مهناز افشار را اکثرمان میشناسیم. دختری از محلههای مرکزی تهران که به واسطه شباهتش به خواننده قبل از انقلاب به سینما راه یافت و بهخاطر همین شباهت، اعتباری برای فروش گیشه شد. تا اینجای کار عجیب نیست. هنر هفتم، بهخصوص از جنس مبتذل وکمارزشش در طول تاریخ از این دست تجربیات به وفور داشته است. اما ماجرای اصلی وقتی رقم خورد که مسیر زندگی به ظاهر هنری افشار ناگهان از سیر صرفا هنری و نمایشی فاصله گرفت و دستخوش اتفاقات خودخواسته و عجیبی شد. انگار مهناز افشار با خودش عهد کرده بود هر چند وقت یکبار حال مردم را با چند علامت سؤال بزرگ جا بیاورد. وصلت با یکی از آقازادههای وزیر ارشاد سابق، ماجرای واردات شیر خشکهای فاسد، هشتگ زدنهای پی در پیاش در شبکههای اجتماعی و اظهار نظرهای فمنیستی عوام فریبانه، خروجش از ایران در پی قتل یک روحانی و نشانه رفتن انگشت اتهامات به سمت او به واسطه تحریک افکارعمومی، انتشار خبر طلاقش از آن آقازاده معروف و حالا خبر پیوستنش به یکی از شبکههای عربستان سعودی به عنوان داور استعدادیابی تمام موضوعاتی است که مهناز افشار را از زنی به ظاهر هنرمند و معمولی به یک سلبریتی فرافکن، تشنجطلب و پرحاشیه تبدیل کرده است.
اگرچه که حاشیههای زندگی مرموز یک سلبریتی برای اکثریت مردم کوچه و بازار که سرشان
به زندگی و مسئولیتهای خودشان مشغول است اهمیتی ندارد اما وقتی پای جریانهای
سیاسی در میان بیاید، ارزیابی هنرمندی که خواه ناخواه به عنوان الگو برای جوانان
یک کشور معرفی می شود و آزادانه با استفاده از سکوی هنری خود دست به هر اقدامی میزند،
از حساسیت برخوردار میشود. حساسیتی که سبب شد تا در این شماره به آن بپردازیم.
«حبّالایران» زیر بیرق سعودی
چند روزی است ویدئوی کوتاه جدیدی از مهناز افشار منتشر شده است. این ویدئو که از پشت صحنه مسابقه استعدادیابی شبکهMBC Persia در استکهلم گرفته شده حاکی از آن است که مهناز افشار چهارمین داور این شو است. شبکهای که واکاوی در شکلگیریاش ما را به اعراب وهابی عربستان سعودی میرساند.
بازیگری که چند وقت پیش در تقابل با جمله معروف و تأثیرگذار «حبالحسین یجمعنا»، جمله «حبالایران یجمنا» را هشتگ میکرد، حالا پذیرفته اعتبار کمرمق حرفهای خودش را زیر بیرق مجموعهای خرج کند که ارتباطات خاصی با خاندان سلطنتی سعودی دارد.
ضمن این که کنار حضور افشار در این شبکه ماهوارهای، او توئیتهای
انتقادی درباره اوضاع کشور نیز منتشر کرده است. مدتی پیش نیز وی تولد «احمد باطبی»،
اغتشاشگر فتنه 88 و از فعالان دنبالکننده تحریم ایران در آمریکا را تبریک گفته
بود.
افشار در حالی درباره وقایع اخیر کشور
اظهار نظر میکند که شهریور ماه گذشته در توئیتی تأکید کرده بود که، «تصمیم گرفتم
صدای هیچ دردی از جامعه و انسانی نباشم و فقط به خودم و زندگیم برسم مثل خیلیها
تا اطلاع ثانوی خدا نگهدار!» تصمیمی که مثل بقیه اظهارنظرهایش پایه و اساسی نداشت
و او را دوباره وارد معرکه سوءاستفاده از شهرتش کرد. او حتی درباره بازداشت روحالله
زم هم نظرپراکنی کرده است.
