گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
معمولا آواز دهل شنيدن از دور خوش است. خيلي از ما مشتاق زندگي در آنسوي مرزهاي جغرافيايي سرزمين مادري هستيم بدون اينکه از ريز و درشتهاي قوانين آنجا اطلاع داشته باشيم و تصورمان بر اين است که تمام آرزوها و آمال ما در آنجا به سر منزل مقصود ميرسد. غافل از آنکه آنها هم براي خودشان قوانين سختگيرانهتري نسبت به مملکت ما دارند و همين پايبنديهاي سختگيرانه سبب شده نظام آنجا کاملا منظم و مرتب به نظر ما برسد. در اين مجال به خوب و بدهاي ينگه دنيا ميپردازيم که حاصل تجربيات دوستاني است که روزگاري در غرب زندگي کردهاند.
آلمان سرزمین رویاهای خیلیهاست و بسیاری در سراسر جهان آلمان را بهترین کشور دنیا میدانند و دوست دارند به آلمان مهاجرت کنند. واقعیت این است که همه دنیا آلمان را دوست دارند ولی آلمان کسی را دوست ندارد. این تیتر یکی از روزنامههای آلمانی بود وقتی برای چندمین سال پیاپی بهعنوان محبوبترین کشور جهان انتخاب شد. در اینجا شما بهعنوان مهاجر و خارجی هرگز در آلمان مورد استقبال نیستید همیشه به چشم منفی و مزاحم دیده خواهید شد و بهترین مشاغل را هم داشته باشید درجه دو هستید.
بزرگترین معضل زندگی در آلمان، خارجی بودن است. آلمانیها خارجیها را دوست ندارند چه برسد اروپایی نباشی و رنگ چشم و پوستت هم فرق کند. آمریکا، کشورهایی که زبان آنها انگلیسی است، جنوب اروپا و هر جای دیگر دنیا مردمش با شما نزدیک خواهند شد. شما در فرهنگشان آمیخته و عجین میشوی و مردم آن کشورها شما را بالاخره میپذیرند اما در آلمان بهسختی، حتی ممکن است پنجاه سال زندگی کنی باز مهمان ناخوانده هستی.
آلمانیها حتی با خودشان قهر هستند و حتی با دیگر مردم اروپا رفتار متکبرانه دارند. دوست پیدا کردن در آلمان از کارهای بسیار سخت هست همیشه یک فاصله خاص از طرف آنها وجود دارد. در آلمان خارجیها با خارجیها دوست میشوند اما با همه اینها واقعیت این است آلمان بهترین کشور دنیاست از نظر کیفیت زندگی، حرمت انسانی و نظم و دانش و خردپیشگی عمومی. اما از خودت باید بپرسی آیا این بهشت به تو تعلق دارد؟ پاسخش را بعد از آمدن به آلمان خواهی یافت.
البته آلمان واقعا برای زندگی یک بهشت است اما بعد چند سال به شما این احساس دست میدهد شما به اینجا تعلق نداری مردمش تو را نمیخواهند و آرزو میکردی این شرایط زندگی و این قوانین در کشور خودت جریان داشت.
برای آمدن به آلمان باید در سن پایین باشی و در سن بالای ۳۰ سال تطبیق فرهنگی و یادگیری زبان خیلی سختتر است. بهترین راه مهاجرت به آلمان از طریق ادامه تحصیل است و بعد از اتمام درس بهراحتی میتوانید در آلمان بمانید. قطعا غرب آلمان را برای اقامت و زندگی انتخاب کنید حتی اگر خیلی گران باشد اما برای مسافرت به شرق بروید. در هر صورت باید بدانید خیلیها در ایران دار و ندار خود را فروختند و تنها سرمایه زندگیشان اینجا اکنون یک اتاق اجارهای تاریک کوچک سرد و نمور است و نه بیشتر.
آلمان یک کشور سوسیالیستی هست و هرگز مانند ایران بهراحتی پولدار و ثروتمند نخواهید شد. در آلمان گردشهای مالی و درآمدها بهشدت کنترل میشوند البته همین رمز موفقیت این کشور است. اما نگران نباشید اگر اهل کار باشید و حتی اگر یک کار ساده داشته باشید بهراحتی و زود به همه چیز میرسید و حتی میتوانید از درآمد ماه اول کاری خود یک ماشین بخرید چیزی که در ایران بعد از چند دهه کارگری ساده محال است.
اما شما با آمدن به آلمان چیزهایی را از دست خواهید داد که فقط با آمدن به آلمان و در خارج از کشور متوجه خواهید شد. آنموقع که با حس ناخوشایندی از ایران بیرون آمدید و خیلی زود به حس حسرت تبدیل خواهد شد و قدر خیلی از نعمتها که اکنون اصلا نه فکرش را میکنید و نه از وجود آنها خبر دارید پی خواهید برد.
میدانم با خواندن این متن
یک احساس تناقض در شما ایجاد شده است. اما خوب است بدانید اگر چند سال در آلمان زندگی
کنید دچار همین تناقض و یک مشکل دیگر هم خواهید شد. یعنی اگر بعد از آلمان در هر جای
دیگر دنیا زندگی کنید صرفنظر از برخورد سرد مردم، هیچجا، دیگر برای شما مثل آلمان
نخواهد شد و اینکه در برزخ قرار میگیرید هم اینکه دوست دارید از آلمان بروید و هم
اینکه نمیتوانید بروید.
شاید بهتر این باشد کشورمان
را به آلمان دیگری تبدیل کنیم تا اینکه یک مهمان ناخوانده در آلمان باشیم اگر در ایران
احترام به قانون عادلانه، نهادینه شود و حرمت انسانی ارج نهاده شود قطعا این یک آرزوی
محال نخواهد بود آن وقت این آلمانیها خواهند بود که آرزوی زندگی در ایران خواهند داشت.