راحله کاردوانی/ نهله غروی نائینی
حضرت زهراسلاماللهعلیها اغازگر و بنیانگذار نهضت سیاسی دفاع از اسلام و حاکمیت آن در طول تاریخ است. ایشان با منشی که در عرصههای متفاوت خانوادگی و اجتماعی در دفاع از اسلام و مقام و شأن ولایت و امامت از خود ارائه داد، جبههای را گشود که مهمترین بازمانده آن، گم نشدن اسلام در تاریخ است. اسلامی که از همان آغاز این لحظات، پس از رحلت نبی اکرمصلیاللهعلیهوآله، با انحرافی عظیم مواجه شد و در معرض ورود به سراشیبی تند نابودی و فراموشی قرار گرفت. به راستی میتوان حضرت زهراسلاماللهعلیها را اولین سرباز فدایی جبهه دفاع از امامت دانست که مسیر مبارزه تا پای جان برای تمامی اعصار و ملل نشانهگذاری کرد. دریافت و درک این نشانهها و علائم که مستلزم تدبر و کاوش در مجموعه کاملی از رفتار،گفتار و تقریر زهرای اطهر است؛ میتواند موجود نگرش و حرکتی توأم با بصیرت و شور در هر مسلمان مجاهد باشد. بهویژه برای زنان امروز چه اصولی درخور تبعیت را میطلبد تا در سایه آن چگونه شدن و چگونه ماندن را دریابد فاطمه زهراسلاماللهعلیها بهترین و کاملترین الگو است زیرا که به فرموده رسول خداصلیاللهعلیهوآله: «اگر همه خوبیها و کمالات به صورت شخصی درآید آن شخص فاطمه است، بلکه از آن هم والاتر. دخترم فاطمه بهترین اهل زمین است؛ از جهت عنصر وجودی، شرافت و کرامت»
با عنایت به اینکه از صحنههای مختلف حیات زهرا سلام الله علیها میتواند در الگوسازی برای زن مسلمان و در ابعاد خاص برای هر انسان مورد واکاوی قرار گیرد در این پژوهش بخشی از سیره حضرت زهراسلامالله علیها که به طور خاص مورد نظر قرار دارد ناظر به حضور و فعالیتهای سیاسی ایشان است که با تکیه بر مفهوم و شرایط خلق حماسه ارائه شده است.
در این مقاله، بخشی از سیره حضرت زهراسلاماللهعلیها که بهطور خاص موردنظر قرار دارد، ناظر به حضور و فعالیتهای سیاسی ایشان است، که با تکیه بر مفهوم و شرایط خلق «حماسه» ارائه شده است. در این راستا ابتدا مفهومی از «حماسه سیاسی» و سپس مؤلفههای مختلف حضور حماسی حضرت زهراسلاماللهعلیها در عرصه نقشآفرینی سیاسی اعم از ویژگیها و روشهای مبارزه بیان شده است.
مفهوم شناسی «حماسه سیاسی»
حماسه واژهای عربی و از ریشه «حمس» به معنای شدت، صلابت، شجاعت، دلاوری، حمیت (غیرتورزی) و دلیری است. این واژه در فرهنگ فارسی نیز بهمعنای دلیری کردن و شجاعت آمده است.
در مورد واژه «سیاست» معانی متعددی، در لغت و اصطلاح بیان شده است. بهطوریکه گفته میشود بیش از دویست تعریف در مورد آن مطرح شده است. سیاست در لغت فارسی به معنای «تدبیر امور و مصلحتاندیشی و دوراندیشی» آمده است. در تعریف اصطلاحی آن امامخمینیره میفرماید: «سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه و تمامی ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را به طرف چیزی که صلاحشان هست هدایت کند».
