کد خبر: ۴۲۳۰
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۴
پپ
صفحه نخست » کنز

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعیدی

خاصیت طاعت آرامش است. خاصیت زحمتی که برای خدا کشیده می‌شود این است که خستگی ندارد. خستگی جسم دارد، عزیزان ما از شهدای جنگ تحمیلی دو سه روز نمی‌خوابیدند ولی احساس خستگی نمی‌کنند. در اوج خستگی احساس فرح و بهجت و شادی و نشاط درونی دارد. این برای زحمتی است که برای خدا کشیده می‌شود. آدم می‌داند پاسخگوی زحمتش خداست. تفاوت گریه برای دنیا و گریه برای اباعبدالله‌علیه‌السلام، یک‌وقت برای آدم یک اتفاقی در دنیا می‌افتد، غصه دنیایی آدم را پیر می‌کند، گریه برای اباعبدالله می‌کنی می‌بینی دلت از درون دارد عشق می‌ورزد. حالت بهتر می‌شود. حب امام حسین این را در دل من ایجاد کرده، حب دنیا از دست دادن است نسبت به یک چیز دنیایی. پیر غلام امام حسین‌علیه‌السلام است ولی زنده دل است. دلش با اباعبدالله گره خورده است. نمی‌توانی سنش را بفهمی. چون دلش با نور گره خورده است. غم امام حسین و حضرات معصومین‌علیهم‌السلام با جنس غم دنیا فرق می‌کند. لذا افراد نمی‌توانند تحلیل کنند. طاعت خدا هم همین است.
یک مزرعه را مثال بزنم. شخصی نزد کشاورزی می‌آید و می‌گوید: فلانی کشاورزی که می‌کنی کار بی‌معنی است انجام می‌دهی. چرا گندم‌هایی که در دامنه جمع کردی را دور می‌ریزی؟ می‌گوید: دور نمی‌ریزم و دارم می‌کارم. منتهی از کشاورزی چیزی متوجه نمی‌شود. می‌گوید: این‌ها را آرد کن و بخور، می‌گوید: نه، من دارم این را برای برداشت فردا استفاده می‌کنم. «الدنیا مزرعه الآخره» گرسنه هم باشم باز از این استفاده نخواهم کرد. این معنایی که تو می‌گویی اسراف است و استفاده نیست. کاشتن این استفاده درست است. خدا به ما یکسری امانت داده است. دست و پا و چشم ما، عمر ما، صحت و سلامت ما و نعماتی که قابل شمردن نیست. طریقه مصرف این‌ها را من تعیین می‌کنم یا خدا. گل بحث ما اینجاست. من یا خدا، طاعت الهی به چیست؟ بعضی مواقع من تعیین می‌کنم نمی‌خوانم بگویم خدا، می‌گوید: دلت پاک باشد. خدا هم این را می‌گوید؟ نه این را من می‌گویم. ابلیس نزد خداوند عرضه داشت خدایا من بر آدم سجده نمی‌کنم ولی تو را چنان عبادت می‌کنم که هیچ بنده‌ای روی زمین تا به حال تو را این‌گونه عبادت نکرده باشد. خداوند فرمود: نه، من دوست دارم آن‌طور که خودم می‌گویم عبادت شوم. تعیین کننده عبادت خداست. نه این‌که من می‌گویم. این‌که بعضی طاعت‌ها برای ما لذت‌بخش نیست، برای این‌که من تعیین می‌کنم.

*******************

فضیلت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

حجت‌الاسلام‌والمسلمین فرحزاد

یکی از ویژگی‌های مخصوص حضرت زهرا این است که تنها بانویی که پیغمبر نیست و امام نیست ولی تمام فضایل و کمالات یک پیغمبر و امام معصوم بلکه غیر از پیغمبر ما برتری بر