کالبدشکافی ام.بی.سی M.B.C
ام.بی.سی مخفف عبارت «Middle East Broadcasting Center» است. دفتر اصلی مرکز پخش خاورمیانه در ابتدای دهه ۹۰ میلادی در لندن واقع شده بود. در سال ۲۰۰۲ این مجموعه دفتر مرکزی خود را به شهر دبی واقع در امارات متحده عربی منتقل کرد. به نقل از جامجم، این مجموعه رسانهای در حال حاضر حدود ۱۸ رسانه را در اختیار دارد و به نوعی میشود آن را بزرگترین هولدینگ رسانهای در شمال آفریقا و غرب آسیا دانست.
نیمنگاهی به شبکههای تحت مدیریت این گروه رسانهای حاکی از آن است که در ظاهر «سرگرمی» هدف عمده و اولیه آن است. چیزی که البته در پایگاه اینترنتی رسمی مجموعه ام. بی. سی هم ذکر شده است. «العربیه» و «ام.بی.سی پرشیا» هم از رسانههای معروف این مجموعه است.
ام.بی.سی پرشیا همان شبکهای است که به تقلید از «گات تلنت» در نظر دارد مسابقه استعدادیابی راه بیندازد و مهناز افشار هم ظاهرا یکی از اعضای هیات داوران آن معرفی شده است و شنیدهها حاکی از آن است که ظاهرا افشار جایگزین صدف طاهریان یکی دیگر از شاخهای بیهنر مجازی شده است که چند سال پیش از ایران مهاجرت کرد.
اگر شما هم به پایگاه اینترنتی این مجموعه سری بزنید مشاهده خواهید کرد که در بخش «درباره ما» صرفا به ذکر این نکته اکتفا کرده است که مجموعه ام.بی.سی بزرگترین مجموعه رسانهای خصوصی در شمال آفریقا و غرب آسیاست که دفتر مرکزی آن در دبی قرار دارد.
با این حال ظاهرا قضیه به همین سادگی هم نیست. نیویورکتایمز اعلام کرده که این مجموعه رسانهای از اوایل دهه نود میلادی در لندن تأسیس شده. مؤسس این بنگاه رسانهای یک تاجر عرب به نام ولید ابراهیم است که از قضا ارتباطات نزدیکی هم با خاندان پادشاهی سعودیها دارد.
ردپای دلارهای نفتی
غیر از ارتباطات خود ولید، خواهران او هم به ازدواج چهرههای مهمی از خاندان سلطنتی در آمدهاند. طبق گزارش نیویوکتایمز، پادشاه وقت عربستان در همان زمان از این مجموعه پشتیبانی مالی میکرد. در حال حاضر، اما قضیه به شکل دیگری در حال جریان است.
گزارشی که پایگاه انگلیسیزبان «میدلایست مانیتور» در بهمنماه ۱۳۹۶ منتشر کرد نکات جالب دیگری را از پشت پرده این هولدینگ رسانهای بیان میکند. مثلا اینکه خاندان پادشاهی فعلی عربستان و به طور مشخص شاهزاده محمدبنسلمان خواستار سهم بیشتری از ام.بی.سی است. در این میان، اما ولید ابراهیم قیمت پیشنهادی شاهزاده را چندان دندانگیر نمیدیده و تن به این معامله نمیداده است.
شاید همین اختلافات هم باعث شده که در موج دستگیریهای دو سال قبلی که شاهزاده بنسلمان در عربستان راه انداخت و تعداد زیادی از شاهزادهها را در هتلی در ریاض حبس کرد، شخص ولید ابراهیم و تعدادی از مدیران ام.بی.سی هم حضور داشته باشند.
در حال حاضر گویا خاندان سلطنتی عربستان حدود ۶۰ درصد و شخص ولید ابراهیم حدود ۴۰ درصد سهام این مجموعه را در اختیار دارند. رویترز هم گزارش داده که شخص ولید ابراهیم که از نزدیکان خاندان سلطنتی ملکفهد بود بعد از موج بازداشتیهای شاهزادههای سعودی با محمدبنسلمان تجدید بیعت کرده است.
به نقل از خبرگزاری فارس و به گفته «محمود دهقان»، رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی شرکتهای تبلیغاتی کل ایران، قبلتر نیز خاشقچی اطلاعاتی به یک خبرنگار ایرانیالاصل در گاردین داده بوده که این شبکه با سرمایه محمدبنسلمان ولیعهد سعودی اداره میشود و ماهیت این شبکه کاملا ضدایرانی و اساس آن بر تخریب استوار است.این شبکه در نهایت تکمیل کننده شبکههای تلویزیونی ضد ایرانی است که پیشترها فعالیت خود را آغاز کرده بودند. شبکه «من و تو» نیزبا سرمایه فرزند تیمسار فراری زمان شاه اداره میشود و منابع مالی آن مشخص شده است و حتی سهامدار آن فردی است که عملیات قتل خاشقچی را انجام داده و در گروگانگیری نخستوزیر لبنان در عربستان سعودی نقش اساسی داشته است.
چندی پیش نیز شبکه اینترنشنال برنامهای را با حضور آخرین فرزند بازمانده خانواده پهلوی پخش کرد که موجب انتقادات زیادی هم شد، نوع مواجهه رضا پهلوی با سؤالات حضار در استودیو و ناتوانی وی در ارائه پاسخ زمینه طنز کاربران شبکههای مجازی شده بود.
دلارهای «ایران اینترنشنال» جایگزین درآمد شیرخشکهای فاسد!
لید: قضاوت را به خود جوانان هوشمند کشور واگذار میکنیم.
یک رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی گفت: بارها و بارها در مورد بعضی از افراد اعم از سلبریتی تا مشاغل دیگر حوادثی روی داده که طرز تفکر و دیدگاههای اصلی آنها را آشکار کرده است.
«مجید ابهری» رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی، درباره پیوستن مهناز افشار به داوران برنامه پرشین تلنت در شبکه وابسته به عربستان سعودی ایران اینترنشنال، گفت: چه خوش است که محک ارزیابی به میان آید. بارها و بارها در مورد بعضی از افراد اعم از سلبریتی تا مشاغل دیگر حوادثی روی داده که طرز تفکر و دیدگاههای اصلی آنها را آشکار کرده است. بسیاری از این افراد به خاطر منافع مادی یا گریز از گذشت تاریخ مصرف دست به هر کاری میزنند تا دیده شوند.
وی با اشاره به اینکه برخی سلبریتیها هرجا که به نفعشان باشد، پرچم مخالفت به دست میگیرند، بیان داشت: اینها با از ازدواج با آقازادهها تا هشتکزنی برای سگهای ولگرد و سایر امور ماهیت فکری خود را نشان میدهند. وقتی که حنای آنها برای مردم و جوانان رنگ میبازد و جایگاهی در داخل کشور نداشته و باقی مانده را نیز از دست میدهند، به شناخته شدهترین و آشکارترین دشمنان مردم و کشور پناه میبرند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه قبل از اینکه خانم افشار و امثال او به این گروه وابسته بپیوندند بهتر بود چند مورد را بررسی میکرد، افزود: از جمله این موارد باید اول از بودجه آنها مطلع شوند که روزانه هزاران پوند خرج میکنند. این بودجه از کجا میآید؟ دوم اینکه هر جا که سلبریتیهای خودفروخته کمرنگ میشوند چرا دست به حرکتی میزنند که دوباره مطرح شوند. آیا مطرح شدن یا مطرح ماندن به هر قیمت جایز است؟ نکته سوم اینکه بهتر است اندک طرفداران باقی مانده این ملکه هشتگزن با ماهیت اصلی وی و امثال او آشنا شوند چراکه اگر ما اختلافی داریم مشکل داخلی خانواده است که نباید همسایه از آن باخبر شود. حتما دلارهای شبکه اینترنشنال جایگزین دلارهای شیرخشکهای فاسد و زد و بندهای پشت پرده آمپولهای مورد نظر خانم افشار شده است. قضاوت را به خود جوانان هوشمند کشور واگذار میکنیم.
ابهری در ادامه نیز عنوان داشت: باید یادآوری کنم که معروفیت دلیل پاک بودن کارنامه و اندیشه افراد نیست. شباهت به یک خواننده پیش از انقلاب، بلیط ورود این خانم به عرصه سینما شد و رشد و ترقی در این عرصه به هنرهای دیگر وی بستگی داشت. از این به بعد دیگر نباید فریب ظاهر دلسوز و آرمانی این گونه افراد را بخوریم و به جای هرگونه مجازات باید عنوان ایرانی بودن از وی گرفته شود هرچند که شاید برای وی مهم نباشد. چراکه اتحاد با دشمنان قسم خورده کشور و نظام ما در هیچ شرایطی قابل پذیرش نبوده و هدفهای این گونه وسائل کثیف رسیدن به آنها را توجیه نمیکند.