براساس این تعاریف میتوان گفت؛ با رویکردی اسلامی، «حماسه سیاسی» اصطلاحا به کنش یا واکنشی در راستای هدایت و مصلحتاندیشی جامعه اطلاق میشود که مبتنی بر روحیه غیرتمندی، شجاعت، ایستادگی و عدالتخواهی است. لذت حماسه سیاسی در مفهوم اصلی خود، در شرایط خاص و توسط شخصیتهای ویژه شکل میگیرد.
اسلام هر نوع حرکت و فعالیتی را که در ارتباط با حاکمیت و اداره امور جامعه رخ دهد، بهعنوان یک فعالیت سیاسی جایز تلقی نمیکند. بلکه با تعریف اهداف متعالی و با قرار دادن میزان و شاخصهای ویژه، هر فعالیت را مورد سنجش قرار میدهد.
باید در نظر داشت که اعتقاد به «عصمت» حضرت زهراسلاماللهعلیها بر اساس آیه 33 سوره احزاب «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا» از ضروریات دین اسلام است و بر این مبنا، قول و فعل و تقریر ایشان برای ما حجت است.
علاوه بر این، براساس روایات متعددی مصحف حضرت زهراسلاماللهعلیها از جمله منابعی است که در اختیار پیشوایان معصوم قرار داشته و به فرموده امام صادقعلیهالسلام کتابی است که در آن تمامی حوادث و اخبار غیبی و جریاناتی که پادشاهان تا روز قیامت انجام میدهند، آمده است. وجود این کتاب، نشان از ارتباطات غیبی فاطمهسلاماللهعلیها با حضرت حق و بصیرت عمیق و خاص آن حضرت دارد. لذا در برداشت از سیره سیاسی زهرای مرضیهسلاماللهعلیها علاوه بر آنکه به ارزیابی فعالیتها بر مبنای شاخصهای دین اسلام نیازی نیست، بلکه میتوان هر عمل را بهعنوان میزانی صحیح و کامل مورد نظر قرارد داد. همچنین، نگاهی هر چند گذرا به خطابات حضرتسلاماللهعلیها بهخوبی نمایان میسازد که دیدگاههای سیاسی ایشان مبتنی بر آگاهی، عقلانیت و جهانبینی توحیدی است.
حماسه سیاسی در سیره حضرت زهراسلاماللهعلیها
علیرغم آنکه حضور و فعالیتهای سیاسی حضرت زهراسلاماللهعلیها را نمیتوان تنها به دوران 75 روزه و به قولی 95 روزه حیات ایشان پس از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله خلاصه نمود، لیکن مهمترین بخش حضور سیاسی زهرای اطهر را میتوان در دفاع از مقام امامت، پس از رحلت رسوب خداصلیاللهعلیهوآله و بروز انحراف در مسیر خلافت دانست. در این مجلا، با تمرکز بر این مرحله از حیات سیاسی حضرت زهراسلاماللهعلیها ابعاد کلی بررسی حماسه سیاسی در سیره ایشان را در سه بخش شرایط تاریخی، جامعیت در محتوا و روشهای مبارزه مورد نظر قرار دادهایم که در ادامه به تفصیل بیان خواهند شد.
شرایط تاریخی
منظور از بُعد «شرایط تاریخی» در حماسهآفرینی سیاسی زهرای اطهرسلاماللهعلیها؛ وجود اوضاع و شرایط خاص تاریخی پس از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله است. این دوران به دلیل وجود سه ویژگی، دچار بحران عظیمی بود. از یک سو در این دوران، شرایط خفقان حاکم بود، بهطوریکه هیچکس قدرت انتخاب نداشت. این شرایط را به خوبی میتوان از گزارشات تاریخی که در مورد بیعت گرفتن از حضرتعلیعلیهالسلام و برخی از اصحاب ایشان وجود دارد، درک کرد. هنوز از دفن پیامبر فارغ نشده بودند که خاندان پیامبر و دوستان ایشان را برای بیعت کردن تحت فشار قرار دادند و به سوزاندن خانه آنان تهدید کردند. موضوع تهدید حضرت علیعلیهالسلام به سوزاندن خانهاش به تواتر قطعی ثابت شده است.
در چنین موقعیت خطیری که حضرت علیعلیهالسلام به دلایل متعدد، سیاست سکوت اعتراضآمیز را اختیار کرده بودند و فرزندانشان نیز به جهت صغر سن، دارای پذیرش مردمی برای اقدامات کسترده نبودند و نیز مسأله غصب فدک ـ که به یک معنا غصب ولایت امیرالمؤمنینعلیهالسلام بود و دشمن نیز با همین دید و نظر آن را از فاطمهسلاماللهعلیها گرفت ـ پیشامد کرده بود؛ فاطمه زهراسلاماللهعلیها تنها حماسهآفرین میدان سیاست بهشمار میرفت و به راستی در این میدان چنان مقتدر عمل نمود که طبق نقل مسعودی تا ایشان در قید حیات بود، غاصبان خلافت نتوانستند از حضرت علیعلیهالسلام بیعت بگیرند.
جهت دیگری از شرایط تاریخی، پس از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله، روبرو شدن جامعه مسلمانان با بحران عظیم انحراف از مسیر وحی و باز شدن باب اجتهاد در برابر نص در مسائل دین بود که کمکم به نقض سنتهای رسول خدا انجامید. اجتهاد در برابر نصی که با تشکیل سقیفه و انتصاب خلیفه، علیرغم وجود حضرت علیعلیهالسلام که منتخب قطعی رسول خداصلیاللهعلیهوآله با دستور وحی بود، آغاز شد و تا پایان خلافت خلفای ثلاثه، به سیلی ویرانگر نسبت به اصل و اساس دین اسلام مبدل شد.
حضرت زهراسلاماللهعلیها در خطبه فدکیه میخواهد چنین مشکل بزرگی را که پس از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله بر جامعه مسلمانان حاکم شده، گوشزد کند و آن فکری است که در مقابل نص شروع شده و نمایانگر آن است که فردا اجتهادهای دیگری در مقابل نص ظاهر میشود. تاریخ گواه است که این پیشبینی زهرای مرضیهسلاماللهعلیها چگونه به قوع پیوست. اینکه حضرت در خطابه خویش در مسجد مدینه پیش از مخاطب قرار دادن خلیفه، فریاد مظلومانه خود را متوجه مسلمانان مینماید و میفرماید:«شما بندگان خدا مورد امر و نهی او و حاملان دین و وحی او هستید و امانتداران خدا نسبت به خویشتن و مبلغان او نسبت به ملتهایید» در حقیقت وظیفه هر مسلمان را در مقام یک فرد از امت برای تحقق بخشیدن به آرمانهای حکومت اسلام گوشزد میکند و این امر، نشان از وجود بحرانی عظیم در آن عصر و زمان دارد. این بحران همان بحران رهبری امت است که موجب پیدایش دستگاه خلافت با وجود حضور ولی و وصی مورد وثوق پیامبر اسلام شده است.
جهت سوم اوضاع تاریخی پس از رحلت پیامبرصلیاللهعلیهوآله که در دامن زدن به پیشبرد اهداف غاصبان خلافت و متعرضان به حریم ولایت بسیار تأثیرگذار بود، سکوت و کنارهگیری خواص و یا به تعبیر زهرای اطهرسلاماللهعلیها «مَعشر النَّقیبه» به معنای «گروه بزرگان و یاران شریعت»، در برابر انحراف در حال وقوع و تعرض نسبت به خاندان رسول خدا بود. این ویژگی، به خوبی از خطابات مستقیم و غیرمستقیم آن حضرت به مسلمانان قابل درک است. ایشان در خطبه فدکیه، با تندی و گلایهآمیز ساکتین نسبت به فتنه و کسانی که با وجو سابقه عظیم در دفاع از اسلام و پیامبرصلیاللهعلیهوآله اکنون دچار سستعنصری و سهلانگاری در دفاع از حریم اهلبیت رسولخدا شدهاند را خطاب قرار داده، فرمودند: «ای گروه نقبا، ای بازوان ملت، ای حافظان اسلام این ضعف و غفلت در مورد حق من و این سهلانگاری از دادخواهی من چرا؟ آیا پدرم پیامبر نمیفرمود: «حرمت هر کس در فرزندان او حفظ شود» چه به سرعت مرتکب این اعمال شدید و چه با عجله این یز لاغر، آب از دهان و دماغ او فرو ریخت، در صورتی که شما را طاقت و توان بر آنچه در راه آن میکوشیم هست و نیرو برای حمایت من در این مطالبه و قصدم میباشد».
بنابراین حضرت فاطمهسلاماللهعلیها با بصیرت و موقعشناسی لازم، هم پیشامد بحران را با تمام جوانب آن تشخیص دادند و هم با انجام سلسله فعالیتهایی، براستی حماسهای سیاسی در آن شرایط پر تنش و آلوده به خشم نااهلان و سکوت و انزوای یاران رقم زد.
جامعیت در محتوا
گفته شد که یکی از ارکان مهم در شخصیتهای حماسی، تشخیص مصالح جامعه و حرکت در مسیر تحقق آن است. با دقت نظری بر خطابات فاطمهسلاماللهعلیها جامعیت کلام ایشان که مبین قدرت بصیرت و تشخیص مصالح جامعه توسط حضرت است، کاملا روشن است.
خطابه زهرای اطهرسلاماللهعلیها در مسجد مدینه، یک دایره المعارف عقیدتی، کلامی، تاریخی، سیاسی و حتی روانشناسی است که به صورت کاملا نظاممند و با لحاظ سلسله مراتبی منطقی ایراد شده است. ایشان ترسیمی کلی از ایدئولوژی سیاسی اسلام، شامل تبیین وضع موجود (انحراف از مسیر امامت)، وضع مطلوب و آرمانی (اطاعت از امامت و اهلبیت برای رسیدن به سعادت) و طریق رسیدن به وضعیت آرمانی (با تمسک به قرآن و آموزههای اهلبیت) را ارائه داده است.
حضرت زهراسلاماللهعلیها در این خطابه، کلام خویش را پس از حمد و ثنای الهی، با مبانی مهم اعتقادی آغاز میکنند و مباحث عمیقی را در موضوعات توحید و سپس نبوت مطرح کرده، متذکر تأثیر رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله در زندگی مردم میشود. آنگاه مردم عضر خویش را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: «شما برای اسلام خیلی زحمت کشیدید.» تا حق زحماتی که مردم جهت برپایی اسلام متحمل شدند، ضایع نشود و از سوی دیگر، یادآوری کند که وجود این اسلامی که میخواهیم پابرجا بماند، حاصل زحمات خود شما نیز هست. سپس همین جمعیت را به جهت سستیها و غفلتهایشان در رابطه با نحوه حکمیت بعد از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله به شدت مورد انتقاد قرار میدهد. در ادامه سخن به لزوم تبعیت از قرآن اشاره دارند، چرا که این تبعیت از قرآن است که به راحتی آنها را به سوی علیعلیهالسلام بهعنوان امامی معصوم راهنمایی میکند. در ادامه به فلسفه احکام اشارهای دارند تا روشن شود که این خانواده به باطن دین دسترسی دارند. سپس خودشان را معرفی میکنند که بسی جای تأمل دارد. مگر مردم ایشان را نمیشناختند؟ در حقیقت ایشان با تذکری تلخ، اشاره میکند من همان فاطمهام که رسول خدا بارها در مورد وی با شما سخن میگفت.
