نظر آیات عظام در مورد اهدای عضو بعد از مرگ مغزی چیست؟
امام خامنهای: اگر استفاده از اعضاى بدن بیماران مذکور براى معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.
آیتالله سیستانی: قطع اعضا میت مسلمان جایز نیست و مستلزم دیه است و دفن آن در صورت قطع، واجب است مگر اینکه حیات مسلمانى بر آن متوقف باشد که در این صورت جایز است ولى دیه واجب است و اگر خودش وصیت کرده باشد دیه ساقط است. ولى اگر حیات مسلمانى متوقف نباشد و وصیت کرده باشد عمل به آن مورد اشکال است.
آیتالله شبیری زنجانی: اهدای عضو در غیر فرض ضرورت جایز نیست.
آیتالله صافیگلپایگانی: به نظر اینجانب برداشتن عضو مسلمانی که هنوز فوت نکرده و لو مرگ مغزی او مسلم باشد، جایز نیست.
آیتالله مکارمشیرازی: در صورت نیاز و ضرورت، با رضایت بستگان و با رعایت شرایط اشکالی ندارد.
آیتالله نوریهمدانی: در صورت وصیت میت مانعی ندارد و در غیر این صورت باید با صلاحدید حاکم شرع (ولی فقیه) باشد.
آیتالله وحیدخراسانی: تشریح بدن مسلمان مرده جایز نیست و بر تشریح کننده، دیه جنین مسلمان ـ به تفصیلى که در کتاب دیات مذکور است ـ لازم مىشود. تشریح بدن کافر غیر ذمى مرده جایز است و جواز تشریح بدن ذمى و عدم ثبوت دیه جنین ذمى در تشریح آن محل اشکال است، مگر آنکه در آیین آنها جایز باشد که در این صورت مانعى ندارد و اگر مردهاى، مسلمان بودن یا ذمى بودن او مشکوک باشد، تشریح بدن او جایز است. اگر زنده ماندن مسلمان، متوقف بر تشریح بدن مردهاى شود و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوکالاسلام ممکن نباشد و راه دیگرى براى زنده نگه داشتن آن مسلمان نباشد، در این صورت جایز است که بدن مسلمان مرده را تشریح کنند و دیه جنین مسلمان ـ به تفصیلى که در باب دیات ذکر شده است ـ بر تشریحکننده لازم مىشود. بریدن عضوى از اعضاى بدن مسلمان مرده ـ مانند چشم و غیر آن ـ به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص زنده جایز نیست، و قطعکننده باید دیه آن عضو را که دیه اعضاى جنین مسلمان است بپردازد، ولى چنانچه زنده ماندن مسلمان متوقف باشد بر این که عضو بدن مسلمان مردهاى را ببُرند و به او پیوند زنند، بریدن آن عضو جایز است، ولى قطع کننده باید دیه آن را بپردازد و پس از پیوند، که جزء بدن زنده گشت، احکام بدن زنده بر آن جارى است. اگر کسى در حال حیات خود وصیت کند که پس از مردن او عضوى از اعضاى او را قطع کنند و به دیگرى پیوند زنند، صحت این وصیت محل اشکال است. اگر شخصى راضى شود که در حال حیات خود عضوى از اعضاى او را بریده و به دیگرى پیوند زنند، چنانچه آن عضو از اعضاى رئیسه باشد که بریدن آن صدمهاى به حیات او مىزند و نقص و عیبى در او ایجاد مىکند، بریدن آن عضو جایز نیست و اگر با بریدن آن عضو ضرر و عیبى بر او وارد نمىشود ـ مانند بریدن مقدارى از پوست و یا گوشت ران که جاى آن روییده مىشود ـ بریدن آن عضو با رضایت او جایز است، و مىتواند براى رفع ید از آن عضو مبلغى دریافت کند.