرایط حاضر که بسیاری از اتفاقات این مجموعه کارتونی در واقعیت نیز به وقوع پیوسته است. موضوعی که خیلیها از آن با عنوان پیشگویی نام میبرند.
در واقع این کارتون
قدیمی و با سابقه حدود ۲۷ سال است که پخش میشود،
پس غیرعادی نیست که بعضی از حوادث آن، به طور اتفاقی در دنیای واقعی نیز عملی
شوند. اما نکته جالب و مهم موضوع اینجاست که برخی از داستانهای آن، به طور کامل
به حوادث ویژه جهان واقعی شباهت دارند. انگار دستی مخفی قطعات پازل اتفاقات این
کارتون را طوری چینش میکند که روایت این مجموعه پیش بینی حوادث و اتفاقات مهم و
رسانهای در جهان آینده باشد.
تعداد این پیشبینیها زیاد است، اما برخی از آنها اهمیت بیشتری دارند و به چند
مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
فساد فیفا، پیشبینی پیروزی آلمان بر برزیل و مصدومیت نیمار
در فصل بیستوپنجم و قسمت ۱۶ که در اواسط سال ۲۰۱۴ به نمایش درامد، لیزا طی یک سخنرانی احساسی قهرمان بودن پدرش را مطرح میکند که این سکانس زیبا مورد توجه بسیاری از رسانهها و مردم قرار گرفت. در پی این اتفاق از هومر خواسته میشود تا در مسابقات جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل داوری کند.
از طرف دیگر فدراسیون جهانی فیفا که به نظر میرسد بسیار فاسد شده، به هومر پیشنهاد رشوه میدهد تا در نتایج بازیها تغییراتی را ایجاد کند، اماهومر این پیشنهاد را قبول نمیکند. جالب اینکه در سال بعد یعنی سال ۲۰۱۵ میلادیف رسوایی تاسفبار نهادهای خاصی در فیفا که درگیر رشوه، کلاهبرداری و پولشویی بودهاند، باعث یکی از جنجالیترین پروندهها در زمینه ورزش شد.
البته باید اضافه کنیم که انیمیشن The Simpsons مصدومیت نیمار و پیروزی آلمان دربرابر برزیل را نیز درست پیشبینی کرده بود که در مسابقات جام جهانی شاهد هر دو اتفاق بودیم.
بحران بدهی یونان
در قسمت دهم فصل بیستوسوم انیمیشن که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، از هومر دعوت شد تا در برنامه تلویزیونی Headbutt شرکت کند. اگر کمی دقت کنید، در طول این تصاویر این قسمت بهصورت زیرنویس مشخص میشود که اتحادیه اروپا تصمیم گرفته یونان را برای جبران بدهیهای سنگیش در معرض فروش قرار دهد.
این اتفاق یک پیشبینی عجیب و غریب از بدهیهای سنگین یک کشور بود. در سال ۲۰۱۵ بود که بدهی کشور یونان به حقیقت پیوست و هنوز که هنوز است این کشور با مشکلات مالی شدیدی دست و پنجه نرم میکند.
برنده شدن آمریکا در رشته کرلینگ و کسب مدال طلا
در قسمت دوازده از فصل بیستویکم ، مارج و هومر تدارک یک برنامه شام مفصل را میدهند و خیلی اتفاقی و خندهدار وارد مسابقات المپیک زمستانی میشوند. در این قسمت شما میبینید که مارج و هومر یکی از دلایل اصلی قهرمانی آمریکا در رشته کرلینگ شدند که تا پیش از آن، این کشور موفق نشده بود به این مقام دست پیدا کند و در واقع یک اتفاق تاریخی در کارنامه ورزش این کشور بود.
درست در سال ۲۰۱۸ و در جریان المپیک زمستانی پیونگچانگ، آمریکا موفق شد با شکست سوئد برای اولینبار در دنیای واقعی قهرمان رشته کرلینگ شود تا این پیشبینی سیمپسونها هم حدود ۸ سال بعد به واقعیت بپیوندد.
شیوع بیماری ابولا
یکی دیگر از اتفاقاتی که در انیمیشن سیمپسونها بسیار دقیق و عجیب پیشبینی شد و هنوز که هنوز است افراد زیادی از آن متعجب هستند، شیوع بیماری وحشتناک ابولا پیش از وقوع آن بود. همان طور که میدانید این بیماری ویروسی در سال ۲۰۱۴ جان افراد زیادی را در سراسر دنیا گرفت. در یکی از صحنههای قسمت سوم از فصل نهم سیمپسونها با یکی ازشخصیتها به نام «مارج» کتابی تحت عنوان «جورج کنجکاو و ویروس ابولا» را خواند.
در دهه ۱۹۹۰، این ویروس کشنده به هیچ عنوان شایع نبود، اما سالها بعد به طرز عجیبی بر سر زبانها افتاد و جان افراد زیادی به خاطر ابتلا به این ویروس به خطر افتاد. بیماری ابولا برای اولین بار در سال ۱۹۷۶ کشف شد و شیوع آن در حدود ۳ سال قبل، یکی از مرگبارترین اتفاقاتی است که توسط این ویروس از زمان اکتشاف آن رخ داده است. با این وجود فقط در سال ۱۹۹۵ و در جمهوری دموکراتیک کنگو، چیزی حدود ۲۵۴ نفر به خاطر ابتلا به بیماری ابولا جان خود را از دست دادند. در سال ۲۰۰۰ نیز ۲۲۴ نفر از مردم اوگاندا نیز به خاطر ابتلا به ابولا به کام مرگ کشیده شدند.
رسوایی گوشت اسب
در سال ۱۹۹۴، در قسمت نوزدهم از فصل پنجم سریال سیمپسونها، دوریس مشغول تدارک ناهار برای دانشآموزان مقطع ابتدایی با استفاده از گوشت اسب است. درست ۹ سال پس از این اتفاق، سازمان ایمنی مواد غذایی در ایرلند متوجه شد، درون حدود یک سوم نمونههای گوشتی که از سوپرمارکتهای سطح کشور جمعآوری شده بود، DNA اسب وجود دارد. در ۸۵ درصد آنها نیز از گوشت خوک استفاده شده بود.
کسب مدال طلا برنده جایزه نوبل
در سال ۲۰۱۶ بود که پروفسور«بنت هولمستروم» از دانشگاه MIT، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که دقیقا ۶ سال قبل از این اتفاق، در قسمت اول فصل بیست و دوم انیمیشن سیمپسونها، بر سر دریافت جایزه نوبل اقتصاد توسط این دانشمند شرطبندی شده بود. در این قسمت مشاهده میکنید که مارتین، لیزا و... بر روی یک برگه کاغذ، اسامی افرادی که تصور میکردند جایزه نوبل به آنها اهدا خواهد شد را نوشته بودند.که یکی از این نامها، هولمستروم است.
ترامپ؛ رئیس جمهور آینده آمریکا
این انیمیشن در سال 2000 درباره رئیس جمهور آینده ایالات متحده آمریکا خبر میدهد. این که قرار است فردی با مشخصات و ظواهر کاملاً منطبق با ترامپ رئیس جمهور این کشور شود. این فرد که همان ترامپ است حتی در صحنهای از کارتون در حال پایین آمدن از پلهبرقی است که تابلوی یکی از هوادارانش که بالای او ایستاده است از دست میافتد، جالب این که دقیقاً همین اتفاق در یکی از حضورهای ترامپ میان طرفداران و هوادارانش رخ میدهد.
در ادامه این کارتون ترور ترامپ و حتی انتخاب نفر بعدی برای ریاست کاخ سفید نیز مشخص شده است. در این مجموعه رئیس جمهور بعد از ترامپ آمریکا یک زن است اما معلوم نمیشود که او کیست.
شیوع کرونا
اما پیشگوییهای سیمپسونها یا شاید خبردادن از آینده این انیمیشن به همینجا ختم نمیشود. این انیمیشن در سال 2010 خبراز انتقال ویروسی از چین به سرتاسر دنیا میدهد که در آن همه مردم آلوده به این ویروس میشوند. در نمایی از این کارتون کارگران چینی با خنده شیطانصفتانهای ویروس را به درون کارتنی میدمند و به دنیا ارسال میکنند. بعد از آن پدر خانواده سیمپسونها کارتن را باز میکند و یکباره این ویروس خبیث وارد فضا شده، انتقال آغاز میشود.
در ضمن این تمام ماجرا نیست. در بخشی دیگر از این کارتون عجیب، صحنه نماز خواندن «هومر» پدر خانواده بهصورت پنهانی بر سجاده نیز پخش میشود که نگرانی لیسا را بههمراه دارد.
حالا باید دید واقعاً این مطالب، اخبار غیبی بر اساس پیشگویی است؟ که البته هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد یا اخباری است که درباره وقوع آن برنامه ریزی دقیق شده و اطمینانی نسبی وجود داشته است و برای ایجاد یک بازی رسانهای و متوجه کردن اذهان و افکار عمومی به امتیاز و برتری چشمآبیها فراهم شده است.
چشمان تاریکی
علاوه بر انیمیشن خانواده سیمپسون، کتاب معروفی به نام «چشمان تاریکی» درباره وقوع فراگیر یک بیماری در جهان صحبت کرده است.
کتابی که به دین کونتز، نویسندهای که بیشتر حالا او را غیبگو معرفی میکنند، نسبت داده میشود. چشمان تاریکی: رمانی دلهرهآور اثر نویسندهٔ آمریکایی دین کونتز است که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد. داستان این کتاب دربارهٔ مادری است که میخواهد بداند پسرش واقعاً یک سال پیش درگذشتهاست یا هنوز زنده است.
این مادر، پسرش را با یک
سردسته که پیش از این ۱۶ بار سفری بدون خطر به کوه داشتهاست،
به سفر میفرستد. تا اینکه در این سفر اتفاقی میافتد. تک تک مسافران، سردسته و
راننده بدون هیچ توضیحی میمیرند. وقتی مادر عزادار که شخصیت اصلی داستان است،
شروع به پذیرفتن مرگ پسرش میکند؛ پیامهایی در قالب حملاتی دور از انتظار دریافت
میکند. این پیامها شامل نوشتههایی با گچ رو تخته سیاه، پیامهای چاپ شده در
پرینتر و دیگر نشانهها میشود
نویسنده در این رمان داستان آزمایشگاه نظامی چینی را شرح میدهد که در آن ویروس
جدیدی را به نام ووهان- ۴۰۰ میسازند تا از آن به عنوان سلاح
بیولوژیکی طی دوران جنگ استفاده کنند.
در صفحهای از کتاب میخوانیم:«حولوحوش سال ۲۰۲۰
بیماری حادی شبیه به سینهپهلو در سراسر جهان شیوع پیدا میکند، به ریهها و نایژهها
حمله میکند و در مقابل دارو مقاوم است.»
شباهت «ووهان-۴۰۰» هم به ویروس کرونای ۲۰۲۰ به همان نام شهر
محدود میشود. در این کتاب آمده است: «این سلاح بیولوژیکی شدیدا مسری و مغزخوار
است و ۱۰۰ درصد مبتلایان را میکشد. ویروس کرونا بیماری تنفسی است که
درصد مرگ آن در ووهان بین ۲ تا ۴ درصد و خارج از
ووهان هفتصدم درصد است».
در این کتاب، اصطلاحاً پیشبینیهای زیاد دیگر هم وجود دارد. مثلاً نویسنده در این کتاب پیشبینی کرده بود که در سال ۲۰۱۵، عمل جراحی فقط با لیزر انجام میشود و نابینایی با نصب تراشههایی در مغز درمان میشود.
جنگهای بیولوژیک
انیمیشن سیمپسون ها شاهدی بود بر این که چگونه برخی قدرتهای خاص، اوضاع جهان را مدیریت می کنند و با ایجاد فضاهای مختلف افکار عمومی را به سمت و سوی اهداف مورد نظر خودشان روانه میکنند و البته در وسط این معرکه اگر جان و مال هزاران انسان نابود شود برایشان مهم نیست. در همین راستا اشارهای داریم به تعریف و چگونگی جنگهای بیولوژیک که توسط اتاق فکرهای پشت پرده شکل میگیرد و بحرانهای مربوط به آن مدیریت میشود.
جنگ بیولوژیک یا زیستی به معنی استفاده از عوامل بیولوژیکی مثل باکتریها، ویروسها، قارچها برای جهت دادن به رویدادهای سیاسی جهان است که البته ضامن موفقیت این طرح، مدیریت ذهن و افکار عمومی جوامع است.
شکلهای قدیمی سلاحهای بیولوژیک از زمانهای بسیار قدیم مورد استفاده قرار میگرفتهاند. در سال ۱۳۴۶ میلادی طاعون، سپاهیان مغول از اردوی زرین را هنگام حمله به کافا در کریمه در هم شکست. حمله کنندگان نعش کشتهها را در پای دیوارهای شهر رها کردند. در نتیجه این کار و با رفت و آمد مدافعین شهر اپیدمی طاعون به تمام منطقه گسترش یافت. احتمال میرود برخی از افرادی که به علت طاعون کافا را ترک کردند باعث همهگیری وسیع طاعون در اروپا شدند که بعداً به مرگ سیاه شهرت یافت.
طی جنگ جهانی اول، عوامل آلمانی اسبها و گاوها را قبل از حمل آنها به آمریکا و فرانسه به بیماری آلوده میکردند. پس ازآن، پروتوکل ژنو در سال ۱۹۲۵ استفاده از سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک را ممنوع اعلام کرد.
آمریکا نیز در سال ۱۹۴۳ میلادی برنامه تحقیقاتی خود را برای استفاده از عوامل بیولوژیک آغاز کرد. این برنامه بهطور رسمی تا سال ۱۹۶۹ ادامه یافت. در آن سال نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا به این برنامه پایان داد و مواد تهیه شده در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ با حضور نمایندگان وزارتهای مربوط (دفاع و کشاورزی) از بین رفت.
عروسکگردانهای جهان
گاهی فکر میکنیم روند سیاسی جهان و اتفاقات به هم مرتبطی که در گوشه و کنار جهان رخ می دهد و ظاهرا منافع عده ای را برآورده می کند، از کجا و به وسیله چه نهاد، افراد و یا کشورهایی کنترل می شود؟ این روندها سود چه گروه هایی را برآورده می سازد و در نهایت هدف از این برنامه ریزی گسترده چیست؟
نویسندگان
و نظریه پردازان این عرصه، این برنامه ریزان را با عناوین مختلفی از جمله «محارم»،
گروه «بیلدربرگ»، «کمیته 300 »، «ایلومینیتها» و... معرفی کردهاند.
همه آنها به دنبال رهبری جهان و سوق دادن جهان به یک حکومت استبدادی تحت سیطره
معدود افراد ابرسرمایهدار جهان هستند.
ذکر یک دلیل
یک
مستند ساز اسپانیایی وقتی بعد از موفقیت یکی از ساختههایش،
از طرف یکی از اعضای خانواده پرنفوذ و ثروتمند «راکفلر» به میهمانی خصوصی دعوت شد
با اظهارات عجیبی از طرف راکفلر در مورد تغییرات خاورمیانه، حمله به عراق و
تغییرات در سوریه و برخی نقاط دیگر روبهرو
شد. جالب این که بسیاری از آن اتفاقات سالها
بعد، رخ داد و تنها در مورد ونزوئلا -سقوط هوگو چاوز- پیش گویی وی به حقیقت نپیوست.
آیا میتوان
وقوع این اتفاقات را که همگی منافع عدهای معدود را تامین میکند تنها نوعی پیشبینی دانست؟ یا این که باید این احتمال را داد که همین
افراد پرنفوذ، ثروتمند و سیاستمداران بزرگ هستند که برای آینده کشور خود و دیگر
کشورها و کل جهان برنامهریزی کردهاند و میخواهند
مو به مو آن را اجرا کنند؟ با آنها آشنا میشویم:
محارم
برخی
نظریهپردازان معتقدند، وقایع تاریخی به این دلیل روی میدهند
که طرح و نقشه آنها از قبل تهیه شده
است و موضوعی به نام وقوع تصادفی پدیدهها و وقایع به ویژه در عرصه سیاسی یک شوخی
بیمزه است.
این توطئهگران
در صدد برقراری انحصار اقتصادی در جهان و نابودی سیستم تجارت آزاد به نفع خودف با
تاسیس یک بانک مرکزی جهانی هستند. نام این گروه در برخی نظریهها
«محارم» است. شبکهای که حتی دولت
آمریکا را نیز تحت سیطره خود دارد و به صورت غیر مستقیم خواستههای خود را بر دولت ایالات متحده دیکته میکند.
طبق این نظریه، بدنه اصلی محارم به دو بازوی
اقتصادی و اندیشهورز تقسیم میشود که تقریبا تلاش خود را در خارج از خاک
آمریکا از سالهای بعد از جنگ
جهانی اول نمایان ساخت. در تامین مالی این حرکت جهانی بانکها و بانکدارانی همچون
روچلیدها، خانواده راکفلر، واربرگ و .. و بانکهایی
همچون جی. پی. مورگان، کوهن و لوب، چیس منهتن، برادران لهمن و دیگر بانک های مطرح
و با سابقه آمریکایی حضور دارند.
بازوی علمی و اندیشکدهای
این گروه نیز با تشکیل یک «انجمن سری» و «گروه میزگرد» آغاز شد و در نهایت دو شعبه
مرکزی از این انجمنها را که در آنها نخبگان سیاسی و اقتصادی شرکت داشتند در
بریتانیا و آمریکا ایجاد کردند.
کمیته
300
کمیته
300 مدلی است بر مبنای سیستم حکومتی که انگلیس در هند و براساس آریستوکراسی
بریتانیایی راه اندازی کرده بود. بسیاری از کارشناسان این کمیته را مسئول بسیاری
از مصائب جهان از جمله گسترش مواد مخدر و اعتیاد و نابودی ارزش های اجتماعی و ...
می دانند. بسیاری فراماسونها را نیز به عنوان
گروهی از اعضای این کمیته و تفکری که به وسیله آن تبلیغ میشوند
میشناسند.
جان کولمن مؤلف کتاب ˈکمیته 300 ˈ که خود یکی از اعضای
پیشین MI6 سازمان جاسوسی
انگلیس بوده، در مورد گروه توطئهگران جهانی که هیچ
یک از مرزهای ملی را به رسمیت نمیشناسند و خود را
فراتر از قوانین همه کشورها قرار دادهاند اعتقاد دارد که
آنها تمامی ابعاد زندگی سیاسی، دینی و
اجتماعی، بازرگانی، صنعتی، معدنی و بانکداری مردم جهان و حتی قاچاق موادمخدر را
زیر سلطه خود دارند. عمده فعالیتهای این کمیته در جهت موارد زیر است:
· نابودی هویت های ملی و مذهبی و زنده نگهداشتن اهداف فوق
· نابودی و مهندسی مذاهب به ویژه مسیحیت
· ایجاد نظامی که در آن همه افراد به صورت انفرادی قابل کنترل باشند. این همان موضوعی است که زیبینگو برژینسکی از آن با عنوان «روباتهای انساننما» نام برده است
· پایان صنعتی سازی، سپردن امور به کامپیوترها و نابودی جمعیت مازاد جهان
· گسترش و ترویج استفاده از مواد مخدر و موضوع پورنوگرافی به عنوان هنر و عادی سازی آن
· فشار بر دانشمندان برای ادامه فعالیت بر اساس خواست و اهداف این کمیته
· راهاندازی جنگهای محدود محیطی و استفاده از خشکسالی و قحطی بهعنوان اسلحه
· نابودی اخلاقیات به ویژه در جوامع کارگری
· رسوخ این ایده که تقدیر هر فرد به خودش ربط دارد و فرد می تواند با ایجاد یک بحران و مدیریت آن، آینده خود را بسازد.
· معرفی فرقهها و عقاید نو در قالبهای مختلف مانند انتشار موسیقی راک که باعث ایجاد گروههای فکری و الگوهای هنری مثل گروه «بیتل» ( خوانندگان هنجارشکن دهه میلادی) شد.
· دامن زدن به بنیادگرایی مسیحی و تقویت کشور صهیونیستی بر محوریت یهود، قوم برگزیده خدا
· تقویت و تبلیغ گروههای تندرو و افراطگرای اسلامی همچون «اخوان المسلمین» و «سلفیها» و استفاده ابزاری از آنها برای تامین اهداف خود
·
ترویج مذاهب لیبرال
و لیبرال سازی مذاهب موجود
دار و دسته ایلومیناتی
ایلومیناتیها یا روشنضمیران، سازمانهایی در حکم دولت در سایه هستند. اکثر آنان یهودی بوده، سیاستهای دولت آمریکا توسط آنها به این قدرت دیکته میشود. همچنین به سازمانهای توطئهگر مخفی گفته میشود که در حکم دولت در سایه عمل میکنند که به نظر میرسد رخدادهای دنیا را از طریق دولتهای و شرکتهای بزرگ امروزی کنترل میکنند، مثلاً تئوریدانهای بسیاری، بر این باورند که این فرقه کنترل کامل بر تغییر رشد جمعیت جهان دارند و با ایجاد رخدادهایی مانند جنگهای جهانی یا جنگهای متعدد جمعیت را کاهش داده یا با عوامل گوناگون جمعیت را افزایش میدهند. ایلومیناتی معمولاً در ارتباط با نظم نوین جهانی به کار میرود. معتقدین نظریه توطئه، معتقدند ایلومیناتی، هزاردستانی با پشتوانه در پس وقایع هستند که جهان را به سمت نظم نوین جهانی مورد نظر خود راهبری میکنند.
گروه بیلدربرگ
سازمان دیگری دوشادوش
محارم وجود دارد که به طرحریزی آینده جهان میپردازد. گروه بیلدربرگ که بسیار ناشناختهتر از دیگر گروههاست و از آفریدههای همسر ملکه هلند در سال 1954 است که
نام هتل برگزار کننده اولین جلسه خود را گرفته است.«پرنس برنارد»،همسر ملکه هلند که در بسیاری از
صنایع نفتی و تجاری و بانکی در اروپا و آمریکا فعال بوده است طراح اصلی این گروه
است.
بیلدربرگ هر سال یک یا دو بار تشکیل جلسه میدهد و شرکت کنندگان در آن از برجستهترین شخصیتهای
سیاسی و مالی غرب هستند و هدف خود را صریحا ایجاد «نظم نوین جهانی» عنوان کردهاند. در این گروه نیز خانواده راکفلر،
روچیلد و بسیاری از بانکهای مطرح غربی حضور
دارند.
برای نمونه برای بیان میزان تاثیرگذاری یا حتی
دخالت این گروه ناهمگون در عرصه بینالملل دو نمونه زیر
عنوان می شود.
پرنس برنارد در سال
1971اعلام کرد که موضوع
کنفرانس آنها «تغییرات جهانی»
است. برخی اعتقاد دارند که بعد از این اجلاس بود که هنری کیسینجر که از اعضای این
گروه است مقدمات روابط چین با آمریکا و پذیرفته شدنش در سازمان ملل را فراهم ساخت.
دیگر نمونه اقدامات این گروه این است که چند سال
قبل در اجلاس سالانه بیلدربرگ بحث تغییرات حکومتهای
استبدادی عرب خاورمیانه مورد بحث قرار گرفت. تصادفی نیست که مدتی بعد از طرح این
موضوع در اعلامیه نهایی، انقلابهایی در برخی از
کشورهای منطقه که تحولات در آنها با منافع غرب گره خورده، آغاز میشود. اگرچه
اهداف مردم مسلمان این کشورها اسلامی است اما بیشتر این انقلابها توسط این نهادهای جهانی منحرف شدهاند.
نکته دیگر رابطه نزدیک این گروه با مخالفان در سوریه است که با آغاز و شدت گرفتن تنش در سوریه این روابط بیشتر هم شد.
البته این سازمانهای پرنفوذ علیرغم وسعت و دامنه فعالیتهایشان به شدت ناشناخته باقی ماندهاند و معدود گزارشها و کتابهایی وجود دارد که به وجوه مختلف دیدگاهها و فعالیتهای آن پرداخته اند.
به عبارت دیگر، کنفرانسی با این درجه از اهمیت و با حضور تعداد زیادی رجل سیاسی و افراد بانفوذ از کشورهای مختلف مثل، نمایندگان مهمترین شرکتها، موسسات مالی، سازمانهای امنیتی، نمایندگان ارتشهای جهان، سیاستمداران، پادشاهان حتی رئیس شرکتهای رسانهای سه روز تمام در یک کنفرانسی دور از چشم افکار عمومی گرد هم میآیند و درباره سیاست جهانی صحبت کرده، تصمیم میگیرند، نمایندگان رسانههای حرفهای درباره آن سکوت میکنند یا مجبور به سکوت میشوند. مضحکتر این که اگر برای یک فرد مشهور مانند یک بازیگر و خواننده اتفاق کوچکی رخ دهد همه رسانهها آن را تیتر اول خود قرار میدهند.