زهرا مرضیه سلاماللهعلیها در فرازهای بعدی کلام، وارد اصل مباحث سیاسی میشود و پس از بیان شرایط تحقق انقلاب دینی در جامعه و تأکید بر نقش امیرالمؤمنین در این مسأله، به جایگاه و خصوصیات نفاق و علت سر برآوردن چهره نفاق در جامعه پس از رحلت پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله میپردازد. آنگاه عملکرد و روش غصب خلافت را روشن میکند. سپس دروغ غاصبان و باطن شعارهایشان را برای بالا بردن سطح هوشیاری اجتماعی مردم آشکار میسازند تا بهخوبی جایگاه حلیه و مکر نفاق در این موضوع روشن شود. سپس در ادامه سخن، مسأله غصب فدک را بهعنوان نمونهای از ضعفهای خلیفه و عمل وی برخلاف نص قرآن، با استنادات روشن قرآنی بیان میکنند. ایشان در یک مباحثه علمی با ابوبکر، منطق او را که منکر به ارث بردن فاطمه سلاماللهعلیها از پدرشان است نقض میکند تا روشن شود کسی که قرآن و دین را نمیفهمد، چگونه خلیفه مسلمانان شده است؟
حضرت زهراسلاماللهعلیها در مباحث پایانی خطابه خود اذعان دارند که من همه این مطالب را برای اتمام حجت بیان کردم تا چراغ هدایت و عامل تغذیه انسانهای هوشیار در تمام طول تاریخ باشد. لذا خطاب اصلی حضرت به ادامه دهندگان نهضت دفاع از اسلام در تمامی اعصار است چراکه به روشنی بیان میکنند که دیگر انتظار همراهی از آن جمعیتی که اطراف ایشان هستند را ندارند.
همچنین حضرت زهراسلاماللهعلیها به خوبی روانشناسی انسانهای مسامحهکار نسبت به این حماسه را مطرح میکند. ایشان علل دل بستن به آسایش دنیا و گرایش به رفاهزدگی و ثروتاندوزی را بهعنوان عوامل اصلی پشت کردن به معصومینعلیهمالسلام بیان کرده، گام نهادن در مسیر دفاع از اسلام را در گرو هوشیاری و تقوا میدانند.
جامعیت محتوا و فصاحت و بلاغت در کلام زهرای مرضیهسلاماللهعلیها در این خطابه به گونهای است که شاید بتوان گفت این خطبه، مادر نهجالبلاغه است. چرا که عصارهای از سلسله بحثهای اصلی مولاعلیعلیهالسلام که پس از این خطابه ایراد شده و در نهجالبلاغه گرد آمدهاند؛ در خطابه فاطمهسلاماللهعلیها قابل درک است.
روشهای مبارزه
توجه به روشهای مبارزه در حماسه سیاسی حضرت زهراسلاماللهعلیها از ملزومات اصلی کسب شناختی کلی از ابعاد این حماسه است. ایشان از روشهای متفاوت و متناسب با زمان و مخاطب خویش استفاده کردهاند و به راستی که ماندگاری حرکت و پیام الهی خود در دفاع از اسلام و مقام ولایت را به این وسیله تضمین نمودهاند.
1. خطابههای روشنگر
یکی از روشهای اصلی مبارزه در حرکت زهرای اطهرسلاماللهعلیها، ایراد خطابه بوده است. ایشان از همان آغازین روزهای غصب خلافت، با این روش به علنی ساختن حرکت و هدف خویش پرداختند. خطابهای را در مسجد پیامبرصلیاللهعلیهوآله ـ که مهمترین مکان سیاسی ـ اجتماعی عصر ایشان بهشمار میرفت ـ خطاب به تمامی مسلمانان و خلیفه وقت ایراد فرمودند. خطابهای دیگر در پشت درب نیمهسوخته منزل در هنگام هجوم غاصبان که برای بیعت گرفتن از امام علیعلیهالسلام آمده بودند، خطاب به مهاجمان بیان کردند و خطابهای را نیز در بستر بیماری در آخرین روزهای حیات خویش خطاب به گروهی از زنان مهاجر و انصار که به عیادت ایشان رفته بودند بیان فرمودند و در حقیقت با این خطاب میدان مبارزه سیاسی را به درون خانههای مدینه کشاندند. در کنار اینها چهل شب به همراه علیعلیهالسلام با یاران گذشته رسول خداصلیاللهعلیهوآله بهصورت خانه به خانه ملاقات داشتند و سخنان رسولالله و جانشینی بر حق حضرت امیرعلیهالسلام و غصب خلافت را گوشزد و اتمام حجت مینمودند.
زهرای مرضیهسلاماللهعلیها در خطابات خود با صراحت لهجه و استناد به آیات وحی، سعی در برانگیختن و بیدارسازی جمعیت مسلمانان، رسوا کردن خلیفه وقت و مبارزه با بدعتگذاری در دین داشتند.
2. سکوت اعتراض
از دیگر روشهای زهرای اطهرسلاماللهعلیها، اختیار سکوت اعتراضآمیز و بیاعتنایی و تحقیر غاصبان است. ایشان پس از توبیخ و تهدید غاصبان و اتمام حجت با آنها و ساکتین نسبت به فتنه؛ موضع اعتصابشکن (سکوت سیاسی) در برابر حاکمان وقت اتخاذ کردند. ایشان پس از خطابه غرّای خود در مسجد و دفاع از فدک و استیضاح خلیفه وقت رسما به ابوبکر اعلام کردند: «اگر فدک مرا پس ندهی تا زنده هستم با تو سخن نمیگویم» همچنین نقل شده که در اخرین روزهای حیات حضرت زهراسلاماللهعلیها وقتی ابوبکر و عمر تقاضای ملاقات ایشان را کردند، ابتدا فاطمهسلاماللهعلیها نپذیرفت و زمانی که بعد از تقاضای امیرالمؤمنین پذیرفت، چنان با سردی برخورد کرد که گزارش آن دیدار به یک سند تاریخی برای اثبات خشم آن حضرت نسبت به خلفا تبدیل شد. این سکوت و تحقیر، برای اذهان عمومی مردم بسیار سؤالبرانگیز و جالب توجه بود که چرا از حضرت زهراسلاماللهعلیها که در تمامی مراحل مبارزاتشان، حرکت و حضور میدیدند، اکنون چنین منشی دیده میشود. در حقیقت این سکوت، خودش نوعی حضور قدرتمند و آگاهانه از سوی حضرتسلاماللهعلیها بود. چرا که اذهان عمومی را از جهات مختلف تحتتأثیر قرار میداد و مهمترین جهت آن این بود که مبیّن خشم دخت نبی بود. خشمی که به فرموده رسول خداصلیاللهعلیهوآله موجب خشم خدا و رسول اوست.
3. گریستن
از دیگر روشهای حماسهسازی زهرای مرضیهسلاماللهعلیها در عرصه سیاست، بروز رفتار سیاسی در قالب گریستن در سوگ نبی خداصلیاللهعلیهوآله بود که عمدتا در مراکز اجتماع مسلمانان (بر سر قبر سول خدا، شهدای احد و قبرستان بقیع) انجام میشد. حضرت زهراسلاماللهعلیها در بیان احوال خود در پاسخ به امسلمه فرمودند: «در میان غم و گرفتاری هستم؛ از دست دادن پیامبر و مورد ستم قرار گرفتن وصی او». لذا ناراحتی ایشان بیشتر بهخاطر سرنوشت مسلمانان بوده تا وضعیت روحی خویش. زیرا در سخن خویش از دو عنوان پیامبر و وصی استفاده میکنند نه پدر و همسر. لذا ایشان در بیان علل اندوه خویش به مسائل اجتماعی اشاره دارند و نه مسائل خانوادگی.
تأثیر این روش مبارزه زهرای اطهرسلاماللهعلیها کمتر از خطابه ایشان نبوده و این تأثیر را میتوان از ماندگارترین پیامهای مبارزات سیاسی ایشان بهشمار آورد. چرا که این گریهها با ظاهر عاطفی، معنایی عقلانی در خود نهفته داشتند تا تاریخ عقلا را به فکر وادارند که چرا حضرت زهراسلاماللهعلیها که از نابینا چهره میپوشاند، گریهاش روز و شب در فضا میپیچد؟! این اشک، اشک خردمندانهای است تا فردی که از کمترین اندیشه برخوردار است، به تأمل بنشیند و با خود بگوید مگر چه حادثهای رخ داده که باید فاطمهزهراسلاماللهعلیها به جهت آن اشک بریزد؟ لذا این اشک، نشانه آگاهی و درک از وقوع فاجعهای بزرگ در فرهنگ بشریت است.
4. وصیت سیاسی
وصیت سیاسی زهرای مرضیهسلاماللهعلیها، مبنی بر تدفین شبانه و قبر مخفی که با هیچگونه تحریف و دستبردی از تاریخ محو نشد، آخرین اقدام هوشمندانه در حماسهآفرینی حضرتش و به نوعی تیر خلاص ایشان به سوی حیثیت و مشروعیت خلیفه وفت بود. زیرا حضرت زهرا سلاماللهعلیها بهخوبی میدانستند که صحابه دیروز و حیلهگران امروز با شرکت در مراسم تدفین وی، درصدد احراز مشروعیت برای خویش میباشند. از اینرو با این حرکت سیاسی خود مبنی بر تدفین شبانه و مخفی بودن قبرشان، بههمگان فرمودند که اجرای اسلام واقعی بدون حکومت اسلامی امکانپذیر نیست و مسند حکومت اسلامی برازنده غاصبان خلافت و امام معصومعلیهمالسلام نمیباشد. ایشان در حقیقت با این عمل، انزجار خویش را هم از غاصبان حکومت و هم از مسلمانان منفعل در برابر حکومت جور که با سکوت خود به تحقق حکومت غاصب یاری رساندند، اعلام داشتند.
نتیجهگیری
فاطمه زهراسلاماللهعلیها با خطابهای فرازمانی و فراجنسیتی خویش، به هر انسان مسلمانی میآموزد که در موضع اعتراض چگونه باشد. ایشان مبارزه با غاصبان را از طریق رفتارهای سیاسی خویش، عملا به شیعیان میآموزند و با اشاره به مبارزات پیامبرصلیاللهعلیهوآله و امام علیعلیهالسلام در خطابات خود، مهمترین عنصر ایدئولوژی سیاسی شیعه را برای مسلمانان آینده ترسیم میکند که آن عدم سازشگری با دشمن است.
بنابراین مهمترین محورهای مبارزات سیاسی حضرت زهراسلاماللهعلیها را میتوان در موارد ذیل خلاصه نمود:
1.تبیین ریشهها و عواقب حاکمیت غیرمعصوم بر جامعه مسلمین
2. بیان فلسفه امامت اهلالبیتعلیهمالسلام برجامعه اسلامی
3. تبیین چگونگی ایجاد و رسوخ نفاق در جامعه
4. اثبات انحراف پیش آمده در حاکمیت
5. اعلان عدم مشروعیت خلافت ابوبکر
6. مقابله با توطئه شخصیت حضرت علیعلیهالسلام
7. مبارزه با تساهل و تسامح خواص
8. تبیین عوامل تساهل مسلمین نسبت به حاکمیت غیرمعصومعلیهمالسلام
منبع: فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث سفینه، سال یازدهم، شماره 43 «ویژه پژوهشهای فاطمی»، تابستان 1393 ـ صفحات 98 الی 114 / با تلخیص