گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
معمولا آواز دهل شنيدن از دور خوش است. خيلي از ما مشتاق زندگي در آنسوي مرزهاي جغرافيايي سرزمين مادري هستيم بدون اينکه از ريز و درشتهاي قوانين آنجا اطلاع داشته باشيم و تصورمان بر اين است که تمام آرزوها و آمال ما در آنجا به سر منزل مقصود ميرسد. غافل از آنکه آنها هم براي خودشان قوانين سختگيرانهتري نسبت به مملکت ما دارند و همين پايبنديهاي سختگيرانه سبب شده نظام آنجا کاملا منظم و مرتب به نظر ما برسد. در اين مجال به خوب و بدهاي ينگه دنيا ميپردازيم که حاصل تجربيات دوستاني است که روزگاري در غرب زندگي کردهاند.
سید نذیر، شیفته ایران
اهل کابل است و خوش صحبت. خیلی زود در جشن عید غدیر گرم میگیرد. میپرسد: جای جدید تو را خوش است؟ ثانیهای هنگ میکنم. دو زاریام میافتد و سراسیمه میگویم بله! بله! میگوید: تا به حال ایران نیامده اما خیلی دوست دارد به زیارت حضرت رضا برود.
نذیر راحتتر بود برخی عبارات را به انگلیسی بیان کند. میگفت به مدرسه آمریکایی رفته و دو فرزندش را هم به مدرسه دولتی فرستاده. گفتم: پس چطور مذهبی شدهای؟
گفت: طبیعی است دیگر، انسان برای چه به هویت خود پشت پا بزند؟
صحبت از تفاوتهای زبان فارسی با فارسی دَری گل انداخت. برخی تفاوتهای بامزه بین زبان دو ملت را مرور کردیم. بحث خیلی زود سمت سیاست روز رفت.
میگفت آقای خامنهای عزیز ما هستند و هر چه شیعیان امروز دارند از انقلاب آقای خمینی است. انسان که شجاعت آقای خامنهای را میبیند افتخار میکند، مرد بزرگی است این سید. میگفت که اکثر افغانستانیهای سنیمذهب هم در شبکههای اجتماعی به حمایت از ایران برخاستهاند.
پرسیدم: چقدر افغانستانی در کالیفرنیا داریم؟
گفت: بسیار! دهها هزار.
پرسیدم: بقیه شیعیانتان هم با تو همنظرند؟ میگفت: خانواده ما وقتی ۸ سالم بود به آمریکا آمدیم و همه مقلد آقای خمینی هستیم. هر چه هموطن شیعه اینجا میشناسم عاشق انقلاب آقای خمینی هستند. ما چهل سال پیش در کابل جرأت نمیکردیم بگوییم شیعه هستیم، آقای خمینی که آمد با آن تقوا با آن شجاعت با آن ابهت، عزیزمان کرد.
میگفت به ایران و پیشرفتهایش افتخار میکند.
گفتم: همین خانمهای ایرانی دانشجو را که اینجا میبینی از برکت انقلاب است و پیشرفت زیاد کردهایم اما من از این ناراحتم که خیلی وقتها در ایران با برادران هموطن تو بدرفتاری میشود. گفت اشکالی ندارد، طبیعی است. ماه گذشته در سفر کاری به اروپا رفتم، ژرمنها و فرانسها هم با آمریکاییها خوب نیستند. ایرانیها برادران ما هستند، مرزها را باید برداریم.
این مهندس ارشد الکترومکانیک در یک شرکت بزرگ سیلیکون شاید از مشکلات و سختیها در داخل ایران آگاه نبود اما طبع و نگاه بلندی داشت.
مزایای استفاده از صندلیماشین کودک در فرنگ!
آزاده، پزشک فارغالتحصیل دانشگاه علومپزشکی تهران، ساکن آمریکا
استفاده از صندلی ماشین در این دیار اجباریتر از بسیاری اجبارهاست! فسقلی شما که به دنیا میآید، یک عدد پرستار خوشرو، با لبخندی فراخ، شما و جوجه و بقیه همراهان را تا دم در ماشین همراهی میکند؛ اشتباه نکنید! او عاشق چشم و ابروی شما نیست، بلکه وظیفه دارد صندلی ماشین جوجه را چک کند و اگر شما صندلی مخصوص برای جوجه تهیه نکرده باشید، یا تاریخ انقضای آن گذشته باشد، ایشان از تحویل بچه به شما خودداری خواهد کرد! به همین سختگیری و به همین محترمی!
بیشتر بیمارستانها در اینجا، صندلی مخصوص نوزاد دارند و اگر شما به هر دلیلی، صندلی نوزاد نداشته باشید یا صندلیتان استانداردهای لازم را نداشته باشد، آنها به شما یا یکصندلی قرض میدهند تا بعد از تهیه یک مورد خوب، آن را پس بیاورید یا مجبورید صندلی نوزاد را از بیمارستان بخرید. ولی در اینکه اغلب بچه و صندلی را با هم به شما تحویل میدهند شکی نیست!
مادامی که ماشین در حال حرکت است، شما اجازه خروج حتی یک لحظه بچه را از صندلی مخصوصش ندارید. البته قوانین مربوط به صندلی ماشین کودک در ایالتهای مختلف با هم فرق دارند.
نوزاد از بدو تولد تا حداقل یک سالگی یا تا رسیدن به وزن بیست پوند (تقریبا نه کیلو) باید در صندلی مخصوص این رده سنی، نصب شده در صندلی عقب و پشت به مسیر حرکت قرار بگیرد. مثلا همین قانون در ایالت محل سکونت ما متفاوت است و حداقل وزن سی وپ نج پوند (تقریبا شانزده کیلو) مدنظر است. هر کودکی تا سن پنجسالگی و یا وزن حداقل چهل پوند (تقریبا هجده کیلوگرم) هم باید از صندلی مخصوص این رده سنی استفاده کند؛ با این تفاوت که صندلی او میتواند رو به مسیر حرکت نصب شود.
تا سن شش سالگی استفاده از بوستر الزامی است. بوستر در واقع یک صندلی کودک بدون پشتی است که ارتفاع نشستن نوزاد را روی صندلی خودرو بیشتر میکند تا محل قرارگیری کمربند ماشین با قد او تنظیم و اندازه شود. در بسیاری از ایالتها، استفاده از بوستر، بیشتر از اینکه به سن وابسته باشد، به قد بچه وابسته است. مثلا در ایالت ما، قد بلندتر از سی و شش اینچ (نود سانتیمتر) در هر سنی، میتواند به جای صندلی کامل، از بوستر استفاده کند و یا هر کودکی با قدی کوتاهتر از چهار پا و نه اینچ (یک متر و نیم) و وزنی حدودا سی و شش تا چهل و پنج کیلو، باید همچنان از بوستر استفاده کند. با این حساب، معمولا بین حدود سن چهار تا هشتسالگی، بچهها نیازمند استفاده از بوستر هستند.
برای اینکه معیارها ملموستر باشد، ویژگیهای دیگری جز قد و وزن هم در مراجع قانونی اعلام میشود.
منبع: K1inUSA