در واقع روسای اصلی این اجلاس هستند که تعیین میکنند، مردم چه اطلاعاتی را باید به دست آورند. این درحالیست که رسانههای دمکراسیهای غربی ادعا میکنند هر آنچه به اطلاع افکار عمومی میرسانند واقعیت محض است.
نکته فاجعه بار این موضوع این است که رییس بزرگترین شرکت رسانهای سوییس نیز در این کنفرانس شرکت میکند آن وقت روزنامه پر تیراژ 20 دقیقه که از اعضای مهم این غول رسانهای محسوب میشود، تیتر اول خود را به این موضوع اختصاص میدهد که؛ چه کسی در مسابقه مانکن ها در آلمان برنده شده است؟
در پایان تعریف جنگهای بیولوژیک لازم است متذکر شویم؛ استفاده از سلاحهای بیولوژیک تحت قوانین بینالمللی بشردوستانه بینالمللی ممنوع است و همچنین انواع معاهدات بینالمللی استفاده از عوامل بیولوژیکی در درگیریهای مسلحانه، جرم جنگی است. اما در این میان و با قدرت مخفی سازمانهای عجیبی که ذکرشان رفت؛ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
حقایق وحشتناک و مرگبار از آزمایشگاههای مخوف آمریکا و اسرائیل
رمزنگاری مگس!
آزمایشگاههایی پنهان در آمریکا و اسرائیل ویروس های خاصی را وارد بدن مگسها و پشهها کرده و از این طریق "سلاح بیولوژیکی" تولید میکنند.
به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شبکه المیادین اخیرا به سندی دست یافته است که به افشای اسرار آزمایشگاههای مخفی آمریکا در آسیا و فعالیت و تولید انواع ویروسهای کشنده توسط آنها میپردازد. متخصصان این آزمایشگاهها، ویروس های خاصی را وارد بدن مگسها و پشهها کرده و از این طریق "سلاح بیولوژیکی" تولید میکنند.
روزنامه بلغارستاتی دیلیانا بیتروفا، پژوهشی را انجام داده است که در گزارش نتیجه آن، چنین آمده است که ارتش آمریکا، ویروس ها و باکتری ها و سمومی کشنده را تولید و پرورش می دهند که این نوع فعالیتها، درست بر خلاف کنوانسیون منع سلاح های بیولوژیک سازمان ملل متحد است.
صدها هزار نفر از بیماران سراسر جهان، از علل بیماری که به آن مبتلا هستند، بی اطلاع بوده و از همین رو در روند درمانی با مشکلات فراوانی همراه میشوند. المیادین اعلام می کند که اولین رسانهای است که به این سند دست یافته، آن را در جهان منتشر میکند.
این در حالی است که آزمایشگاههای زیست پزشکی ایالات متحده، از آژانس کاهش تهدیدات دفاع (DATRA) تحت برنامه نظامی بودجه دو نیم میلیارد دلاری به نام برنامه همکاری های زیست محیطی در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق مانند گرجستان و اوکراین و نیز خاورمیانه، جنوب شرقی آسیا و آفریقا دریافت میکنند. برخی بر این باورند که آمریکا، این باکتریها را از کارخانههای تولید سلاح های بیولوژیکی «صدام حسین» دزدیده است اما برای این ادعا هیچ سندی وجود ندارد.
این حشرات در داخل منزل در طول سال زندگی میکنند و زنده میمانند و این نوع حشره در گرجستان تاکنون زندگی نمیکردهاند.
اطلاعاتی از پنتاگون نیز منتشر شده است که روشن میسازد، آزمایشهایی در زمینه تولید و پرورش انواع باکتریها و ویروسهایی از جمله turingisensis، که نوعی حشرهکُش است و معمولا به عنوان سم زیستی از آن استفاده می شود راهاندازی شده است.
این سم، طبق حکم کمیته ویژه ای در سازمان ملل به ریاست ایالات متحده امریکا در سال 2003 جمع آوری شد و پس از پیگیریهای فراوان به کارخانه ساخت سلاح های بیولوژیکی عراق رسیدند.
این باکتری را ایالات متحده آمریکا برای تولید و پرورش ذرت مقاوم به آفت مورد استفاده قرار داد. همچنین خبرگزاری مرکزی ایالات متحده، اعلام کرد که آمریکا این باکتری را از عراق به سرقت برده است. گزارش های خبرگزاری مرکزی نشان داد که بطری های حاوی این باکتری از خانه دانشمندانی که بر روی آن کار می کردند به دست آمده است. لازم به ذکر است که اطلاعات ثبت شده در فدرال آمریکا نشان می دهد که چند دهه است که پنتاگون آزمایش های باکتریایی این چنینی را انجام میدهد.
آزمایشهای نظامی
بر روی حشرات
جنگ از طریق حشرات، نوعی جنگ بیولوژیکی است که در آن از حشرات بهره می گیرند تا به این وسیله عامل بیماری را منتقل کنند و گزارش ها نشان می دهد که پنتاگون همین آزمایشهای بیولوژیکی را در گرجستان و روسیه نیز انجام داده است.
در سال 2014، پروژه ای با عنوان "افزایش آگاهی در رمزنگاری مگسهای خاکی" در گرجستان و قفقاز انجام شد. در نتیجه این پروژه، مشخص شد که "مگسهای تیفوسی" موجوداتی آزمایشگاهی هستند که در تفلیس گسترش داده شدهاند.
مگس جونده در
داغستان
از ابتدای پروژه پنتاگون در سال 2014، مگسی در گرجستان شبیه مگس های جمهوری داغستان روسیه پیدا شدند. مطابق گفته افراد ساکن در این منطقه، این نوع مگس، راش پوستی ایجاد می کند و در داخل لوله های منازل تکثیر می شوند.
آیا پنتاگون، خفاشها را جمع می کند؟!
گفته میشود که خفاشها میزبان ابولا، سندرم تنفسی خاورمیانه و سایر بیماریهای مرگبار هستند. اما دقیقاً مشخص نیست که چگونه این ویروسها به انسان منتقل می شود. مطالعات مختلفی در چارچوب برنامه همکاری بیولوژیکی مشترک در جستجوی پاتوژنهای مهم نظامی در خفاشها انجام شده که هنوز به نتیجه خاصی نرسیده است.
ایالات متحده
آمریکا سازنده ویروس کرونا است!
اعتقاد بر این است که تولیدکننده ویروس کرونا که مسبب بیماری تنفسی بسیار شدید در خاورمیانه است، این ویروس را از طریق خفاشها به انسان منتقل میکند. هدف چنین آزمایشهایی، گسترش و شدت پاتوژنها و انجام آزمایشات در ایالات متحده آمریکا برای افزایش پتانسیل همهگیر آنهاست و بیشک اگر این روند ادامهدار شود، جهان مورد تهدید قرار گرفته و روزی فرا میرسد که چارهای برای حملات بیولوژیکی یافت نمیشود.
سخن پایانی
در خاتمه باید گفت علاوه بر مواردی که در مقاله ذکر شد نشانهگذاریهای تاریخی در آثار هالیوودی نیز ذهن مخاطبان را درگیر این نکته میکند که شاید جهان پیرامون ما توسط دستهای پنهانی در حال اداره شدن است که ما از آن بیخبریم! اگر تاریخ اسکار را به همین ترتیب ورق بزنیم و به عقب بازگردیم خواهیم دید درصد بالایی از آثار مهم هر ساله را فیلمهایی تشکیل میدهند که یا براساس وقایع و شخصیتهای مهم تاریخی خودشان ساخته شدهاند و این نشاندهنده اهمیت روایت تاریخ در سینمای آمریکا و اهتمام هالیوود برای به تصویر کشیدن موفقیتهای خود در اداره جهان برای عامه مردم است. شاید سالها بعد افشا شود که کرونا ویروس، جنگ بیولوژیک کاخ سفید علیه رقبای بزرگ جهانی آمریکا، چین و روسیه بوده که علاوه بر بخشهایی از جهان، به مردم آمریکا هم سرایت کرد.