همه انبیاء گذشته دارد و غیر از امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام بر همه امام‌های دیگر برتری دارد. فقط یک بانو در عالم هست که همتای انبیاء و امامان است و بلکه از خیلی انبیاء برتر و بالاتر است. پیغمبر بگوید: من به قربانت، پیغمبر حق ندارد فدای هرکسی شود. اول شخصیت عالم بگوید: «فداها ابوها» همه وجود من تو هستی. من به فدای تو، خدا بفرماید: اگر فاطمه نبود من حتی پیغمبر و حضرت علی را هم خلق نمی‌کردم. «لولا فاطمه» مثل یک ساختمانی که سه ستون داشته باشد، این‌ها مکمل همدیگر هستند. همین‌طور که اگر حضرت علی در کنار پیغمبر نبود، کار پیغمبر پیش نمی‌رفت. این‌ها مکمل همدیگر هستند. اگر این مجموعه نباشد، مکتب پیغمبر خدا به کمال نمی‌رسد. لذا حضرت زهراسلام‌الله علیها شخصیتی است که عصمت کامل، طهارت کامل، علم کامل، آیه مبارکه تطهیر در مورد ایشان نازل شده است. یعنی از هر نوع خطا و لغزش و آلودگی پاک است. آیات مباهله، آیه «هل أتی» درباره‌ حضرت زهرا خیلی آیه داریم و این خیلی مهم است. درباره‌ شخصیتی مثل حضرت زهرا این تعبیر را داریم که «ان الله یغضب لغضبها و یرضی لرضاها» یعنی به تعبیر بنده خدا چک سفید در اختیارش گذاشته است. خدا به‌خاطر غضب او غضب می‌کند و به‌خاطر رضایتمندی او رضایت می‌دهد. یعنی هرکس که حضرت زهرا تأییدش کند، خدا می‌گوید: من صد در صد تأییدش می‌کنم. رضای او رضای خداست. کسی می‌تواند در این مقام قرار بگیرد که شش دانگ فانی در خدا باشد. یعنی یک سر سوزن کمتر انحراف نباشد. چون اگر یک ذره باشد در این حد نمی‌تواند این بیان بیاید. حضرت آدم جایی که نباید گندم می‌خورد، خورد. ولی درباره اهل‌بیت خصوصا حضرت زهرا مطلق تعریف شده است. حضرت مریم‌سلام‌الله‌علیها سرور و سیده زمان خودش بوده است ولی حضرت فاطمه‌سلام‌الله‌علیها تعبیری که آمده این است که «سید نساء العالمین من الاولین و الآخرین» یک‌وقت یک قهرمانی در یک زمان خاص، عصر خاص، محدوده خاص، هنر خاص ممکن است سرآمد همه قهرمان‌ها باشد اما یک پهلوان از اولین و آخرین، در اعصار و قرون سرآمد همه باشد جز حضرت زهرا نداریم. حضرت مریم با تمام قداستی که دارد. حضرت حوا و حضرت آسیه، بانوان برجسته دنیا، حضرت خدیجه، ولی این‌ها دست بسته در خدمت حضرت زهراسلام‌الله‌علیها افتخار خدمت‌گذاری حضرت را دارند. امام صادق‌علیه‌السام فرمود: «ما تکاملة نبوة نبی الا بمعرفتها و علی معرفتها دارة القرون الاولی» هیچ پیغمبری نبوتش به کمال نمی‌رسید الا این‌که باید معرفت در حق این بانو پیدا کند و فضایل و مناقب او را اقرار کند. به اقرار و اعتراف این بانو به او شناخت و درجه می‌دهند. رشد و برتری می‌دهند.
این چه بانویی است که تمام انبیاء دست به سینه هستند، حتی پیغمبر ما فدای او می‌شود. پیغمبر تمام حرکاتش و رفتار و سیره‌اش، عصمت کامل دارد و از طرف خدا کنترل شده است. هربار به پیامبر خبر می‌رسید که فاطمه زهرا دیدن پیامبر آمدند، «قامَ الیها» مثل یک پدر و مادری که مدت‌ها فرزندش را ندیده، با یک شوق و اشتیاق می‌رفت. پیامبر هربار مسافرت می‌رفتند، آخر نفری که وداع می‌کردند حضرت زهراسلام‌الله‌علیها بود و وقتی برمی‌گشتند اول جایی که می‌رفتند خانه دخترشان بود. این‌که بعضی حسادت می‌کردند و بعدها بغض و کینه خود را ابراز کردند، عظمتی که در او بود واقعا این حسادت هم نسبت به حضرت امیر و هم نسبت به حضرت زهرا بود. هربار که حضرت وارد می‌شدند پیغمبر با شوق به سمت حضرت زهرا می‌رفتند و بو می‌کردند و می‌فرمودند: بوی بهشت از او استشمام می‌شود. چون وجودش با میوه‌ها و غذاهای بهشتی درست شده است. من ندیدم که مثلا آیت‌الله، مرجع، پروفسور و دانشمندی همیشه خم شود و دست دخترش را ببوسد. عکسش را دیدیم که دختر و پسر احترام می‌کنند و این خوب است. اما این‌که بزرگی خم شود دست دخترش را ببوسد ندیدیم. اول شخصیت عالم است، جبرئیل‌ها و میکائیل‌ها و اولیای خدا دست به سینه در مقابل پیامبر هستند. این چه شخصیتی است که خدا به او امر می‌کند و هربار این خانم می‌آید، خم شو به اندازه رکوع دست این بانو را ببوس.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: