کد خبر: ۴۲۳۳
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۲
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک

باران زعیمی

سال اول کارشناسی ارشد بود. تک‌دختر باهوش و یک‌دنده یک خانواده مرفه که در مسیر ایرانگردی‌های بسیارش هم فراموش نمی‌کرد انبوه لباس‌ها و کفش‌هایش را سِت کند! خیلی با مبانی اسلام آشنا نبود. برخی مباحثات و حتی مجادلات دانشجویی در دانشگاه شریف تهران توجهش را به آن مسائل جلب کرده بود. حوزه مورد علاقه‌اش هم زن، وظایف و حقوقش بود. برعکس خیلی از «تازه به دانشگاه‌ رسیده‌ها» که این محیط را با دیسکو و مزون و فشن‌شو و امثالهم اشتباه گرفته و محور و لبّ همه حرف‌هایشان «آزادی برای هر چیز» است! به دنبال کشف نادانسته‌هایش بود.

باید برای ترم دوم آماده می‌شد که دل به دل یک آقای دانشجوی دکترا داد و عقد کردند. از بس عاشق بود می‌خواست خیلی زود وظایف همسرداری را بیاموزد. پس به مطالعه سطحی چند مطلب اکتفا کرد و نتیجه گرفت «حسن‌التبعل» یعنی این‌ که باید خانه‌نشین شود. بی‌توجه به اعتراضات دوستانش به سرعت از ادامه تحصیل انصراف داد تا باقی عمر را صرف سر و همسر کند.

انصراف از دانشگاه، اکتفا به خانه‌داری، عشق ورزیدن و خود را از قید و بند ارزش‌های بشرساخته و عرف ناسالم جامعه رها کردن، کار جسورانه‌ای است و حرکت خلاف جهت رودخانه محسوب می‌شود. این نوع تصمیم‌های شخصی وقتی خالصانه، برای رضای خدا و با فهم عمیق از شرایط گرفته شود، می‌تواند معبری برای کسب صلاح و عاقبت به‌خیری باشد اما این نکته را نباید فراموش کرد که هر تعبیری بدون عمق کافی در فهم دین و دستورات آن نمی‌تواند به عنوان دستور قطعی دین برای همه تجویز شود.

«خوب همسرداری کردن» طبق شرایط زندگی هرکس می‌تواند سرفصل راه و روش‌های گوناگون برای کسب بهترین نتیجه در خوشبخت شدن خانواده باشد. در این میان باید انتخاب راه با اندیشه کافی و عمیق و اعتقاد راسخ همراه باشد تا پس از مدتی از آن‌چه برگزیده پشیمان نشود و شالوده زندگی خود را از هم نپاشد.

تب عشق از آن تب‌هایی است که جسارت انسان را برای کنار گذاشتن عادات و داشته‌های پیشین زیاد می‌کند، اما وقتی تب خوابید بی ‌آن که ساختارهای بنیادی شخصیت فرد تغییر کرده باشد، فیل جنابش خیلی زود یاد هندوستان می‌کند و رگبار حسرت‌ها و اعتراضات را به سمت معشوق بدبخت می‌گیرد که: «من همه چیز را به خاطر تو کنار گذاشتم!» پاسخ طبیعی به این مورد قطعا «می‌خواستی کنار نگذاری!» خواهد بود.

مشکل وقتی فاجعه‌بارتر است که فرد در زمان خوشی، نسخه خود را برای دیگران هم تجویز کرده باشد و پس از شکست، علمدار یک قیام اجتماعی برعلیه همان نسخه شود! در ماجرای «حسن التبعل»، دین اسلام نه «خوب همسرداری کردن» را الا و لابد به معنی در خانه نشستن، خود را از حقوق اجتماعی محروم کردن و عمر را صرف غرایز ناتمام یک انسان دیگر کردن دانسته و نه تعریف اومانسیتی و فمنیستی از زن و مرد موفق دارد. اینجا آنقدر راه باز است که زن می‌تواند هم مادر یک خانواده سالم، متعادل و بانشاط باشد و هم یک حضور موفق علمی و اجتماعی داشته باشد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: