حسین مدرسی
اغتشاشات اخیر در برخی شهرهای کشور موجب خسارت به اماکن و وسایل عمومی و شخصی شده است. هرچند در روز ابتدایی هفته مردم در اعتراضات حضور داشتند اما با تغییر «فاز» اعتراضات به اغتشاشات، مردم صف خود را از اخلالگران جدا کردند اما سؤالی که وجود دارد این است که اعتراضات به وجود آمده ریشه در کجا دارد؟ سؤالی که برای پاسخ به آن ابتدا باید نگاهی به شیوه اجرایی شدن طرح افزایش قیمت بنزین انداخت.
1. نیمهشب پنجشنبه 23 آبان همزمان با شب میلاد پیامبر اعظمصلیاللهعلیهوآله و امام جعفر صادقعلیهالسلام شبکههای تلویزیونی خبری فوری را منتشر کردند؛ خبر ناگهانی و شوکهکننده طرح سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین که بر اساس آن سهمیه خودروهای سواری با نرخ دولتی به 60 لیتر محدود و قیمت بنزین آزاد به یکباره 3برابر شد. بسیاری از مردم صبح روز میلاد پیامبر را با خبر «ناراحتکننده» افزایش قیمت بنزین آغاز کردند. از جهت ذهنی هیچ یک از مردم آماده آغاز چنین طرحی نبودند، بویژه آنکه مقامات دولتی در تابستان امسال اعلام کرده بودند بنزین حداقل تا پایان سال جاری افزایش قیمت پیدا نمیکند. خبر یکباره افزایش 200 درصدی قیمت بنزین سبب شد مردم فارغ از قشربندیها و طبقهبندیها، خود را «دیگری» دولت به حساب آورند؛ دولتی که به «آنها» اعتماد نداشت و یکباره مردم را در عمل انجامشدهای قرار داد و به نوعی آنان را از هرگونه اصلاح و حتی اعلام نظری «خلع ید» کرد.
2. تلاطم عجیب و غریب دلاری و تورم افسارگسیخته سال 96، «رفاه» و وضعیت اقتصادی تمام مردم بویژه قشر مستضعف جامعه را تحت تأثیر قرار داد. اعتراضات پراکنده در دیماه 96 که واکنشی به همین گرانیها بود در چند شهر کشور بهوقوع پیوست، البته بعد از چند روز این اعتراضات «تغییر فاز» داد و با سرکردگی اخلالگران و ضدانقلاب خرابیهایی را به بار آورد. (...) با این حال، مردم با جداکردن صف خود از اغتشاشگران صبر کرده و ترجیح دادند با اعتماد به دولت که حرف از «مدیریت اوضاع » میزد فشار اقتصادی وارد شده را تحمل کنند. هرچند در نتیجه تلاطم ارزی و تورم، سفرههای مردم بسیار کوچکتر از قبل شده بود اما ثبات اقتصادی در چند ماه اخیر ثبات روانی نسبی را برای مردم به ارمغان آورد. این در حالی است که گرانی بدون مقدمه بنزین که بر سر شیوههای اجرای آن «اما و اگر»های جدی وجود دارد آتشی بود بر خرمن آرامش حداقلی و نسبی ایجاد شده در چند ماه اخیر. ثمره این بیتدبیری برهم خوردن امنیت روانی جامعه بود و این، مقدمه نارضایتیهای عمومی در جامعه.
3. «بنزین» از جمله کالاهای مصرفی و روزانه است که تقریبا تمام اقشار جامعه از آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بهره میبرند؛ کالای استراتژیکی که اواسط دهه 80 به عنوان هدف تحریمی آمریکا قرار گرفت. مقامات آمریکایی معتقد بودند تحریم بنزین در آن زمان برای ایرانی که واردکننده بنزین است سبب ایجاد ناآرامی در کشور میشود. همزمان با وارد شدن چند پالایشگاه به مدار تولید بنزین و طرح سهمیهبندی بنزین و همچنین گازسوز کردن خودروها در دولت نهم عملا طرح تحریم بنزین و ناآرامی در کشور به سرانجام نرسید. اما این موارد سبب نشد که از اهمیت بنزین کاسته شود. بنزین کالایی است که دیگر تمام ایرانیان میدانند تغییر قیمت آن بر قیمت کالاها اثر مستقیم دارد. این انتظار تورم در نتیجه افزایش قیمت بنزین ریشه در عرف و حتی تاریخ کشور از زمان فراگیر شدن اتومبیل بنزینی دارد. حال دولتی که از دیماه 96 با «سفره» مردم «بازی» و تورم سالانه بالای «40 درصد» را به آنان «تحمیل» کرده است بار دیگر دست بر نقطه حساس میگذارد. البته آقای روحانی گفته است که تورم ناشی از افزایش قیمت بنزین را کنترل میکند اما مردم باور نمیکنند شخصی که زمانی که دلار 4500 تومان را رد کرد به مردم گفته بود نگران قیمت دلار نباشند اما طی چند ماه دلار به 19 هزار تومان رسید، بتواند تورم بنزینی را کنترل کند.
4. اما خوشبینانه نگاه کنیم و بپذیریم که دولت همانگونه که سخنگوی آن گفته، میتواند تورم را کنترل کند و تورم بیشتر از 4 درصد افزایش پیدا نخواهد کرد. اما آنچه مهم است دولت نتوانسته جامعه را «اقناع» کند.(...)
5. دولت در فرآیند افزایش قیمت بنزین مردم را نادیده گرفت. (...) «به حساب نیامدن» حسی بود که بعد از شنیدن خبر گران شدن بنزین به مردم دست داد. اینکه دولت توانسته بدون هیچ مقدمهای به یکباره بنزین را سهبرابر کند و به جایی پاسخ ندهد و ژست «ناجی مردم» بگیرد و مدعی شود این گرانی بنزین به نفع مردم است بدون آنکه چند دقیقهای در توجیه اقتصادی چنین طرحی و فواید واقعی آن برای مردم به دور از شعارها سخنی گفته شود، حس اعتراض را قویتر میکرد. مردم معترض بودند و دلیل اصلی اعتراضشان نیز بیتدبیری دولت در نادیده گرفتن آنان بود.
6. مردم معترض بودند و عدهای این اعتراضات را به صورت مسالمتآمیز نشان دادند. البته جریانات ضدانقلاب به سرعت از شکاف اجتماعی ایجادشده بهره بردند و سوار بر موج اعتراضات مردمی شدند. همزمان با ورود اعتراضات به فاز اغتشاشات، مردم بار دیگر صف خود را جدا کردند. (...) اما پایان یافتن اعتراضات اجتماعی به معنای راضی شدن مردم نیست. دولت باید در شیوه اجرای طرح خود بازنگری «جدی» کند. اینکه با چه معیاری قیمت بنزین را 3 هزار تومان کرده است؟ با چه معیاری تنها 60 لیتر بنزین سهمیهای به خانوارها اختصاص داده است؟ آیا سامانه شفافی که نشان دهد پول بنزین به جیب دولت نمیرود طراحی شده است؟ درآمد ناشی از کاهش مصرف بنزین و صادرات احتمالی آن به جیب چه کسی میرود و در 3 ماه مانده به انتخابات مجلس و 19 ماه به انتخابات ریاستجمهوری باید نظارت جدیتری بر این موضوع صورت بگیرد. (...) دولت علاوه بر این باید نگاه خود به مردم را نیز تغییر دهد. مردم را به حساب نیاوردن و آنان را در عمل انجام شده قرار دادن، آسیب جدی به جمهوریت و اسلامیت نظام وارد میآورد. چنین آسیبهایی برای ماهها و حتی سالها گریبانگیر نظام خواهد بود.
7- سبک اغتشاشات اخیر نیز قابل تامل است. یک طرح اقتصادی به یکباره و بدون اطلاع قبلی از سوی دولت به اجرا درمیآید. مردم معترض میشوند. اعتراضات اجتماعی شکل میگیرد و در نهایت اغتشاشات رقم میخورد. مورد قابل تامل اما اینجاست که گروههای ضدانقلاب بویژه منافقین و سلطنتطلبها کاملا «شبکه» هستند و برای ایجاد «ناامنی» منتظر ایجاد شکافهای اجتماعی در جامعه در نتیجه «نوسانات اقتصادی» یا «چالشهای گسترده گروههای سیاسی» هستند. این شیوه اما متفاوت با مشی پیشین ضدانقلاب در ایران است. ضدانقلاب پیش از دی 96 به دنبال رقم زدن آشوب در کشور و در مرحله بعد به دنبال یارگیری از مردم بود اما در مدل فعلی ابتدا مردم در واکنش به تلاطمات اقتصادی یا سیاسی به میدان میآیند و بعد ضدانقلاب از فرصت بهوجود آمده بهره برده و تعدادی از مردم را با خود همراه میکند. با گذشت چند روز از اغتشاشات، بدنه حداقلی مردمی نیز کنار میرود و ایجاد ناآرامی و آشوب توسط «حلقه اول» ادامه مییابد.
عمر اغتشاشات فعلی به چند روز نخواهد رسید اما تکرار این اغتشاشات که به صورت همزمان در چند شهر بهوقوع میپیوندد و اتفاقا در روزهای ابتدایی نیز بدنه مردمی دارد مانند اغتشاشات 96 باید برای مسؤولان اجرایی و امنیتی جدی به حساب آید. بویژه آنکه هر اغتشاشی نسبت به اغتشاش قبلی گستردهتر و خرابی آن سنگینتر و کشتههای آن بیشتر است.
وطن امروز