کد خبر: ۳۹۶۸
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۴
پپ
درباره اهمیت رعایت نوع پوشش در عزاداری اباعبدالله علیه السلام
صفحه نخست » ج مثل جوان

نیلوفر حاج‌قاضی

مجلس عزای اباعبدالله بود. عطر خوش روضه و همنشینی دل وعشق و محبت اهل‌بیت... اما چه حیف که گاهی برخی رفتارها از یک طرف و برخی پوشش‌ها از طرف دیگر حال خوب عزاداری را از ما گرفت. سه جوان در فضای بازی که برای مردم تدارک دیده شده بود نشستنه بودند. جوانانی که ظاهرشان ربطی به فضای موجود نداشت و انگار برای آمدن به مراسم آرایش و پیرایش ویژه محرم شده بودند و چه حیف که برخورد دست اندرکاران هیأت هم با عطوفت و مدارای اهل‌بیت مغایر بود. یاد این متن زیبا افتادم:

حسین‌علیه‌السلام فریاد میزد: «هل من ناصر ینصرنی؟»
و من در حالی که نمازم قضا شده است می‌گویم :لبیک یا حسین‌علیه‌السلام!

حسین‌علیه‌السلام نگاه می‌کند لبخندی می‌زند و به سمت دشمن تاخت می‌کند.
و من باز می‌گویم: لبیک یا حسین‌علیه‌السلام!
حسین‌علیه‌السلام شمشیر می‌خورد، من سر پدرم داد می‌زنم و می‌گویم: لبیک یا حسین‌علیه‌السلام !
حسین‌علیه‌السلام سنگ می‌خورد‌، من در مجلس غیبت می‌کنم و می‌گویم‌: لبیک یا حسین‌علیه‌السلام!
حسین‌علیه‌السلام از اسب به زمین می‌افتد، عرش به لرزه در می‌آید و من در پس خنده‌های بی‌خبری‌ام فریاد می‌زنم‌: لبیک...
حسین‌علیه‌السلام رمق ندارد باز فریاد می‌زند‌: «هل من ناصر ینصرنی؟» من به دوستم دروغ می‌گویم و باز هم فریاد می‌زنم‌: لبیک ...
حسین‌علیه‌السلام سینه‌اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین‌علیه‌السلام به من نگاه می‌کند می‌گوید: تنهایم یاریم کن ... من گناه می‌کنم و باز فریاد می زنم‌: لبیک...

شروع

هیچ می‌دانید لباس هم یک نشانه است؟ نشانه‌ای که طرز تفکر، هویت و شخصیت و نوع نگاه ما به مسائل را روشن می‌کند. هیچ می‌دانید که حتی کسانی که قید و بندی ندارند اگر کسی را ببینند که در مکانی، آنچه را که نباید بپوشد، پوشیده، برای نوع پوشش طرف اما و اگرمی‌آورند؟ مثلا اگر دوستی را به مراسم عروسی خود دعوت کنند و آن دوست دست بر قضا، بلوز ساده چروکی با یک شلوار نیم‌دار پوشیده باشد‌، حتی اگر به رویش نیاورند حتما در دل او را زیر سؤال می‌برند و می‌گویند: کاش لباس بهتری که مناسب یک مجلس عروسی بود می‌پوشید.

پس لباس یک نماد است. وقتی می‌روید به مجلس عروسی، آیا لازم است کسی عروس را به شما معرفی کند؟ مثلا با دستش او را نشان دهد و بگوید که او عروس است. خب! البته که نه! از دور داد می‌زند کسی که لباس عروس پوشیده همان عروس است.

یا فرض کنید سرزده به خونه دوستی می‌روید و در نگاه اول متوجه می‌شوید لباس آراسته‌ای پوشیده‌. فوری می‌پرسید: مزاحم نباشم. می‌خواستی جایی بروی؟ پس لباس دوستت با تو حرف زده.

یا مثلا مردی را می‌بینید که ریش آشفته و بلندی دارد. لباس سیاه هم پوشیده. فوری باخودت می‌گویی که حتما کسی را از دست داده است. چون؛ وضع ظاهرحکایت می‌کند از سر درون!

پس قبل از این‌که با کسی حرف بزنیم، وضع ظاهر ما درمورد ما، شرایطمان، حال و احوالمان حرف می‌زند. بعضی رنگ‌ها و مدل‌ها با کما قاطعیت می‌گویند: لطفا به من نگاه نکن! اما برخی درست برعکس. انگار مدل مو، آرایش سر و صورت و رنگ لباس می‌خواهند توجه هر رهگذری را جلب کنند؛ خواهش می‌کنم به من نگاه کنید.

پس باید خیلی مواظب نوع پوشش و وضع ظاهر باشیم. حتی اگر قصد خودنمایی هم نباشد اما باید مراقب باشیم زیرا که ممکن است به خودنمایی از روی جهل، متهم شویم؛ به خاطر همین است که خدا در قرآن (آیه33سوره احزاب)به زنان می‌فرماید: خودنمایی نکنید. یعنی در اجتماع طوری ظاهر نشو که همه نگاه‌ها متوجه تو بشود.

در آیه 32 همین سوره می‌فرماید: موقع حرف زدن هم مواظب باش با ناز و کرشمه حرف نزنی چون بیماردلان راجع به تو فکر بد می‌کنند.

می‌بینید چه خدای مهربانی داریم. خدایی که به فکر حریم خانم‌هاست تا حتی کسی، بیماردلی فکر بد هم راجع زنان نکند.

از طرفی دیگر، همه انسان‌ها از نظر زیبایی ظاهری مانند هم نیستند. فرض کن بانویی مثل خیلی از زن‌ها و دختران امروزی با پوشیدن یک مانتوی تنگ و به نمایش گذاشتن اندامش و با آرایش صورتش و موهای خوش رنگش و حتی رنگ لباسش که توجه هر رهگذری را جلب می‌کند، در جامعه ظاهر بشه، فکر می‌کنی مردی که همسری داره که بهره کمی از زیبایی داره یا اندام خیلی زیبایی نداره یا حتی مرد جوانی که همسر نداره با دیدن اون زن چه حالی میشه؟

جنبه داشته باش

خدا را شکر این روزها بحث امر به معروف به صورت خودجوش پررنگ‌تر شده. کانال‌های مجازی زمینه‌ای شده تا مردم تشکل راه بیندازند و دست به کار شوند و البته با اقدامات و تذکرات لطیف به خانم‌های بدحجاب و خودنما تذکر بدهند. در یکی از این فضاها فیلمی به نمایش گذاشته شده بود که آقایی به خانم بدحجابی خیلی آرام تذکر دادند که لطفا در اماکن عمومی مناسب‌تر لباس بپوشید. خانم با لحن زننده‌ای فریادزد: خودت جنبه داشته باش... جنبه نداری نگاه نکن! گناه زن‌ها چیه که به خاطر مردهای بی‌جنبه باید خودشون رو محدود کنند و اون طوری که دلشون می‌خواد نباشند؟...

گاهی فکر می کنم واقعا «جنبه» وسط معرکه حجاب و بی‌حجابی، بی‌موردترین و بی‌ارتباط‌ترین و دورترین موضوع به قضیه است. انگار تنها یک فرافکنی زننده است که بتوانی به بهانه‌اش دهان اعتراضِ به جای مردم را ببندی. اگر در ارتباط با هر نوع بی‌قانونی بشود از واژه جنبه استفاده کرد دیگر سنگ روی سنگ بند می‌شود؟

مثلا آن آقا دلش می‌خواسته کیف شما را بزند یا خانه‌تان را خالی کند. حق اعتراض نداری چون دلش می‌خواسته. حالا از بین رفتن پول کجا و نابودی سلامت اخلاقی کجا؟ حفره خالی شده از پول را با هر مشقتی می‌شود جایگزین کرد اما خلاء ناشی از نبود سلامت اخلاقی هم به راحتی قابل ترمیم است؟ ای بسا پیامد ناگوار آن بیشتر از همه شامل حال خود فرد بدحجاب شود.

دوم این‌که غریزه جنسی هم مثل غریزه گرسنگی و تشنگی است. به نظرتان می‌شود گرسنه‌ای را که بوی کباب به مشامش خورده زیر سؤال برد؟ به او انگ بی‌جنبگی زد و سرزنشش کرد؟

در همین ارتباط با دوستی مشغول بحث بودم. گفت: فرق بین انسان و حیوان همینه. مردها باید خودشان را کنترل کنند. حیوان نیستند که! رندی در پاسخش گفت: اتفاقا تفاوت میان پوشش و برهنگی هم همینه. اگر برهنگی نشانه پیشرفت است پس حیوانات از بشریت متمدن‌ترند!

حالا خیلی از افراد هستند که با وجود بی‌بند وباری در ایام خاص و برای شرکت در مجالس عزاداری خودشان را مقید به پاره‌ای شئونات می‌کنند که احتمالا همین روشنایی ته دلشان آن‌ها را در یافتن راه صحیح کمک می‌کند.

اما متأسفانه با وجود سبک عزاداری برای بزرگان دین و عزیزان اهل‌بیت گاهی شاهد برخی از هنجارشکنی‌های فردی و اجتماعی هستیم! ابتدا در بحث فردی باید به « بدحجابی و بدپوششی و بدآرایشی» زنان و دخترانی اشاره کرد که بنابر رسم همراهی با مردان عزادار در کوچه و خیابان به جلوه‌گری و تبرج می‌پردازند. میزان استقبال از این نوع حضور غیراسلامی در محفل کسی که ثارالله شد تا اسلام حقیقی پا برجا ماند، خود نوعی «ستم و ستمگری» است.

محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه و نویسنده کتاب آیینه‌داران آفتاب که مطالب مستند، با ارزش و مهمی را درباره رعایت عفاف و حجاب در عرصه کربلا توسط زنان و مردان عاشورایی دارد در این زمینه گفته است: در حرکت حضرت سیدالشهدا‌علیه‌السلام ۸۴ زن و دختر حضور دارند که نقش‌آفرین در طول حرکت، در صحنه و ماجراهای پس از آن هستند.

به گفته وی زنان عاشورایی در آن واقعه مهم دینی ـ تاریخی نقش‌های چون «حمایتی و انگیزاننده برای جهاد و دفاع از امام حسین‌علیه‌السلام، مرتفع کردن نیازهایی درمانی، ‌تهیه غذا و... » را بر عهده داشتند اما برعهده گرفتن این نقش ها آن‌ها را از مسأله مهمی که امام حسین‌علیه‌السلام نیز بر آن تأکید داشتند، غافل نکرد. این مسأله مهم «حفظ حریم‌ها و ارزش‌ها از جمله عفاف و حجاب است.»

اهمیت مسأله تا جایی است که در روایت داریم، امام حسین‌علیه‌السلام به زنان فرمودند: «چادرهایتان را محکم بر کمر گره بزنید تا در افت و خیز و فرار کردن و آتش زدن خیمه‌ها، حجاب‌ها را حفظ کنید.»

بعدازظهر عاشورا هم نوبت زنان و دختران حرم امام حسین‌علیه‌السلام است که در کنار رسانیدن پیام عاشورا، درس «‌حیا و عفاف و حجاب» را سر لوحه کلاس خود کنند. تاریخ گواهی می‌دهد که چگونه حضرت سکینه‌سلام‌الله‌علیها در مجلس یزید نه برای سختی راه کربلا تا شام، نه برای کشته شدن پدر و برادران و نزدیکانش، نه برای گرسنگی و خستگی بلکه به‌خاطر حجاب و عفاف بر یزید، تاخت و فرمود: «آیا این عدالت است که زنان و دختران و کنیزکان تو در پس پرده عزت بشینند و تو دختران پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را اسیر کنی و پرده حرمت آنان را بدری و آنان را بر پشت شتران از این شهر به آن شهر بدون سرپرست و محرمی بگردانی؟»

در تمام مسیر کربلا به شام که بدترین روزها را اسرای عاشورایی در شام گذراندن، کودکان، خردسالان، دختران و زنان، هیچ صدقه‌ای را قبول نمی‌کردند و از اطعام شدن، سیراب شدن حذر می‌کردند و می‌گفتند «اگر قصد کمک به ما را دارید، چادر و پارچه‌ای بیاورید تا خود را با آن بپوشانیم.» به این ترتیب ابتدا مردم پیمان‌شکن کوفه برای آن‌ها لباس و پارچه می‌آوردند. یعنی، از همان نزدیکی‌های صحنه کربلا زنان و دخترانی که چادرهایشان سوخته یا به یغما رفته بود، سعی در تأمین حجاب و عفاف خود داشتند! و حال یک سؤال باقی می‌ماند که در وسط این معرکه تو دقیقا کجا ایستاده‌ای؟

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: